ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ منظور پایان روند تکامل حیات است آفرینش دیگر معنی نمیدهد

مقدمه نوشتار

آیات متشابه در قرآن بر اساس جهان بینی خاص قرآن تدوین شده است. اگر ما این جهان بینی را نشناسیم، کل نظام آیات را بهم ریخته ایم و به این دلیل است که در قرآن از نظر خوانندگان نا آشنا به سبک قرآن کلمات و جملات متناقضی  وجود دارد و این نقص در فکر و ذهن ما است که به این آیات سرایت می کند. جملات در قرآن حساب شده انتخاب و آورده شده و مفسرین و مترجمین آن را در ساختار برگرداندن به فارسی و تفسیر مد نظر قرار نمی دهند. نمونه ای از این آیات را می آوریم- آیه 11 سوره شوری را تجزیه و تحلیل می کنیم. البته بدون دخالت دادن نظر گذشتگان فـاطـرالسـماوات و الارض جـعـل لكـم مـن انـفـسكم ازواجا ومن الانعام ازواجا يذروئكم  فيه ليس كمثله شىء و هو السميع البـصـيـر-
چرا در این آیه ابتدا گریزی به انبساط کیهان زده شده و چرا خلق السماوات والارض را نیاورده حتما دلیل خاصی دارد، خداوند کلمات را دقیقا در جای مناسب خود گذاشته دوم چرا خداوند انسان و انعام و ازواج این دو را کنار هم آورده، یذروکم در کجا رخ می دهد و چه معنی دارد فیه به کدام قسمت مربوط می شود و بالاخره لیس کمثله شیی به معنی نیست شیی مانند او (خدا) و اصلا چرا خداوند خود را با ماده در گیر می کند. ترجمه عرف را نگاه کنیم.

"پديد آورنده آسمان ها و زمين است از خودتان براى شما جفت قرار داد و از دام ها (نيز) نر و ماده (قرار داد) بدين وسيله شما را بسيار می‏ گرداند چيزى مانند او نيست و اوست ‏شنواى بينا "- اگر دقت کنیم اشتباه اول فاطر را پدید آورنده معنی کرده است که غلط است. خداوند باز کننده کیهان معنی می دهد خداند منبسط کننده کیهان . دوم برای شما از جنس خودتان زوجی قرار داد مترجم می خواهد بگوید شما مرد هستی که خداوند برای تو همسری قرار داد ولی همین زوج در انعام تبدیل می شود به نر و ماده سوم یذروکم مخاطب جمع است به انسان و انعام بر می گردد و مترجم آن ها را به سلیقه خود جدا کرده. خداوند می فرماید برای شما و برای انعام و یذروکم به هر دو بر می گردد یذروکم، شما را از زاد و ولد زوج های شما تکثیر میکند. چرا خداوند انسان و انعام را در برخی آیات بهم ربط می دهد، شاید به این منظور باشد که هر دو از سر شاخه مشترک در تکامل جدا شده اند. نیاز به بررسی و تحقیق علمی دارد. یذروکم شما را از ریز مولکول ها ( منظور کروموزوم ها جنسیتی است).این شیوه تکثیر پذیری از تکامل ذرت بنیادی قبل از انبساط کیهان آغاز شد. ذراکم فی الارض و راز تکاملی آن در خلقت انسان

حیات امر تکثیر پذیر است. فیه به ما قبل بر می گردد. ه ضمیر مفرد غائب است حیات در کره زمین از ذرات بنیادی محصول قبل از انبساط کیهان به تنوع مولکولی تبدیل و شاهار حیات خود را در زمین نشان می هد.اصل و پایه حیات از فطرهن آغاز شد و فیه به سماوات و الارض بر می گردد. در اصل کره زمین در کیهان قرار دارد. کمثله باز هم ه ضمیر مفرد غائب است این حیات در کیهان رخ داده که مانند آن لیس کمثله شیئ وجود ندارد. این آیه چه می خواهد بگوید آیا فاطر السموات و الارض که به معنی پدید آورنده کیهان است در این آیه نقش دارد یا خداوند برای پر کردن جمله و زیبایی آورده است. کیهان در سه مرحله پدید آمد منظور کدام مرحله است. ابداع از عدم، از انبساط و یا خلق السموات و الارض در شش روز.

