قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

خُلق و خَلق و فرق آن ها و نقش ماء دافق در هر دو

مقدمه نوشتار

صلب و ترائب و ماء دافق که در 1300 سال قبل تفسیر شد و اکنون هم همان تفسیر در اذهان می چرخد و محققین بی شماری به کشف های جدیدی می رسند و استخوان مرد و زن را پائین و بالا می کنند تا به منبع پیدایش ماء دافق برسند و به شبهات ایجاد شده پاسخ دهند ولی نتیجه بررسی ها همان نظر جناب ابن عباس در صدر اسلام است و تحولات عظیم و پیشرفت شگفت انگیز علوم طبیعی کوچکترین اثری بر مفسرین و مترجمین محترم نگذاشنه است و عقیده دارند که علوم طبیعی در دین کاربرد ندارد.

درست می فرمایند علوم طبیعی در فقه اسلامی کاربرد ندارد ولی در آیات متشابه علمی فراوان که خداوند در قالب تشبیه و تمثیل بیان فرموده تا انسان های نسل شکوفایی علم به حقانیت وجود خداوند متعال پی ببرند که پرده تحجر و تعصب بر نظر گذشتگان آن را از معنی اصلی منحرف نموده است کاربرد دارد. صلب و ترائب و ماء دافق در اوائل سوره طارق را از آیات نخست سوره جدا می کنند و کلمه طارق و سماء که کلید واژه گشایش مفهوم صلب و ترائب است را از قلم می اندازند. دلیل اینکه خداوند به جو زمین و تاریکی مستولی بر آن را که مانند تاریکی شب است و تشبیه نور ستاره درخشان ثاقب در آن تاریکی و اینکه خداوند برای هر نفسی در حیات زمین حفاظی قرار داده هیچگونه تاثیری بر آیات بعدی که ماء دافق است نگذاشته و نظر مفسرین و مترجمین محترم را جلب نکرده. چرا خداوند به طارق قسم می خورد و موضوع قسم هم هر نفس در حیات زمین محافظت می شود است. کلید رمز یک موضوع در آیات به قسم هایی که خداوند در باره آن موضوع بیان میفرماید ارتباط تنگاتنگی دارد که اصلا مورد توجه قرار نمی گیرد.


طارق و واقعیت حفاظتی آن بر هر نفس حیات


مشکل مهمی که در تفسیر آیات متشابه خلقت انسان داریم این است که رخداد خلق انسان را از زمین اولیه که در آن اتفاق افتاده به زمان حال و آب مرد و سینه زن کشانده ایم در صورتی که خداوند می فرماید خُلق کردم و با خَلق کردم فرق دارد. خُلق و خَلق هر پدیده هم فقط یک بار اتفاق می افتد.


وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ- وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ- النَّجْمُ الثَّاقِبُ- إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ- قسم به سماء (جو زمین) و تاریکی شب مانند آن تو چه دانی طارق چیست تاریکی است که نور ستاره در آن نفوذ می کند. نور ستاره در شب نفوذ پذیر است و خود را عیان می سازد. سخن از تاریکی است در سماء زمین چرا سماء زمین ،زیرا آیات بعد می خواهد موضوعی که به این تاریکی وابسته است را بیان فرماید. إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ. بدرستیکه برای هر نفسی حافظی قرار داده ایم. تا اینجا آن تاریکی که خداوند به آن قسم یاد میکند برای این حفاظ حیات است و خلقت اولیه انسان هم در این حفاظ اتفاق افتاده است. حال این مطالب را که فرمود نتیجه را بیان میفرماید-

فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ-خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ- يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ- إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ -پس انسان بنگرد که "از و یا در" چه آفریده شد (از چه معنویاتی خلق شده)). حال این سوال پیش می آید که ابتدا با فعل ماضی شروع شده و سپس یخرج بیرون می آید، مضارع است. فعل مضارع در گذشته هم داریم. که اغلب در بیان وقایع و رخداد ها از آن استفاده می شود. مانند نطفه منی یمنی نطفه تقدیری بود که مقدر می شود. حال نگاهی کوتاه داشته باشیم به چگونگی پیدایش حیات در زمین اولیه از نظر علم و قرآن.
در آیات 9 الی 12 سوره فصلت چنین آمده است.

قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ- وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ- ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ- فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ- بگو آیا به خدایی که زمین را در دو دوره آفرید کفر می ورزید و برای او شریک درست می کنید- خدایی که پس از دو دوره خلق زمین، پوسته جامد را روی آن قرار داد و بر روی آن پوسته جامد برکت( سنگ رس را که اکنون 80 در صد خاک کشاورزی از این نوع سنگ رسی است که حیات در آن خلق شد و برکت حیات کره زمین وابسته به آن است) و غذای (موجوداتی که باید خلق شوند) را در چهار دوره مقدر فرمود- سپس به جو زمین پرداخت که تاریک و دودی بود و به زمین و جو آن فرمود خواه ناخواه در این طرح و برنامه خداوند قرار گیرید و تسلیم شدند (فقال لها و للارض موید این است که هر دو وابسته بهم هستند و خداوند دارد جو زمین که تاریک است را بنا می کند)-سپس آن سماء زمین را به هفت طبقه برنامه ریزی و از هم جدا ساخت و در هر طبقه قوانین مربوط به هر طبقه را در آن وحی فرمود ( اکنون جو زمین ساخته شده، شفاف و آرام و روشن است) و نور ستارگان در جو زمین مشاهده می شوند و زینت بخش آسمان زمین شد و لایه های حفاظتی را برای حیات در زمین بنا کرد این برنامه ریزی انجام شده آن خداوند عزیز و دانا است.


ثم الستوی الی السماء و هی دخان همان سماء طارق است که برای- إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ لازم و ضروری بوده است. عظمت خلقت انسان بیرون آمدن نطفه اولیه حیات که نطفه امشاج بود از بین رسوب نرم و سیاه حما مسنون و در سنگ رس سخت. ایجاد حیات از ماده بی جان به جاندار؟ تمام موارد فوق دقیقا با کشفیات علم زیست شناسی و زمین شناسی مطابقت دارد. این موارد را در دو مقاله صلب و ترائب همان صلصال و حما مسنون است و مقاله طارق سیستم حفاظتی تک سلولی های اولیه حیات است بطور مشروح بیان داشته ام. هدف این نوشتار موضوع کاملا جدیدی است که میخواهم برای اولین بار مطرح کنم که عنوان این نوشتار است.

تفاوت خُلق و خَلق و راز نهفته در ماء دافق

چند سالی است که برای من سوال بود که چرا خداوند در برخی آیات از جمله آیات اول سوره طارق به جای خَلق با فتحه خ خُلق با ضمه خ آورده شده و در تمامی تفاسیر و دیکشنری سایت ها در موتور حستجوی گوگل به دنبال معنی آن بودم و دریافتم که همه آنها یک مطلب را از روی هم رو نویسی کرده اند و معنی کلمات را آنچه گذشتگان 1400 سال پیش بیان می کنند که به لغویون قدیم معروفند و لغویون معاصر را قبول ندارند در سایت هایشان منعکس می کنند. در حقیقت سایت های لغت یاب همه به دنبال کشف معانی لغت نیستند بلکه به دنبال جذب لینک و رزق و روزی خود هستند.


اتفاقی سری به مقاله تفاوت خلق و خلق به نام آقای مهدی حسینی زدم و از مقاله وزین نامبرده به نام تفاوت خُلق و خَلق استفاده و راز نهفته در صلب و ترائب را کشف کردم. کارهای علمی تحقیقاتی امثال ایشان کم است و اکثر مقالاتی که من مطالعه می کنم تکرار مکررات و بیان همان مفهوم سنتی 1300 سال قبل است. علوم طبیعی از 1300 سال قبل تا کنون رشد عجیبی داشته و ما تمام این سال ها را در تصورات ذهنی خود جا زده ایم. در عصر شکوفایی علم زندگی می کنیم و تصورات ما در همان سال ها پرواز می کنند و آیات متشابه قرآن را در مهجوریت علمی قرار داده ایم.


فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ-خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ


در آیه بالا دو مطلب مهم جدید وجود دارد که تا به حال در باره آن بحثی نشده است اول چرا در این دو آیه بجای خلق ، "خُلِقَ" آمده است و دوم معنی مم که از ضمیر من و ما درست شده و به معنی از چه آورده می شود و همین طور من ماء دافق. من در قرآن از چند وجه معنی برخوردار است از جمله " از و در" بنابراین معنی مم می تواند در چه و من ماء هم در ماء دافق معنی دهد، باید توجه داشته باشیم که در حیات زمین هیچ چیز از آب درست و یا خلق نشده و آب تنها محیطی است برای خلق حیات، همه موجودات زنده در آب خلق شده اند و اکنون هم در آب زندگی می کنند. من و شما بشکه آبی هستیم به شکل انسان که سه چهارم آن آب و بقیه هم مولکول های شیمیایی،آنزیم ها، دیاستازها، ویتامین ها، و مقداری هم فلزات مانند آهن، کلسیم ، روی وسایر که باید در محیط آب فعالیت کنند و آب تنها نقش محیط واکنش مولکول های ریز شیمیایی و حمل و نقل مولکول ها و واکنشهای شیمیایی را دارد.

ذراکم فی الارض و الیه تحشرون در زمین شما را از ریز ذرات سر هم کرده ایم و به ما باز می گردید. ذراکم معنی خلق کردن نمی دهد. خلق انسان در زمین اولیه آغاز شد و مراحل خود را گذراند تا به تکامل انسان منجر شد و آدم انسان تکامل یافته از درون پروسه تکامل بیرون آورده شد و ذراکم توصیف چگونگی ساختار موجودات زنده است. الیه تحشرون هم باز گشت همه جهان مادی به ذرات بنیادی ( ذره ها) که در قرآن فطرکم اول مره نامیده شده و حضرت ابراهیم ع هم می فرماید من خدایی را پرستش می کنم که من را از درون محدوده انبساط کیهان بیرون آورد تا خلق کند.

وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ - چرا کسی را را پرستش نکنم که من را از داخل محدوده انبساط بیرون آورد (و از انبساط کیهان شروع به ایجاد کرد) و مجددا به همان جا هم بر می گردیم. انبساط کیهان از نظرعلم و قرآن. ابتدا به تفاوت تفاوت خُلق و خَلق می پردازم.


انسان دارای دو وجه خلقت است، خلقت ساختاری مادی که بشر نامیده شده و بشر هم معنی پوست ظاهری انسان می دهد یعنی هر چه درون بشر( این پوست) است باضافه وجه های دیگر می شود انسان. انس هم همان معنی بشر است ساختار مادی که هنوز ژنوم کامل را دریافت نکرده بود و با انرژی سوخت و ساز یعنی جن ( پیوند مولکولی که وصل و آزاد شدن سوخت و ساز را تامین می کند برای بقاء و تداوم حیات در موجود زنده است)- جن و انس مجموعه ساختار بدنی یا جسمانی انسان را شکل می دهند و ملائکه اساب طبیعت مادی هستند در بدن انسان دیاستازها، آنزیمها، و سایر مولکول های شیمیایی که همه با همکاری یکدیگر حیات انسان را تضمین می کنند و حیات هم در محیط آب عمل می کند و آب جزء ساختار بدنی انسان نیست. این ها همه خلق الانسان من صلصال من حما مسنون است. همه خلق هستند با فتجه خ. وجه دوم خُلق است. انسان دارای یک وجه مهم دیگر است که او را از سایر جانداران جدا می سازد و آن بعد نفسانی و خلق و خوی او است که قرآن می فرماید فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها- این وجه در انسان بسیار مهم است و سرنوشت آخرت او را تعیین می کند. خداوند در سوره شمس به تمام عوامل پدید آورنده حیات در زمین قسم یاد می کند که من نفس را آفریدم و سپس آن را سر و سامان دادم تا در نهاد انسان عامل فجور و تقوا را الهام کنم. عوامل فجور و تقوا همان خُلق است . به آیات اول سوره شمس که چه زیبا و پر مفهوم است وقتی که در مفهوم آیات غرق شویم و دقیقا تجسس کنیم که چه دنیایی از مفاهیم علمی در آن نهفته است.

وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها - وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها - وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها -وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها - وَ السَّماءِ وَ ما بَناها - وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها - وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها - فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها –قسم به خورشید و نور افشانی آن و قسم به ماه که از نور افشانی آن (خورشید) دنباله روی می کند و قسم به روز که این نور افشانی را ظاهر می سازد و قسم به شب که آن را می پوشاند و قسم به زمین و چگونگی پرتاب شدنش از خورشید ( جای این آیه می تواند بعد از والشمس و ظحاها باشد-( ترتیب آیات ویکی فقه) و قسم به نفس (واحده) و چگونگی سامان دادن آن-پس در آن نفس فجور وتقوا الهام گردید. این همان فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ-خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ است. خلق ساختار جسمی و بدن و امور ظاهری مانند رنگ پوست و هر چه که در ظاهر انسان دیده می شود و آیه ولقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون اشاره به خلقت جسمانی انسان است که خداوند چگونگی و زمان و مکان شروع خلقت جسمانی انسان است که پایه ساختار تمامی موجودات زنده است را بیان می فرماید. همه موجودات زنده از نفس واحده مشتق شدند در سوره سجده روند خلقت جسمانی انسان بیان شده است.

الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ - ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ –خداوند است که تمامی ملزومات مادی برای خلقت انسان در زمین را به نحو احسن خلق فرمود و سپس خلقت انسان را در سنگ رس آغاز نمود و نسل بعد از آغاز خلقت انسان در سنگ رس را ( از چکیده و یا رسوب) در آب کم قرار داد رسوب حما مسنون در دل سنگ رس عامل اصلی ایجاد اولین مولکول زنجیره ای حیات است که بصورت نطفه امشاج بارقه حیات را دریافت کرد و خداوند این نطفه را سامان داد و روح خود را در نوع تکامل یافته آن که ژنوم کامل را دریافت کرد دمید و ملائکه به این نفس واحده سجده کردند و پس از آن اعضاء بدن در پروسه تکامل شکل گرفت و صورناکم شد. این تاریخچه خلقت جسمانی انسان در زمین اولیه است. سجده ملائکه به بشر و آدم در دو زمان با فاصله طولانی از هم صورت گرفته. حال خُلق الانسان در کجا رخ داده است.

فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ

در روند خلقت جسمانی انسان جسم نرم حما مسنون است و جسم سخت صلصال ولی اشاره نشده که مکانیسم این خلقت بر چه استوار بوده است. چه اتفاقی در سنگ رس رخ داده است و از توده نرم حما مسنون چه چیزی بیرون آمد که پایه حیات موجودات زنده بر آن قرار گرفت. آیات سوره طارق به جزئیات این خلقت جسمانی می پردازد که به خُلق و بروز صفات معنوی و روحی و باطنی انسان منجر می شود. ما باید توده حما مسنون را بشناسیم. قرآن اشاره فرموده که نطفه امشاج اولین نطفه بیرون آمده از سنگ رس است. کلمه نطفه که مفسرین به آب مرد تفسیر کرده اند با کشف ژنوم و اسپرم مرد و واوول زن وارد علم زیست شناسی شده و طبیعی است که گذشتگان آن را آب مرد گرفته اند. و این کلمه اعجاز علمی قرآن است قبل از آنکه علم به آن برسد بیان شده است. خلق الانسان من نطفه انسان از نطفه و در سنگ رس خلق شد. پروفسور ارنست مایر دومین دانشمند علم تکامل بعد از داروین و پروفسور کاپلان زیست شناسی برجسته برای اولین بار عنوان کردند که اولین موجود زنده باید نطفه بوده باشد و اخیرا تئوری جدید دنیای RNA این موضوع را بسط داده و علم زیست شناسی پیدایش اولین مولکول حیات را به داخل کریستال سنگ و تشکیل مولکول زنجیره ای RNA کشانده است.

ساختار این مولکول حیات که پایه اولیه ژنوم موجودات زنده است از چه ساخته شده است. اسید های آمینه، قند ها، نوکلئوتیدها و چربی ها ، فسفات ها که همه اینها را قرآن اقوات می نامد و در چهار دوره تشکیل شده اند و آنهم پس از شکل گرفتن پوسته جامد زمین و محل تشکیل این اقوات(غذای تک سلولی های اولیه حیات) بین لایه های سنگ رس بوده است. این ملکول ها همه ترکیبات آلی هستند که با بخار آب درون زمین به داخل لایه های سنگ رس نفوذ کرده بودند و از آنجائیکه سنگ رس صلصال کالفخار بوده داغ بوده و حرارت آن حدود150 تا 200درجه ( ارنست مایراشاره به پوسته داغ اولیه زمین کرده که باید حرارت آن حدود 150 تا 200 باشد تا ترکیبات شیمیایی اولیه حیات انرژی لازم برای پیوند های مولکولی را دریافت کنند ) بوده است بخار آب و آبی که از وصل شدن مولکول های ساده مونومر به زنجیره ای پلی مر همه از سنگ رس به بیرون دفع می شده اند و اساس تشکیل اولین مولکول پایه ژنوم موجودات زنده در این آب بیرون جهنده خلق گردید.


بنابراین صلب همان صلصال و ترائب هم همان توده نرم رسوب درون سنگ رس است. صفات معنوی و روحی و باطنی انسان در ژنوم انسان ثبت و به نسل های بعدی منتقل میگردد. بنابراین خُلِقَ اشاره قرآن در آیات سوره طارق هم به همین رخ داد و روند پیدایش اولین مولکول ژنوم موجودات است. خلقت انسان در سنگ رس همزمان با خُلق الانسان بوده است. خصوصیات ذاتی انسان در همان آغاز خلقت انسان در سنگ رس بنا گذاشته می شود و در روند تکامل انسان در جسم مادی سامان داده و در پیدایش انسان تکامل یافته یعنی آدم ظاهر می شود.

فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ- خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ- يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ- إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ-پس انسان بنگرد که صفات معنوی فجورها و تقواها در چه نهادینه شد- در آب بیرون رونده که از بین جسم سخت و جسم نرم خارج می شود و خداوند قادر است آن آب را بر گرداند. بر گرداندن آب دافق یعنی بر گشت حیات، این رخداد هم اکنون هم در ساختار ژنوم انسان و در سلول های موجودات زنده و انسان در حال تکرار شدن است. زیرا مولکول های ژن مرتبا باز سازی می شوند و آب دافق هم توسط آدنین تری فسفات از درون هسته سلول به محض خارخ شدن از وصل شدن مولکول های مونومر به پلیمرجذب و به خارخ از سلول برده و رها می شود، اگر این آب دافق از محیط بیرون برده نشود ختم حیات است و زمان مرگ انسان و یا موجودات زنده این آنزیم آب را جمع نمی کند و واکنش برگشت پذیر می شود. بنابراین صلب و ترائب و مائ دافق توصیف روند شکل گرفتن پایه اولیه ژنوم موجودات زنده است. به دو آیه زیر هم توجه فرمایید. در آیه ولقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون محل وقوع رخداد حیات را فرموده و در آیه خلق من ماء دافق یخرج من بین صلب و ترائب روند شکل گرفتن مولکول زنجیره ای ار.ان.ای در همان صلصال و حما مسنون است که عامل اساسی ایجاد ژنوم اولیه حیات بر اساس آب خارج شده در اثر ترکیب دو مولکول مونومر به پلی مر.خُلق پایه حالات روحی و معنوی و یا فجور در ژنوم انسان با خَلق انسان هم زمان آغاز می شود.

خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ -انبیا 37 انسان عجول خلق شده به زودی آیات خود را به شما نشان می دهم پس در تقاضای عذاب تعجیل نکنید- کشف چهره های باطن آیات متشابه توسط علم طبیعی است که متاسفانه پرده ناآگاهی و تعصب روی نظر گذشتگات 1400 سال قبل واقعیتهای علمی قرآن مهجور قرار گرفته است که خداوند کسانی که آیات متشابه قرآن را از واقعیت علمی آن دور می کنند و در حقیقت دروغ به آیات متشابه می بندند را به عذاب هشدار میدهد.


إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً - إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً - وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً إِلَّا الْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَلى‌ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ -19 الی 23 مزمل -همانا انسان، بى‌تاب و حريص آفريده شده است. هرگاه بدى به او رسد، نالان است. و هرگاه خيرى به او رسد، بخيل است. مگر نمازگزاران. آنان كه بر نمازشان مداومت دارند.


در دو آیه فوق و آیات سوره طارق از کلمه خُلِقَ استفاده شده که صفات اکتسابی و معنوی و باطنی هستند و اساس آن هم بر ژنوم انسان قرار دارد و قرآن به طریق علم زیست شناسی مدرن برای ما شرح می دهد بعد معنوی و بعد مادی انسان هر دو در نطفه اولیه حیات و در ژن اولیه نهاده می شود که بحث گسترده تری دارد که با ساختار ژنوم انسان در ارتباط است که انشاءالله در نوشتار دیگری تقدیم میشود.  بامید دیدار مجدد شما از سایت –سید محمد تقوی اهرمی دهم مهر ماه 1399

بازدید: 2126