قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

غلمان و ولدان تصورات ذهنی غلط گذشتگان از قرآن

مقدمه نوشتار


این دو کلمه در بهشت و توصیف پاداش به بهشتیان در قرآن آورده شده است. گذشتگان با ذهنیت خاص مرد سالارانه و با نگاه شهوانی آن را تفسیر کرده اند و بحث مفصلی که آیا حال که مردان از این نعمت برخور دارند زن ها چه نصیبشان می شود. غلمان و ولدان را هم زیبا و رعنا و هر کس به فراخور دیدگاه خود به توصیف زیبائی آن ها پرداخته اند که البته چنین تصویری در قرآن وجود ندارد. از آنجائیکه در تمامی آیات از ضمایر هم و کم استفاده شده به این نتیجه رسیده اند که حورالعین، غلمان و ولدان مختص مردان است و از آنجائیکه شبهات زیادی روبرو شده ایم تکلیف حورالعین را روشن کردند که هم مرد حورالعین داریم و هم زن حورالعین تا زنان هم نصیبی برده باشند و شاید بتوانند به شبهات جواب قانع کننده ای داده باشند. غلمان و ولدان را نتوانسته اند گره گشائی کنند و توجیهی هم ندارند. ضعف مفسرین قدیمی در این بوده است که خود شخصا به آیات قرآن مراجعه نکرده اند که بالاخره خداوند متعال چه منظوری داشته و مفهوم این آیات چه واقعیتی را درون خود دارد که از دید ما پنهان مانده است. آیا این تصورات ذهنی با جهان بینی خداوند سازگار است یا خیر؟

اگر به تمامی تفاسیر غلمان، ولدان و حورالعین  نگاه کنیم منشاء مشترک اولیه آنها به همان زمان ابن عباس  که برای اولین بار عینا مطرح شده  بر می گردد. آیاتی که این کلمات در آن اشاره شده را از مجموعه آیات قبل و بعد آن بیرون می کشند و جداگانه تفسیر می کنند. خداوند با این دیدگاه مفسرین آیات را نازل نفرموده و مفهوم کاملا متفاوتی از آن استنباط می شود. در کشف مفهوم این آیات به روش تفسیر آیات با آیات دیگر که هم مفهوم هستند استفاده کرده ام. چند آیاتی که موضوع بهشت و نعمات آن را مطرح کرده اند دارای کلمات کلیدی مشترکی هستند وقتی کلمه مشخصی در یک آیه بیان شده میتوان از آن برای تفسیر آن کلمه در سایر آیات سود جست. البته اگر ایمان داشته باشیم که تمامی کلمات در قرآن وقتی در باره یک پدیده خاص صحبت می شود با هم ارتباط  لغوی مشترکی دارند. تذکر دیگری هم لازم است بیان کنم که این آیات جزء آیات متشابه هستند و ظاهر دارند و باطن. ابتدا تکلیف خود را با ضمایر هم و کم که هر دو را مفسرین در مخاطب و غایب جمع به مذکر معنی نموده اند که ریشه شبهات از اینجا شروع می شود.


جای ضمایر مخاطب و غایب مرد و زن مخلوط در عربی خالی است ولی قرآن دارد


قرآن قبل از ایجاد صرف و نحو، اعراب گذاری و قواعد عربی نازل شده و زبان عربی صدر اسلام قواعد دستور زبان نداشته و حتی کسره و ضمه و فتحه هم بعدا برای سهولت در تلفظ  صحیح ایجاد شده است. تنها زبان سریانی قواعد خاص زبان خود را داشت که آن هم توسط یک کشیش سریانی بنام یعقوب رهاوی ملقب به مفسر کتابها  حدود 180 سال قبل از ظهور اسلام تدوین شد که مسلما نواقصی داشته است. مورخان اتفاق نظر دارند که اولین کسی که قواعد عربی را تدوین کرد ابوالاسود دوئلی متوفی به سال 69 هجری و یکی از صحابه حضرت علی (ع) بود که از مدارک و منابع لازم در آن زمان  قرآن، اشعار دست نوشته باقی مانده از عرب جاهلیت و مکاتبات رسول اکرم(ص) استفاده کرده است.

