قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

خلق الموت و الحیات و زمان رخداد آن در زمین اولیه

مقدمه نوشتار


تبارک الذی بیده الملک و هو علی کل شیی قدیر-الذی خلق الموت والحیاه لیبلوکم ایکم احسن عملا وهوالعزیرالغفور. در این آیه شریفه به خلق مرگ و زندگی اشاره شده است. مرگ و زندگی یکی از عوامل بقاء حیات است. به عبارتی از نظر علم زیست شناسی یکی از مولفه های تعریف حیات است. البته مرگ و حیات را دانشمندان وارد مولفه حیات نکرده اند و خداوند خلق مرگ و حیات را آغاز تکامل جانداران می داند که به ان می پردازم. آفرینش و حیات دو مقوله جدا از هم هستند. جهان مادی را خداوند خلق فرمود، و در تمامی هفت آیه خلق کیهان در شش دوره کلمه ثم استوی علی العرش ( سپس به مدیریت آن پرداخت) می آید و آیات به مقوله حیات در زمین به صورت شب و روز ختم می شود. به عبارتی خلق حیات از درون انبساط کیهان و از ذرات بنیادی آغاز می شود. وما لی لا اعبد الذی فطرنی و الیه ترجعون آغاز شده است و این مقدمات ایجاد حیات در زمین است. موت و حیات به معنی مرگ و زندگی است و از دید قرآن خلق برابر است با حیات به مفهوم جاندارکه در فارسی جان است، جاندار و بی جان یک مجموعه هم اهنگ هستند که حیات را در زمین شکل می دهند.
فاکتور های بیشماری منشاء حیات در زمین هستند. ایجاد کهکشان راه شیری ، منظومه شمسی، زمین و جو هفت طبقه آن سبع السموات حساب شده و برنامه ریزی شده خلق شده اند تا حیات در زمین شکل بگیرد. والشمس و والقمر بحسبان همه حساب شده برنامه ریزی فرموده که مهمترین مولفه حیات هستند. کلمات سماوات و الارض و هفت آسمان که در قرآن زیاد تکرار می شود می خواهد توجه انسان متفکر و متعقل را به چگونگی خلق حیات سوق دهد. کلمه لله ملک السموات و الارض بسیار در قرآن تکرار می شود و و در اغلب آیات در کارهای خیر و شر و قیامت می آید منظور توجه به اساس محیطی که محل زندگی و مرگ انسان است که متاسفانه هنوز سموات و الارض و سبع سماوات مفهوم واقعی خود را پیدا نکرده و تحت تاثیر القاءات تخیلی گذشتگان است که باعث دور کردن قرآن از علم شده است. اینکه چرا فرموده مرگ و حیات را خلق کردم و چه زمانی بوده و نقش آن در حیات چیست مورد بررسی قرار می دهم

ؤ

به آیات بسیار زیبای علمی در باره حیات روی زمین 189 تا 191 آل عمران توجه فرمائید.


وَلِلّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللّهُ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ- إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لآيَاتٍ لِّأُوْلِي الألْبَابِ- الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ- ملک سماوات و الارض (منطقه استقرار حیات) متعلق به خدا است و خداوند به خلق هر چیزی قادر است ( ساخت سماوات و الارض جو زمین اشد خلقا است فاکتور بسیار مهم ایجاد حیات ) بدرستی که در خلق السماوات والارض و اختلاف زمان شب و روز (تکرار آن) برای دانشمندان علوم آیات و نشانه قدرت لایزال خداوند است. جو هفت طبقه زمین و اختلاف شب و روز بر اثر کج بودن محور گردش زمین به دور خورشید در حد 23 درجه که همیشه ثابت نگه داشته شده و اگر این اختلاف نباشد ما چهارفصل نداریم یعنی از حیات خبری نیست این را دانشمندان علوم طبیعی می دانند کسانی که که شب و روز نشسته و خوابیده به پهلو مرتبا در باره چگونی و چرائی خلق آن تفکر می کنند و به نتیجه ای می رسند که خدایا تو پاک و منزه هستی و این سماوات و الارض را باطل نیافریدی ما را از عذاب آتش دور گردان- اگر حفافظ زمین و لایه مگنوتسفر سماوات و الارض نبود ما دچار عذاب آتش خورشید می شدیم و خدای رحمان این عذاب را به رحمت مبدل می سازد.

