سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا و آغاز کوانتوم در ابتدای ایجاد کیهان

منتشر شده در دوشنبه, 08 آذر 1400

مقدمه نوشتار


تحولات فوتون پیوند ناگسستنی با علم کوانتوم دارد. جهان در ابتدای ابداع از هیچ با علم کوانتوم خود را آغاز کرد. نور امواج با طول موج های مختلف انتشار فوتون ها است. ما تنها قادر هستیم امواج نور مرئی را رویت کنیم. انتشار فوتون ها به صورت ذره ذره یا کوانت کوانت و اصطلاح دیگر بسته بسته و موجی صورت می گیرد. در حقیقت علم کوانتوم تحولات فوتون در فرا ماده است. دنیای ما از ماده و انرژی تشکیل شده است. ماده همان هادرون ها هستند که در پروتون ها و نوترونها خود را به نمایش می گذارند و نیروهای متعددی دست اندر کاربقاء آن ها هستند. نیروی هسته ای ضیف بوزون ها هستند که کوارک ها را به هم وصل می کنند و نیروی هسته ای قوی هم هسته اتم یعنی پروتون ها و نوترون ها را سامان می دهد. سوم نیروی اصلی که استواری جهان مادی را سامان دهد نیروی الکترو مغناطیس است. هر حرکتی امواج مغناطیسی ایجاد می کند. الکترون ها با تغییر وضعیت خود انرژی تولید می کنند که به صورت فوتون ها انتشار می یابد. تکانه و اشپین ها ذرات بنیادی همراه فوتون ها الکترومغناطیس را باعث می شوند و فوتون ها یک وظیفه هدایتی بر فراز ماده را سامان می دهند که قران آن را امر می نامد الا له الخلق و الامر آگاه باشید که خلق و امر در سیطره مالکیت او است.

انَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ ۗ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ ۗ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ- خداوند کیهان را در شش مرحله خلق فرمود و سپس به مدیریت آن پرداخت شب و روز گردشی و مکرر به دنبال هم هستند ماهیت گردشی شب و روز در خودش نهفته است ( شب و روز در قرآن به جای زمین آمده ) خورشید و ماه و ستارگان به امر او مسخر شده اند. یعنی امر از خلق کیهان جدا نیست امر خداوند همه جا در کنار ماده بقاء و قوام آن را رقم می زنند. بنابراین خلق و امر جدا شدنی نیستند. خداوند در جهان مادی از ابزار مادی برای تدبیر آن استفاده می کند. چه ابزاری می تواند در کنار ماده هدایت آن را با خالق متعال پیوند زند. فوتون ها و در قالب کوانتوم بر فراز ماده ابزار حکومت الهی بر جهان ماده است. اخیرا کشفیات مهمی در این زمینه انجام شده که دیدگاه دانشمندان را به یک قدرت ما فوق ماده جلب نموده. اطراف انسان و بر فراز ژنوم او امواج کوانتومی کشف شده که به مولکول های ژنوم در میلیارد ها سلول تغییرات ژنتیکی را در آن واحد ابلاغ می کند. دنیای کوانتوم دنیای ناشناخته است که زوایای کشف شده آن دانشمندان فیزیک را به خود جلب کرده است. فوتون ها در ساختارماده و فرماندهی ماده نقش ایفاء می کنند.