زبان عربی قبل از اسلام  فاقد فرهنگ ادبی مدون و تنها  کلامی و در اشعار جاهلیت در دسترس بوده. دیدگاه عرب صدر اسلام متاثر از گذشتگان مرد سالاری بوده و با این دید اشتباهاتی بر اساس ذهنیت مرد سالاری در تعریف ضمایر رخ داده و نظر قرآن را رعایت نکرده اند که برای نمونه در ضمایر هم و کم به آیات قرآن مراجعه می کنیم آیات بسیار فراوان است. به چند آیه بسنده می شود تا نوشتار به درازا نکشد. آیت الله دستغیب به این موضوع اشاره کرده و تاکید نموده که هم و کم در قرآن معنی خطاب به جمع مخلوط زن و مرد است که چون از نظر سایر مفسرین چندان استقبال نشده و همچنان معتقد به لغوین قدیم مانده اند که ما هم شخصا به قرآن مراجعه می کنیم و امتحان می کنیم که درست است یا ما هم باید پیرو  لغوین کهن باشیم؟


در قواعد عربی مخاطب و غایب مرد و زن مخلوط  وجود ندارد

ولی در قرآن به استناد آیات فراوان از ضمایر انتم، کم  و هم استفاده شده و مفسرین باید به آیات و مخاطبین نگاه کنند و روش قرآن را بازگو کنند و نگویند در قرآن گفتمان مرد سالاری حاکم است که این تصور خلاف دیدگاه  قرآن است نادیده  انگاشتن آن ضربه به قرآن مجید است و عقوبت دارد. چطور به فکر تدوین کنندگان قواعد عربی نرسیده، میتواند تفکرات مرد سالاری حاکم آن دوران بر تدوین قواعد عربی تاثیر گذاشته باشد زیرا زن از اهمیت قابل ذکری بر خوردار نبوده است. به آیات زیر توجه فرمایید.


ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ- الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ-
این کتاب که شکی در آن نیست برای هدایت متقین نازل شده (مرد و زن)- کسانی که به غیب ایمان دارند و نماز برپا می کنند و از رزقی که خداوند به آنها ارزانی داشته انفاق می کنند. ضمایر"ین و هم "به زن و مرد بر می گردد. قرآن تنها برای مردان نازل نشده؟ ما قرآن را درک نمی کنیم.


وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ-و ما هم به مومنین به مرد و زن بر می گردد.


يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ-ای مردم خدائی را که شما و گذشتگان را آفریده عبادت کنید. خلقکم، من قبلکم و لعلکم شامل مرد و زن می شود. اگر خطاب این آیه را فقط به مرد اختصاص دهیم یعنی قرآن را نفهمیده ایم و نظر گذشتگان برای ما اولویت دارد یا افکار مرد سالاری هنوز بر تصورات ما سوار است.


یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ادْخُلُواْ فِي السِّلْمِ كَآفَّةً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ - در دو آیه بالا رزقناکم وانه لکم به مرد و زن برمی گردد.


آیات بی شمار است هنگام مطالعه قرآن امتحان کنید و این یک قاعده ضمایر زبان عربی در قرآن است نه دیدگاه  مرد سالاری قرآن. اینکه برخی بگویند چرا خداوند قواعد عربی را رعایت نکرده. قواعد عربی بعد از قرآن  و از روی آن ایجاد شده تفکرات ذهنی در نقل این موضوع که در قرآن ضمایر هم و کم مربوط به دو جنسیت را وارد قواعد نکرده اند دخالت داشته است. بنابراین گفتمان قرآن مرد سالاری نیست تفکرات ما مرد سالاری است و به قرآن تحمیل کرده ایم.


