قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

آفرینش انسان از خاک یا گل تصورات کهن گذشتگان بر باور ما

مقدمه نوشتار


سوال این جا است اگر یک جوان تحصیل کرده به یک شبهه در باره خلقت انسان بر خورد کند و به سایت یک عالم بزرگوار مراجعه کند و بنگرد که خود عالم در موضوع خلقت انسان که اساس جهان بینی قرآن است در مانده و موضوع هائی را بیان می فرماید که مایوس کننده است آیا نسبت به قرآن بدبین نمی شود و انتهای آن پشت کردن به اسلام نیست؟  چرا علماء نتوانسته اند با بودجه کافی تحقیقاتی معضل تناقص در خلقت کیهان، خلقت حیات و انسان که اساس جهان بینی اسلام است را حل کنند. به نظر من بیکانگی با علم روز است. خداوند در زمانی آیات خلقت انسان را ارائه می فرماید که علمی وجود نداشته لذا آن ها را در نوع خاصی از آیات که متشابه هستند با چینش کلماتی برای نسل آینده بیان می فرماید. در قرآن دو نوع آیات داریم محکمات که اصل قرآن بر آن بنا کذاشته شده و متشابهات که تمامی موضوعات علمی را به صورت تشبیه بیان فرموده برای تحکیم حقانیت خداوند و تثبیت محکمات و تاکید کرده است که این آیات ظاهر دارند که همان کلمات تشبیهی است که به کار برده شده و باطن دارد که با علم که خود خلق کرده و تاویل دارد که در زمان مناسب که علم پیشرفت می کند تاویل آن روشن می شود. خداوند تاکید می فرماید تاویل این آیات را خدا می داند و راسخون فی العلم (متخصصین علم مربوطه که با توجه به ماهیت آیات متشابه منظور علوم طبیعی است)و علمائی که در محکمات تخصص دارند و اصول فقه و فلسفه را در حوزه تحصیل کرده اند به تاویل این آیات که در حیطه علوم طبیعی است ورود نکنند تا شبهه خلق نشود. ولی گویا در این ارتباط کلام خداوند را نشنیده اند و دخالت می کنند و قرآن را در مهجوریت علمی قرار داده اند.

فرق انسان با آدم در قرآن


چرا خداوند به خلقت آدم اشاره نمی کند و همه جا از خلقت انسان نام می برد، زیرا آدم در پروسه حیات و تکامل در یک نقطه مشخص برای تداوم نسل انسان از حلقه های ما قبل مستخلف می شود. یعنی از بین انسان های اولیه به عنوان جانشین نسل قبل برگزیده می شود، به نظر من آدم یک فرد نیست تنها اسمی است برای نخستین انسان خردمند و هوشمند و بقیه انسان ها منقرض می شوند و نسل انسان از بنی آدم است. مانند کلمه انسان، بشر. تنها یک آیه در قرآن داریم آیه 59 سوره آل عمران می فرماید:

إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ-همانا مثل عیسی نزد خدا مانند مثل آدم است که او را در خاک خلق کردیم و سپس به او گفتیم باش و شد. آیا حضرت عیس هم مانند آدم با گل ساخته شد یا یک وجه مشترک بین این دو وجود داشته که در طبیعت مادی نبودند و هست شدند اینجا کلیک فرمائید. یک بذر انجیر را در نظر بگیرید بذر انجیر بسیار ریز است ولی در دل خود نرم افزار شدن درخت انجیر نهاده شده که برای رسیدن به این نرم افزار زمان طولانی سپری شد تا دانه ریز انجیر با فرماندهی روح نهفته در آن بداند چه موادی را باید جذب و سر هم کند تا درخت تنومند انجیر از خاک بیرون آید. اینجا خلق انجیر نیست برای خلق این دانه سالیان دراز طول کشید تا تکامل آن تمام شد و اکنون یعیده باز آفرینی آن است. انسان هم دوره شدن را با نخستین تک سلولی اولیه نطفه امشاج نبتله شروع کرد از کجا از توده رسوب شده در دل سنگ رس و با گذراندن دوره شدن نسب و صهر فراوان از خود بر جای گذاشت تا به علقه تبدیل شد و نرم افزار ادامه شدن را با گرفتن امر خداوند به صورت نفخت من روحی (فرماندهی در دست خداوند است که روح جانداران است) را دریافت کرد.