ساختار حیات در زمین بر این اصول حفاظتی که در ملک سماوات والارض برنامه ریزی شده است. تاکید والله علی کل شیی قدیر بیان گر پیچیدگی ساختار حفاظت حیات است. مهم ترین کلمه کلیدی حیات در زمین سماوات و الارض یا سبع سماوات است که به دلیل ایمان به درستی نظر گذشتگان و سر در گمی در فهم سماوات و الارض جهان بینی حیات در زمین از نظر علمی مخدوش شده که گناه بزرگی است که با شکوفائی علم نتوانسته ایم این کلمه مهم را در قرآن درک کنیم. قصد من پیدا کردن جایگاه مرگ و حیات در پروسه آغاز حیات به بعد است. ابتدا تعریف حیات به معنی جان (جاندار و بی جان)از نظر علم زیست شناسی نگاهی داشته باشیم.


شرایط جاندار و بی جان بودن از نظر علم زیست شناسی


زیست شناسی علم مطالعه موجودات زنده است گیاهی و جانوری در واقع علم زیست شناسی رفتار و ساختار مادی جانداران را بیان می کند و دانشمندان برای پدیده پیدایش جانداران بخشی از این علم را به حیات اختصاص داده اند و پیچیده ترین مبحث علم زیست شناسی بر دو سوال استوار است اول حیات چیست و دوم چگونه و کجا ایجاد شد و در آن چه موقع مرگ و زندگی موت و حیات استقراریافت. آیا از بداء الخلق انسان من طین با زندگی و مرگ هم زمان بوده هر دو سوال از دیدگاه علم زیست شناسی دارای اما و اگر است زیرا عامل اصلی حیات که نقش هدایت آن را خداوند بر عهده دارد از قلم علم افتاده است یعنی خدوند متعال را از علم جدا کرده اند و خداوند با امر خود حیات را یعنی نرم افزار ژنوم جانداران را هدایت می کند روح در علقه نفخه می شود و علقه همان نفس واحده است. اگر این فاکتور نادیده انگاشته شود هرگز نخواهند توانست به مفهوم حیات برسند.


حال زندگی چیست و زنده بودن یعنی چه ؟ از دید زیست شناسی بررسی می کنیم. دانشمندان صفات زنده بودن یا حیات را بر چند مولفه تعریف می کنند برخی پنج و برخی هفت مولفه وبه دلیل فراوان بودن استثنا در هر مولفه تعریف مورد قبول همه دانشمندان بدست نیامده. چه چیزی زندگی را تعریف می کند؟ چگونه می توانیم بگوییم که یک چیز زنده است و دیگری زنده نیست؟ اکثر مردم درک شهودی از آنچه برای زنده بودن لازم است را دارند. با این حال، ارائه یک تعریف دقیق از زندگی به طرز شگفت آوری دشواراست. بنابراین، بسیاری از تعاریف زندگی، تعاریف عملیاتی هستند – آن ها به ما اجازه می دهند که موجودات زنده را از غیر زنده تشخیص دهیم، اما دقیقاً تعریف نمی کنند که حیات چیست. برای ایجاد این تمایز، باید فهرستی از صفات را ارائه کنیم که به عنوان یک گروه، منحصر به موجودات زنده هستند. زیست شناسان چندین صفت را شناسایی کرده اند که برای همه موجودات زنده ای که می شناسیم مشترک است. در این جا ما هفت مولفه صفات زنده بودن را از دید دانشمندان زیست شناسی بر می شمریم. اگرچه موجودات غیر زنده نیز می توانند برخی از این ویژگی ها را نشان دهند، اما فقط موجودات زنده همه آنها را دارند.


1- موجودات زنده سیستمی سازمان داده شده است و از یک تا تعداد بیشمار سلول تشکیل شده اند که توسط عواملی که از نظر دانشمندان ناشناخته است دقیقا از یک نظم و برنامه خاصی تبعیت می کنند. این صفت را دانشمندان در دو وجه تعریف می کنند. سیستم سامان داده شده که به ارگانیزیشن معروف است و ارگانیسم هم از همین کلمه مشتق شده است و وجه دوم خود تنظیم کردن است، موجود زنده حالت درونی خود و حتی مواجهه شدن با یک محیط یا عوامل خارجی را تنظیم می کنند که به هموستاز معرف است.
2- متابولیسم، زندگی بر اساس تعداد بیشماری از واکنش های شیمیائی در سلول ها رخ می دهد. موجودات زنده باید انرژی مصرف کنند و مواد اولیه ساختار تشکیلاتی خود را دریافت و تا رشد کنند. متابولیسم می توان در حقیقت به آنابولیسم و کاتابولیسم تقسیم کرد در آنابولیسم ارگانیسم ها مولکول های پیچیده را از آجر های ساختمانی ساده می سازند و در کاتابولیسم عکس ان اتفاق می افتد. یعنی مولکول های زنجیره ای پیچیده را به مولکول ساده و قابل دریافت توسط سلول تجزیه می کنند. اولی انرژی مصرف می کنند و دومی انرژی در اختیار می گذارد.