بهشت و خصوصیات مادی آن


خداوند می فرماید ما بهشت را برای مومنین از قبل آماده کرده ایم. زمین کنونی ازبین می رود و زمین قیامت به خداوند به ارث میرسد تا مومنین در آن سکنی کنند. به ارث رسیدن زمین دارای مفهوم علمی والائی است. چرا خداوند می فرماید زمین و جو آن به ما به ارث میرسد مگر خداوند له ملک السموات والارض نیست. دلیل آن را عرض کنم. زمین کنونی زوج دارد در دو جهان موازی زمین کیهان کنونی که جمع می شود زمین همزاد آن در ید قدرت خداوند باقی می ماند و به ارث می رسد. یعنی بهشت در زمین موازی با این زمین تحت برنامه ریزی خداوند متعال دوره تکامل خود را طی می کند و مشمول انا انشاء ناهن انشاء می شود که برای مومنین بکر و دست نخورده باقی مانده است. هر بکری بکارت زن نیست  قیامت و علم کوانتومی در قرآن


لاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَّهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُواْ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلِلّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضِ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِير-66 انان که بخل می ورزند و از مالی که خدا به آنها عطا کرده سهم و حق فقیران را نمی دهند بدانند که به نفع آنها نیست ( در قیامت شرش به آنها برمیگردد) و میراث سموات و الارض (که زمین و جو آن است که حیات در بهشت که مانند حیات زمین ولی نوع تکامل یافته آن است و نا رسائی های زمین را ندارد) از آن خداوند است و خدا به هر چه انجام میدهد آگاه است.بقره


وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّماوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ زمر67
خدا را آن چنان که باید نشناخته اند در حالی که زمین (زمین قیامت) یکسره در ید قدرت او است (خدا آن زمین را قبضه کرده دارد) و آسمان زمین هم بدون تغییر(مطویات آن که هفت جو زمین باشد که جزء لاینفک حیات زمین است همچنان در قبضه او است ) منزه و برتر از آن است که برای او شریک می گیرید. چرا خداوند می فرماید زمین قیامت را قبضه کرده دلیل علمی آن این است. وقتی کیهان نابود می شود کیهان موازی هم باید نابود شود و قاعدتا زمین قیامت هم وجود نخواهد داشت ولی خداوند زمین را نگه می دارد برای زنده کردن مردگان. قوانین طبیعت در ید قدرت ذات باریتعالی است و او قادر به هر کاری است. شما از این دید علمی به موضوع بهشت و داستان ما نگاه کنید تا بدانیم چرا خداوند این موضوعات که در زیر اشاره می شود را عنوان می کند. اصل مهم اینکه زمین قیامت هم مادی است و لذات آن هم مادی است ولی شهوت و سکس در آن راهی ندارد. این ها فقط تخیلات ما است. قیامت جامعه توحیدی است نتیجه خلقت کیهان هم رسیدن به این جامعه توحیدی که همه با یقین و قلبا خدا را عبادت کنند.


بهشت دارای خصوصیات مادی هم مانند زمین ما است چشمه های آب زلال و پاک و عاری از میکروب و بیماری دارد نوشیدن آن ضرری به انسان نمی زند و بسیار گوارا است. انواع میوه جات دنیا مانند نخل و انار و انگور(بطور مثال خداوند از آنها نام برده) برنامه ریزی شده انشاء نا شده تا در اختیار مومنین قرار گیرد. دفعتا در قیامت ایجاد نمی شوند قیامت مادی است و قوانین مادی هم در آن جاری است و تمامی داستان ما در تمثیلی بیان گر مادی بودن قیامت است حور بهشتی خارج از ضوابط مادی وجود ندارد هرچه در جهان مادی از طرف خدا نفی شده هم چنان گناه است و انواع گناهان دیگر در قیامت وجود ندارد که برخی تصورات ذهنی غلط خود را به چرندیات که غلمان و ولدان نو جوانان در خدمت مردان نسبت دهند و علما هم در مانده از جواب منطقی ( با عرض معذرت به ساحت علمای اسلام ولی واقعیت باید بیان شود اعتبار قرآن و رفع شبهات مهم است).