ادامه بحث در مقدمه را داشته باشیم و به تراب بپردازیم. جالب است که مطلبی که در صدر اسلام ابن عباس و مفسرین کهن از ذهنیات خود استفاده کرده و تاویلی که خداوند منع فرموده را به کنار گذاشته و پاسخ می دهند و طوری بیان می کنند که خواننده به یقین می رسد که نظر عالم همان است که گذشتگان فرمودند. من نام نمی برم ، زیرا قریب به اتفاق علماء علم روز را کنار گذاشته اند و تخیلات ذهنی خود را با مفسرین صدر اسلام پیوند زده اند و برخی از جنبه عرفانی و فلسفی در عصر شکوفائی علم پاسخ را می دهند که جای تاسف دارد. نمونه زیر را نقل می کنم. شیوه پاسخ گوئی این چنین است که همه نظرات را از منابع مختلف نقل می کنند و خود عالم پاسخگو که باید صاحب نظر باشد. نظری خاص ندارد و مطلبی بیان می فرماید که بیان گر عدم آگاهی علمی و لو اندک از تئوری های خلقت انسان مطابق علم روز است. یعنی هزار و چهار صد سال گذشت و ذهنیات مفسرین صدر اسلام کوچکترین تغییر علمی نکرده است. علماء امروز همان را بیان می کنند. در پاسخ سوال که چرا در برخی آیات خداوند آفرینش انسان را از خاک و در برخی آیات از نطفه می داند. جواب اکثر همان است که مفسرین صدر اسلام بیان داشتند.


"آفرینش انسان از خاک یا گل، در سوره های انسان، مومنون، روم، صافات، حجر و الرحمن مورد اشاره قرار گرفته است. از مجموعه این آيات استفاده مى ‌شود كه انسان در آغاز خاك بود و پس از آمیخته شدن با آب، تبديل به گِل شده و پس از مدتی اين گل، شكل لجن بد بوئی به خود گرفته و... . اما در آیات دیگری از قرآن، خلقت انسان را از نطفه مختلط مى ‌شمرد، که البته منظور از اين آيات، آفرينش انسان در مراحل و نسل ‌هاى بعد است (بعد از ظهور آدم). به اين ترتيب كه جدّ نخستين ما از خاك آفريده شد و فرزندان و اعقاب او از نطفه امشاج. این تصور غالب است و نطفه امشاج را همین نطفه کنونی می دانند." البته آب مرد است. یعنی آدم خلق الساعه ایجاد شد و پیوندی با گذشته خود ندارد.

منشاء خاک و گل در کره زمین


در قرآن به چند کلمه کلیدی در خلقت انسان اشاره می فرماید. تراب، طین، طین لازب، صلصال و صلصال کالفخار ولی هیچ اشاره ای به گل نشده یعنی مخلوط آب و تراب و این از تصورات کهن است. با وجود اینکه در تمامی آیات از کلمه خلق کردم استفاده شده و خلق ایجاد برای نخستین بار است و اکنون یعیده باز آفرینی خلق اول است که صورت می گیرد. متاسفانه هیچکدام قرآن را برای فهمیدن موضوع نمی خوانند و تجسس در آیات قرآن برای فهم مطالب در نزد حضرات جایگاهی ندارد و این چنین قرآن و آیات علمی خلقت انسان را در مهجوریت قرار داده اند.


تراب یعنی خاک و شما اگر یک مشت خاک ( ماسه و سنگ ریزه تراب نیست تراب خاکی است که در آن می توان کشت و زرع کرد )را در دست بگیرید حدود 80 درصد آن از خرد شدن طین (سنگ رس، صلصال همان سنگ رس به حالت کریستال یعنی سفال و صلصال کالفخار هم همان سنگ رس تازه از کوره در آمده که استعاره از سنگ رس ذوب و سپس گداخته و در حال سرد شدن در زمین اولیه است) است که اصطلاحا می گویند خاک کشاورزی یا خاک رس. نوع خالص این خاک یا تراب (طین نرم شده) می شود رس خالص که با آن آجر های سفال، سرامیک می سازند و در تولید سیمان مصرف فراوان دارد بنابراین تراب وقتی که خداوند می خواهد کلی بیان فرماید، می فرماید من شما را در تراب آفریدیم. وقتی با دید علمی بیان می فرماید از نوع طین استفاده می شود. دقت فرمائید مشکل ما عدم تفکر در ضمائر و سیاق آیات است ضمیر من چند وجه معنی دارد "از" و " در". در قرآن از هر دو استفاده شده و از آنجائیکه در اساطیر الاولین افسانه خلقت آدم این چنین توصیف و بر باور مردم ناآگاه زمانه نشسته بود. سعی می شود آیات را طوری تفسیر نمایند که با باور آن ها مطابقت داشته باشد. اساطیر الاولین از کجا شکل گرفت وگل چگونه بر باور مفسرین ما نشست.