ذرات بنیادی خود را در دل ماده همراه کوارک ها محبوس کرده اند و نمی توانند به عنوان یک ذره پایدار و فعال در تمامی اشکال ماده فعال باشند بنابراین تنها ذره بنیادی که مکانیک کوانتوم را ایجاد می کند فوتون ها هستند و احتمالا نویترینو این ذره مرموز هم که در همه جا حضور دارد و بدون مزاحمت و موانعی به همه جا سر می زند و هنوز چهره خود را برای علم روشن نکرده است نقشی برعهده دارد. این گریزی بود به علم کوانتوم برای تاویل جمله سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا در آیه 32 سوره الحاقه. قرآن در مثال هایی در مورد قیامت و جهنم گریزی به نکات علمی بسیار مهمی می زند. اشاره کردیم که نور به صورت کوانت کوانت منتشر می شود یک مفهوم دیگر آن هم سلسه به معنی زنجیر است که تشبیه بسیار زیبای قرآن برای ذره و موجی بودن فوتون ها است. زنجیرتکه تکه به هم وصل هستند و هر تکه با تکه قبل مانند امواج افقی و عمودی است. زنجیر حلقه هائی هستند که در هم می روند و نمی توانند همه در یک راستا قرارگیرند.یک حلقه افقی است و حلقه دیگر عمودی که تشبیه موجی بودن. هر حلقه هم حکم یک ذره مستقل دارد و هم نسبت به حلقه بعد حالت موجی دارد. این شد معنی سلسله، حال چرا خداوند طول آن را هفتاد ذرع بیان فرموده. ادامه می دهیم

جهنم سقر جائی که که این زنجیرها خود را نشان می دهند


در مقاله محدوده احدیت آغاز ابداع جهان مادی و مراحل آن تا انبساط کیهان را شرح دادم که ما از احدیت و در درون انبساط کیهان از ذرات بنیادی شروع به ایجاد کردیم، فطرکم اول مره و در برچیده شدن کیهان هم به همان جا بر می گردیم. انا لله و انا الیه راجعون. ما از خدا هستیم، مال خدا هستیم انا لله. خداوند کیهان را که خلق کرد برنامه داشت طرح او که عرش نامیده شده قبل از خلق کیهان بر ایجاد آب قرار داشت واذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون. زمانی که امر خداوند مقتضی ابلاغ امر قرار گیرد می فرماید باش و می شود. تمامی ذرات بنیادی که از احدیت و از نور خدا که نور علی النور است انرژی ما فوق انرژی ها که علم فیزیک انرژی ناب می نامد منشاء شدند و هر ذره وظیفه ای بر گردن گرفت و جایگاه خاصی را اشغال کرد و دارای مختصات ویژه خود است. مجددا به نقطه اولیه خود یا مبداء ابداع خود بر می گردند. از شروع ابداع جهان مادی که با فرمان کن (باش) شروع شد و در آن واحد این فرمان به بار نشست ف پس یکون شد. خداوند مراحل آغاز بدیع تا انبساط کیهان را هفت مرحله اعلام کرده است. ابتدا تنها نور خداوند متجلی می شود. هر ذره جرم دار وقتی به سرعت نور می رسد همه جرم آن به انرژی تبدیل می شود، بنابراین فوتون جرم ندارند و انرژی خالص است.

مرحله نخست. نور خدا محدوده احدیت را بنا کرد تا در آن و در هفت مرحله ذرات بنیادی ایجاد شوند و به پروتون ها و نوترون ها ختم شوند که خداوند این مراحل را درخت زقوم و میوه و یا ثمر آن را به کله شیطان تشبیه کرده است که همان نوترون ها هستند که در اواخر مرحله قبل از انبساط ایجاد و به پروتون تبدیل شد ضمن اینکه خود را نیز حفظ کرد. نوترون ها پوسته ای هستند که کوارک ها را درخود نگه داشته اند و نمی گذارد نیروی سرکشی که در دل خود دارد رها شود. (نیروی هسته ای ضعیف یا بوزون ها را در پوسته خود به مهار کشیده اند). برای فهم این موضوعات باید نور خدا را مطابق آیات قرآن بشناسیم ،ماهیت نور خدا در قرآن در دو آیه بیان شده که در مقاله نور و منشاء خلقت در قرآن بیان کرده ام و در این بین مطالب جدیدی به ذهن من خطور کرد و به ناچار به دو آیه اشاره می کنم- آیه 35 سوره نور


اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ


خدا نور آسمان ها و زمين است ( با توجه به سیاق آیه منظور کیهان است) مثل نور او چون چراغ دانى است كه در آن چراغى و آن چراغ در شيشه ‏اى (حبابی)و آن جباب گويى اخترى درخشان است، نوری که بدون آتش و روغن زیتون بر افروخته است.( هر دو نور است روشنایی می دهند ولی ماهیت نورخدا مانند نوری است که در ستاره درخشان از انرژی هسته ای منشا می شود، پس انرژی است) لا مکان است نه شرقی و نه غربی (با این وجود بر شرق و غرب کیهان مسلط است، نوری است ما فوق نور،‏ هدایت هر چه مطابق مشیت خداوند با نور او صورت می گیرد و اين مثلها را خدا براى مردم می ‏زند و خدا به سراسر جهان مادی (کل شیی) داناست. آنچه که مقصود این آیه است نور خدا ماهیت انرژی دارد و نیازبه بر افروختن با آتش و در روغن زیتون نیست و لا مکان است و با این نور هدایت هر چیز را هم برعهده دارد هم هدایت ماده و هم انسان. حال که نور خدا از انرژی است، انرژی ما فوق انرژی است که امروزه معنی نور علی النور انرژی ناب تعریف شده است و علم فیزیک می گوید جهان مادی از انرژی ناب از هیچ ابداع شد. خداوند می فرماید کیهان از خدا و از هیچ ابداع شد.

قبل از ابداع کیهان انرژی ناب از ذات خداوند متجلی نشده بود یعنی هیچ بود. هیچ تعریف مادی است و آن را به عدم و نیستی ترجمه کردن و خدا را جزء هستی آوردن نمی تواند درست باشد بحث قرآن تنها روی مفاهیم ماده می چرخد و کاری به ماوراء ماده ندارد. خدا را باید در وجود ماده و خودمان جستجو کنیم و از جهان مادی جدا نکنیم اینکه خدا قبل از ابداع ماده کجا بود و چه کار می کرد ارتباطی به ما ندارد و قرآن هم ابدا به آن نپرداخته و این ما هستیم که برای خدا مکان درست کرده ایم و سال ها سوژه برای بحث های فلسفی خلق کرده ایم. حال به آیه دوم می پردازیم در این آیه نیز ماهیت نور خدا که انرژی است را بیان می فرماید که نوری است فوق العاده چگال یا صمد است.


وَ لَمَّا جَاءَ مُوسى لِمِیقَتِنَا وَ كلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَب أَرِنى أَنظرْ إِلَیْك قَالَ لَن تَرَانی وَ لَكِنِ انظرْ إِلى الْجَبَلِ فَإِنِ استَقَرَّ مَكانَهُ فَسوْف تَرَانی فلمَّا تجَلى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسى صعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سبْحَنَك تُبْت إِلَیْك وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ‏-143

و هنگامي كه موسي به ميعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض كرد پروردگارا خودت را به من نشان ده تا تو را ببينم! گفت: هرگز مرا نخواهي ديد، ولي به كوه بنگر اگر در جاي خود ثابت ماند مرا خواهي ديد، اما هنگامي كه پروردگارش بر كوه تجلی كرد( بارقه ای از نور ذاتی خدا بر کوه تجلی کرد) آن را هم سان زمين قرار داد ( کوه را خاک کرد)و موسي مدهوش به زمين افتاد، موقعي كه به هوش آمد عرض كرد: خداوندا منزهي تو (از اينكه قابل مشاهده باشي) من به سوي تو بازگشتم و من نخستين مؤمنانم


نور خدا که انرژی ناب است آن قدر چگال است که تنها بارقه ای از آن کوه را ویران می سازد. پرفسور واینبرگ در تعریف انرژی ناب در لحظات اولیه ابداع کیهان از هیچ می گوید تنها یک لیتر از محتویات دوره احدیت که انرژی ناب حاکم بوده بر کوه اورست برخورد کند کوه بر جای خود نیست. این آیه یک آیه کاملا استثنائی در علم اختر شناسی و کوانتوم است و خداوند می دانست که این مطلب پایه اصلی بحث دانشمندان فیزیک است.روایتی جالب از حضرت امام صادق(ع) نقل کنم که فرمود: اگر يك حلقه از آن زنجيرى كه دوزخيان را با آن به بند مى‌ كشند، بر دنيا نهاده شود، دنيا از شدّت حرارت، ذوب مى‌شود. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص320. بحث حضرت که به شدت حرارت زنجیر ختم می شود دلیل مستندی است بر نظریه اینجانب در مراحل محدوده احدیت که اشاره می کنم.

سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا چه مفهومی دارد


قل هو الله احد الله الصمد. خدا احد است و خدا صمد است. احد و صمد صفات ذاتی خداوند است و کیهان هم از احدیت و صمدیت خدا ابداع شد. نور ناب خداوند در محیطی متجلی می شود که زمان و مکان ندارد بسته است و درون این محدوده بسته رخ دادهائی برای ایجاد ذرات بنیادی به وقوع می پیوندد که خداوند آن را به درخت زقوم تشبیه کرده است. حال آیات 60 تا 67 سوره صافات در اوصاف جهنم سقر را مرور می کنیم.

إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ- لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلْ الْعَامِلُونَ- أَذَلِكَ خَيْرٌ نُّزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ- إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِينَ- إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ- طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُؤُوسُ الشَّيَاطِينِ- فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْهَا فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ- ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْهَا لَشَوْبًا مِّنْ حَمِيمٍ- ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ-

در آیات قبل نعمت های مومنین را بر می شمارد و در این آیه می فرماید این فیض بزرگی است که کوشندگان برای دستیابی به آن بکوشند آیا این فیض بهتر است یا درخت زقوم که ازمایشی برای ستم گران قرار داده ایم و این درختی است که در اصل یا سر چشمه جهنم (سقر) خارج می شود که ثمر آن گویا کله شیاطین است که از آن می خورند و شکم ها پر می کنند و بر آن محیط آمیخته ای از شوبا من الحیم است و ستم گران باز گشت آن ها به جحیم است. نکات بسیار جالب و تشیبه های عجیب در این آیه است که راز علمی محدوده مراحل درون آن را مشخص می کند. تحولات درون محدوده احدیت و به زبان علمی محدوده پلانک را به درختی تشبیه فرموده که ریشه در اصل جحیم دارد از انرژی ناب تحولات خارج می شود و در انتهای این تحولات دارای ثمری است که گرد و مملو از نیرو های سرکش است که درون جسم گرد مهار شده اند.

چرا خداوند طلعها را به جای میوه و ثمر به کار برده ؟ طلع بسته است و خرما همراه شاخه درون آن رشد می کند و سپس می شکافد و خرما با شاخه اش از درون آن بیرون می آید. محیطی بسته است و از زمانی که از بین برگ های درخت خرما بیرون می آید تا رسیده شدن ، دانه های خرما درون آن میط بسته رشد می کند و میوه اش را بعد از باز شدن نمایان می کند. این غلاف بسته را جنوبی ها طاره یا پنیرک خرما می گویند. تشبیه بسیار زیبائی است. هنگامی که کیهان باز می شود یک مرحله ای است که کوارکها با بوزون ها درون نوترون ها قرار می گیرند و مجددا پوسته بر داشته و دو باره بهم می پیوندند. حرارت نوسان دارد و تا تثبیت شود خلق و نابودی نوترون ها ادامه دارد تا حرارت به نقطه بر گشت ناپذیری برسد به عبارتی سرد تر شود و نوترونها خلق می شوند. این همان کله شیطان است و چرا شیاطین به صورت جمع بیان فرموده زیرا کوارک ها و بوزون ها نیرو های هستند سرکش که در درون پوسته نوترون مهار شده اند. این آیه اشاره به شجره تحولات محدوده احدیت یا دوره پلانک است. 


