قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

عالم ذر و واقعیت علمی آن در قرآن

مقدمه نوشتار


عالم ذر از قول روایات و احادیث و از قول قرآن دو مقوله جدا گانه هستند. این طبیعی است که گذشتگان در صدر اسلام آیات متشابه را نمی توانستند درک کنند و به تخیلات و تصورات ذهنی روی می آوردند. با وجود اینکه خداوند از تفسیر آیات متشابه منع فرموده و در آیه 7 سوره آل عمران موکدا فرموده که ما دو نوع آیات در قرآن داریم محکمات که اصل قرآن بر آن بنا شده و فقه اسلامی را شامل می شود و دیگری آیات متشابه که تفسیر ندارند ولی تاویل دارند و تاویل آن هم فقط خداوند می داند و راسخون فی العلم و راسخون فی العلم هم دانشمندان علوم طبیعی هستند که غیب مشهودات حیات را کشف می کنند و ما را به رموز پنهان آن رهنمود می کنند. خداوند فرموده ظاهر آیه را تفسیر و تاویل کردن چیزی را دستگیر شما نمی کند مگر سوژه برای فتنه انگیزی عناصر معاند فراهم می شود. متاسفانه می بینیم که همه خود را راسخون فی العلم دانستند و دست به تاویل آیات زدند و برخی هم از قول ائمه اطهارسلام الله علیها برای توجیه نظرات گذشتگان احادیث و روایات جعل کردند. در مورد عالم ذر و عالم الست بربکم و عالم قالوا بلی هم که هر سه به یک موضوع یا به یک آیه در قرآن بر می گردد. سوژه غیر واقعی ، غیر علمی و غیر قرآنی درست کردند و به عالم ماوراء ماده نفوذ کردند و این مطالب را از آنجا برای ما نقل کردند. مثلا اولین کسی که این مطالب را در باره عالم ذر بیان فرمود. ابن عباس بود و دیگران آن را باور کردند و فلاسفه شروع به توجیه و تفسیر آن کردند و فصلی غیر واقعی که هیچ ربطی به قرآن ندارد ایجاد شد برای ما مشغولیات درست کردند. وقتی ابن عباس فرموده خدا بر پشت آدم زد و تمامی نسل بنی آدم به صورت انسان های بسیار ریز اندازه مورچه از پشت او بیرون آمدند و در حضور خداوند ایستادند و خداوند می فرماید آیا من خدای شما نیستم و گویند آری و این را پیمان گرفتند و داستان سرایی ها شروع شد می بایستی از همان ابتدا این را نفی می کردند، زیرا خداوند دست ندارد که بر پشت آدم بزند. دست داشتن توصیف مادی است و خداوند از توصیف مادی مبرا است.

آیا این حرف ها در زمان ما منطقی و علمی است کدام آیه در قرآن این را ثابت می کند با کدام منطق قرآن مطابقت دارد. جز اینکه شبهاتی را بر روح و خلقت انسان وارد و آیات متشابه روح و خلقت انسان را مغشوش کردند. آیا خداوند نیاز داشت که همه انسان هایی را که از پشت آدم بیرون می آیند که هزاران میلیارد انسان است را در جهان مادی و دور و بر پدر بزرگشان جمع کند و برایشان نطق کند و به آنها بگوید من خدای شما نیستم. و اصلا چه نیازی است که فرد گناهکار در قیامت ادله در برابر خدا بگذارد که من به تو ایمان داشتم. پس وقتی خداوند می فرماید دست ها و پاهای شما بر اعمال شما گواهی می دهند. آیا این تصورات متناقض نمی باشد و هزاران دلیل دیگر. کسانیکه به این روایت باور دارند بروند در همان سوره که آیه 178 آن الست بربکم قرار دارد و بعد از نا فرمانی آدم و عذر خواهی او در برابر خدا چندین آیه خداوند با بنی آدم میثاق میبندد که کار هایی که باید بکنند را میفرماید و به آنها تذکرات لازم را میدهد و دیگر نیازی نبوده بزند پشت آدم که همه نسل او بیرون بیایند. در مقاله عالم الست بربکم تصورات ذهنی کهن که با قرآن مطابقت ندارد شرح داده ام و اکنون به عالم ذر بر اساس آیات قرآن وعلوم طبیعی می پردازم.


