الا له الخلق و الامر و مفهوم علمی آن

مقدمه نوشتار

خداوند در همه جا حضور دارد اگر دو نفر با هم سخن گویند سومی خدا است که سخنان آن ها را می شنود. اگر این مطلب را باور داریم چرا دروغ که یک گناه کبیره است مانند آب خوردن رواج دارد از بی ایمانی است. بگذریم خداوند چگونه می تواند در جهان مادی همه جا حضور داشته باشد. درون سنگ، درخت، بدن ما انسان از رگ گردن به ما نزدیک تر است. یعنی در درون هر سلول بدن ما خداوند حضور دارد، از طرف دیگر خدا بسیط است و ترکیب و تجزیه پذیر نیست. لم یلد و لم یولد. آیا در آن واحد می تواند از نقطه ای به نقطه دیگر خودش را برساند از طرف دیگر خداوند در جهان مادی از قوانین مادی که ملائکه هستند و جزء سنت خدا است تبعیت می کند یعنی از امر خود. پس باید رمز آیه -الا له الخلق و الامر- آگاه باشید که خلق و امر به او تعلق دارد را پیدا کنیم. وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ - و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند، بگو من نزديكم و دعاى دعا كننده را به هنگامى كه مرا بخواند اجابت مى‏ كنم پس آنان بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند باشد كه راه يابند -مفسرین خلق و امر را برایش عالم درست کرده اند عالم خلق و عالم امر در حالی که جهان مادی عالم خلق و امر است و یک عالم بیشتر نیست. این مطلب را شهید بهشتی در مقاله ای مبسوط بیان داشته و عالم خلق و عالم امر را با دلیل رد کرده است ایشان از نگاه کلامی -قرآن ظریفی یا تفسیر قرآن به قرآن-با استناد به سایر آیات که کلمه امر در آن آمده است بیان کرده و من از دیدگاه علم روز می خواهم بیان شهید بهشتی را تکمیل کنم. ابتدا اصطلاحاتی که باعث ایجاد دو عالم شده را بدانیم و سپس به بحث علمی آن وارد شویم از مقاله تأملی‌ بر عالم‌ خلق‌ و عالم‌ امر از نگاه‌ قرآن‌ ظریفی شهید بهشتی کمک می گیریم. مطالب داخل پرانتز از من است

نظر مفسرین در باره عالم خلق وعالم امر از شهید بهشتی

در علم‌ الهي‌، موجود را از جهات‌ مختلف‌، به‌ اقسام‌ گوناگون‌ تقسيم‌ كرده‌اند: واجب‌ و ممكن‌، جوهر و عرض‌ و...( در فلسفه این تعاریف بسیار گسترده است و ما تنها به موجود مادی و موجود مجرد برای این نوشتار نیاز داریم)
يكي‌ از اين‌ تقسيمات‌، تقسيم‌ به‌ مجرد و مادي‌ است‌. موجود مادي‌ آن‌ است‌ كه‌ پذيراي‌ حركت‌، تغيير و تحول‌ باشد. موجود مجرد يعني‌ «بي‌نياز ماده‌» حركت‌، و تغيير و تحول‌ نمي‌پذيرد.
موجود مادي‌ به‌ زمان‌ و مكان‌ بسته‌ است‌. موجود مجرد از زمان‌ و مكان‌ آزاد و از ميدان‌ اثر اين‌ دو عامل‌ محدود كننده‌ بيرون‌ است‌. (یعنی تمامی وقایعی که در ماوراء جهان مادی حکم فرما است که در قرآن به آن اشاره نشده در تخیلات ما نقش بسته و وارد حوزه تخیلی شده ایم)
به‌ مجموع‌ موجودات‌ مجرد، عالم‌ امر مي‌گويند. در عالم‌ امر، هر موجود، به‌ صرف‌ اراده‌ و امر الهي‌ محقق‌ مي‌شود بي‌آنكه‌ منتظر آماده‌ شدن‌ زمينه مادي‌، و فرا رسيدن‌ زمان‌ يا بي‌ مانع‌ شدن‌ مكان‌ شود. (یک پدیده مادی وقتی نزد خداوند مقتضی اجرا در جهان مادی شد امر برای ایجاد موجود مادی صادر می شود مانند امری که به ایجاد کیهان انجامید ما در عالم ماوراء جهان مادی موجودی نداریم و تمامی امر تنها برای پدیده های جهان مادی صادر می شود)
در مقابل‌ عالم‌ امر، عالم‌ خلق‌ است‌. به‌ عالم‌ ماديات‌ عالم‌ خلق‌ گفته‌اند. در اين‌ عالم‌ تحقق‌ هر موجود علاوه‌ بر امكان‌ ذاتي‌، منوط‌ به‌ امكان‌ استعدادي‌، يعني‌ پذيرش‌ ماده‌ و مساعد بودن‌ شرايط‌ و آماده‌ بودن‌ زمينه‌ است‌.
اينجا نيز تحقق‌ هر موجود، به‌ اراده‌ و فرمان‌ خدا است‌ ولي‌ تا زمينه‌ براي‌ پيدايش‌ يك‌ موجود مادي‌ آماده‌ نشود شرايط‌ لازم‌ جمع‌، و موانع‌ بر طرف‌ نگردد؛ خدا هستي‌ او را اراده‌ نكند، و به‌ تحقق‌ او فرمان‌ ندهد.