 آیات متعددی اشاره می کند که اهل بهشت دور هم جمع می شوند چشمه های آب در اختیار است. طبیعت بهشت تکامل یافته طبیعت زمین است سبز و حاصلخیز و درختان پر سایه با چشمه های فراوان. در آن بهشت شخص مومن مرد یا زن طبق وعده خداوند پدران و همسران خود را نیز که مخلدون هستند یعنی بهشتی شده اند ( شرایط ورود به بهشت را دارا شده اند) و حتی فرزندان و ذریه بهشتی یا مخلدون آنها هم وارد بهشت می شوند. خلد بهشت معنی می دهد و دائم بودن از خصوصیات بهشت است نه خود بهشت. دعای پیامبران گذشته است که خدا وعده داده   آنها را انجام می دهد که خدا خلف وعده نمی کند. 


رَبَّنَا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتىِ وَعَدتَّهُمْ وَ مَن صَلَحَ مِنْ ءَابَائهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ ذُرِّيَّتِهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم8 غافر پروردگارا! آن ها را در باغهاى جاويدان بهشت كه به آنها وعده فرموده ‏اى وارد كن، از پدر ان و همسران و فرزندانشان هر كدام كه صالح بودند، كه تو توانا و حكيمى. اینجا هم از ضمیر هم استفاده شده که به دو جنس مرد و زن تعلق دارد. این آیه صراحت دارد که تنها مردان لایق بهشت هستند و زنان نامبرده نشده به دلیل ضمیر مردانه هم ؟ ابائهم پدر و مادر است، ذریاتهم هم می تواند دختران هم شامل شود.

جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونهَا وَ مَن صَلَحَ مِنْ ءَابَائهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتهِمْ وَ الْمَلَئكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيهِم مِّن كلُ‏ بَاب‏-23 رعد باغهاى جاويدان بهشتى كه وارد آن مى ‏شوند از پدران و همسران و فرزندان صالح (بهشتی شده مخلدون) آنها و ملائکه از هر درى بر آنان وارد مى ‏گردند. اسباب طبیعت (قوانین مادی در هر جنتی که نیاز باشد که ملائکه هستند در اختیار است. تا اینجا به استناد آیات قرآن فرزندان مومنین هم اگر مخلدون باشند اذن ورود دارند.

إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ- هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِؤُونَ- لَهُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَلَهُم مَّا يَدَّعُونَ57 یاسین اصحاب بهشت هرکدام بکاری مشغولند. هم و ازواجهم (مرد و زن مثلا زن مومنه که شوهرش بهشتی نشده جزء هم است که وارد بهشت می شود).
غلمان و ولدان هر دو به معنی فرزند است همان آیه فوق که خداوند وعده داده که ذریه یا غلام یا ولد که از اولاد می آید اگر مخلدون باشند جلوی والدین مرتبا رفت و آمد می کنند. والدین از دیدن آن ها که بهشتی شده اند چنان شاد و خرم می شوند  گوئی صدفی را باز کرده و مرواریدی را دیده اند. مقایسه تمثیلی است این تمثیل تلذ الاعین است لذتی که از دیدن به انسان دست میدهد. دیدنی که در اثر پدیده ای که وجود نداشته و بروز کرده نشاط آن تلذ الاعین است که چه زیبا خداوند تمثیل را بیان فرموده که از دید ما این آیه پنهان بوده است و در هیچ جا غلمان را به این آیه قبلی که حل معمای غلمان است ربط نداده اند؟ چرا شاید که با نظر گذشتگان در تناقض بوده است. به لغوین قدیم نمی خورد با آن در تضاد است نباید به آن اهمیت داد؟ عجیب است. خداوند ما را در درک واقعیت های قرآن یاری فرماید.


يُطَافُ عَلَيْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَنتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ-سینی های از طلا و ظروف آب در برابر آنان آورده می شود. هر چه بخواهند و دیدگانشان از مشاهده آن لذت ببرند (در آنجا قرین آنها هستند. با آنها زوجنا هستند) اشاره به فلزات گرانبها که مورد علاقه در دنیا بوده هم وجود دارد و این مقایسه مادی بودن زمین قیامت است. آیه زیر این برداشت را تایید میکند.