خلقت انسان از آغاز تصمیم و اراده خداوند تا ظهور آدم


مقالات متعددی در سایت در باره خلقت انسان به تفصیل نوشته ام و در این نوشتار از دید دیگر که با عالم ذر ارتباط دارد البته نه با عالم ذر جناب ابن عباس بلکه با آنچه خداوند متعال و علوم طبیعی میگوید، اشاره می کنم. خلقت انسان مراحلی دارد ما به دو فصل جداگانه تقسیم می کنیم ابتدا فصل قبل از خلقناکم و فصل رویداد های بعد از خلقناکم که با توجه به آیاتی که کلمه ذرا و ذرنا در آن ها بیان شده تجسس کنیم و مطلب خودمان را بیرون آوریم و این یک روش است برای اینکه بتوانیم روایات جعلی را در باره آیات متشابه را تشخیص دهیم.


رویداد های قبل از خلقناکم


الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ، احسن کل شیی خلقه رویداد قبل از خلقتاکم از کی میتواند شروع شده باشد مسلما وقتی از کلمه خلق سخن به میان آید یعنی از اول خلق ماده که خلق کیهان در شش دوره نیز شامل آن میشود به آیه 7 سوره هود مراجعه کنیم.
وهو الذي خلق السموات و الارض في ستّة ايام و كان عرشه علي الماء ليبلوكم ايّكم احسن عملاً و لئن قلت انّكم مبعوثون من بعد الموت ليقولنّ الذين كفروا ان هذا الا سحرٌ مبين-سوره هود آیه 7

اوست كسى كه آسمان ها و زمين (کیهان) را در شش هنگام خلق کرد و عرش او بر آب بود تا شما را بيازمايد كه كدام‏يك به احسن عملا می رسید و اگر بگويى شما پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد قطعا كسانى كه كافر شده‏ اند خواهند گفت اين چیزی جز سحرى آشكار نيست. کیهان در شش دوره خلق شد یعنی عناصر پایه خلقت کیهان نهاده شد و از این به بعد مدیریت خداوند که هدفش ایجاد آب بود تا ما را در زمین خلق و بر اعمال ما نظارت کند کدام به احسن عملا میرسیم. پس برنامه ریزی خداوند متعال ایجاد حیات در زمین بود تا انسان را بیافریند عرشه علی الماء به قبل از کیهان بر میگردد که بیانگر اراده و مدیریت و طرح خداوندبوده است و کان عرشه علی الماء است. این یک قسمت از خلقناکم است مثلا جان را قبل از خلق انس مقرر فرمود چرا برای اینکه انسان بخواهد خلق شود به جان نیاز دارد.

جان انرژی مارج من نار است انرژی نفوذ کننده که بقاء انس درآن قرار دارد. انس چیست انس ساختار مادی بشر در حال شدن است. چه عناصری باید باشند تا انس خلق شود هیدروژن، بخار آب، اسید آمینه و مولکول های دیگر، اول باید ساختار مادی شکل بگیرد و این ساختار ابتدا به پیوند های اتمی و مولکولی نیاز دارند تا بهم وصل شوند بدون پیوند های مولکولی عمل ساختار بشر امکان پذیر نمی باشد. یعنی آب از دو مولکول عناصر هیدروژن و اکسیژن درست شده بدون پیوند ملکولی آبی نداریم که بتواند پایه حیات را در اختیار بگیرد. این پیوند نوعی انرژی است که دود و آتش ندارد مارج من نار است. پس جان و ساختار مادی بشر که انس است هنوز جاندار نیستند که خداوند برایشان گناه بنویسد. به علاوه جان و انس در ساختمان مقصورات یعنی قصرهای بهشت می توانند عامل تخریب کننده باشند. بنابراین هیچ جان و انسی دستش به مقصورات نرسیده به مقاله حور مقصورات فی الخیام و معنی جن و انس در مقاله جن و انس یک مجموعه به نام انسان هستند مراجعه فرمایید.