منشاء داستان سرائی آفرینش انسان از گل


خلقت از گل برای ساختن مجسمه آدم از اساطیر کهن است که در تمام ملل پیشین در افسانه ها آمده و تفکر غالب در صدر اسلام در آفرینش انسان بشمار می رفت. وابن عباس هر چه در قرآن جستجو کرد اثری از آن اساطیر کهن نیافت و احتمالا برای کمک به خدا که چرا یک هم چون مطلب مهمی را اشاره نکرده از قول طبری از روی دو آیه خلقت آدم از گل را استخراج کرد وبرای مفسرین به یادگار گذاشت و مفسرین صدر اسلام هم این تفکر غالب را قبول داشتند و نسل اندر نسل به داستان افزوده شده تا امروز در بیانات مفسرین به وضوح دیده می شود. دو روایت از طبری نقل می کنم- منبع از ابعاد اسطوره ای فرايند آفرينش آدم در دين يهود و اسلام.


طبري سه روايت از اين مضمون که در آن از گل استفاده شده را مکرر را در تفسير خودش آورده که هر کدام از آنها اهميت خاص خودش را دارد. نخستين روايت در تفسير او بر آيه 30 سوره بقره نمودار است: ایه 29 و 30 می فرماید.


هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ- وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ-خداوند هر آنچه که لازم بود در زمین خلق کرد سپس به سامان دادن جو زمین پرداخت و هفت آسمان جو زمین را بنا کرد و او به هر کاری دانا است-بعد از خلق جو حفاظ دار زمین که هفت طبقه است به ملائکه فرمود من می خواهم در زمین جانشین (مستخلف از نسل قبل )قرار دهم( خداوند خود حضور فعال دارد و نیاز نداشت که آدم را جانشین خود قرار دهد. جانشین معمولا به جای نسل بر داشته شده می گذارند. ملائکه گفتند خدایا آیا کسی را در زمین جانشین قرار می دهی که وحشی و خون ریز بودند و به جان هم می افتادند. در حالی که ما حمد و ثنای تو گوئیم خداوند فرمود من چیزی می دانم که شما نمی دانید. من که متوجه نشدم چگونه گل و ساخت مجسمه آدم از این آیه بیرون آورده شده است. آیه 29 می فرماید وقتی جو زمین شفاف شد و هفت طبقه جو زمین حفاظ دار شد و با توجه به آیه دحو الارض که هنگام شقه شقه شدن زمین و تبدیل به خاک کشاورزی و پیدایش کوه ها کمتر از یکصدو پنجاه میلیون سال به طرف عصر حاضر این رخداد به وقوع افتاده است که شرح می دهم. طبری می گوید در ارتباط با این آیه (البته فقط ایم مطالب را از آیه 30 استنباط شده است)


[اين روايت به ابن عباس (متوفي 68/686) و صحابه ديگر پيامبر برمي گردد:]...و سپس خداوند جبرئيل را به زمين فرستاد تا از آن گل بياورد، و زمين گفت: «کاش خداوند مرا از تو ايمن مي‌داشت تا چيزي از من برنداري و به من آسيب نرساني.» بنابراين جبرئيل دست خالي باز گشت و گفت: «پروردگارا زمين حمايت تو را از من خواست و من آن را به او اعطا کردم.» سپس خداوند ميکائيل را فرستاد و زمين حمايت خدا را از او خواست و ميکائيل آن را به او اعطا کرد، ميکائيل بازگشت و همان چيزي را که جبرئيل گفته بود به خداوند گفت. سپس خداوند ملک الموت را گسيل داشت و زمين حمايت خدا را در خواست کرد و ملک الموت پاسخ داد «کاش خداوند مرا از بازگشتن بي آنکه دستور او را اجرا کرده باشم مصون مي‌داشت.» (طبري، 1954: 1/203)
اين روايت در تفسير مسعودي (مسعودي، 1979: 39) و به شکل مفصل آن در تفسير کسائي (کسائي، 1923: 22-23) و ثعلبي (ثعلبي، 1340ق: 18) موجود است. در اين داستان‌ها، و بسياري از داستان هاي ديگر درباره خلقت انسان، اشاره اي به مسأله مرگ وجود دارد. مشارکت ملک الموت در فرايند آفرينش آدم نشان مي‌دهد که حيات و مرگ در هم تنيده‌اند.
روايت دوم که در تفسير آيه 31 سوره بقره وجود دارد به ابن عباس منسوب است. وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ – خداوند اسماء را به آدم آموخت سپس به ملائکه عرضه فرمود اگر راست می گوئید از اسامی به من خبر دهید. دراينجا گفته مي‌شود که خداوند در وهله اول ملک الموت را فرستاد و او مأموريتش را با موفقيت به انجام رساند. (طبري، 1954: 1/214) قول سوم نيز که در تفسير آيه 61 سوره اسراء آمده به ابن عباس اختصاص دارد و بسيار شبيه قول دوم است، با اين تفاوت که خداوند به جاي ملک الموت ابليس را براي آوردن خاک آدم مي فرستد. (طبري، 1954: 15/116)- وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إَلاَّ إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا-و هنگامی که خداوند به ملائکه فرمودبه آدم سجده کنید همه سجده کردند مگر ابلیس، او گفت به کسی که از طین آفریده ای سجده کنم ؟

در روایت اول آیه 29 که اصل و زمان جانشین کردن آدم در زمین به جای انسان های نسل قبل از او است هیچ اشاره ای نمی شود. خداوند می فرماید- هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ خداوند هر آنچه لازمه خلقت انسان در زمین است را فراهم کرد که مطابق آیه 5 سوره سجده است- الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ -خداوند است که تمامی ملزومات لازم را برای خلقت انسان از ابتدای انبساط کیهان خلق کرد تا در زمین شاهکار خلق حیات را اجراء کند. آیه 29 سوره بقره را ادامه می دهیم- ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ-خداوند سپس به سامان دادن جو زمین می پردازد و با برنامه ریزی سماء زمین اولیه که سالیان طولانی برای حفاظت از تک سلولی های اولیه کم قطر و تاریک بود را به سبع سماوات سامان داد.

حال به ادامه آیه 5 سوره سجده بر می گردیم. این آیات تکمیل کننده هم هستند و در حقیقت تکرار شده تا ما در آن تفکر کنیم و تخیلات ذهنی حاکم در صدر اسلام را از ذهن خالی کنیم - وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ - ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ -بعد ازاحسن کل شیی خلقه خلقت انسان را در طین آغاز کرد. طین سنگ رس است. تا تراب شدن که بشود گل درست کرد سه و نیم میلیارد سال زمان باید سپری شود. از بداء خلق الانسان من طین نسلی بیرون می آید که همان نطفه امشاج نبتلیه است یک تکه ژن تک رشته ای مولکول زنجیره ای RNA و جعل نسله این مولکول است که در سنگ رس و در آب کم شرایط پلی مریزه شدن برایش فراهم می شود. در آب زیاد عملا تبدیل مونومر به پلی مر عملی نیست.


نطفه امشاج که از سنگ رس بیرون می آید می شود آب مرد و می رود در رحم زن؟ بقیه آیه و آیات 9 تا 12 سوره فصلت را مفسرین نخوانده اند که در حقیقت یک موضوع است در سه آیات متفاوت بیان شده است. ثم سواه و نفخ من روحی این نطفه امشاج نبتلیه را خداوند سامان می دهد تا شایستگی گرفتن روح که امر خدا است و جنسیت نر و ماده را در آن قرار می دهد که می شود علقه تک سلولی تکامل یافته با ژنوم کامل و غشاء قرار مکین و امر خداوند را در خود دارد و تا نفس واحده را به سوی تکامل هدایت کند. علقه همان نفس واحده است و جالب است که می فرماید جعل لکم السمع و البصاروالافئده. جعل فعل ماضی است. این سه آیه را مشروح در نوشتار تکامل داروین و تکامل قرآن و فرق این دو بیان کرده ام که این جا تکرار نمی کنم. این واقعه از نظر قرآن دارای اهمیت ویژه ای است . چرا که ملائکه را خطاب قرار می دهد که من می خواهم بشری را در سنگ رس خلق کنم آنگاه که آن را سامان دادم و از روح خودم در آن نهادم به او سجده کنید این رخداد با توجه به آیات خلقت انسان بعد از برنامه ریزی یا بنای هفت آسمان جو زمین است..

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلآئِكَةِ إِنِّى خَالِقٌ بَشَراً مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ فَإِذَا سَوَّيْتُه وَنَفَخْتُ فِيه مِن رُّوحِى فَقَعُواْ لَه سَاجِدِينَ- این بشر همان ساختار مادی جانداران از علقه به بعد است. می فرماید خطاب به ملائکه من خالق بشری در سنگ رس و از رسوب سیاه حما مسنون هستم آنگاه آن را سامان می دهم و روح خودم را در آن می گذارم (که می شود علقه یا نفس واحده) به آن تسلیم شوید. فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي و مفهوم واقعی آن در قرآن-


أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَى ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى-ایا انسان گمان می کند بی هدف رها میشود آیا او نطفه تقدیری نبود که مقدرمی شود و سپس علقه بود، پس خلق می شود و سوی(در دوره زمان بر تکامل سر و سامان داده می شود) می گردد پس در آن جنسیت نر و مادینگی قرار می گیرد. ذکر وانثی معنی نر و ماده می دهد که ظهور آغاز توارث درعلقه را می رساند. فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى همان کروموزم جنسیتی است که از علقه به بعد تکثیر پذیری به صورت جنسیتی است. بنابراین کلمه سوی و سویته یک مرحله خاصی در خلقت انسان است و بهتر است از خود کلمه در بیان خلقت انسان استفاده شود. بنابراین سویته مرحله شکل گرفتن حیات در کره زمین است و از آنجائیکه هدف ایجاد حیات در زمین از نظر قرآن خلقت انسان است، سویته یک مرحله مهم در سرنوشت خلقتی انسان است. علقه در جنین وجود ندارد، علقه و مضغه مراحل روند تکامل حیات در زمین اولیه است. این از تصورات کهن بر باور ما نشسته است و با علم روز مطابقت ندارد. مراحل رشد جنین و واقعیت قرآنی .
طین و صلصال چه موقع تراب می شوند


تراب مفهوم کلی طین، صلصال و صلصال کالفخار است. زمانی که علقه روح خداوند را گرفت و زوجین ذکر و الانثی در آن قرار داده شده حیات در آب تکامل خود را می گذراند من الماء کل شیی حی هر موجود زنده در آب حیات دار شد. وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا ۗ وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا- خداوند است که بشر را در آب خلق کرد و برای آن انشعابات فرعی و اصلی قرار داد و خداوند قادر بر این کار بود. از تک سلولی تا پر سلولی ها ی جانوری و گیاهی نزدیک به سه میلیارد سال تاریخچه انسان در آب سپری شد. خشکی ها همه سنگ بودند عاری از حیات و کوه و چشمه ای وجود نداشت و مسلما خاک هم نبود. خاک یا تراب نتیجه فرسایش میلیارد ها ساله سنگ رس در اثر برخورد با هم و نفوذ آب در سنگ ها و یخ زدن و از هم جدا شدن این عمل آن قدر تکرار می شود تا خرد شوند ولی زمانی تبدیل به تراب می شوند باید کوه ها و مراتع ایجاد و قاره ها تفکیک و رودخانه ها تشکیل و سنگ ها در بستر رود خانه ها ریز ریز شوند آن هم طی میلیون ها سال ریز جنبندگان از آب به خشکی منتقل شوند و به فرسایش خاک کمک کنند. این ها را از آیات قرآن می گویم که البته کاملا باعلم زیست شناسی و زمین شناسی مطابقت دارد ایات 24 تا 32 سوره عبس و آیات 27 تا 33 سوره نازعات.


فلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ - أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا- ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا- فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا وَ عِنَباً وَ قَضْباً وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلًا وَ حَدائِقَ غُلْباً وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا - مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ پس انسان بنگرد-پس انسان نگاهی به طعام خود بکند ( که سرنوشت درازی را در دوره تکامل خود داشته تا به غذای مورد مصرف جانداران تبدیل شده ما آب را از بالا به درون سنگ نفوذ دادیم و با آن آب سنگ ها را شقه شقه کردیم (و در اثر فرسایش میلیون ساله بعد از گسترش قاره ها شرایط را طوری درست کردیم )تا دانه گیاه بتواند در آن نفوذ و رشد کند گیاهان ثمر دار و مراتع بیرون آیند که متاعی برا ی شما و انعام شما باشد. این آیه به زمان پایان تکامل حیات بر می گردد-فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِه و روند تکاملی پیدایش غذا


انا صببنا الماء صبا ما آن گونه که باید آب را از آسمان فرو ریختیم ترجمه این آیه نیست. سخن از آب باران و نازل شدن آن نیست ما آب را به دورن( سنگ) نفوذ دادیم و شققنا الارض شقا هم معنی ما زمین را به خوبی شکافتیم هم معنی آیه نیست ما سنگ ها (خشکی ها سنگ و غیر قابل کشت بودند) را خرد خرد کردیم. متاعا لکم و لانعامکم کلمه کلیدی پیوند چند آیه هم مفهوم است.آیه معروف دحو الارض مراتب فوق را تائید و به کلمه کلیدی مَتَاعًا لَکُمْ وَ لأنْعَامِکُمْ ختم می شود. در این آیه ارض معنی خاک می دهد ما هم می گوئیم این گیاه را در زمین کاشتم و یا زمین را مساعد کشت و زرع کردیم.

پیدایش مراتع و سبزه زار ها است متاع لکم و لانعامکم حدود 65 میلیون سال مراتع و سبزه زار ها تراب را به خاک کشاورزی تبدیل کردند و انسان نما ها از دو میلیون سال قبل ظاهر شدند و تا ظهور آدم دوره تکامل فکری و معنوی را تحت نظارت مستقیم خداوند گذراندند و میلیون ها سال نئاندرتال ها زندگی را در غار ها و به صورت غیر اجتماعی طی کردند تا دوره صورناکم را طی کنند صورت بندی بدن بی مو و بهترین صورت بندی را مختص آدم قرار داد گروهی از آن ها که به تکامل مورد نظر رسیدند از بین آن ها آدم به عنوان نخستین انسان خردمند و هوشمند انتخاب و خداوند او را برای جانشین نسل انسان نما ها مستخلف قرار داد. مدت ها نسل آدم با نئاندرتال های هم خانواده با آدم با هم زندگی می کردند که در رخداد طوفان نوح آنها منقرض شدند. طوفان نوح و انقراض انسان نئاندرتال بعد از آدم به آیات 27 تا 33 سوره نازعات هم نگاهی داشته باشیم.

أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا - رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا - وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا -وَالأرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا - أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا-وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا - مَتَاعًا لَکُمْ وَلأنْعَامِکُمْ -آیا خلقت شما مهم ترین است یا جوی که آن را بنا کردیم و سقف آن را بالا بردیم و به برنامه ریزی آن پرداختیم و آن را سامان دادیم شب آن جو را تاریک و روز آن ها روشن کردیم جو زمین هفت طبقه می شود دارای حفاظ و شفاف و آرام می شود و نور ستارگان توسط ناظر روی زمین به صورت درخشان دیده می شود و بعد ذلک (مدت ها بعد) خشکی را تفکیک و گسترش دادیم قاره ها شکل می گیرند و کوه ها و چشمه زار ها ها نمایان می شوند و ومراتع و سبزه زارها بر زمین ظاهر می شوند و این متاعی برای شما و چهار پایان شما. حال تراب داریم و می شود گل درست کرد ولی دیگر آدم در پروسه حیات با برنامه ریزی مدون شده الهی در حیات زمین ظاهر می شود خلق نمی شود، در پروسه تکامل ساخته می شود.

بنابراین تراب مجموع طین، طین لازب، صلصال و صلصال کالفخار است که هر کدام در زمین خلقت حیات را بر دوش کشیدند دانشمندان می گویند حیات ( همان که با کن فیکون در تک سلولی دمیده شد و امر خداوند است و امر ماوراء جهان مادی است که خدا در درون جانداران قرار داد ) از سیاره دیگر به زمین آورده شد. خداوند می فرماید خیر در همین زمین شما را در تراب خلق کردم زمانی که طین بود و تک سلولی حیات را من از حما مسنون و در صلصال بیرون آوردم و در زمین اولیه آن نطفه را سویته کردم تا به علقه تبدیل شد و اینجا تراب جواب دانشمندان است من شما را در تراب به نطفه تبدیل کردم در همین زمین. وَاللَّهُ خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَهٍ ثُمَّ جَعَلَکُمْ أَزْوَاجاً -فاطر/۱۱ خداوند شما را در تراب خلق کرد سپس به نطفه کنونی رسیدید و سپس جفت ها برای شما قرار داد. نگاهی به ترجمه این آیه که بیشتر مفسرین و مترجمین در سایت ها منتشر میکنند را نگاه کنیم- خداوند (اصل) شما (آدم) را از خاک بیافرید، سپس شما (ذرّیّه آدم) را از نطفه خلق کرد، و آن گاه شما را به صورت زوج‌های (نر و ماده) درآورد.»


 سید محمد نقوی اهرمی 10/7/1402

بازدید: 1165