معنی فاطر خداوند باز کننده کیهان معنی می دهد اصلا معنی خلق کردن و پدید آوردن این جا نیامده. زمانی که خداوند کیهان را منبسط کرد آغاز خلق ماده است و خداوند کیهان را از ماده خلق می کند و حیات را درون کیهان و در زمین از آن ماده خلق می کند. الذی احسن کل شیی خلقه و بدا خلق الانسان من طین. حیات در کره زمین ریشه در فطرهن دارد هم اکنون انسان و جانوران که نمونه آن چهار پایان است را در همین کیهان از طریق زاد و ولد تکثیر می کند ( یذروکم با توجه به خداوند منبسط کننده کیهان و آیات بعدی ایجاد از ذرات بنیادی معنی می دهد)و این چنین حیاتی در کل کیهان مثل و مانند ندارد. حیات اگر شرایط فراهم شود وجود دارد ولی مانند این حیات نیست. إِذْ قَالَ إِبْرَهِیمُ لاَبِیهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنی بَرَاءٌ مِّمَّا تَعْبُدُونَ- إِلا الَّذِی فَطرَنی فَإِنَّهُ سیهْدِینِ. خداوند کسی است که من را فطرنی کرد یعنی شروع خلق من را از آغاز انبساط کیهان رقم زد و  او هدایت من را تا انسان شدن به عهده گرفت. بنابراین آوردن جمله فاطر السماوات و الارض دلیلی روشن دارد و ما به جملاتی که در آیه می آید اصلا توجه نمی کنیم. به مقاله انبساط کیهان از نظر علم و قرآن مراجعه فرمایید. ما تجزیه و تحلیل آیات و مقایسه با علم جدید را یاد نگرفته ایم. یک سری نظرات کهن آماده داریم و بدون توجه به آیات به ترجمه می پردازیم و جالب است که همه مترجمین همه از روی اصل آن نظرات کهن کپی برداری می کنند و برای اینکه ترجمه آنها با هم تفاوتی داشته باشد ضمن اینکه وفاداری خود را به نظر گذشتگان حفظ کرده سعی می کنند. کلمه مترادفی پیدا کنند که نشان بدهند این ترجمه با دیگران فرق دارد ولی اسلوب ترجمه همه یکی است.

فرق خلق و انشاء در قرآن

ابداع و فطرهن قسمت اول ایجاد کیهان از عدم و دوه انبساط کیهان است. اکنون با شروع انبساط ماده که قبل از انبساط در هم تنیده بودند و همه با اضداد خود بسر می بردند مجبور شدند زوج های خود را ترک کنند ماده کیهان ما را ساخت و ضد ماده کیهان موازی با ما را ساخت. جهان موازی از نظر علم و قرآن این رخداد دقیقا در ثانیه نخستین انبساط کیهان اتفاق می افتد. خداوند این جا از خلق سماوات و الارض سخن به میان می آورد. ماده اولیه برای خلق کیهان آماده شده است. هدف خداوند هم قبل از خلق کیهان بر ایجاد و مدیریت آب قرار داشت ما با دو مرحله نخستین ابداع و فطرهن کاری نداریم و دو کلمه خلق و انشاء می شوند ابزار خلق کیهان و انشاء هم می شود عملیات سامان دادن بعد از خلق. انشاء میتواند در دل خود خلق بسیار داشته باشد. بطور مثال إِلا الَّذِی فَطرَنی فَإِنَّهُ سیهْدِینِ از نظر قرآن ایجاد خلق کیهان برای آفرینش انسان بوده است و این آیه می فرماید در اصل انشاء نخستین خلق حیات در زمین از محدوده پلانک (قبل از انبساط کیهان) آغاز شده است. حضرت ابراهیم گوینده این کلام که از بنی آدم و انسان تکامل یافته است می فرماید چرا خدایی که من را از انبساط کیهان ایجاد کرد نپرستم. بنابراین فطرنی معنی خاص خود را دارد. علم اختر شناسی به این کلمات بسیار حساس است خلقت حیات از آغاز خلق ماده بوده است. به آیات 50 و 51 سوره شوری توجه فرمایید.

قل كُونُوا حِجارَةً أَوْ حَدِيداً - أَوْ خَلْقاً مِمَّا يَكْبُرُ فِي صُدُورِكُمْ فَسَيَقُولُونَ مَنْ يُعِيدُنا قُلِ الَّذِي فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَيُنْغِضُونَ إِلَيْكَ رُؤُسَهُمْ وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هُوَ قُلْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ قَرِيباً-بگو سنگ باشید یا آهن یا هر آنچه که در دلهایتان آن را سخت تر می پندارید. پس گویند چه کسی ما را زنده می کند. بگو خدایی که انشاء شما را برای نخستین بار از انبساط کیهان آغازید. با تعجب سر تکان می دهند و می گویند زمان آن چه موقع است .بگو شاید نزدیک باشد. چرا خداوند آهن و سنگ را مثال زده بسیار زیبا است و علمی درک آن مسلما برای بسیاری از ما که در قرن شکوفایی علم بسر می بریم دشوار است چه رسد به دانشمندان صدر اسلام. دقت فرمایید آیه قبل می فرماید همه چیز از فطرنی آغاز شد عناصر پایه سنگ، آهن، و انسان همه دارای یک مبدا شروع بوده اند (از ذرات بنیادی). زمین باید سنگ داشته باشد، آهن و همه عناصر شیمیایی. با این آیه خداوند می فرماید هویت ذاتی همه چیز از خدا شروع شد ابتدا نور ناب بود که نور ذاتی خداوند است و در احدیت یا سینگولاریته بروز می کند و این نور بسیار چگال و داغ بود، صمد بود و کیهان از آن خلق شد. اعجاز آیات را بنگرید. کیهان از احدیت و صمدیت ایجاد شد.

کوارک ها و بوزون ها، الکترو مغناطیس طی شش دوره کوتاه با کاهش حرارت هادرون ها را ایجاد کردند و پروتون ها و نوترون ها هسته اتم های مورد نظر خداوند متعال شکل می گیرند و شالوده ساختار کیهان در شش روز گذاشته می شود خلق کیهان به وقوع می پیوندد و حال نوبت فسوی است. خلق فسوی. خداوند خلق می کند و سپس سر و سامان می دهد. همان طور که اشاره شد از نظر قرآن که از قول حضرت ابراهیم موضوع علمی بسیار مهمی را بیان فرموده انشاء اول مره حیات از خلق ماده است. این انشاء طیف گسترده ای است که در درون خود خلق ها دارد. زمان آن از خلق ماده است تا پیدایش آدم. این یک نوع انشاء است. ما در حیات زمین انشاء فراوان داریم چرا که خلق فراوان وجود دارد. هر خلق تا خلق بعد انشاء خودش را دارد و این انشاء ها ادامه دارد تا پایان تکامل موجودات و ظهور آدم که نشاه آخری است. بعد از ظهور آدم که پایان تکامل موجودات در حیات زمین است خلقی صورت نمی گیرد و بنابراین انشاء هم نداریم. انشاء و بازآفرینی در زاد و ولد موجودات زنده که یذروکم است بسیار اتفاق می افتد. مثال، دانه در خاک کاشته می شود رشد می کند ، جوانه میزند. برگ و ساقه سر و سامان می یابد تا ثمر بدهد. آیا در این پروسه خلق صورت گرفته است، مسلما خیر این باز آفرینی خلق تکامل یافته است. جنین پستانداران هم همین طور است باز آفرینی خلق اولیه است و انعقاد نطفه که در گیاهان بذر است و در موجودات زنده نطفه است. بذر گیاه در دل خاک رشد می کند و نطفه پستانداران در شکم مادر. خلقی و انشائی در خاک و رحم مادر نیست. رشد است که با اطلاعات درون نرم افزار ژنوم وبا فرماندهی امر خداوند که روح باشد صورت می گیرد.

انشاء انسان قبل از شکل گرفتن اعضاء بدن در زمین اولیه

جمله وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلاً مَّا تَشْکُرُونَ کلید واژه بسیار مهم در روند تکامل موجودات زنده است که ما متاسفانه مانند بسیاری از پدیده های خلقت انسان به درون رحم کشانده ایم و مراحل علمی تکامل انسان را بهم ریخته ایم. در حقیقت تاویل نادرست از کلمات خداوند تحویل مردم داده ایم چرا برای اینکه گذشتگان چنین برداشتی داشته اند و گویا نظر گذشتگان از آیات خداوند در قرآن مهم تر است که حاضر نیستیم باور کنیم که علم پیشرفت داشته است و احتمال دارد امروزه نظر گذشتگان با علم روز مطابقت نداشته باشد. حتی حاضر نیستیم بازنگری در نظر گذشتگان داشته باشیم. باید توجه داشته باشیم ما در خلقت پدیده های حیات با آیات متشابه سر و کار داریم و تاویل این قبیل آیات به علوم طبیعی وابسته هستند. آیات محکمات قرآن که اساس فقه اسلامی را تشکیل می دهد تفسیر گذشتگان در روایات و احادیث معتبر است ولی در آیات متشابه این واقعیت وجود ندارد. آیه کلیدی فوق به عنوان پسوند چند آیه مهم آمده است و زمان خاصی را اعلام می کند و آن زمان هنوز اعضاء بدن انسان و موجودات زنده در جسم آنها قرار داده نشده بود. بنابراین قسمت اول آیه هر چه آمده بیانگر زمان واحدی است. و قرار داد برای شما گوش و چشم و قلب یعنی قبل از آن اعضاء بدن در جسم انسان در حال شدن و یا به تعبیر قرآن بشر هنوز قرار داده نشده بود. خلقت انسان با نگاهی جدید و مطابق با علم روز- پیش نطفه با تعمق و تفکر در این آیات رمز حیات و زمان مراحل روند تکامل آن را می توانیم با کمک علوم طبیعی بیرون آوریم در این نوشتار به این دو آیه بسنده می کنیم. آیات 24 سوره ملک و 78 مومنون

قُلْ هُوَ الَّذِی أَنشَأَکُمْ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلاً مَّا تَشْکُرُونَ- بگو خداوند است که شما را انشاء کرد و برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد. از این آیه چنین استنباط می شود که دوره قبل از این آیه انشاء مرحله مهمی از سرنوشت انسان و شروع آن از نفس واحده بوده است. وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ ۗ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ-وخداوند است که شما را از نفش واحده انشاء کرد و در محل خاص استقرار داشته اید و یا در امانت گاهی دوره را طی کرده اید. و در آیه بعد قرار دادن اعضاء هم خود انشاء جداگانه ای داشته است- وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ- خداوند است که انشاء کرد برای شما اعضاء بدن را. بنابراین قراردادن گوش و چشم و قلب هم دوره انشاء خاصی داشته است. آیا با وجود این آیات باز هم باور می کنید که همه این دوره ها در رحم ماده به وقوع پیوسته است یا تکامل انسان در دوره های خاص خود بوده است و هیچ ارتباطی با رحم  نداشته است. به نظر اینجانب و با استناد به آیات قرآن هیچ آیه ای در مورد جنین و رحم زن در قرآن وجود ندارد و همه تصورات ذهنی از گذشتگان است به آیه 12-14 سوره مومنون توجه فرمایید.

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ- ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ- ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ- در حقیقت انسان را از چکیده (رسوب آب در رفته) در سنگ رس خلق کردیم و نطفه ایجاد شده (پرکاریوت ها) را در غشاء سلولی قرار دادیم و آن را به علقه خلق کردیم ( یوکاریوت ها) و غضروفیان را از آن خلق کردیم ( این نفس واحده است و تمام موجودات زنده از آن خلق شدند)و غضروف را به استخوان خلق کردیم (با خلق آن را به استخوان تبدیل کردیم) و بر روی استخوان گوشت پوشاندیم و شما را از خلق آخر انشاء کردیم فتبارک الله احسن الخالقین.

آیه از خلق انسان از سلاله و در طین آغاز می شود یعنی در زمین اولیه و حدود سه میلیارد سال قبل- وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ-سلاله چکیده یا رسوباتی که برجای می ماند معنی می دهد. کجا صورت گرفته در طین. سلاله رسوبی است که در طین ایجاد شده است. به همان زمانی که وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ رخ داده است بر می گردد. پس سلاله معنای دیگر حما مسنون است که از آن نطفه اولیه حیات ایجاد شد. این نطفه هسته و غشاء دور هسته برای محافظت ژن اولیه نداشته است و سالیان دراز طول می کشد تا غشاء هسته ای دور ژن درون باکتری را می پوشاند که بحث بسیار جالب دانشمندان زیست شناسی است که این غشاء چه موقع ایجاد شد و آیه می فرماید و نطفه ایجاد شده را در جایگاه استوار قرار داده می شود. ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ

زمانی این غشاء دور ژن درون باکتری تشکیل می شود که سه دوره پانصد میلیون ساله از شروع خلق اولیه نطفه حیات می گذرد و تک سلولی بدون هسته و غشاء هسته ای غیر هوازی به سلول هسته دار و دارای غشاء هسته ای پیشرفته می شود و این همان تک سلولی قرار مکین دار است که در قرآن به علقه نامیده شده. این سلول خلق جدیدی است ژن کامل درون هسته قرار گرفته و مرحله سرنوشت ساز دیگری در سرگذشت انسان رقم می خورد. به مقاله خلقت انسان با نگاه جدید و مطابق علم، خلقت نطفه و علقه مراجعه فرمایید.

این سلول که منشاء تمامی پر سلولی های حیات است خلق می شود و این علقه است. ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً-علقه از نطفه قرار مکین دار خلق می شود. علقه به پر سلولی تبدیل می شود و جنسیت نر و مادینگی برای اولین بار در آن ایجاد می شود و تکامل می یابد و جانوران دریائی دارای بدنی غضروفی شکل می گیرند- فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً-غضروفیان در این مرحله پا به عرصه وجود می نهند. بند پایان هم جزء این راسته هستند که به خشکی منتقل می شوند و جانوران خشکی از اینها منشاء می شوند. زمانی طولانی می گذرد تا غضروف ها به استخوان تبدیل می شوند و استخوان داران پا به عرصه وجود می گذارند. فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا-زمان طولانی دیگری می گذرد و تکامل موجودات برنامه ریزی شده نظام خلقت ادامه می یابد. مرحله بعدی روی استخوان ها ماهیچه قرار می گیرد و دایناسورها، پرندگان و پستانداران پا به عرصه وجود می گذارند-

فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا-تکامل موجودات به پایان انشاء خود می رسند و انسان به عنوان آخرین خلق دوره تکامل را به پایان می برد. ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ-سپس خلق آخر را انشاناه کردیم تبارک باد بر این بهترین خالق متعال. این آیه سر گذشت تکاملی انسان است از بدو خلقت از نطفه اولیه حیات در زمین اولیه تا تبدیل به انسان کامل که آدم اولیه انسان تکامل یافته که با یک جهش تکاملی عقلی از بین انسان های هم دوره برگزیده می شود. گذشتگان که از علوم امروزی بهره ای نبرده بودند درباره این آیه تصوراتی را نوشتند و بر اساس دانش هزارسال قبل و ما امروزه با چشم بسته و بدون فکر کردن و مقایسه با علم روز آن را بر باور خود نشاندیم و شبهه خلق کردیم و اعجازعلمی قرآن را پشت پرده تحجر و تصورات کهن نادرست پنهان کردیم. جنین در رحم مادر از ابتدای ایجاد نطفه بعد از لقاح اسپرم مرد و اوول زن ایجاد می شود. از این مرحله به بعد رشد جنین است و هیچ خلق جدیدی در درون رحم صورت نمی گیرد و مراحل رشد جنین باز آفرینی خلق اولیه تا تکامل انسان است. جنین از ابتدا اعضاء دارد و چشم ها و ستون فقرات که غضروفی هستند مراحل رشد را می گذرانند و قلب در چند هفته اول شروع به زدن می کند. اگر ما فرق خلق و انشاء را درست می دانستیم متوجه می شدیم که این آیه هیچ ارتباطی با مراحل جنین در رحم مادر نیست.  ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ انشاء بیان گر این است که در دوره تکامل انسان خلق های بیشماری بودن و آدم انشاء آخری تکامل و خلق آخر است. سید محمد تقوی اهرمی اول شهریورماه 1399 مصادف با شروع ایام سوگواری سالار شهیدان و سرور آزادگان حضرت امام حسین (ع) و یاران با وفایش-ویرایش جدید شهریور 1402

• قبلی
• بعدی