قبل از خلق ماده ما باز هم در حال ایجاد بوده ایم نکته بسیار ظریفی است. کلمات ذرنی، فطرنی، خلقنی، انشاء، قدر، قضاهن، صورناکم، ذراکم، فسوی همه دارای معنی خاصی است و در آن مفهوم علمی زمان رخ داد پیدایش انسان را میدهد وهر کدام مراحل خاص خود را دارند. اینکه ما همه را خلق کردن معنی کنیم درست نمی باشد. نمونه آن کلمه فطرنی است که معنی خلق کردن بر آن گذاشته اند ولی این معنی را نمی دهد بلکه رخداد فطرکم اول مره است سنگ بنای ماده در انبساط کیهان گذاشته می شود و ماده می خواهد خلق شود ولی هنوز خلقی در کار نیست . فطرنی یعنی من را از انبساط کیهان بیرون آورد من را باز کرد - وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ - چرا کسی را را پرستش نکنم که من را از داخل محدوده انبساط بیرون آورد (و از انبساط کیهان شروع به ایجاد کرد) و مجددا به همان جا هم بر می گردیم فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ خداوند از کلام حضرت ابراهیم اعجاز علمی قرن شکوفایی علم را برای ما بیان میکند. به مقاله انبساط کیهان از نظر علم و قرآن مراجعه فرمایید این روش قرآن است موارد علمی مهم را از درون داستان ها و مکالمات در قیامت و یا سفر ذوالقرنین و از بیانات پیامبران و لابلای داستان حضرت سلیمان و موارد دیگر بیان می فرماید قالَ بَل رَّبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ -56 سوره انبیاء گفت ( حضرت ابراهیم) رب کیهان خدا است و او است که آن را باز کرد و یا منبسط کرد الذی فطرهن بنابراین در انقباض کیهان به همان فطرکم اول مره باز می گردیم. فطرنی یک کلمه کلیدی خاصی است که مفهوم والایی دارد. من را باز کرد معنی ظاهر این کلمه است. فطرنی ساختار اولیه انسانی است که خداوند میخواهد در آینده او را خلق و در پروسه های گوناگونی انشاء کند. وقتی خداوند میفرماید و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون در حقیقت ما انسان را در سنگ رس و از توده نرم و سیاه حما مسنون خلق کردیم. اصل خلق کردن ماده بی جان را جاندار کردن است که خداوند این خلق را در نظام فسوی قرار میدهد. خداوند چه چیزی را خلق کرده علم امروزی میتواند کلام خداوند را درک کند. مولکول زنجیره ای RNA که قابلیت تکثیر پذیری را بر اساس الگوی نرم افزاری خداوند دنبال میکند تا به مراحل خلق های دیگر برسد و هر خلق برای خودش انشاء و فسوی دارد.

خلق فسوی خداوند خلق میکند و سامان میدهد تا به خلق بعدی یا به مرحله بعدی برسد. فطرنی هم که حضرت ابراهیم میفرماید من خدایی را میپرستم که من را از درون انبساط کیهان بیرون آورد تا خلق کند. درون انبساط کیهان ذرات بنیادی حاکم بودند. پس ما در حقیقت اساس خلقت خود را از ذره بنیادی گرفته ایم. ولی این ذره هنوز انسان نیست ماده اولیه حیات است. داخل محدوده انبساط کیهان هم از نظر قرآن در همان ده به توان منهای 43 ثانیه که برای ما انسان زمانی بسیار کوتاه است در نظر خداوند مراحل مهمی دارد و زمان برای خداوند معنی ندارد. ما در انبساط کیهان در عالم ذره بنیادی بودیم ولی نه آن عالمی که ما ساختار شکل گرفته مجازی و تخیلی داشته باشیم . در زمین هم ما ذرائکم می شویم. دائما ما از ذره ساخته می شویم و این باز آفرینی خلق اول است. یعنی از اتم ها و پیوند های ملکولی به صورت ذره و از مواد اولیه شیمیایی برنامه ریزی شده باز سازی می شویم و این جا هم ما عالم ذره داریم. پروتئین ها در معده از هم پاره می شوند و به واحد ساختمانی تجزیه می شوند و خون آنها را به داخل سلول های بدن میرساند و آنزیم ها آنها را از خون تحویل می گیرند و به کارخانه پروتئین سازی درون سلول می رسانند و ژنوم موجودات زنده بر اساس نرم افزاری که خداوند در بدن موجود زنده کار گذاشته ساخته می شوند و ما یذروکم می شویم. اساس تکثیر و زاد و ولد ما و حیوانات و گیاهان بر زوجیت و بهتر بگوییم جنسیت بنا نهاده شده است.

دانشمندان اسلامی قرن ها گذشته مفاهیم این کلمات را نمی توانستند درک کنند سعی نمودند با فلسفه و ساختن تخیلات ذهنی این ها را تفسیر کنند. همان طور که فطرنی را تا کنون همه خلق کردن معنی میکنند و به مفهوم باطن آن نمی پردازند. عیب ما هم این است که خودمان نمی خواهیم آیات قرآن را درست بخوانیم و بر اساس علم روز معنی کنیم. تعاریف برای ما در 1300 سال قبل معنی کرده اند و ما راحت طلب هستیم و آن معانی را که اصلا معنی کلمات نیستند بلکه اصطلاح کلمات هستند که ما به کار میبریم را به عنوان کلید فهم قرآن به کار می بریم گویا قرآن فقط برای آن نسل ها نازل شده بود و آنها هم با دانش روز که همه بر پایه تخیلات ذهنی بوده است ( زیرا علم هنوز متولد نشده بود و بازار فلاسفه داغ). مثال فراوان است. این یک نمونه از معنی ذراکم است دقت فرمایید-«ذَرَأَکُمْ» از مادّه «ذرء» (بر وزن زرع) در اصل، به معناى آفرینش و ایجاد و اظهار است. واقعا این معنی ذراکم است یا اصطلاح آن است. سه معنی متفاوت آفرینش، ایجاد، اظهار. هیچکدام معنی آن را نمی رساند. ما در قرآن کلمات متعددی داریم که آفریدن از آن استنباط می شود ولی نوع آفرینش معنی کلمه را می رساند.


ذره و ذریه و ذراکم


معنی فطرنی را با استناد به علم اختر شناسی و انبساط کیهان پیدا کردیم در آیه زیر در سوره انعام میفرماید
فـاطـرالسـمـوات والارض جـعـل لكـم مـن انـفـسكم ازواجا و من الانعام ازواجا يذروئكم فيه ليس كمثله شىء و هو السميع البـصـيـر. خداوند باز کننده کیهان برای شما از جنس خودتان و برای چهار پایان هم از حنس خودشان زوج آفریدیم و هر دوی شما را (یعنی شما و انعام را) درآن یذروکم میکنیم. در کجا ؟ در آیه با توجه به کلمه فاطر السماوات و الارض منظور منبسط کننده کیهان است ( آغاز یذروکم از باز شدن کیهان شروع میشود.ذرات باید بهم به پیوندند و مراحل زمان بر خود را طی کنند تا در زمین منجر به جنسیت نر و مادنگی شود و حیات ایجاد شود و جنین حیاتی در کیهان مثل ومانند ندارد) و در زمین و بحث حیات است یذروکم به معنی از ذره ها شما را تکثیر می کنیم و این نمونه حیات تنها در کیهان است. همان طور که که از ذرات بنیادی و در محدوده قبل از انبساط شما را شروع به خلق کردیم خلق و تکثیر شما از ذرات همچنان ادامه دارد. لیس کمثله شیی نیست مانند آن در فیه، فیه به کیهان بر می گردد و آیه منظور دارد و کلمات در آیات معنی خاص خود را دارند. لیس کمثله شیی از و هو الشمیع البصیر جدا شده است و به قبل از آن بر میگردد و نه بعد از آن.به آیه 79 سوره مومنون هم نگاه کنیم. با خود فکر کرده ایم چرا خداوند اول آیه فاطر السماوات والارض را آورده و خلق السموات و الارض را نیاورده چیزی که ما اصلا فکرمان به متون آیات و چرایی چینش کلمات نمی رود؟ خداوند همین طوری هر کلمه ای که دم دستش بود آورد و این همه میفرماید در آیات تفکر کنید به کله ما فرو نمی رود. به آیات دیگر نگاهی داشته باشیم.


وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ- وَهُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ- وَهُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ 79 سوره مومنون-خداوند است که برای شما گوش و چشم و قلب انشاء کرد یعنی در پروسه زمانبر و در یک دوره انشاء اعضاء بدن برای شما درست کرد. بعد از خلق اولیه که شما اعضاء بدن نداشتید ( در دوره الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلاَلَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشْكُرُونَ) جعل لکم در آیه فوق به انشاء لکم تبدیل شده یعنی بعد از نفخ من روحی برای دریافت اعضائ بدن انشاء بعدی صورت گرفته است) و آیه بعد و هو الذی ذراکم فی الارض معنی تکثیر شدن از ذرات و تکثیر پذیری با فعالیت آنزیم ها و واکنش های ذرات مولکولی حیات تکثیر می شوید و الیه تحشرون.

ما در زمین و بعد از قرار داده شدن اعضاء بدن در استمرار مرگ و حیات و پدیده شب و روز که اصل حیات بر آن قرار دارد ذراکم می شویم خداوند میفرماید آیا تعقل نمی کنید افلا تعقلون. ذراکم مختص انسان نیست تمامی جانداران اعم از گیاهی و جانوری دوره ذراکم را دارند و مختلف الوان با رنگ های زیبا و متنوع که از مولکول های ریز شیمیایی به وجود آمده اند برای شما رنگهای متنوع درست کردم.

وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ و هر آنچه در زمین از بهم پیوستن ذره ها رنگ های متنوع یدید آوردیم برای شما است که در این موضوع برای کسانی که تذکر پذیرند تکثیر کردن معنی اصلی ذراکم نیست مانند فطرنی که خلق کردن معنی اصلی آن نیست وبلکه در شرایط خاصی میخواهد خلق شود و ذراکم هم تکثیر شدن به وسیله عوامل ذره در مولکول های شیمیایی است. کلمات اعجاز قرآن است ذره و مثقال ذره در قرآن به طور وضوح شرح داده شده همه چیز ها از ذره و مثقال ذره در کتاب آفرینش ضبط است .پس ذره به معنی بسیار ریز و مثقال ذره هم از ذره ریز تر. ذره کوچک ترین هویت مادی است و از آن کوچک تر می شود ذرات بنیادی و ربطی به ذریه به معنی نسل ندارد.


ذریه معنی نسل میدهد و اصلا ربطی به ذره ندارد 


چرا من ذره را اتم و مثقال ذره را ذرات بنیادی از قرآن فهمیده ام در مقاله جهنم آتش چوب وذغال نیست هیزمش کوارک و بوزون است شرح داده ام. در تعریف فطرنی و فطرکم اول مره ما با محتویات محدوده قبل از انبساط کیهان سر و کار داریم. فطرنی یعنی من در داخل محدوده قبل ازانبساط کیهان بودم که خداوند خلقت من را آغاز کرد. من را از انبساط بیرون آورد ، من را باز کرد. بنابراین محتویات قبل از انبساط ذرات بنیادی است و اساس خلقت جهان مادی که ما انسان ها هم از همان جا شروع به خلق شدن کردیم از ذرات بنیادی و الیه ترجعون و به همان جا هم بر میگردیم. انا لله و انا الیه راجعون هم به این معنی است ما به خدا بر میگردیم این مفهوم را نمی رساند که به ذات باریتعالی داخل می شویم یعنی آغاز ما از خداوند همان تعریفی است که خداوند از زبان حضرت ابراهیم به ما فرمود. قالَ بَل رَّبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ خدای من کسی است که کیهان را باز کرد و او صاحب کیهان است. وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ – چرا من خدایی که من را از داخل محدوده انبساط کیهان باز کرد را نپرستم و باز گشت ما به همان جا است. بنابراین ذرات وجودی موجودات زنده و جمادات از کوارک ها و بوزون ها ایجاد شدند. این یک عالم ذر واقعی است. آیه زیر این مطلب را تایید میکند.


وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ-اعراف-179 در حقیقت ما ذرات وجودی بسیاری از انسان ها را که فهم و شعور ندارند و مانند چهارپایان و بلکه از آنها هم بدتر هستند برای حهنم قرار می دهیم. این معنی کلی آیه است. انسان مجموعه واحدی از جن و انس است ساختار وجودی انسان از انرژی و ماده تشکیل شده به مقاله جن وانس مجموعه انسان را تشکیل میدهند مراجعه فرمایید. این انسان کسانی هستند که خواسته های نفسانی آنها بر عقل و خرد استوار نیست. دل خواسته نفسانی است و هوای نفس است که بدون تعقل و تفکر آنجام می دهند. گوش دارند ولی سخن حق را نمی شنوند و چشم دارند ولی واقعیت ها را نمی بینند. اینکه ما تفسیر میکنیم که خداوند انسان های بسیاری که گمراه هستند را برای جهنم آفرید. مگر کار خدا روی منطق و تدبیر نیست که انسانی که میداند گمراه می شوند را برای جهنم بیافریند. این نوعی نگرش منفی درباره خداوند است. خداوند میفرماید اگر بخواهم همه انسانها یکدست و مومن می آفریدم ولی برنامه دارم و همه را در معرض آزمایش میخواهم قراردهم. آیات نباید طوری تفسیر شوند که با بینش قرآن در تناقض باشد. ذرانا معنی من از ذره قرار میدهم و معنی خلق میکنم نمی دهد. دانشمندان اسلامی هر کدام برای ذرنا و ذرا معنی خاصی تعریف کرده اند که ذریه را هم به این کلمات وصل کرده اند و به معنی آفریدن آورده اند. با این وصف همه ذر را ریز میدانند ولی در تعریف آن نظرات مختلفی ابراز کرده اند. برخی پراکندگی و انتشار را به کار برده اند که همه تصورات ذهنی خود را بیان کرده اند واصل معنی آن همان ذره بسیار ریز است. باد ذرات ریز را پراکنده میکند والذاریات ذروا قسم به سیستم تکثیر گیاهان از طریق وزش باد که در آن ذره ها نقش دارند، تمامی مراتع و جنگل ها از این طریق تکثیر می شوند عامل این جا هم ذره به معنی ریز است. بدن انسان در خاک محو و نابود می شود و آثاری از آن در زمین باقی نمی ماند و خود زمین هم به محدوده قبل از انبساط بر میگردد ولی خداوند اطلاعات ما را دقیقا در هارد دیسک بزرگ آفرینش ضبط شده دارد و از فوتون ها که جزئ ذرات بنیادی هستند واطلاعات مربوطه زنده میکند. ذرات بنیادی نقش اساسی در پیدایش حیات و زنده شدن مردگان دارد. به آیه زیر نگاه کنیم.


وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ - کافران گفتند:"ما را قیامت نخواهد آمد بگو: آری ، به پروردگارم آن دانای غیب سوگند که شما را در بر می گیرد به قدر ذره ای یا کوچک تر از آن و یا بزرگ تر از آن در آسمانها و زمین از خدا پنهان نیست ، و همه در کتاب مبین آمده است. به مقاله قیامت و فیزیک کوانتوم در قرآن مراجعه فرمایید.


لا یبقی و لا تذر


این جمله بسیار زیبا و علمی پایه و اساس بحث ما را به اثبات می رساند. اشاره کردم که در فطرنی ذرات بنیادی برای تشکیل ماده از ذرات بنیادی خود را آماده می کرد و آخرین مرحله تحولات ذرات بنیادی قبل از انبساط کیهان یا در محدوده پلانک همان عدد نوزده در سقر است و سقر را قرآن مترادف با دوره پلانک میداند. انبساط کیهان روند خلق ماده که کیهان باشد را در پیش دارد یعنی ذرات بنیادی باقی می مانند و بعد از انبساط در درون هسته اتم ذرا می شوند به عبارتی اتم از پروتون ها و نوترون ها تشکیل شده اند و هر کدام پوسته دارند و درون آنها کوارک ها و بوزون ها قرار گرفته اند و مشمول تذر شده اند یعنی ساختار وجودی خود را از ذره یعنی کوارک ها گرفته اند. یعنی ذرات بنیادی باقی ماندند و به مرجله تذر رسیدند. ولی در عکس آن که برچیده شدن کیهان است جهان مادی بسوی محدوده پلانک می رود و ذرات بنیادی باقی نمی مانند و به انرژی ناب می پیوندند. بسمت کیهان بر نمیگردند وبسمت هیچ شدن میرون که کلمه لابیقی تشبیه بسیار زیبایی است. دیگر برایشان تذر وجود ندارد. بنابراین اینجا دقیقا معنی ذر و تذر روشن میشود لا یبقی و لا تذر ولواحه للبشر شامل حالشان شده است و پوسته خود را از دست داده اند.