وَ بَشِّرِ الَّذِین آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قَالُواْ هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهاً وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (بقره–۲۵). بهشتیان می گویند این روزی ها (نعمت های خوراکی و مناظر زیبای طبیعی)همانند آن هائی هستند که در دنیا با آنها آشنا بودیم- قَالُواْ هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهاً- فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ زوجهایی که مخلدون شده اند از هر گناهی پاک هستند ولی ضوابط دنیای مادی بر آن ها جاری است چرا که ملائکه در آنجا حاضر است. اینکه مطهره یعنی مثلا زن ها طبیعت این دنیا را ندارند (حالت زنانگی ندارند) از آیات قرآن استنباط  نمی شود و تصورات ذهنی است. ما نمی توانیم  درباره چیزی که علم آن را نداریم قضاوت کنیم. مطالبی که من عرض می کنم از آیات استنباط  می شود. الذین آمنوا به مرد و زن خطاب می شود و لهم هم به مرد و زن است و برای آن ها مرد و زن همسران پاک از گناه در نظر گرفته شده است. اینکه ازواج را برای مرد تصور کنیم و در بسیاری از تفاسیر نقل شده که این ازواج همیشه حالت زنانگی ندارند با ایه مطابقت ندارد. الله اکبر از این تحجر و تعصب کورکورانه


حال به استناد آیات فوق به غلمان و ولدان میپردازیم


در همه سایت ها تنها به آیه 24 سوره طور که در آن به غلمان اشاره شده بر خورد می کنیم و هیچ اشاره ای به آیات قبل که مربوط به کلمه غلمان است نمی شود و حتی در همه تفاسیر هم به این نکته مهم که راز این آیه است اشاره نمی کنند و آن را مستقل تفسیر می کنند. 


وَ یَطوف عَلَیهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ کَأَنهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّکْنُونٌ

مراد از طواف کردن غلمان در پیرامون بهشتیان  آمد و شد  آنان براى خدمت است. بعضى از مفسرین گفته اند: این که بطور نکره فرمود: غلمان لهم - غلمانى که دارند و نفرمود: غلمانهم - غلمانشان ، براى این است که شنونده توهم نکند مراد از آن غلمان همان خدمتکارانى هستند که در دنیا داشتند، و بفهماند که غلمان نیز مانند حور از مخلوقات بهشتیند، که از شدت زیباى و صفا و حسن مانند لولویى هستند که از ترس دستبرد اجانب در گنجینه اش جاى مى دهند.المیزان.

واژه غلمان یک بار در سوره طور که به آن اشاره رفت آمده و در دو مورد دیگر ولدان آمده است که خدمتگذار معنی شده است و همه جا این جمله که در تفاسیر کهن آورده شده در تفاسیر جدید هم عینا مشاهده می شود " از ظاهر این آیات بر می‌ آید که پسران زیبای بهشتی فقط برای خدمتگذاری بهشتیان آفریده شده‌اند" حال به آیات قبل از آن توجه فرمایید. یعنی خداوند پسران جوان و زیبا روی را در بهشت اختصاصی آفریده اند که به مردان خدمت کنند. 


آیات زیر موید این است که غلمان و ولدان هر دو معنی فرزند میدهد


وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ-21 وَأَمْدَدْنَاهُم بِفَاكِهَةٍ وَلَحْمٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ-22 يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْسًا لَّا لَغْوٌ فِيهَا وَلَا تَأْثِيمٌ23 وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ 24 طور–و کسانیکه ایمان آورده اند و ذریه های آنها که از آنها تبعیت کرده اند- فرزندان آنها را هم به آنها ملحق می کنیم و از پاداش عملشان هیچ نمی کاهیم که هر کس در گرو کار خود است. این فرزندان همان غلمان هستند  که در سه آیه پایین تر به آنها اشاره می فرماید. اینها فرزندان مومنین هستند که جلوی چشمان  والادین رفت و آمد می کنند. طواف خدمت گذاری نیست. 


يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْسًا لَّا لَغْوٌ فِيهَا وَلَا تَأْثِيمٌ-در آنجا جام میدهند و می گیرند و در آنجا نه سخن بیهوده و نه ارتکاب گناهی است. رد و بدل کردن جام استعاره از صمیمیت و نزدیکی به هم است. جام است و شراب هم آب گوارا است که هیچ آلودگی و میکروب و افزودنی ندارد.لا لغو فیها، فیها در جام اشاره به محتویات آن دارد که محتویات تغییری داده نمی شود و لا تاثیم و فسادی در آن نیست که میتواند آلودگی باشد. 

اینکه فکر می کنند که در جام شراب است که انسان را مست نمی کند منظور قرآن نیست. با توجه به آیه قبل خداوند می فرماید الحقنابهم ذریتهم و غلمان فرزندان و ذریه مومنین هستند که وارد بهشت شده اند و بعلاوه بر خلاف تعاریف فوق که غلام را خدمت گذار معنی کرده ا ند در همه آیات قرآن که کلمه غلام آمده همه به معنی فرزند است


وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ –و فرزندان آنها در میان آن ها در رفت و آمدن هستند که برای مومنین والدین لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ همچون مروارید در صدف هستند-(آنها را به مروارید و صدف تشبیه می کنند) غلمان جمع غلامان در قرآن معنی فرزندان می دهد. ممکن است جوان باشد یا مسن. اینکه غلمان را نو جوانانی که تازه به بلوغ رسیده و صفات زیبا و رعنا و خوش اندام هم خودمان اضافه کرده ایم البته ما نه مفسرین صدر اسلام که تفکرات عرب جاهلی داشته اند و همه ما دقیقا بدون تغییر کپی برداری و انتقال داده ایم و برای ما حجت بوده و به آیات توجه نکرده ایم. جالب است که آیه ای که غلمان اشاره شده بعد از آیه ای است که يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْسًا لَّا لَغْوٌ فِيهَا وَلَا تَأْثِيمٌ رد و بدل کردن جام اشاره شده آمده و بیانگر این است که غلمان در خدمت گذاری نقشی ندارند.


معانی کلمات غلمان و ولدان در قرآن


خداوند متعال مي‌فرمايد: يا زكريا انا نبشرك بغلام اسمه يحيي، اي زكريا ما تو را به فرزندي بشارت مي‌دهيم كه نامش يحيي است-مريم/7.
و در جاي ديگر مي‌فرمايد: قالت اني يكون لي غلام، (مريم)گفت چگونه ممكن است فرزندي براي من باشد-مريم/20. و همچنين آيات: صافات/101، حجر/53، ذاريات/28 ومريم/19 به همين معنا آمده است.
خداوند متعال مي‌فرمايد: فأدلي دلوه قال يا بشري هذا غلام، او دلو خود را در چاه  افكند  ناگهان صدا زد مژده باد اين كودكي است يوسف/19. و در جاي ديگر مي‌ فرمايد: و اما الجدار فكان لغلامين يتيمين، اما آن ديوار از آن دو نو جوان  يتيم در آن شهر بود-كهف/82 در سوره کهف هم از کلمه غلامین  یتیمین نام برده شده که حضرت خضر برای حضرت موسی توضیح  می دهد که این دو غلام فرزند یک نفر هستند. حضرت یوسف هم که از چاه نجات می یابد می گویند کودکی در چاه است که باز هم معنی خمتگذار نمی دهد گرچه در قدیم این کودکان را می گرفتند و برده می کردند ولی معنی غلام که مد نظر ما است مانند ولد و ولدان هم از اولاد است که در قرآن به آن اشاره کرده است.

از آنجائی که این واقعه عینا در سوره واقعه و دهر هم آمده با استناد به آیات اشاره شده فوق معنی اولاد میدهند که خداوند به وعده خود عمل فرموده و فرزندان بهشتی شده یا مخلدون را در کنار والدین قرار داده است.


در آیات سوره واقعه هم همین واقعه اتفاق می افتد که با اشاره به آیه فوق همان مفهوم را می دهد.

مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ- مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ- يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ- بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَكَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ- لَا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا يُنزِفُونَ-اینجا هم ولدان اولاد مومنین است نه جوان زیبا مورد نظر مردان. ولدان مخلدون اولاد هایی که مخلدون یا بهشتی شده اند معنی میدهد . آیه زیر اشاره به ولد به معنی اولاد دارد.