مفهوم امر از دید قرآن

خداوند محدوده ماوراء جهان مادی را در قرآن بیان فرموده، ماوراء جهان مادی ملک خدا است و اطلاعاتی در باره آن به ما داده نشده است و ملائکه از انواع آن مامورینی یا قوانینی هستند که خداوند در جهان مادی برای قوام و کنترل آن قرار داده است. وهیچ جای قرآن اشاره به اینکه در ماوراء جهان مادی که غیب السماوات و الارض است چه می گذرد و چه عوالمی و یا چه موجود مجردی وجود دارد اشاره نشده است. اگر امری از خداوند مقتضی اجراء در جهان مادی باشد اراده خداوند امر را صادر و در جهان مادی اثر آن بروز می کند. اشکال در درک کلمات الساعه، قیامت، کن فیکون، خلقت جهان مادی و کلمات مربوطه است. قیامت جزء غیب نیست ادامه زندگی دنیا است جزء جهان مادی است و ما با یک تحول از این دنیا وارد آن دنیا می شویم و خداوند می فرماید بین این دو برزخی است و در آیات بیشمار این برزخ و در قرآن خیلی واضح مراحل قیامت، جای آن و شیوه زنده شدن مرده ها را بیان فرموده است.

برخی مفسرین غیب را به قیامت ارتباط داده اند و می فرمایند- " غَيْبُ در برابر شهود و يك امر نسبى است. يعنى ممكن است چيزى نسبت به شخصى، غيب باشد و نسبت به ديگرى، حاضر و ظاهر باشد , أَمْرُ السَّاعَةِ، يعنى واقعه‌ى قيامت، از مهم‌ترين مصاديقِ‌ «غَيْبُ» است و از الطاف خداوند آن است كه زمان آن را بر ما مخفى داشته است. آیات فراوان در قرآن اشاره به زمان وقوع قیامت شده است. کیهان بر چیده می شود و به ذرات بنیادی بر می گردند و جهنم سقر محدوده قبل از انبساط کیهان است که در هفت باب رخ می دهد و تاریخچه آن درخت زقوم است. بعد از آن قیامت رخ می دهد. قیامت ادامه جهان مادی است و امر خداوند در قیامت تداوم دارد قیامت را باید از نو شناخت. لا تاتیکم الا بغتته یعنی برای شما انسان سریع رخ می دهد. مرگ برزخ دنیا و قیامت است.

در قرآن غیب دارای دو مفهوم است غیب مشهودات جهان مادی عالم الغیب و الشهاده و دوم غیب محدوده خداوند متعال که امر از آن جا به یکباره متجلی می شود. وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۚ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ-کلید های غیب (غیب ماوراء جهان مادی) نزد او است و فقط خداوند به آن علم دارد بعلاوه هر آنچه که در دریا و خشکی می گذرد را می داند، هیچ برگ درختی نمی افتد مگر مکانسم و چرائی افتادن آن را می داند و هیچ دانه ای در دل تاریکی خاک نیست و هیچ تر ( موجودات زنده) و خشکی (جمادات) نیست مگر اینکه در هارد دیسک بزرگ آفرینش ثبت است. این آیه هر دو تعریف غیب را بیان فرموده . برگ درخت با امر خداوند می افتد یعنی قوانینی که به صورت امر در ژنوم آن نهاده شده روند مکانسیم افتادن برگ را شرح می دهد، تغییر و تحولات درون جهان مادی تنها با امر خداوند که تسلط بر ماده دارد انجام می شود.قیامت را باید از نو شناخت- حال به آیه77 سوره نحل نگاه کنیم.

امرالساعه قیامت نیست

وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ -غیب سماوات و الارض یعنی جائی که کیهان نبود ملک خدا است. لله به خداوند تعلق دارد این کلمه دارای مفهوم بسیار علمی وسیعی در خلقت کیهان است. این کلمه همان ماوراء جهان مادی است دانشمندان اخیرا نظر داده اند که قبل از بیگ بانک جهان های حباب مانند فراوان وجود دارد و ما یکی از آن ها هستیم و این آیه بصراحت آن را رد می کند و می فرماید خیر هیچ بود و تنها ملک خدا بوده است. حال خداوند اراده می کند وامر او مقتضی اجرا می شود و امر الساعه امر به یکباره از عالم ماوراء جهان مادی در نقطه ای مشخص و برنامه ریزی شده متجلی می گردد و این امر چنان قدرتی داشته است که در ابتدای بیگ بانگ تا یک چشم به هم زدن ذرات بنیادی قبل از انبساط کیهان آماده می شوند تا ماده را خلق کند-غیب (نبود ماده) کیهان ملک خدا است و از آنجا امر به یکباره نبود مگر در کسری از یک ثانیه یا نزدیک به آن و خداوند برکل شیی قدرت ما فوق دارد. این کلمح البصر همان ده به توان منها 43 ثانیه محدوده پلانک یا محدوده احدیت است که با انبساط یا باز شدن آن نقطه فشرده و صمد کیهان با امر خدا ایجاد می شود که همان امر کل است. این امر کل ماده را خلق کرد. بر خلاف نظریه بیگ بانک قدرتی فشرده ای در یک نقطه بی نهایت کوچک به یک باره باز می شود و کیهان خلق می شود که نه معقول است و نه علمی قدرت لا یزال الهی در آن نقطه دمیده می شود و امر به یکباره قدرت با این عظمت را ایجاد و تداوم بخشید. امر از غیب بر یک نقطه عارض شد و ماده خلق شد و امر هم چنان ماده را در سیطره حکومت خود دارد. به آیه زیر توجه فرمائید-آیه 6 سوره هود

إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في‏ سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوي‏ عَلَي الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثيثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمينَ- بدرستیکه خداوند است که کیهان را در 6 دوره خلق فرمود و سپس به مدیریت آن می پردازد ( با امر کل خود) تا حیات را در زمین ایجاد کند و لازمه آن هم يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثيثاً است. دگرگونی شب و روز حکایت از پیدایش زمین دارد و مهمترین و بارزترین نشانه زمین شب و روز است. زمین باید حرکت دور محوری یا حرکت وضعی داشته باشد. خورشید و ستارگان و ماه به امر خداوند تسخیر می شوند و بدانید که امر و خلق به او تعلق دارند و امر و خلق تفکیک ناپذیرند و لازم و ملزوم یکدیگرند. بدون امر خلقی وجود ندارد. این امر در تمامی اشکال ماده حضور دارد و هدایت ماده را بر عهده دارد. خلق فسوی خداوند خلق می کند و سپس آن خلق را در پروسه زمان سامان می دهد. کیهان بعد از انبساط کیهان در شش دوره کوتاه خلق می شود. 75 درصد هیدروژن و 25 درصد هلیوم دو عنصر اول و دوم جدول مندلیف و بقیه کهکشان ها از هم جوشی هسته ای این دو عنصر به وجود می آیند که همان ثم استوی علی العرش است. خلق کیهان در شش روز- مسلما این سامان دادن باید با امر خداوند صورت گیرد. إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ- وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ- کل شیئ معنی هر چیز مادی می دهد که در مفهوم کلی می تواند کل جهان مادی هم معنی دهد.

ما جهان مادی را با برنامه ریزی خلق کردیم و امر ما جز در یک چشم به هم زدن نبوده است. امر در محدوده قبل از بیگ بانک متجلی شد و خلق کیهان عبث و بی برنامه نبوده. قدر با فتحه ق و دال از تقدیر می آد و قدر با فتحه و سکون دال به معنی اندازه است که مفسرین محترم توجه به کلمات و مفهوم واقعی آن نمی کنند. زیرا آنها روایات را تفسیر می کنند و نه قرآن- به آیه 117 سوره بقره هم نگاهی داشته باشیم- بدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ – خداوند پدید آورنده کیهان از هیچ و زمانی که امر او مقتضی اجرا گردد می فرماید باش و می شود. این آیات پیدایش کیهان را بطرق مختلف بیان می فرماید. کن فیکون همان امر به یکباره است کن فیکون جمعا در هشت آیه اشاره شده و در پنج مرحله صورت گرفته و یا می گیرد.

اول ابداع کیهان و جهان موازی هم زمان با هم و در یک کن فیکون،
دوم و سوم در مثل آدم و حضرت عیسی(ع) و یکی تولد حضرت عیسی(ع) و دیگری صدور فرمان حیات در ماده بی جان که جزء سرنوشت اولیه خلقت آنسان که از درون آن آدم بیرون می اید و مقایسه این دو رخداد خداوند فرموده مثل آدم و عیسی به مقاله آدم و حضرت عیسی وجه مشترک نفخ من روحی دارند
چهارم در قیامت. در قیامت زنده شدن مرده ها با یک فرمان نفخه فی الصور صورت می گیرد. همه با هم با اطلاعات در کتاب الله بهروش تله پورتیشن کوانتومی وبا فرمان خداوند زنده می شوند.
مرحله پنجم در پروسه یحیی و یمیت که استمرار مرگ و حیات به عنوان سیستم تجدید پذیر و بقاء حیات است.

روح از امر خداوند است

روح من امر ربی، امر خداوند در جهان مادی مستقر شده است علاوه بر آن خداوند هر پیام به برگزیدگان خود در حیات زمین توسط رسولانی که حامل آن هستند ارسال می گردد. خداوند در مدیریت کیهان فعال است - يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ- هر آنچه در جهان مادی است از خداوند در خواست دارند و خداوند هر روز در رفع رجوع به کاری مشغول است. امری که در ساختار جهان مادی استقرار دارد را قرآن امر کل نامیده بعلاوه در حیات زمین یک امر کاملا اختصاصی مقرر فرموده هنگامی که جو یکپارچه زمین را بنا کرد در هر طبقه سماء آن امر مخصوص آن را وحی فرمود تا حفاظ حیات را مستقر کند آیه 9تا 12 سرگذشت پیدایش زمین از ابتدا تا بنای هفت طبقه جو زمین را خلاصه بیان فرموده است. زمین در دو دوره خلق و پوسته جامد زمین روی آن کشیده می شود و مولکول های پایه ژنوم در چهار دوره مقدر می شوند و نخستین نطفه حیات نطفه امشاج از دل سنگ رس داغ بیرون می آید و سامان داده می شود تا به علقه که همان نفس واحده است تبدیل شود علقه زمانی ظاهر می شود که جو هفت طبقه با حفاظ برای نفس واحده آماده شود از این جهت سماء اولیه زمین که جوی یک طبقه روز و شب تاریک بود.

همان سماء باران زا ولی بدون حفاظ ،سپس به جو زمین می پردازد و یک سماء را به هفت سماء مبدل می سازد و در هر سماء امر مخصوص حیات را قرار می دهد. ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ- فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ-سپس به آسمان زمین که دودی و تاریک بود (برای حفاظت از نطفه های اولیه حیات جو اولیه زمین کوتاه غبار آتشفشان های فعال زیاد، تراکم ابر های تیره و باران های سیل آسا سماء اولیه تاریک و دودی بود)و این سماء باران زا بدون حفاظ را به هفت آسمان بنا کرد. در هر طبقه امر آن را وحی فرمود. قوانین آن را مقرر کرد تا جو زمین شفاف شد بطوریکه نور ستارگان زینت بخش جو زمین شدند و جو زمین حفاظ دار شد شش طبقه روی سماء باران زا قرار گرفت. زمانی که جو شفاف و شب و روز ماهیت خود را باز یافتند اولین طلوع فجر زمین پس از شب های طولانی مصادف شد با تکامل علقه. ملائکه و روح(نفخت من روحی) برای دمیدن امر حیات به فرمان خداوند به زمین نزول می کنند و لیله القدر رقم می خورد و امر حیات به اذن خداوند از کل امر( امرالساعه) حیات بدون تکثیر پذیری ژنتیکی را از حیات تکثیر پذیری ژنتیکی متمایز می گردد و فیها یفرق کل امر حکیم - که در وصف شب قدر نازل شده است بر تقدیر دلالت می کند.

چون کلمه «فرق » به معنای جدا سازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است. و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه ای که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه گیری مشخص سازند. امور به حسب قضای الهی دارای دو مرحله اند، یکی اجمال و ابهام و دیگری تفصیل. و شب قدر به طوری که از آیه «فیها یفرق کل امر حکیم » برمی آید شبی است که امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصیل بیرون می آیند و حیات وارد مرحله نوینی می شود. ملائکه و روح ( امر خدا در کیهان) از ابتدای خلق کیهان در جهان مادی قرار می گیرند. عروج ملائکه و روح باعث برچیده شدن جهان مادی است- تعرج الملئكه و الروح اليه فى يوم كان مقداره خمسين الف سنه- ملائکه و روح به سوی خداوند عروج می کنند در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال (سال کیهانی یا سال نجومی که واحد آن میلیون سال است)است.

بنابراین ملائکه و روح در جهان مادی باعث قوام آن است. این روح کل امر است که در زمین و جو آن هم استیلا دارد- وَمِنْ آيَاتِهِ أَن تَقُومَ السَّمَاء وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمْ دَعْوَةً مِّنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنتُمْ تَخْرُجُونَ -واز جمله آیات او بر پا بودن زمین و جو آن به امر خداوند است و زمانی که به حیات فرا خوانده شوید در زمین خارج می شوید (در دنیا)- يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ – خداوند امر خود را از جو زمین تا زمین تدبیر می کند و در روزی که مقدارش هزار سال از سال هائی که شما می شمرید این امر به خدا بر می گردد و پایان حیات در زمین است. همه امرهای اشاره شده همان روح من امر ربی است که در ساختار جهان مادی قرار دارد و ملائکه هم قوانین و اسباب جهان مادی هستند که تحت امر خداوند هدایت قانون مند کیهان را رقم می زنند. تنزل الملائکه و الروح مختص امر حیات است که به اذن خداوند در علقه مستقر می شوند و این آغاز تکامل حیات مادی و معنوی است. این امر از امر کل جدا می شود و روح هدایت تکامل حیات را بر عهده می گیرد و تا پایان حیات استمراردارد چرا علقه آغاز تکامل جانداران است به این نوشتار مراجعه فرمائید خلق الموت و الحیات و زمان رخداد آن در زمین اولیه
بنابراین محدوده تسلط امر در تمامی آیات جهان مادی است. جهان مادی بر خلق (ماده و انرژی) و امر خداوند بقا و دوام دارد و ما تنها یک عالم خلق و امر داریم که هر دو متعلق به خدا است. خداوند با امر خود در همه جا حضور دارد. سید محمد تقوی اهرمی 9/1/1403

• قبلی
• بعدی