این کله های شیاطین را ما فراوان در غذا های خود داریم و شکم های خودمان از آن ها پر می کنیم ( غذای ما از اتم ها و اتم ها از پروتون ها و نوترون ها تشکیل شده)که تشیبه علمی و جالبی است. آیات متشابه است ظاهر آیه منظور قرآن نیست و باید راز آن را با مقایسه با علم کشف کرد. حال عنوان این مقاله که سلسه ذرعها سبعون ذراعا برمی گردیم.

لحظه آغازین مه بانگ انرژی ناب منبع غنی فوتون ها در محیطی فوق العاده کوچک از صفات ذاتی خداوند ظاهر می شود. که به گفته پرفسور واینبرگ محیطی شوربا مانند از اشعه بود. فوتون ها، الکترون ها، پوزیترون ها (ضد الکترون) و نوترینو همه با ماهیت اشعه مدام از انرژی ناب خلق می شوند و نابود می شوند تا شرایط تثبیت حرارت برای اشعه ها فراهم شود. این اشعه ها همه کوانت کوانت بودند و دارای امواج مختلف. در حقیقت محیط کوانتومی در آغاز نخستین لحظه های مه بانک بر محیط حاکم است و جهان مادی در لحظات آغازین از کوانتوم شروع به ایجاد شد.

طول محدوده پلانک یا احدیت را دانشمندان اختر شناسی و فیزیک ده به توان منهای سی و پنج متر محاسبه کرده اند. کوچک ترین واحد اندازه گیری در فیزیک است. بنابراین فوتون ها به صورت کوانت کوانت (ذره) و موجی حاکم هستند. خداوند صحنه ای از جهنم سقر و گفتار کافران را در تشبیهی بیان می فرماید در آیه بیست و پنج تا سی سوره حاقه می فرماید-

و امّا كسى كه نامه عملش به دست چپش داده شود، مى‌گويد: اى كاش نامه‌ام به من داده نشده بود. و نمى‌دانستم حسابم چيست؟ اى كاش مرگ پايان كارم بود (و ديگر زنده نمى‌شدم). دارائى من رفع نيازى از من نكرد. قدرتم از دستم برفت. و در ادامه می فرماید- خُذُوهُ فَغُلُّوهُ - ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ - ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ- او را بگیرید و در بند کشید و در آتش اندازید- سپس در زنجیری به طول هفتاد ذرع در بندش کشید. اشاره به دومین مرحله محدوده احدیت است ابتدا نور ناب یا انرژی ناب در نقطه ای حاکم می شود و در مرحله دوم این نقطه لحظه تثیبت مرحله دوم است زنجیر همان طور که اشاره کردم تکه تکه است که به هم وصل می شوند و حلقه ای زنجیر یکی داخل دیگری است یک حلقه افقی است و حلقه بعد نسبت به زنجیر قبلی عمودی است که تشبیه به کوانت کوانت و موج دار بودن است، طول این زنجیر هفتاد ذرع است و هر ذرع نیم متر تقسم بر دو می کنیم می شود عدد سی و پنج همان عدد ده به توان منهای 35 سانتیمترطول پلانک. مشخصه طول زنجیر عدد 35 است و خداوند جزئیات منفی و یا مثیت بودن آن را بر عهده دانشمندان می گذارد تا محاسبه کنند و تنها اشاره به عدد سی پنج است. بنابراین جمله علمی و زیبای سلسله ذرعها سبعون ذراعا سه مطلب علمی جالب دارد. اول تکه تکه بودن یا کوانت کوانت (خاصیت ذره ای) و دوم ماهیت زنجیر که مانند امواج بالا و پائین دارد افقی و عمودی و تکرار آن و سوم عدد 35 طول پلانک (سبعون ذراعا). مهمترین دست آورد محاسبه ای دانشمندان از لحظه آغازین مه بامگ که بر علم و فیزیک بنا شده بود. به عبارتی جهان مادی ما از علم کوانتوم آغاز کردید. قرآن نخستین منبع علمی است که به علم کوانتوم اشاره کرده است.سید محمد تقوی اهرمی. 7/9/1400

 

 

بازدید: 2901