3-رشد که در اثر فعالیت های شیمیائی برنامه ریزی شده و به کمک متابولسم صورت می گیرد و نقش نرم افزار ژنوم ماده ژنتیکی در آن موثر است.


4-تولید مثل، موجود زنده می تواند طبق برنامه تنظیم شده خود را تکثیر کند این تکثیر می تواند غیر جنسیتی باشد شامل ارگانسیم تک والد یا جنسیتی که به والدین نیاز است. باکتری های کنونی در حیات زمین با تقسیم سلولی از یک نطفه به دو نطفه همسان Spermegg)) تکثیر می یابند. چرا باکتری ها را نطفه می نامند با کشف علم ژنتیک عامل اصلی تکثیر پذیری را در کروموزم های جنسیتی و انتقال داده های موجود زنده به نسل بعد به ژنوم مربوط است.در ویروس ها و باکتری ها ( اجداد کهن جانداران) که در حال ساختن ژنوم بودند و سه چهارم عمر حیات موجودات زنده را تشکیل دادند از یک رشته RNA دریک غشاء ساده تکامل نیافته تشکیل شده اند، از اینجهت کلمه نطفه با پیدایش علم ژنتیک وارد مباحث علمی شد و قرآن درهزار و صد سال قبل آغاز حیات را از نطفه امشاج نبتلیه نامیده. بنابراین ویروس ها و باکتری ها از این روش برای تکثیر استفاده می کردند. تکامل ژنوم از RNA تک زنجیره ای آغاز شد. تکامل جانداران به حدی نرسیده بود که کروموزم جنسیتی دو تائی در آن قرار گیرد. به عبارتی کروموزوم جنسیتی در ویروس ها و باکتری های اولیه نقش نداشته اند.


5- تحریک پذیری یعنی به محرک ها عکس العمل نشان می دهند. در گیاهان هم این تحریک پذیری وجود دارد مثلا گل آفتاب گردان سمت گل را در طلوع آفتاب با آن هم آهنگ می کند.


6- حرکت و جابجائی خود جوش جانداران (گیاهان و جانوران)


7- تکامل هم برخی دانشمندان به این صفات اضافه می کنند. البته برخی از این صفات برای موجود زنده صدق نمی کند، زیرا موجود زنده پروسه تکامل را سپری کرده وهر کدام مسقر و مستودع خود را پیدا کرده اند. جانداران در جائی خاص استقرار دارند ولی باکتری ها و ویروس ها مستقل نمی توانند زندگی کنند و به صورت مهمان در موجود دیگری بسر می برند که قرآن تعریف قشنگی ارائه داده است محل استقرار و محل میزبانی به امانت در آن بسر می برند. آیه 5 سوره هود وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ- هیچ ریزجنبنده‏‌اى در خاک (زمین) نیست، مگر این ‌که روزى او بر عهده خدا است. او قرارگاه و محل ودیعه گذاشته شده ریز جنبندگان را می داند همه این ها در هارد دیسک بزرگ آفرینش ضبط است. اشاره به غوغای حیات زیر خاک است. 
این صفات در بحث تعریف حیات اشاره شده و هر کدام با چند استثناه برخورد کرده اند. در کل موجود زنده باید تمامی این خصوصیات را دارا باشند. از آنجائیکه دانشمندان هنوز در جدول زمین شناسی مرز جان دار را با بی جان مشخص نکرده اند. عبارت خلق الموت و الحیات مفهوم علمی خاص خود را در این مرز بندی نشان می دهد. دانشمندان مرگ و زندگی را در تولید مثل گنجانده اند.

به آیات 1 تا 6 سوره طه نگاه کنیم- مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى- إِلَّا تَذْكِرَةً لِّمَن يَخْشَى- تَنزِيلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى- لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى-ما قرآن را برتو نازل نکردیم که به رنج افتی – تنها پند و اندرزی است برای خدا ترسان- قرآن از طرف خدائی نازل شده که زمین و طبقات رفیع جو زمین را خلق فرمود-هر آنچه در طبقات جو و زمین و هر آن چه بین آن ها است و در زیر خاک است به او تعلق دارد. خداوند محدوده گسترش حیات را می فرماید سموات طبقات هفت گانه جو زمین است که از لایه مگنوتسفر هزاران کیلومتر بالاترین طبقه جو زمین است که جلو طوفان های مغناطیسی خورشیدی را برای بقای حیات می گیرد. کلمه تحت الثری همان غوغای زندگی ریز جنیندگان زیر خاک است که خاک را برای جذب مواد مورد نیاز گیاهان آماده می کنند و گیاهان اکسیژن جانداران را فراهم می کند. در خاک کرم های خاکی مستقر شده اند و ویروس و باکتری ها و قارچ ها که در میزبانی به امانت گذاشته شده است.


تعریف حیات از دید قرآن


بحث بسیار شیرین و مفصلی است باید در دو نوشتار به آن بپردازم زیرا اکثریت آیات خلقت انسان به دوره نطفه تا علقه برمی گردد که به دلیل عدم آگاهی دانشمندان صدر اسلام همه از زمین اولیه کنده و به زندگی حال ربط داده اند و تلاشی هم برای روشن کردن آن صورت نمی گیرد، زیرا بر باور آن ها نقش بسته.

قرآن در تکامل و تعریف حیات نظر خاص خودش را دارد. آیات 17 تا 19 سوره مومنون را نگاه کنیم. وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ-وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ - فَأَنشَأْنَا لَكُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ لَّكُمْ فِيهَا فَوَاكِهُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ-در حقیقت ما بالای سر شما هفت طبقه جو زمین را خلق کردیم-و (از حیات در زمین) غافل نبودیم ( زیرا حیات زمین به آب فراوان نیاز داشت) لذا از فضا آب را به اندازه مورد نیاز حیات در زمین سکنی دادیم و ما قادر هستیم آن را برگردانیم. وَإِذَا ٱلۡبِحَارُ فُجِّرَتۡ، إِذَا ٱلسَّمَآءُ ٱنفَطَرَتۡ دریا ( دریا ظرف آب است آب آن بخار می شود و پوسته جامد زمین محلی که آب در آن قرار داشت ذوب می شود و جو زمین باز و به فضا بر می گردد) همان وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ است-وقتی جوزمین بنا و حفاظ دار شد و آب به اندازه کافی در اقیانوس ها جمع می شود ( علقه و سپس پر سلولی ها خلق می شوند) و گیاهان مورد نیاز تغذیه جانداران و انسان انشاء می شوند. یعنی در پروسه تکامل قرار می گیرد تا آدم به عنوان نخستین انسان هوشمند از آن بیرون آید.


اگر توجه فرمائید ما از خلق (حیات ) غافل نبودیم یعنی پروسه انتقال آب به اندازه مورد نیاز حیات از قبل برنامه ریزی کرده ایم. زمین به تنهائی قادر نبود در پروسه تکامل شیمیائی آب مورد نیاز خود را تامین کند لذا زمانی که زمین حالت گلوله آتشین بود مرتبا توسط خرده سیارات بمباران می شد و این خرده سیارات از بهم خوردن سیاراتی مانند زمین که دوره تکامل شیمیائی را به پایان رسانده بودند و هر کدام حامل آب، متان، ازت، هیدروژن، هیدرات های کربن و سیلیسیوم و سایر عناصر بودند این عناصر را به زمین منتقل می کردند و آب به صورت بخار فراوان در زمین و اطراف آن به دلیل گرانش ایجاد شده دور زمین نگه داشته می شد. همه سیارات و خرده سیارات از الگوی واحدی تبعیت می کردند و زمین خود قادر بود حیات را در دل خود به تنهائی ایجاد کنند و اینکه دانشمندان می گویند ممکن است که حیات از خارج از زمین به زمین منتقل شده باشد از نظر قران مردود است.

طبیعی است که در همه خرده سیارات و سیارات سنگی مانند مریخ آب و کربن و هیدرات های کربن ساده وجود دارند. مریخ به دلیل قرار نگرفتن در محدوده مدار حیات به دور زمین نتوانست تکامل خود را به پایان برساند.
تقدیر و برنامه ریزی الهی چنین بوده است. بنابراین دانشمندان اگر به خدا ایمان داشتند و با آن آشنا بودند نیاز نداشت این همه هزینه متقبل شوند که در یابند که در مریخ آب و مواد آلی اولیه نطفه حیات در آن جا وجود دارد یا خیر. همه سیارات سنگی طبق یک الگو و قوانین ثابت رفتار کرده اند. اینکه خداوند می فرماید آب را از فضا در زمین سکنی دادیم. باران از سماء درون زمین می بارد و در زمین ساکن است کلمه فاسکناه فی الارض واضح است که این آب از باران نازل نشده از خارج از کره زمین درزمین سکونت داده شده. کلمات در قرآن اعجاز قرآن است. با توجه به آیات فوق خلق یعنی حیات و کنا عن الخلق غافلین می دانستیم خلق (حیات) در زمین به آب فراوان نیاز دارد.


از ابتدای خلقت کیهان عرش خدا بر آب قرار داشت کان عرشه علی الماء تا در زمین خلق را ایجاد کند. عرش مدیریت و طرح و برنامه خداوند است که بر ایجاد آب قرار داشت و من الماء کل شیی حی، برای ایجاد خلق به آب نیاز داشت. اینکه در قرآن خلق به صورت اسم و نه فعل، یعنی حیات و با زندگی فرق دارد را می توان از آیات زیر 4تا 6 سوره یونس هم استنباط کرد.

إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا وَعْدَ اللّهِ حَقًّا إِنَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ- تمامی امور در دنیا به خداوند ختم می شود وعده است که محقق می شود ( حیات را برای آزمودن رفتار و کردار شما خلق کردم) خداوند حیات را شروع کرد و به ثمر رساند و سپس ( اکنون آن را باز آفرینی می کند) ثم یعیده تا کسانی که ایمان آورده اند و کار های نیک انجام می دهند به عدالت پاداش دهد و کسانی که کفر ورزیده اند برایشان شراب حمیم و عذاب الیم در آن چیزی که کافر شده اند در نظر گرفته شده است-

هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاء وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللّهُ ذَلِكَ إِلاَّ بِالْحَقِّ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يیعْلَمُونَ- خداوند است که (برای بقاء حیات در جو زمین ) خورشید را چراغی فروزان و ماه را نورانی قرار داد ( درکجا قرارداد با توجه به آیات بیشمار منظور در جو زمین است این دو خارج از جو زمین دومتری خود را هم نمی توانند روشن کنند مگر چیزی در نزدیک آن قرار گیرد که نور را منعکس کند)و منازلی ( مدار های معین) برای آنها برنامه ریزی کرد تا شمار سال و حساب را بدانید ما آن ها را جز به حق ( برنامه تدوین شده) نیافریدیم این گونه ما آیات را برای مردمی که دانا هستند شرح می دهیم-

إِنَّ فِي اخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَّقُونَ- همانا در اختلاف زمان شب و روز و هر آنچه در طبقات جو زمین و زمین خلق کرده ایم همه آیاتی هستند برای کسانی که از خدا برای کشف حقایق این ها پروا دارند یعنی تقوا را در کشف مفاهیم این ها رعایت می کنند و نه متحجرانه. اختلاف شب و روز عامل ایجاد چهار فصل در حیات زمین است و دلیل ان کج بودن محور عمود بر مدار گردش زمین به دور خورشید است. خداوند خلق (حیات) را این چنین آغاز کرد و اکنون باز آفرینی خلق نخستین است. یعیده بر گشت به عقب است در حالی که قیامت در آینده رخ می دهد و یعیده را به قیامت ربط دادن درست نیست. نطفه اولیه حیات، نطفه امشاج نبتلیه خلق می شود و سامان داده می شود خلق فسوی قدر فهدی برنامه ریزی می شود و سپس به هدف مورد نظر هدایت می گردد. چیزی که خلق شد مجددا خلق نمی شود و خلق فقط یک بار است خلق های پی در پی اتفاق می افتد و پس از هر خلق انشاء آن است یعنی سامان دادن آن بسمت خلق بعدی و انشاء همان سویته است. برای رسیدن به خلق الموت و الحیات باید به ابتدای شروع خلقت انسان بر گردیم. در نوشتارهای متعددی به این موضوع پرداخته ام از جمله پیدایش حیات از دید علم و قرآن اما اکنون با زاویه دیگری می خواهم به آن بپردازم ادامه مطلب را در قسمت دوم نوشتار تقدیم می کنم.سید محمد تقوی اهرمی 15/1/1402

 

بازدید: 602