نتیجه نوشتار


ذر از ذزه نشات گرفته و ماده ساختار خود را از ذره می سازد و ذرنا ما از ذره ساختار را ایجاد کردیم معنی می دهد. ذرا مانند خلق است ولی آن چیز هایی که انسان و موجودات و جمادات از آن پیدی می ایند ابتدا ذرنا شده اند و آماده برای خلقنا و هم اکنون هم ما در زمین ذراکم میشویم . پایه ساختار مادی ما و تنوع رنگ ها و حیات همه ذرنا میشوند. بدن انسان مجموعه ای است از ذره هایی که بهم می پیوندند و جن و جان و ملائکه در کنار این ساختارمادی سیستم پر تحرک حیات را در بدن موجود زنده استوار نگه میدارند.  آب محیطی است که باید تمامی واکنش های شیمیایی در مقیاس ذره ها درآن جریان داشته باشد و آب جزء ساختار وجودی ما نیست ولی حیات ما در آب تداوم می یابد بیش از سه چهارم بدن ما در آب است و بدن یک سیستم بسته ای درون آب است و آب تنها به نقل و انتقال مولکول های ذره شیمیایی کمک میکند. آنزیم ها، دیاستاز ها، ویتامین ها، باکتری های میلیاردی در بدن و روی پوست ما همان ذره ها هستند که جن انرژی پیوند ملکولی که با جابجا کردن عوامل شیمیایی انرژی و سوخت و ساز بدن را تامین میکنند و ملائکه قوانین حاکم بر این رخداد های ذره است و به فرمان خداوند هنگام نفخ فی الصور به ساختار بشر سجده کردند یعنی در درون بدن تسلیم فرمان روح شدند .روح فرماندهی واکنش های ذره ها را بر عهده دارد و خداوند در قرآن فقط یک بار اشاره فرموده وَهُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ- خداوند است که شما را در زمین ذراکم میکند. ذراکم مراحل مختلف مانند خلقکم ندارد از همان تشکیل زمین ذراکم انسان شروع میشود. حال ما معنی اصلی ذر را از آیات قرآن استنباط کردیم . ذره آنقدر کوچک است که میشود آن را چشم پوشی کرد و ذرنی در برخی آیات هم از این تعریف ساخته شده فَذَرْني‏ وَ مَنْ يُكَذِّبُ بِهذَا الْحَديثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ-
پس، کسی که این کلام را تکذیب می‌کند چشم پوشی کن، اهمیت نده، صرفنظر کن ، چندان مهم نیست؛ بزودی آنان را از جایی که ندانند به تدریج (به سوی عذاب ابدی) می کشانیم. اینکه معنی کنیم من را واگذار نمی تواند درست باشد که خداوند متعال از این تعاریف مبری است. یعنی خداوند متعال به رسول اکرم ص میفرماید ولم کن خودم میدانم چکار کنم. در قسمتی از آیه 70 سوره انعام همین معنی را میدهد
وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ - و كسانى را كه دين خود را به بازى و سرگرمى گرفتند و زندگى دنيا آنان را فريفته است اهمیت نده و و (مردم را) به وسيله اين (قرآن) اندرز ده مبادا كسى به كيفر آنچه كسب كرده به هلاكت افتند.
البته ذرنی معنی دیگری هم دارد که از سیاق آیه میتوان آن را بیرون آورد و آن ذَرْنِي وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً است که نیاز به مقاله جداگانه ای دارد. سید محمد تقوی اهرمی اول مهر ماه 1399

 

بازدید: 2132

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید