توهم سماوات و سماء قرآن در علم خیال

مقدمه نوشتار

برای دانستن واقعیت خلقت کیهان، خلقت زمین و درون آن حیات، نقش هفت طبقه جو زمین در بقاء حیات از دیدگاه قرآن می بایستی به مفاهیم درست کلمات کلیدی آن ها در هر آیه دست یافت. انسان درون کره زمین زندگی می کند و اعمال ما انسان ها و همه تحولات حیات بر اساس جهان بینی قرآن تحت نظر ذات باری تعالی است. خداوند از رگ گردن انسان به خود انسان نزدیک تر است. اصطلاحی است که قرآن برای بیان حضور در صحنه زندگی انسان است که آن را حیات دنیا نامیده است. لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید- ما انسان را خلق کرده ایم و از وسوسه های نفسانی او آگاهیم و ما به او از رگ گردن او هم نزدیک تریم. این موید این نظر است که انسان و اعمال او برای برنامه ریزی از پیش تدوین شده خداوند حائز اهمیت زیاد است. خداوند کیهان را که خلق کرد برنامه ریزی و مدیریت او بر ایجاد آب و حیات بود و کان عرشه علی المائ-خلقت کیهان در شش روز- آغاز خلقت انسان با آغاز خلق ماده شروع شده است. آغاز خلق ماده ابتدای انبساط کیهان است. حضرت ابراهیم می فرماید وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ چرا خداوندی که خلقت  من را از انبساط  کیهان آغازید پرستش نکنم و بازگشت ما به او است.

حقایق رخ داد  پدیده های طبیعی در زمین و جو آن

خداوند مطلب بسیار مهم علمی برآمده از جهان بینی قرآن را از زبان آن حضرت برای ما بیان میکند. فطرنی آغاز خلقت از باز کردن است. فطرنی مانند خلق، ابداع، انشاء معنی خاص خود را دارد برای اینکه بدانیم چه مفهومی دارد به یک آیه قرآن مراجعه میکنیم- بَل رَّبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ- اما خدای من، صاحب سماوات و الارض است و او کسی است که آن را باز کرد (خلق کردن معنی نمیدهد زیرا ماده ای نبود که از آن خلق ایجاد شود). اگر ما برای یافتن این معنی در نظر گذشتگان تفحص کنیم کاری که  مرسوم است هیچوقت نخواهیم توانست معنی واقعی آن را بیرون آوریم. علم  اختر شناسی در یک قرن اخیر به  این موضوع رسیده است که کیهان در یک لحظه  باز شد و ماده هم با باز شدن آن خلق میشود. و هر آنچه در زمین است ریشه در خلق ماده  دارد. بنابراین برنامه ریزی زمان بندی عظیمی انجام شده  تا  ما خلق شده ایم .ما درون حیات  زمین هستیم و حیات هم  درون جو زمین و جو زمین هم هفت لایه است. پس خداوند برای ما از محدوده  حیات مثال میزند، عقل خودمان را بکار گیریم  خداوند از روی عبث  نفرموده  افلا یتفکرون، افلا یعقلون. در معارف اسلامی  که احکام  واضح و روشن را بیان می فرماید فکر کردن و عقل را به کار گرفتن ضرورتی ندارد.

علم جو زمین را بر اساس حرارت به 5 لایه تقسیم بندی کرده و مهمترین لایه  حفاظتی که ازن است و همه ما آن را می شناسیم و آشنا است را در این 5 طبقه منظور کرده و لایه مگنتوسفر که از نظر حفاظتی ازن چیزی کمتر ندارد هم  منظور نکرده است. قرآن  صحبت  از حفاظ  سبع السموات  یا سماوات و الارض و یا سماء که به عنوان جمع تمامی این هفت طبقه  آمده هر سه معنی یکسانی داردمی کند. طبقه بندی بر اساس حفاظت است و حفاظت حیات که سماء باران زا است تا جایی که هوا برای بقاء موجودات وجود دارد یعنی تا  تحت الثری یعنی زیر خاک کشاورزی  که  فعالیت موجودات ریز و باکتری ها است. لذا همه اشارات خداوند در قرآن به این جو زمین که در برگیرنده  حیات است  بر میگردد.

هفت طبقه را برای حفاظت حیات فسواهن کرده، ساخته و پرداخته است در چند آیه شاید  حد اکثر 15 آیه به خلقت کیهان در قالب کلمه سماوات و الارض که به اول بدیع، دوم فاطر، سوم خلق و چسبیده و انتهای آن به روز قیامت و یا حیات زمین ختم میشود. بنابراین با  این دید  که  سماوات و الارض به عنوان جو هفت طبقه زمین برای  خداوند متعال از اهمیت ویژه ای برخوردار است  به آیات آن نگاه  نوی بیاندازیم و علم را  پایه  بررسی خود قرار دهیم. خداوند متعال لا مکان ولا شیئ است و نمی تواند سموات الاعلی که مقوله مادی است را جایگاه او بدانیم. او در همه جا است. اینکه در بالا اشاره شد که خداوند از رگ گردن به انسان نزدیک تر است باید خدا را در همین جا یعنی درون حیات زمین جستجو کرد که همه آیات الهی هستند و خداوند هم  از همین آیات برای ما مثل میزند.وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ -مشرق و مغرب از آن خدا است به هر طرف نگاه کنید رو به  خدا است. بقره115. خدا در بالا نیست چرا که بالا در شب میشود پایین؟

معنی اصلی سماء در بعد  واقعی و نه در تخیلات

موضوع مهمی که متاسفانه در کمتر تفسیری می توان آن را مشاهده کرد آیات دسته ای است. یعنی در قرآن در موارد متعدد چند آیه بهم پیوسته که از هم جدا شدنی نیستند و به یک مطلب خاصی اشاره می کند وجود دارند مثلا در اوائل سوره شمس 1 الی 9 و یا سوره جاثیه 1 الی 8 و همچنین آیات 9 الی 12 سوره فصلت و سایر. بیرون آوردن یک آیه و یا  یک جمله از آن و جداگانه به موضوع دیگر ربط  دادن خطای بزرگ و ظلم به قرآن و گناهی است نابخشودنی که ایجاد شبهه می کند و مفاهیم علمی آیات را بر هم میزند. آیات 9 الی 12 را که در ارتباط با مقاله است با هم  بررسی می کنیم. در مقالات دیگر این آیات را مورد بررسی قرار داده ام  ولی از آنجائیکه شبهات زیادی از آن بیرون آمده و دلیل آن هم  نگاه کردن با عینک  نظرات کهن به آیات است  که هم یکپارچگی آن را از هم  جدا و هم  این آیات را که اعجاز علمی قرآن است را از اعتبار می اندازد.

داستان این چهار آیه به سرگذشت زمین از بدو ایجاد  تا  تکمیل جو  هفت طبقه آن بر می گردد. باید تاریخچه  پیدایش زمین را طبق آخرین نظریه تایید  شده علمی بدانیم و ذهن را از برداشت های علمی هزار سال  قبل که زمین را مرکز عالم می دانستند و سماء را  که بالای سر ما  قرار داشت را همه کیهان تصور می کردند و مشهودات ما در شب ستارگان و کهکشان ها را طبقه اول هفت آسمان بطلمیوسی می دانستند را کنار بگذاریم و همان طور که گذشتگان این چهار آیه را با  تصورات علمی آن زمان سنجیدند ما هم اکنون با نظریه های بروز علم زمین شناسی به سنجیم به بینیم با علم روز همخوانی دارند یا با علم هزار سال قبل؟ ( متاسفانه هنوز هم در تفاسیر این ذهنیت اثر گذاشته است به تفسیر آیه انا زیننا السماء دنیا در سایت ها مراجعه فرمایید). در این آیات  کلمات سماء، سبع السموات، سماوات و قضیه  خلقت کیهان در هشت روز و خلقت زمین قبل از کیهان، سماء دنیا ، قرار گرفتن ستارگان در سماء دنیا ، ستاره گان حفاظ زمین هستند و بسیاری از توهمات در دنیای تخیلات روشن میشود.

سماء در قرآن به چهار معنی اصلی آمده است اول مجموعه جو زمین دوم سماء باران زا (که طبقه اول هفت جو زمین است) و سوم  فضا و چهارم  تشبیهات مانند خود را از آسمان دار زدن . اینکه در قرآن سماء و سماوات و الارض حقیقی و مجازی یا معنوی در قرآن  وجود دارند موضوعی است  که باید بررسی کنیم. روشی که ما در مقالات و تفاسیر برای بدست آوردن مفاهیم کلمات سماء، سماوات، سماوات و الارض مشاهده می کنیم به این طریق که تمامی نظرات  گذشتگان را از هزار سال  قبل تا این اواخر ردیف می کنیم و با استدلال آنها  و بدون تجسس در آیات و بهره گیری از آیات  متشابه در سوره های دیگر و مقایسه با علم  روز نتیجه ای که در باور ما  نشسته و مورد نظر ما است را  از آن بیرون می آوریم. آیا نظر مفسران هزار سال قبل که با  دید علمی زمان خود اعلام کرده اند می تواند شیوه علمی و درستی باشد. مثلا سماء دنیا را همان طبقه اول نظریه بطلمیوسی اعلام  کردن که  کیهان مشهود است و شبهه درست کردن ظلم به  قرآن نیست. این روش علمی و درستی  نیست ما با آیات متشابه  سروکار داریم که  باطن و اصل و منظور آن با علوم طبیعی  پیوند  ناگسستنی دارد. سبع السموات پدیده ای علمی است و نه تخیلی. نظری به پیدایش زمین از نظر علم زمین شناسی ( نظریه روز که با مستندات تحقیقی منطبق است) داشته باشیم و سپس به آیات 9 الی 12 سوره فصلت نگاه کنیم.

خلاصه کوتاه سرگذشت  پیدایش  زمین

از نظر علم زمین شناسی، کره زمین از بهم پیوستن غبار کیهانی و کلوخه شدن و جذب  کلوخه ها و غبار کیهانی دیگر و فشرده شدن آن و بالا رفتن درجه حرارت به دلیل گرانش و فشردگی بصورت کره آتشین و مذاب در می آید و در مرحله سرد شدن پوسته جامد بر روی آن قرار می گیرد و بر روی پوسته جامد در حال سرد شدن  پروسه حیات در سنگ رس و یا  پیریت آغاز و ابتدا غذای موجوداتی که باید ایجاد شوند فراهم می شود. به اصطلاح علم، سوپ اولیه حیات، نطفه اولیه حیات ایجاد می شود پروکاریوت، باکتری های سه گانه  پروکاریوت ها در سه  دوره  پانصد میلیون ساله حاکمیت زمین را درون  آب در اختیار داشتند و در این  مدت زمان طولانی زمین دارای یک جو اولیه بود که  از آن باران های سیل آسا می بارید و آتشفشان های بسیاری  فعال و غبار و بخار آب و گاز های دیگر را در این جو وارد می کردند و شهاب سنگ ها و خرده  سیارات  بدون  مانعی با  زمین برخورد و فعالیت آتشفشان ها و پخش شدن غبار آنها در جو کم  قطر و یکپارچه  باعث جو دودی و تاریک شده بود.

ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ این جو تاریک و دودی بود بدون اکسیژن. احتمال می دهند که  برخورد سیارکی  باعث جدا شدن قطعه ای از زمین و تشکیل ماه و کج شدن محور 23 درجه ای زمین  در این زمان بوده است. سیانو باکتری ها که در سومین دوره می زیستند به تولید اکسیژن پرداختند و در مدت پانصد میلیون سال جو زمین اکسیژن دار می شود و در مدار خود تثبیت و جو زمین به هفت طبقه تبدیل و لایه ازن و لایه مگنتوسفر سیستم حفاظتی جو هفت طبقه را بر عهده می گیرند و جو شفاف می شود  و شب و روز ماهیت روشن بودن و تاریک بودن خود را در اثر کاهش چشمگیر فعالیت آتش فشان ها و صاف شدن  جو زمین بدست می آورند. علم زمین شناسی در جدول زمان بندی زمین اولیه  این تقسیم بندی را انجام داده اند. ضمنا دانشمندان ایجاد  پروسه حیات بر روی پوسته جامد ( تا چندی پیش نظریه ها پیدایش اولین نطفه حیات را در درون اقیانوس می دانستند و اخیرا به خشکی و در درون لایه های سنگ رس رسیده اند) تازه شکل گرفته  تا پیدایش اولین تک سلولی بدون هسته و غشاء هسته ای را در چهار دوره اعلام کرده اند .تبدیل  جو یک طبقه به هفت طبقه را در دو دوره جو بازی و جو اسیدی ( جو بازی هیدروژن و در جو اسیدی اکسیژن حاکم بوده است).
مطالب فوق از ارنست مایر دومین دانشمند زمین شناسی و تکامل بعد از داروین است- به مقاله چگونگی پیدایش حیات از دید علم و قرآن  مراجعه فرمایید.

مطالب فوق از دید قرآن در آیات 9 الی 12 سوره فصلت بیان شده

قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ – بگو به خدائی که زمین را در دو روز(دوره) آفرید کفر می ورزید و برای او شریک میتراشید که  او رب العالمین است.پیدایش زمین از نظر قرآن دارای یک نظریه خاص خود است که  در مقاله  جداگانه ای مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. زمین در دو دوره خلق میشود و در حال سرد شدن است که پوسته جامد بر روی آن قرار میگیرد به آیه بعد توجه فرمائید. به مقاله پیدایش زمین و تئوری جدید از نظر قرآن
وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ
و خداوند  قرارداد  پوسته جامد را روی آن و در آن پوسته برکت نهاد و غذای مورد نیاز در خواست کنندگان ( تک سلولی اولیه حیات) در چهار روز (دوره) برنامه ریزی کرد. سپس به جو زمین که دودی است می پردازد. اقوات غذای بیولوژیکی در قرآن و علم زیست شناسی

آیه بعد آیه ای است که آن را می برند و از بدنه آن جدا و سماء را کیهان می پندارند و شبهه بزرگ درست کرده اند هم قرآن را در مهجوریت علمی قرار داده اند  و هم به مردم این چنین القا میکنند که خداوند ابتدا زمین را آفرید و سپس کیهان را. خدا آن هایی که این بازی خطرناک را با قرآن می کنند به عذاب الهی دچار کند؟

ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ
سپس به سماء (جو زمین) پرداخت در حالی که دودی و تار بود و به  آن دو ( زمین و سماء آن) فرمود در این وضعیت  قرار گیرید ( خواه  ناخواه  تسلیم برنامه شوید و آن ها شدند. قانون است چه بخواهند و چه نخواهند باید تابع  قوانین مربوطه  قرار گیرند. مفهوم این کلمه یعنی تصادفی ایجاد نشده اند برنامه ریزی تدوین شده داشته اند. کلمات در قرآن اعجاز آن است. 

فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ

پس آنها را یعنی سماء (که یکی بود)و زمین را در هفت آسمان (هفت طبقه جو زمین ) را در دو روز( دو دوره) برنامه ریزی کرد ( خلق نکرد در تفاسیر قدر با فتحه ق و تشدید دال را خلق کردن معنی میکنند) و امر (قوانین مربوط) را در هر آسمان (طبقه) وحی و سماء  دنیا (آسمان زمین) را به  نور ستارگان  مزین فرمود و آن سماء را محفوظ گردانید ( در حفاظی سقف دار قرار داد) و این برنامه ریزی آن عزیز دانا است -ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ. کلمه ثم استوی الی السماء سپس به سمائ زمین پرداخت و دنباله آیه می فرماید  فقال لها و للارض یعنی این دو یک مجموعه هستند که مورد خطاب قرار گرفته و می فرماید در برنامه تدوین شده قرار گیرید  واتیئا طوعا او کرها یعنی اتفاقاتی رخ می دهد مثلا کج شدن محور 23 درجه ای زمین که لازمه حیات است قرار گرفتن در مدار حیات به دور خورشید و تثبیت شدن مدار زمین به دور خورشید. کلمه قالتا " هر دو گفتند" باز هم  موید سماء و زمین یک مجموعه بودند که هر دو تسلیم برنامه می شوند.

در آیه بعد "ف "ایجاد هفت  آسمان را به آیه قبل ارتباط می دهد. پس سماء یک پارچه دودی به هفت آسمان تبدیل می شود. امر فرمان و دستور الهی که قوانین مربوطه است در هر طبقه قرار می گیرد. به مقاله  امر خدا و نقش آن در ساختار مادی کیهان و زمانی که هفت طبقه تکمیل میشود جو شفاف می شود و برای ناظر روی زمین در شب نور ستارگان زینت بخش سماء شفاف شده و از دخان و غبار بیرون آمده زمین میشوند. به دلیل وجود مولکول های جو زمین نور ستارگان درخشش خاصی پیدا می کنند. بالای جو زمین نور ستارگان درخشش  ندارند  به علاوه این سماء را خداوند محفوظ قرار میدهد که موید جو هفت طبقه زمین است که دارای سقف محفوظ  در برابر شهاب سنگ ها و اشعه  ماوراء  بنفش خورشید است. کجای این آیه پیچیدگی خاصی دارد من که دوره علم صرف و نحو عربی را نخوانده ام  وقت خودم را صرف یاد گرفتن بیوشیمی کرده ام و مقداری در حد نیاز عربی می دانم به این آسانی متوجه متن باطن آیات فوق قرار گرفتم و سروران گرامی که عمری را در دنیای لغات عربی صرف کرده اند هنوز موفق به کشف رموز این آیات نشده اند. اشکال در کجا است.

قرآن و علم زمین شناسی که اشکال ندارد هر دو را خداوند آفریده پس دلیل چیست. واضح است با عینک تخیلات و ذهنیات کهن که بر باور آنها نشسته وارد قرآن می شوند و اعوذ بالله من الا شیطان الرجیم را نمی خوانند و به خود اطمینان دارند که درست تاویل کرده اند و دارند از راسخون فی العلم در هزار سال قبل نقل می کنند، حتما درست است و نیاز به  فکر کردن ندارد. اگر هم آیه قرآن با  آن تخیلات نخواند کاری ندارد خیلی راحت آیه را عوض می کنیم تا به تفکرات دنیای بطلمیوسی مطابقت پیدا کند. معما که حل گشت آسان شود. جل الخالق؟  

اگر سماء الدنیا کل کیهان باشد کیهان چه نیازی به حفاظ می تواند داشته باشد. آیه 32 سوره انبیاء به سماء زمین اشاره میکند- وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ و در ایه 29 سوره بقره اشاره می فرماید که سماء زمین را به هفت طبقه تبدیل کردیم.

هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ- خداوند است که در زمین هر آنچه لازم بود برای(خلقت) شما آفرید ( با آیه 9 و 10 سوره فصلت توجه فرمایید ) و سپس به سماء زمین پرداخت و آن را به هفت طبقه  سر و سامان داد یا تکمیل کرد. و او هر چیزی علم آن را دارد. اگر این آیه را در کنار آیه  فوق قرار دهید معنی  ثم الستوی الی السماء ( با آیه 11 و 12 سوره فصلت توجه فرمایید) مشخص می شود که سماء جو زمین است و نه کیهان و این سماء زمین را به هفت طبقه تبدیل کرد. کجای این آیات پیچیدگی دارد که مفسرین در سماء زمین در مانده اند و آن را به کیهان ارتباط میدهند و سماء الدنیا را هم کیهان میدانند. سماء معنی جو زمین می دهد که باران از آن می بارد صد ها بار در قرآن تکرار شده و دنیا هم محل زندگی ما است و علم هم  این را تایید میکند ولی از آنجائی که  نظر گذشتگان  سماء را عالم بالا معنی کرده اند و بر باور ما نشسته آیات علمی قرآن بی اعتبار و قرآن را فدای نظر گذشتگان میکنیم. آیات دیگری هم سبع سموات را جو زمین می داند از جمله آیات زیر-

وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاسًا- وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشًا- وَبَنَيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعًا شِدَادًا- وَأَنزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاء ثَجَّاجًا- لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَنَبَاتًا- خداوند شب را پوششی برای استراحت شما و روز را برای فعالیت برای بیرون آوردن معاش قرار داد و بالای سر شما هفت (طبقه) استوار و محکم  قرار داد و از ابر های متراکم (درون آن) بارانی نازل کرد و دانه و گیاه را از (خاک) بیرون آورد. آیه 22 سوره بقره سماء را به خوبی معرفی کرده است در آیه دقت  فرمایید. حال توجه به کلمه و بنینا فوقکم سبعا شدادا. اگر سبع السموات کیهان باشد شب ها بالای سرما نیست زیرپای ما است چرا که زمین می چرخد و گذشتگان باور داشتند که زمین همیشه ثابت است و کیهان هم همیشه بالای سر ما است. سبع السماوات همیشه با زمین و جزء زمین می چرخد. حال باور می کنید که قدر آیات زیبای قرآن و علمی را نمی دانیم، این ها را که می خوانم از ذوق و شوق عظمت خداوند بر خود می لرزم، شما این لرزش را هم از خود محروم کردید.

الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاء بِنَاء وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ فَلاَ تَجْعَلُواْ لِلّهِ أَندَادًا وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ-خداوند است که زمین (خشکی ) را برای شما پهن کرد (مانند فرش که روی آن زندگی کنید) و جو زمین را بنا کرد و از سمائ آب نازل کرد و از آن کشت و زرع را برای روزی شما خارج کرد برای خداوند (با تخیلات خود) شریک می تراشید این را که میدانید.

اگر باز هم  باور ندارید  که سبع السموات جو هفت طبقه زمین است که خداوند به مجموعه آن سماء نامیده است همان سماء الدنیا، به این آیات در سوره نازعات توجه فرمایید.

أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا- رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا- وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا- وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا-آیا خلقت شما انسان دشوار تر است یا سماءی که بنا کرد و سقف آن را بالا برد و آن را تکمیل کرد (یک سماء اولیه که کم قطر بود و سقف حفاظ نداشت قطر آن را بالا برد و برای آن سقف  قرار داد و تکمیلش کرد هفت طبقه در آن آراست) و شب زمین را تاریک و روزش را روشن کرد. و بعد ذلک (زمان طولانی بعد از آن ) خشکی را گسترش داد (قاره را از هم  باز و توسعه داد). شب زمین اولیه را تاریک  و روز آن را روشن کرد اعجاز علمی قرآن است برای کسانی که به علم زمین شناسی وارد هستند و می دانند  که  جو اولیه زمین  کم  قطر و حفاظ  نداشت و فعالیت شدید آتشفشان ها و برخورد مکرر شهاب سنگ ها  شب زمین  را  روشن کرده بود ( همه اش آتش بود برخورد  یک شهاب سنگ آنقدر آتش تولید می کند در حالی که  شاید هزاران  شهاب سنگ با زمین برخورد می کردند و دنیایی از آتش زمین اولیه را فرا گرفته بود و همه جا روشن بود  ولی شب است. و به عکس روز زمین با ابر های تیره و تار و غبار آلود روز تاریک بود. با صحنه تاریک شدن روز هنگام آمدن ابر های تیره و تاریک شدن روز آشنا هستید. سفری تخیلی به زمین اولیه بروید و صحنه ها را تجسم کنید.

در آنجا علاوه بر ابر تیره غبار فراوان هم مزید بر علت بود که قرآن می فرماید  سپس به جو زمین که دودی بود می پر دازد.  وقتی جو هفت طبقه زمین  فسواها یعنی سر و سامان یا تکمیل میشود آرامش در زمین و جو آن  حکم فرما  می شود و شب و روز ماهیت خود را باز می یابند. درست همین کلماتی که معاندین و مخالفین می گویند. شب که تاریک است و روز هم روشن است این دیگه چه معنی دارد که شبش را تاریک و روزش را روشن کرد. این جا است که باید به علم و آگاهی خودمان شک کنیم که نا اگاه به علم روز و قرآن هستیم  و فتوا صادر می کنیم  که  وحی رویای رسولانه است.

اگر کسی این دو آیه زیر را  بخواند  و به تحجر فکری خود  اصرار ورزد یا  به  قرآن ایمان ندارد و تنها می خواهد به زعم خود نا رسایی های علمی  قرآن را  آشکار کند و لباس معتقد به  قرآن را برای فریب بر تن دارد و یا در زمره صم بکم فهم لا یعقلون است. وحی اصل  قرآن را زیر علامت  سوال  می  برد و ادعا می کند دارد روشنگری دینی می کند. فریب افکار عمومی  و شناخت درست از ما چرا که انحصار در فهم دین، کمر اندیشه ورزی را شکسته و قرآن را در مهجوریت علمی قرار داده است.

أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا- وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا آیا نمی بینید که خداوند چگونه هفت جو  زمین را طبقه طبقه رویهم قرار داد و ماه را در آن  یعنی  در جو زمین منور و خورشید را در آن چراغ  قرار داد. جو زمین مولکول های آب، اکسیژن ،ازت ،گاز کربنیک ، ازن و سایر در آن پخش هستند و نور خورشید در آن منعکس و در روز تمامی  قسمت روز زمین روشن میشود حتی در سایه و در اتاق هم روشن است چه سراجی از این قوی تر و نور ماه هم  که از خورشید کسب کرده و نورانی شده  در شب انعکاس خاصی دارد و نور ستارگان هم  با برخورد با مولکول های هوا تلوتلو  خاصی دارند. در ماه و در روز که خورشید بر آن می تابد آسمان آن تاریک و تنها اجسامی که نور خورشید بر آن میتابد روشن است و در سایه آن جسم  چنان تاریک است که نمی توان در سایه آن چیزی را تشخیص داد. تحقیق کنید تا باور خود را تغییر دهید و به اعجاز قرآن ایمان بیاورید. این موضوع را دانشمندان در دو قرن اخیر کشف کرده اند. در پایان این فصل به آیه زیبای دیگری اشاره کنم – این آیه در حقیقت تاکید خداوند است برای کسانی که هنوز باور ندارند که سبع سموات هفت جو زمین است

الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خَاسِأً وَهُوَ حَسِیرٌ

سوره ملک آیه ۳- خداوند است که سبع السموات (جو هفت طبقه ) را طبقه  طبقه روی هم  قرار داد در آفرینش خدای رحمان بی نظمی نمی بینی  پس  دقیق نگاه  کن دیدگانت را به آن بدوز و ببین در آن شکافی  می بینی بار دیگر دقیقا نگاه کن (و اینقدر تیزبینانه بنگر شکافی می بینی ) تا دیده گانت از اینکه خلل و شکافی ندیده خسته و کوفته به تو باز گردد. اگر سبع سموات هفت طبقه  بطلمیوسی است و سماء دنیا هم کل کیهان مشهود است چگونه میتوانیم برای دیدن شکاف به آن نگاه کنیم. در این آیه  دقیقا نگاه کردن را تذکر داده تا مفسرین کلمه دیدن را چیز دیگری ترجمه نکنند؟  شش طبقه دیگر که در عالم خیال و ذهن ما هم جائی ندارد اگر مشهود بود هم نمی توانستیم  ببینیم . تخیلات ذهنی چقدر ما را از واقعیت قرآن به  دور کرده است که حاضر نیستیم نظر گذشتگان را رها کنیم و به قرآن  باور کنیم. برای اینکه آیه را با تصورات ذهنی خود تطبیق دهیم  دست در معنی آیات می بریم نگاه کردن را و فطور را طوری دیگر معنی می کنیم. به ترجمه ها  مراجعه  فرمایید.

سماوات و الارض جز در چند مورد هم معنی جو زمین و زمین میدهد

آیات بسیار فراوان هستند و اگر بخواهیم تک تک آن را بررسی کنیم مقاله به کتاب تبدیل میشود. چند نمونه آیات که به روشنی سماوات و الارض به مفهوم جو زمین است در زیر اشاره می شود. تفکر و تعقل در آیات متشابه و علمی و دانستن علم مربوطه نیاز به تاویل و تفسیر ندارد.

رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ- إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ- وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ-خداوند رب السموات و الارض و هر آنچه بین آنها است (از بالای جو زمین تا روی خاک) و خداوند مشارق ( مشارق در دو قطب شمال و جنوب) ما سماء دنیا را (جو زمین) به نور ستارگان زینت بخشیدیم و آن را از هجوم شهاب سنگ ها و اشعه ماوراء بنفش و طوفان های خورشیدی) محفوظ  قرار دادیم. شیطان هر نیروی مخرب است.

انا عرضنا الامانه علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوما جهولا-72 احزاب-ما امانت الهی را به سماوات و الارض و کوه ها عرضه کردیم ( سماوات و الارض و کوه ها در یک  مجموعه جو زمین هستند) آنها امتناع کردند و بار مسئولیت آن را سنگین دانستند ولی انسان آن را تحمل کرد که به نادانی بر خود  ظلم نمود. تمثیلی زیبا است و نیاز به مقاله جداگانه  دارد . آیات 20 الی 26 سوره  آیات  درون  سماوات والارض به معنی جو زمین را بیان میفرماید. این آیات  هم  یک  پارچه  است و به هم ارتباط دارند و نتیجه گیری را در آخر آیه بیان کرده. خداوند این آیه تشبیهی را با قرار دادن کوه ها در کنار سماوات و الارض و ما بینهما به منظور خاصی بیان داشته، زیرا می دانست که در زمان شکوفایی علم باید دانشمندان علوم طبیعی که اکثرا با خرافات دینی در دنیا روبرو هستند با دیدن این آیات به حقانیت  خداوند ایمان بیاورند، که  سماوات و الارض شاهکار خلقت حیات در کیهان است و افسوس که این اعجاز پشت پرده تحجر پنهان شده.

وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْعَالِمِينَ-
وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُكُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ-
وَمِنْ آيَاتِهِ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَيُحْيِي بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ -
وَمِنْ آيَاتِهِ أَن تَقُومَ السَّمَاء وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمْ دَعْوَةً مِّنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنتُمْ تَخْرُجُونَ-
وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ- نتیجه گیری آیات فوق که همه در جو هفت طبقه زمین قرار دارند که ملک خدا است.
همه آیات و نشانه های ذکر شده در سماوات والارض است که جو زمین و زمین است که در آن حیات استقرار یافت

الله الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الأَنْهَارَ-خداوند است که سماوات و الارض را خلق فرمود و از آن (سماء اینجا جمع سموات و الارض است) باران نازل کرد و با  روییدنی ها خارج شده در خاک رزق برای شما مقرر داشت و دریا را با  قانون که  امر اوست در تسخیر شما قرار داد و رودخانه ها هم در تسخیر شما قرار داد.

تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ- إِنَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّلْمُؤْمِنِينَ- وَفِي خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِن دَابَّةٍ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ- وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن رِّزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ- تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ. این کتاب ( قرآن ) از جانب خداوند نازل شد  بدرستیکه هر آنچه در سماوات و الارض است برای مومنین آیات و نشانه های او است از جمله: در خلقت خودتان و ریز جنبندگان که در آن پراکند برای  کسانی که در حقانیت خداوند یقین دارند آیاتی است، اختلاف  شب و روز و رزقی که از سماء (جو زمین) توسط باران نازل و خاک مرده را احیاء میکند و چرخش باد همه آیاتی هستند برای کسانی که عقل خود را بکار میگیرند. این ها آیاتی هستند که برای تو بیان شد حال به کدام یک حدیث بعد الله (قرآن که در ابتدای آیه نازل کرد ) یا به این آیاتی که نقل شد ایمان می آورند. در این آیات سماوات و الارض به عنوان جو هفت طبقه زمین و سماء  طبقه اول باران زای  این جو و یا مجموعه سماوات و الارض اشاره شده است. وقتی با مقایسه علم روز مفهوم علمی این آیات مطابق علم بیان می شود چه اصراری داریم که نظر گذشتگان را توجیه و آیات را از اعتبار علمی بیاندازیم.

وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ .از مردم کسانی هستند که بی هیچ علم و دانشی در باره آیات الهی مجادله میکنند و از تصورات ذهنی و هوی نفسانی خود  تبعیت میکنند-

کتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ-بر شیطان (که در هوی  نفسانی انسان مسلط می شود) چنین مقرر شده که هر کس که از آن تبعیت کند  گمراه میکند و بسوی عذاب آتش سوزانش هدایت میکند.
سماء  و معانی غیر از جو در قرآن

اولین معنی که با واقعیت عینی ارتباط دارد سماء به مفهوم فضا است در دعای پر ارزش جوشن کبیر آمده یا من له الهواء و الفضاء که دلیل محکمی است که سماء به این معنی در قرآن آمده است. فضا با کیهان فرق دارد فضا زمینه استقرار کیهان است و نه خود کیهان چند  آیه نمونه بشرح زیر است

والسماء ذات الحبک- قسم به فضا که ذات آن بر شبکه  شبکه بنا گذاشته شده. و امروزه علم بر این موضوع متمرکز شده که  ذات فضا بر ریسمان های کوانتومی بنا شده است.

والسماء بنینا ها باید وانا لموسعون - فضا را ما بنیان گذاردیم و آن را همچنان توسعه می دهیم که اشاره به انبساط  کیهان دارد

وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُون- ما آب را باندازه نیاز در زمین از آسمان نازل کردیم و در زمین سکونت دادیم. اگر منظور آب باران باشد ،آب باران در داخل کره زمین اسقرار دارد و نیازی نیز در زمین سکونت داده شود. موضوع علمی بسیار مهمی که  دانشمندان به آن رسیده و بحث داغ روز است که این همه آب از کجا در زمین آمد. و خداوند میفرماید ما آن را از فضا به زمین منتقل کردیم. چطوری؟ خرده سیارات  که از متلاشی شدن یک سیاره بزرگ که  مراحل تحولات  زمین تا ایجاد آب را گذرانده بود و با  برخورد  با  سیاره دیگر متلاش شده و خرده سیارات که هم آب یخ زده داشتند که به پایین آمدن حرارت  زمین کمک می کردند و هم کانی های ضروری را به زمین منتقل می کردند و میلیون  ها سال این برخورد سیارات ادامه داشته است.

والسماء ذات البروج-قسم به فضا که ذات آن بر شکل های بیرون آمده از اتصال ستارگان دارد. برج ستاره نیست انسان برای راهنمائی سفر در شب ها از وصل کردن ستارگان به هم اشکالی را تجسم و بیرون آورده که  این اشکال برج نامیده شده. ستارگان به دلیل  فاصله بسیار زیاد  با ما در نظر بیننده ثابت هستند  مانند دب اکبر و یا دب اصغر عقرب و غیره  بنابراین ذات  فضا بر این اشکال که میتواند بینهایت باشند استوار است. سماء را کیهان نامیدن اشتباه است و از تخیلات ما سرچشمه گرفته است و در قرآن کیهان یکی از معانی دیگر سماوات و الارض کیهان است. به مقاله  انبساط کیهان از نظر علم وقرآن و  

وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُواْ بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ- خداوند است که ستارگان را برای هدایت شما در تاریکی های دریا و خشکی قرار داد و این آیات برای کسانی که علم دارند بیان میکنیم.

دیگر معانی سماء را باید از خود آیه و سیاق  آن بیرون آورد. به نظر اینجانب ما  سماء، سماوات و الارض به مفهوم معنوی در قرآن نداریم و به  این موضوع توجه کنیم که این سه کلمه از تعینات مادی است و مخصوص جهان مادی و مشهودات است و نه جایگاه  خداوند و ملائکه. خداوند متعال رزق و روزی ما را از سماء همین جو زمین عنایت می فرماید و اگر هم اراده  و خواست خداوند بر ارسال رزق و روزی  خاصی باشد مانند مائده  برای حضرت مریم (ع) در چهار چوب همین جو مقدر می شود.

چند نمونه آیات را مورد بررسی قرار میدهیم.

إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا لاَ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاء وَلاَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ- 40 اعراف در حقيقت كسانى كه  آيات ما را دروغ  شمردند و از (پذيرفتن) آنها تكبر ورزيدند در هاى  آسمان را برايشان نمى‏ گشايند و در بهشت وارد نمی شوند و این مانند این است که شتری از سوراخ سوزن عبور کند ( یعنی امکان پذیر نیست) و این گونه  گناهکاران را کیفر می دهیم. بهشت در کجا است در آخرت است و در زمینی است مانند این زمین که همه مادی است جو دارد یعنی سماء دارد، باغ های مانند زمین دارد و جویبار های فراوان و درختان از انواعی که در زمین وجود دارد.

يَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَيْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ- قیامت روزی است که زمین به زمینی دگر تبدیل می شود و سماوات هم همین طور همه در برابر خدای واحد القهار حضور می یابند. به قیامت از نظر علم کوانتوم وقرآن مراجعه  فرمائید. وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ بنابراین از سماء زمین آخرت که مادی است و مخصوص مومنین است کفار عبور نمی کنند. حال چرا فرموده ابواب السماء، سماء درب ندارد  تمثیلی است برای جمع کثیر مومنین. در طوفان حضرت نوح هم  این تمثیل آمده باران چنان شدید  بود که گوئی درب های  آسمان گشوده شده. اینجا سماء معنوی نیست مادی و عینی است. دنیا و آخرت هر دو مادی هستند و ما با این بدن مادی زنده میشویم

أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء- تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ- وَمَثلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ- آیا نمی بینید که خداوند چگونه برای شما مثل میزند.(تمثیل تشبیه یک موضوع به چیزی است برای رسیدن به منظور آیه ). سماء جو زمین است کلمه طیبه مانند درخت طیبه  تنومندی است که ریشه محکم در خاک دارد و درخت پا برجا و استوار در برابر باد  و بوران براحتی مقاومت میکند. -میوه اش هم به اذن خدا میدهد و خدا  مثل ها را برای مردم می زند تا در آن  تفکر کنند- -کلمه خبیثه هم مانند درختی است خبیثه که بالای زمین مستقر است (و ریشه در خاک ندارد ) تند بادی آن را از جا میکند و با خود میبرد مانند گیاه مرتعی. کلمه طیبه مومن است و کلمه خبیثه  کافر است به درخت تشبیه شده. آیه هم یک تمثیل مادی است برای بیان یک  واقعیت عینی.

و ان يروا كسفا من السماء ساقطا يقولوا سحاب مركوم- کافران اگر ببینند  که تکه ای از سماء ساقط شود( که شهاب سنگ است ) از روی عناد و لج بازی می گویند این ابر متراکم است. این آیه  نیز یکی از اعجاز علمی قرآن است که شهاب سنگ ها از سماء می افتند- واقعیت عینی و علمی در قالب تمثیلی زیبا-این هم مجازی نیست

یوم بنفخ فی الصور فتاتون افواجا- و فتحت السماء فکانت ابوابا- و سیرت الجبال فکانت سرابا – ان جهنم کانت مرصادا- روزی که در صور دمیده شود گروه  گروه به عرصه محشر می آیند و آسمان(جو زمین) گشوده می شود و به صورت درب هائی در می آید و کوه ها روان میشوند مانند سراب.- قیامت بعد از برداشته شدن  جو زمین و آتش گرفتن دریاها و روان شدن کوه ها به  وقوع می پیوندد. به آیات سوره های تکویر، انفطار واقعه مراجعه کنید فتحت السماء فکانت ابوابا واقعیتی که اتفاق می افتد. زمانی که خورشید سوخت هیدروژن خود را به پایان میرساند بر حجمش افزوده میشود و به زمین نزدیک میشود و ماه را در خود ادغام میکند وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ- زمین بی نهایت داغ و سوزان میشود و جو زمین به فضا پرتاب میشود دیگر حفاظی وجود ندارد و همه آن درب میشود و سپس آب دریا بخار می شود و دریا که ظرف آب است شعله ور و پوسته جامد زمین ذوب می شود و کوه ها روان می گردند.و فتحت السماء فکانت ابوابا

وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاء فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿۳۵﴾ انعام- و اگر اعراض كردن آنان (از قرآن) بر تو گران است اگر می‏توانى نقبى در زمين يا  نردبانى  در آسمان  بجويى تا معجزه‏اى (ديگر) برايشان بياورى و اگر خدا می ‏خواست قطعا آنان را بر هدايت  گرد مى ‏آورد پس زنهار از نادانان مباشید- این آیه هم تمثیلی است نشدنی و سماء این جا همان معنی سماء جو زمین است. که مفهوم خاص و جالبی در آن نهفته است

وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَن يُؤْمِنُواْ إِذْ جَاءهُمُ الْهُدَى إِلاَّ أَن قَالُواْ أَبَعَثَ اللّهُ بَشَرًا رَّسُولًا- قُل لَّوْ كَانَ فِي الأَرْضِ مَلآئِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ مَلَكًا رَّسُولًا- قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا- و (چيزى) مردم را از ايمان آوردن باز نداشت  آنگاه كه هدايت برايشان آمد جز اينكه گفتند آيا خدا بشرى را به رسولی مبعوث كرده است- بگو اگر در روى زمين ملائکه بودند  كه  با اطمينان راه  مى‏ رفتند البته بر آنان (نيز) ملکی را به عنوان پيامبر از آسمان نازل مى‏ كرديم (۹۵) در این آیه کافران بهانه می آورند که خداوند بشری را برای رسول برای ما فرستاده و خداوند در تمثیلی میفرماید اگر در زمین هم ملائکه مانند شما انسان در زمین سکنی  داشتند و  روی  زمین راه می رفتند ما هم رسولی از آسمان از خودشان برایشان نازل می کردیم.

از آنجائیکه ماهیت ملائکه که  قوانین  طبیعت هستند نمی توانند  مانند انسان در زمین سکونت داشته باشند  که رسولی از جنس خودشان برایشان نازل شود. بنابراین امری نشدنی است و تمثیلی است و ما نباید روی تمثیل و ظاهر آیه  استنباط  خود را بیرون  بیاوریم و بگوئیم  که معلوم میشود برای رسل های ملائکه  سماء معنوی وجود دارد که از آن سماء  رسول آنها  وارد میشود. از این آیه اینطور استنباط  کنیم که معلوم مي‌ شود جايگاه ملائکه در آسمان هست. یادمان رفته که آیه متشابه است و دو وجه معنی دارد و ظاهر آیه ملاک نیست. قرآن را دقیق مطالعه کنیم تا به واقعیت های آن برسیم.  

در آیه دقت کنیم می فرماید اگر در زمین سکونت داشتند از جو زمین ملکی برایشان می فرستادیم. این تشبیه است و ملائکه  قوانین طبیعت هستند و این تشبیه نشدنی است. دلیل این تفکرات  نشناختن  قرآن و ندانستن  سایر آیات  قیامت و ماهیت ملائکه است که این تخیلات را درست میکنند. برخی اوحی فی السماء امر ها را نیز  سماء معنوی گرفته که در بالا و در سوره فصلت شرح دادم.
آیات دیگر هم در قرآن است که نوشتار طویل و خواننده محترم خسته. اخیرا مقاله جدیدی در سایت برده ام تحت عنوان مفهوم ملکوت سماوات الاعلی، مثل الاعلی، ملائ الاعلی و تصورات خیالی- از به درازا کشیده شدن نوشتار پوزش می طلبم  انشاء الله  در مقاله جداگانه ادامه آن را ارائه می دهم. سید محمد تقوی اهرمی 29 آبان 1398، ویرایش جدی خرداد 1399-ویرایش جدید شهریور 1402

• قبلی
• بعدی