یا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَاخْشَوْا يَوْمًا لَّا يَجْزِي وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَيْئًا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ –لقمان نمونه این آیات در قرآن فراوان است. ای مردم ، از پروردگارتان بترسید و از روزی که هیچ پدری کیفر فرزند را، به عهده نگیرد و هیچ فرزندی کیفر پدر را عهده دار نشود پروا کنید وعده خدا حق است زندگی دنیا فریبتان ندهد و نیز شیطان فریبکار به کرم خدا  مغرورتان  نسازد
یطوف علیهم دور معنی آنها گردش می کنند نمی دهد و طواف حرکت بین دو نقطه یا گرد یک نقطه. اَوَ لَیْسَ قالَ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ: اِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِر اللّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ اَوِ عْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ اَنْ یَطَوَّفَ بِهِما- یعنی بین آن دو رفت و آمد کنند. ان یطوف بهما یعنی بین صفا و مروه رفت و آمد کنید علامه طباطبائی هم به کلمه رفت و آمد اشاره کرده است. بعلاوه در تفسیر المیزان و زوجنا بحورالعین هم مطلب زیر را بیان فرموده


"ایشان در جای دیگر می آورد: منظور از "تزويج” قرين شدن دو نفر با همند. و معناى  جمله اين است كه: ما ايشان را قرين حورالعين كرديم، نه اين كه ميان آنان عقد زناشويى برقرار ساختيم، چرا كه تزويج را با حرف "باء” (بحورالعین) متعدى كرده و اگر منظور از تزويج نكاح به عقد بود احتياج به حرف باء نبود. ترجمه الميزان، ج ‏19، ص


بنابراین با توجه به ادله و آیات فوق غلمان خدمتگذار نیست و ولدان نیز همینطور و هر دو معنی فرزندان میدهد که بهشتی شده و نزد والدین خود در بهشت آمده اند. والدین به آنها نگاه می کنند تلذالاعین به آنها دست میدهد. مانند لذتی که شخص از پیدا کردن مروارید در صدف به آنها دست میدهد.


وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ این آیه دو بخش است اول وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ و قسمت دوم لهم كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ  لهم به غلمان بر نمی گردد به آنهایی که غلمان بین آنها در رفت و آمد میکنند و برای آنها ( بنظر آنها) مانند مروارید در صدف هستند. به آیه 19 سوره انسان هم نگاهی کنیم که این معنی را تکمیل میکند -وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا آنها را که نگاه میکنی حسبتهم، تصور میکنی که آنها مروارید های پراکنده هستند. والدین آنها نور ایمان در چهره های آنها را به لولو پراکنده تشبیه می کنند وتلذالاعین به آنها دست میدهد. بنابراین بر خلاف  تفاسیر غلمان خدمت گذار مردان نیستند و غلمان و ولدان اولاد  مومنین هستند و در صف آنها ظروف آب را محترمانه رد و بدل می کنند و در آنجا زن و مرد مومن در یک جمع حضور دارند مانند اجتماع طواف در مکه مکرمه که زنان و مردان با هم هستند و صورت ها را نباید  بپوشانند. در برابر خدا زن و مرد یکسانند، صفا و صمیمیت  بین همه  برقرار است.


إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ- هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِؤُونَ- لَهُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَلَهُم مَّا يَدَّعُونَ یاسین57. این آیه بیان گر این است که  هم و ازواجهم زنان و مردان در سایه و روی تختها تکیه داده اند  در یک جمع هستند، گرد هم همراه با فرزندان و غلمان و ولدان هم فرزندان آنها هستند
امیدوارم  برای تشحیذ ذهن و آمادگی  در رفع یکی از پر شبهه ترین موضوعات قران پیشنهاد تجدید نظر در تفاسیر گذشتگان داده باشم.

سید محمد تقوی اهرمی مصادف با 21 رمضان شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع) خرداد 1398

ویرایش و اصلاحیه جدید تیر ماه 1399فویرایش جدید مرداد 1402

بازدید: 10181

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید