قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى و و شیوه کوانتومی ارسال وحی

مقدمه نوشتار


در سال 1396 نوشتاری در مورد فیزیک و شیوه نزول وحی در قرآن در سایت منتشر کردم در این میان بحث در حوزه فیزیک کوانتوم ، سیاهچاله ها و امواج اسکالر مطالب مهمی توسط دانشمندان مطرح گردید از جمله دو جهان موازی که برای نخستین بار به عنوان یک واقعیت علمی در قرآن مطرح کردم که به دید ما برای تاویل آیات متشابه از جمله شیوه ارسال وحی به رسول اکرم ص و نقش کرمچاله دراز در ارسال وحی یعنی کل کلام خداوند (قرآن) به صورت کامل بر قلب آن حضرت، کمک می کند. بعضی واقعیت های قرآن از جمله داستان ساختگی معراج و سفر افقی و عمودی به هفت آسمان بطلمیوسی و وقایع رخ داده در سفر  و توقف در آسمان ها که در قرآن هیچگونه اشاره ای نشده و همگی بر خلاف سنت الهی و آیات قرآن است و همه از ابن عباس پایه گذار تفسیر نقل شده. جای تعجب است که در آیات ابتدای سوره نجم نظرات مختلف بیان می شود و برخی از آیات را بدون منطق به معراج ربط می دهند که با منطق قرآن سازگار نیست.

همه نطرات کپی برداری از اصل بیانات دانشمندان صدر اسلام و تفاسیر کهن است که برخی آیات آن را به معراج ربط می دهند که سندیت قرآنی ندارد و هنوز علماء اسلام نتوانسته اند به یک دیدگاه واحد برسند. خداوند مدیریت جهان مادی را بر اساس قوانین طبیعی که خود خلق فرموده انجام می دهد و ابزار مدیریت هم ابزار های قوانین مادی است که بسیاری از این قوانین که قرآن اشاره کرده هنوز برای دانشمندان علوم طبیعی حل نشده است. کلمات نجم، هوی، شدید القوی، ذو مره استوی، افق اعلی ، افق مبین و فکان قوسین او ادنی و سایر، نظرات گوناگون مطرح می شود و دلیل آن هم مراجعه نکردن به خود قرآن است و یک راست برای مفهوم یک کلمه به نظرات دانشمندان صدر اسلام مراجعه می شود. توجه به علم که یک پایه و اساس اصلی برای تاویل آیات متشابه است وقعی گذاشته نمی شود. نظرات مختلف را می توانید در تفاسیر معتبر مطالعه فرمائید. بسیار غم انگیز است که داستان های خرافی و تخیلات ذهنی که در روایات جعلی فراوان است به عمد در سایت ها منتشر و باعث گمراهی جوانان تشنه واقعیت های قرآن می شوند. شیوه نزول وحی در سه سوره نجم، تکویر و واقعه به شیوه نزول وحی اشاره می کنند و هر سه با سیاهچاله ها و ستارگان که به آنها چسبیده اند شروع می شود. برای درک واقعیت های علمی باید مفهوم کلمات را درست بدانیم تا منظور آیات و شیوه نزول وحی روشن شود.

قسم در قرآن به چه دلیل است


چرا خداوند به پدیده های خلقت خودش قسم می خورد. قسم خداوند به موضوعی دو وجه دارد قسم برای با اهمیت جلوه دادن یک موضوع و دوم قسم به پدیده های طبیعی خارق العاده و رمز دار که در صدر اسلام آگاهی علمی برای درک آن وجود نداشت و قرآن برای نسل های آینده که علم آن موضوع را روشن می کند به صورت تمثیل نازل شده است برای حقانیت وجود خداوند. مثالی بزنم در قرآن مجید در سوره های نجم ،تکویر و واقعه به یک پدیده علمی مشترک قسم یاد می کند که وحی خواب و خیال نیست و توجیه علمی آن را هم بیان می کند بعلاوه همه وحی یک باره نازل شده. جالب است که در هر سه سوره با پدیده سیاهچاله آغاز می فرماید که باید در شیوه نزول وحی نقش داشته باشد و چرا ؟باید تفحص کرد مثال خنس و کنس را اشاره می کنم و سپس به سوره نجم می پردازم ابتدای سوره تکویر خداوند می فرماید.


فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ - الْجَوَارِ الْکُنَّسِ - وَاللَّیْلِ إِذَا عَسْعَسَ - وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ - إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ -ذِی قُوَّةٍ عِنْدَ ذِی الْعَرْشِ مَکِینٍ - مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِینٍ - وَمَا صَاحِبُکُمْ بِمَجْنُونٍ - وَلَقَدْ رَآهُ بِالأفُقِ الْمُبِینِ -وَمَا هُوَ عَلَى الْغَیْبِ بِضَنِینٍ وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ-


 سه قسم علمی برای انه لقول رسول کریم که قرآن کلامی است که فرستاده خداوند کریم نازل کرده است. فلا تاکید به عظمت قسم است. خنس و کنس در المیزان چنین توصیف شده است.
" كلمه (خنس ) جمع خانس است، همچنان كه كلمه (طلب ) جمع طالب است، و مصدر آن (خنوس ) است، كه به معناى گرفتگى و تاخر و استتار مى آيد، و كلمه جوارى جمع جاريه است، و مصدر جرى به معناى سير سريع است، كه معنايى است استعاره از جريان آب، و كلمه كنس جمع كانس است، و مصدر كنوس به معناى داخل شدن وحشى هايى از قبيل آهو و طيور به درون لانه اش است، لانه اى كه براى خود اتخاذ كرده و در آن جايگزين شده"


مفهوم این کلمات از ادبیات عرب صدر اسلام است. و امروز با مقایسه علم اختر شناسی می توانیم بفهمیم که چرا خداوند از این دو کلمه استفاده کرده است قسم به ستارگانی که به خنس وصل هستند (سفید چاله که از آن متولد می شوند) و حرکت می کنند و در نهایت به سوراخی خزیده و پنهان می شوند (به سیاهچاله فرو می روند) یک دنیا مفاهیم علمی برای دانشمندان فیزیک. خنس با توجه به آیات سوره های نجم و واقعه ستارگان و کهکشان ها هستند که به سیاهچاله ای که استتار شده چسبیده و با آن به سرعت حرکت می کنند و در نهایت هنگام مرگ به درون آن فرو می روند و محو می شوند. محل سیاهچاله را خداوند تعیین می کند و زمان تولد ستاره  یک نیروئی از احدیت یعنی یک نیرو با ماهیت سینگولاریته که احتمالا نقاطی هستند برنامه ریزی شده که در هنگام ضرورت فعال می شوند.

فلا اقسم به مواقع النجوم- وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ، نه نه قسم به جایگاه ستارگان، اگر بدانی چه قسم عظیمی است. فلا تاکید موکد است بر قسم. کیهان یک سفید چاله فوق العاده قوی بود که قدرت خودش را از احدیت گرفته است و احدیت از احد.( از سینگولاریته گرفته و سینگولاریته از سینگولار) علم فیزیک می گوید هر سینگولاریته ای به سینگولار ختم می شود و در آن محو می شود. فیزیکدانان تا اینجا یعنی به درگاه خداوند رسیده اند ولی عقل و منطق و غرور آن ها اجازه نمی دهد بگویند. پشت این صحنه احدیت( سینگولاریته) یک قدرت ما فوق قرار گرفته است. قل هو الله احد الله الصمد. بگو خدا سینگولار است تمامی تعینات مادی و ریاضی در آن محو می شوند بگو خدا صمد است خدا توپر و فوق چگالی است. همان توپری و فشردگی که در نقطه ای از نور ذات احدیت بروز کرد و کیهان از هیچ هست شد. لم یلد و لم یولد خدا بسیط است تجزیه پذیر نیست. مانند ماده نیست که تمامی اجزاء آن قابل تجزیه هستند. ولم یکن له کفوا احد هیچ احدی به احدیت خدا نمی رسد. خلقت کیهان از احدیت و صمدیت آغاز شد


اشاره به آن نقاط ریز سیاهچاله ها که در کیهان برای ایجاد کهکشان ها و ستارگان گذاشته شده تا به موقع برنامه ریزی شده فعال شوند و کهکشان ها را ایجاد کنند. قدرتی که این احد ها که همه از ذات باریتعالی منشاء شده اند چنان قدرتی به مرکز کهکشان و ستاره می دهند تا غبار کیهانی را از فاصله میلیون ها سال نوری به درون خود بکشند و صمد شوند و حرارت آن به نقطه ای برسد تا از دو عنصر خلق شده هیدروژن و هلیوم با همچوشی هسته ای ستاره را بسازند. این در حقیقت سفید چاله است که من برای نخستین بار در سال در نوشتار های خودم عنوان کردم که خوشبختانه علم فیزیک دارد به این مطلب می رسد. مواقع النجوم در قرآن و جایزه نوبل فیزیک2020


ستاره هنگام تولد به سفید چاله جنین خود چسبیده و با آن حرکت می کند و قدرت فوق العاده زیاد آن باعث می شود نیروی جذب به مرکز قوی ایجاد کند تا اعضاء خانواده خود را به دور خود نگه دارد و خداوند به ستارگان و یا سیارات حرکت مناسب با این نیروی جذب به مرکز عطا می کند تا آن نیروی گرانش را خنثی و در حال تعادل در آید. در حقیقت حرکت است که گرانش را ایجاد می کند. نیروی جذب به مرکز بدون گریز از مرکز مفهومی ندارد. بنابراین ما در کیهان احد فراوان داریم ولی منشاء همه این احد ها هو الله احد است. فضا مملو از سیاهچاله های مویی یعنی ریز، کوتاه و دراز است والسماء ذات الحبک قسم به فضا که شبکه شبکه است. با مقایسه نظریه ریسمان های کوانتومی می فهمیم که منظور خداوند کرمچاله ها هستند که برای رد و بدل اطلاعات در ساختار کیهان ضروری است. این ریسمان ها دارای ابعاد زیادی هستند که بحث در مورد آن گسترده است اطراف خود ماهیت سیاهچاله ای دارند و اطلاعات در سوراخی که ایجاد می کنند فراغ از زمان و مکان منتقل می کنند و محدوده کوانتومی دارند. در این آیه هم خداوند نکته جالبی مطرح می فرمایند.


السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ- إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ- يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ- قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ- الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ ساهُونَ- قسم به فضای شبکه شبکه( پر از ریسمان های کیهانی یا کرمچاله ها) که شما در گفتار گوناگون سر در گم هستید-هر کس از حق فاصله گرفت(فک یعنی باطل کردن با سخن بیهوده و تصورات ذهنی از حق فاصله گرفتن است) به انحراف کشیده می شود مرگ بر بافندگان یک موضوع مانند گفتن اینکه وحی رویای رسولانه است، آنان در بی خبری و غفلت هستند.
حال با کرمچاله به عنوان ابزار فرستادن وحی آشنا شدیم و می دانیم که هر پیامی با ماموریت یک ملائکه همراه است و جبرئیل مامور رساندن وحی به رسول اکرم ص است. در ادامه آیات سوره تکویر می فرماید-

وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ - وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ - إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ - ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ -مُطاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ- مَا صَاحِبُکُمْ بِمَجْنُونٍ - وَلَقَدْ رَآهُ بِالأفُقِ الْمُبِینِ - وَمَا هُوَ عَلَى الْغَیْبِ بِضَنِینٍ– قسم به شب که از تاریکی گسترده جدایش کردیم عسعس فقط یک بار در قرآن آمده و باید مفهوم خاص و استثنائی داشته باشد که خداوند به آن قسم یاد می کند، عسعس به معنی شب کوتاه یا شب بریده و اعجاز علمی بایستی داشته باشد در قرآن شب و روز با هم آمده و به معنی کره زمین است. به نظر من کیهان یکپارچه شب است و فقط نور ستاره که به مانعی بر می خورد موقتی شب به کنار می رود و خداوند شب کیهان را در کره زمین قرار داد و صبح که برای نخستین بار در کره زمین امکان خود نمائی پیدا کرد بعد از بنای هفت طبقه جو زمین چهار قسم مهم که قرآن قول پیام رسان خدا است و کریم خدا است إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ- این پیام رسان ذی قوه که معنی همان شدید القوی است که در دو عرش استقرار دارد هم زمان در دو افق رویداد ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ- فرمان بردار امین است. یار شما(حضرت رسول اکرم ص) دیوانه نیست (که سخن از روی هوی و هوس بزند) او در افق آشکار در بیداری و در سر کرمچاله یا افق مبین در قوسین او ادنی به اندازه دو سر یک کمان یا کمتر با حضرت فاصله داشت کل قرآن را با روش علمی که بیان می کنم به حافظه ژن های ناخواسته نشانده شد و دیده دل آن را رویت کرد و رسول اکرم ص در بیان وحی از عالم غیب کم و زیاد نمی کند. قرآن تمامی آن بدون دخل و تصرف رسول اکرم ص بیان می شود. حال همین رخداد در سوره نجم هم نقل شده است. آیات 1 تا 18


شیوه نزول وحی در سوره نجم


وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى-‏ مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى- وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى- إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ يُوحَى- عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى- ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى- وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى- ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى- فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى- فَأَوْحَى‏ إِلَى‏ عَبْدِهِ مَآ أَوْحَى- مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى- وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى- عِندَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى- إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى- مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى- لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى


‏ قسم به ستاره زمانی که فرو افتد و محو شود(در سیاهچاله به احدیت می پیوندد) که یار شما(حضرت محمد ص) نه گمراه است و نه مجنون-این وحی است که ابلاغ می گردد-یک نیروی فشرده و فوق قوی به او آموخت، نیرویی که در دو افق رویداد مستقر است در حالی که اصل آن در افق اعلی(ماوراء جهان مادی) است به حضرت نزدیک می شود و همچنان نزدیک تر تا به فاصله دو سر یک کمان به حضرت نزدیک شد و آنچه که باید به بنده ما(حضرت رسول اکرم ص) وحی می شد بر دل او نشاند و دل آن چه را که دید انکار نکرد. وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى- عِندَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى- إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى- مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى- لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى یک بار دیگرهم در نزدیک ذرخت سدره و در اتهای باغی پوشیده از برگ های درخت سدر نازل شدن جبرئیل ورا دیده است و دیده از آنچه برقلب او نازل شد انکار نکرد و و در حقیقت آیات خداوند بزرگ مرتبه را رویت کرد. اختلاف دیدگاه ها حقیقت این آیات را گم کرده است و داستان سرائی ها فراوان است دو نمونه بیان می کنم و از اینکه این نوع روایات در سایت ها فراوان دیده می شود و تاسف آور است.


نجم در روایات


در ذیل آیه یک سوره نجم روایات فراوانی - در این که منظور از نجم چیست- از ائمه (ع) وارد شده است که ما در این مقال جهت اختصار به دو نمونه اشاره می کنیم و اهل تحقیق را به منابع روایی و حدیثی ارجاع می دهیم:


1 عن ابی جعفر (ع) قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ النَّجْمِ إِذا هَوى‏ قَالَ أُقْسِمُ بِقَبْضِ مُحَمَّدٍ إِذَا قُبِض‏؛ امام باقر (ع) می فرماید: "قول خدای متعال در والنجم اذا هوی، قسم به پیامبر است زمانی که دیده از این جهان فرو می بندد.
2 فس، [تفسیر القمی‏] وَ النَّجْمِ إِذا هَوى‏ قَالَ النَّجْمُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذا هَوى‏ لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ وَ هُوَ فِی الْهَوَاءِ هَذَا رَدٌّ عَلَى مَنْ أَنْکَرَ الْمِعْرَاجَ وَ هُوَ قَسَمٌ بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ هُوَ فَضْلٌ لَهُ عَلَى الْأَنْبِیَاءِ"؛ در تفسیر علی بن ابراهیم قمی آمده است؛ نجم رسول خدا است، و اذا هوی زمانی است که در آسمان ها سیر داده شد و این در رد کسانی است که منکر معراج هستند. براین اساس خداوند از میان پیامبران تنها به رسول الله (ص) سوگند یاد کرده و این نشانه برتری وی بر سایر پیامبران (ع) است. جالب است که به این آیه در قرآن توجه نشده که همه پیامبران برای مومنین باید یکسان باشند. لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ.
آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ- به آیات سوره واقعه هم بپردازیم تا مفهوم سیاهچاله، سفید چاله و کرمچاله و اندازه قاب قوسین او ادنی در این آیات روش شود

فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ - وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ - إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ - فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ - لَا يَمَسُّهُ إِلَّاالْمُطَهَّرُونَ - تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ قسم به جایگاه ستارگان اگر بدانی چه قسم عظیمی است و این قسم برای قرآن کریم است که به صورت کتاب جلد دار و محفوظ نازل می شود که آن را جز با دستان پاک لمس نمی کنند. از این آیات که تکمیل کننده آیات سوره نجم و تکویر نازل شده دو مطلب مهم در آن گنجانده شده است. هر ستاره دارای جایگاه خاصی است که خداوند طبق برنامه ریزی تدوین شده به آن عطا می شود این جایگاه خنس است که در ستاره استتار شده و با آن به سرعت حرکت می کند و از آن جدا نمی شود و در نهایت در پایان عمر در خنس فرو می رود و به احدیت می پیوندد. در هر سه نوع آیات این سیاهچاله ها که عبارتند ازسفید چاله خنس و سیاه چاله کنس و عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى- ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى- وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى یک نیروی فوق العاده فشرده و قوی که در دو افق رویداد افق اعلی و افق مبین هم زمان مستولی است کرمچاله ماهیتی احدیتی و کوانتومی دارد همچون سیاهچاله که تمام قرآن به یک باره و در زمان کوتاه به ژنوم می نشیند. کلمه کتاب از اعجاز پیش گویی قرآن است. مواقع النجوم و ارتباط آن با وحی.


در صدر اسلام نمی دانستند کتاب چیست و تصور اینکه تمامی قرآن را بتوان در یک جلد در دست گرفت برای آن ها محال بود لا یمسسه الا المطهرون این پیام را می رساند که با دست پاکیزه باید قرآن کلام خدا را لمس کرد یا در دست گرفت پیشگویی اینکه در آینده می شود بر روی کاغد قرآن را نوشت و در یک جلد در یک دست گرفت که این هم اعجاز دیگر قبل از اینکه چرا باید سر افق مبین این کرمچاله در فاصله کمتر از دو سر یک کمان به حضرت نزدیک شود و اطلاعات وحی را در دل حضرت بنشاند با توجه به آیه زیر می توان استناد کرد که جبرئیل در این سه سوره کل قرآن را که کتاب قرآن نامیده شده به دل حضرت القاء کرد. آیه 7 سوره انعام.


وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتَابًا فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَـذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِینٌ- اگر این قرآن را به صورت کتابی نوشته شده بر روی کاغذ و در جلد می فرستادیم که بتوانند آن را در دست بگیرند، مسلما کافران گویند این سحری آشکار است. منظور از کتاب تمام قرآن و یکجا بر روی کاغذ نوشته شده به صورت یک جلد که بتوان آن را در دست گرفت می فرستادیم. زمان نزول قرآن مردم مخالف قرآن از رسول اکرم ص می خواستند مانند پیامبران پیشین معجزه ای نشان دهد. حضرت می فرمود معجزه من همین قرآن است. این آیه اشاره به مطلبی می کند که معجزه قرآن است که باید در زمان خود آشکار شود. چرا اگر به صورت کتاب نازل میشد سحر و جادو بود. زیرا کل قرآن را در یک جا جمع کردن چند شتر بار لازم بود. هر کاتب وحی خودش روی هر چیز که در دسترس بود از قبیل لیف درخت خرما چوب و پوست حیوانات و آن هم با خطوط کوفی و قلم که درشت با آن می نوشتند.

مثلا دو تا سه آیه یک صحیفه بود. داستان جمع آوری تمام نوشته های قرآن و تطبیق آن ها با یکدیگر مفصل است که در این نوشتار نمی گنجد. آیه پیشگویی وضعیت قرآن را در امروز می فرماید که ما قرآن جلد گرفته شده در دست می گیریم و این اعجاز و پیشگویی غیبی خداوند است. امروز ما مفهوم این آیه را درک می کنیم. قرآن وقایع آینده را در تمثیل های زیبائی برای مردم این زمان بیان می فرماید تا به حقانیت خداوند ایمان بیاورند. تفاسیر گذشتگان که ما تنها نقل قول کننده و انتقال دهنده آن ها هستیم را اگر با دید امروزی نگاه کنیم عظمت آیات متشابه آشکار می شود.به روز رسانی تفاسیر کهن از صدر اسلام یک ضرورت اجتناب نا پذیر است که پوسته تحجر مانع از این کار است
قرطاس- به معنای هر چیزی است که روی آن می نویسند، اعم از کاغذ و پوست و الواح، و اگر امروز قرطاس را فقط به کاغذ می گویند،برای این است که کاغذ متداول ترین چیزی است که روی آن نوشته می شود .صحیفه چیزی که در آن می‏ نویسند از هر چه باشد در مفردات گفته: «اَلْقِرْطاسُ: ما یُکْتَبُ فیهِ» در اقرب آمده: «اَلصَّحیفَةُ الَّتی یُکْتَبُ فیها». ولی کتاب را نمی فهمیدند یعنی چه

دی ان ای می تواند به وسیلۀ کلام و امواج برنامه ریزی شود

دانشمندان اخیرا به کشف مهمی در مورد ارتباطات بین ژن ها و نقش کلام با فرکانس خاص بر روی ژنوم رسیده اند که می تواند به ما در مفهوم کلمه قاب قوسین او ادنی کمک کند

دئوکسی ریبونوکلئیک اسید، که بیشتر با نام DNA شناخته می شود در قرآن یتلقی المتلقیان ، یک مولکول تکامل یافته از ریبو نوکلئیک اسید RNA است که حاوی کد ژنتیکی موجودات است. هر موجود زنده ای دارای DNA بارکد خاص در سلول های خود است. برای وراثت، کد گذاری پروتئین ها و راهنمای دستورالعمل ژنتیکی برای زندگی و فرآیندهای آن مهم است . دستورالعمل هایی را برای یک ارگانیسم یا فرآیندهای رشد هر سلول، تولید مثل و در نهایت مرگ در درون دی ان.ای نوشته شده است. از تمام حدود 30000 ژن انسان فقط حدود 7 تا 10 درصد فعال و در ساخت مولکول های حیات و انتقال داده ها به نسل بعد نقش دارند. بقیه ژن ها نا خواسته هستند که تا این اواخیر آن ها را ژن های اشغال می نامیدند که ، در دو دهه اخیر، موضوعی به نام "ژنوم موج" توسط دانشمندان روسی مطرح شده است که بیان می کند که 97 درصد از DNA های دیگر نه تنها قابل استفاده هستند، بلکه نقش مهم تری نیز دارند. تاریخچه تحولات گذر از روند تکاملی یک موجود زنده در آن ها ثبت شده است. بعلاوه خصوصیات روحی و معنوی هر شخص در ژن های ناخواسته ثبت است. در نوشتار کلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَىٰ مَرْيَمَ و راز علمی نهفته در آن به این روش در القاء کلمه خدا در دل حضرت مریم ع اشاره کرده ام.

این کشف جدید دریچه مهمی را بر روی دانشمندان باز می کند و بالاخره به نتایجی مثبتی ختم می شود که نا دانستنی های علم کوانتوم که به جهان ماوراء ماده ارتباط دارد را باور خواهند کرد. دکتر پیوتر گارجاجف و همکاران زیست شناس و میکرو بیولوژیست در هشت سال قبل رفتار ارتعاشی در مولکول های DNA و نقش امواج لیزری و یا صوتی را در عملکرد آن کشف کردند. دانشمندان از آن سال تا کنون به بررسی ارتباط بین مولکولی داخلی از طریق کرم چاله های مغناطیسی و اثرات امواج صوتی در بیرون از بدن و تاثیر آن بر ژنوم انسان و تغییر ساختار اطلاعاتی در آن ها پرداخته اند و به کشفیاتی نائل شده اند. فضا آکنده از ریسمان های کوانتومی هستند که به صورت کرمچاله ها در جهان مادی پخش شده اند که علم اختر شناسی سال ها روی این موضوع کار کرده است. این کرمچاله ها تونل های کوانتومی برای انتقال اطلاعات و داده ها در جهان مادی و به خارج از جهان مادی کاربرد دارند. دی.ان.ای موجودات زنده امواج با فرکانس مشخصی را از خود ساطع می کنند و هر موجود زنده فرکانس خاص خود را دارد دانشمندان به این شواهد دست یافتند که امواج صوتی حاصل از کلمات می تواند دی ان ای را تحت تاثیر و برنامه ریزی قرار دهند.


DNA یک ابر رسانای آلی است که در دمای طبیعی بدن عمل می کند. ابررساناهای مصنوعی برای عملکرد به دمای بسیار پایینی بین -200 تا -140 درجه سانتیگراد نیاز دارند. همه ابررساناها قادر به ذخیره نور و در نتیجه اطلاعات هستند. پدیده دیگری نیز وجود دارد که به DNA و کرمچاله ها مربوط می شود. معمولاً این کرم‌چاله‌های کوچک بسیار ناپایدار هستند و فقط برای کسری از ثانیه ظاهر می‌شوند. کرم‌چاله‌های پایدار تحت شرایط خاصی می‌توانند خودکفا شوند.


اخیرا دانشمندان کشف کرده اند که امواج کوانتومی با طو ل امواج مختلف بر فراز مولکول های ژنوم و در فاصله حدود تا یک متر دور بدن انسان در رفت و آمد هستند. و می توانند با فرستادن امواج که با برنامه ژن ها مطابقت داشته باشند تغییرات اطلاعاتی در ژن ها ایجاد کنند، با روشن شدن این موضوع کلمات سیاهچاله و کرمچاله که نوعی سیاهچاله ریز که می تواند اطلاعات را در درون شکل لوله مانند خود انتقال دهد. حال چرا باید جبرئیل تا یک متری حضرت اطلاعات را بیاورد. ابزار انتقال این داده ها چیست. چرا کلمات شدید القوی و ذو مره افق و اعلی. افق مبین در آیات دیگر در ارسال وحی آمده و چرا همه داده ها به دل( استعاره در ژنوم) حضرت نشست. دل واقعیت را قبول کرد. دیده انکار نکرد. با دیده قلب رویت کرد. کرمچاله داده های وحی را از افق اعلی و توسط یک کرمچاله دراز در محدوده فعالیت امواج اسکالر حدود یک متری حضرت به دل یا ژنوم آن حضرت نشاند. حال شما همه این مطالب را به هم وصل و خودتان تفسیر واقعی را بیرون آورید خدا تمام کار های خودش را با قوانینی که خود خلق کرده انجام می دهد. روح در ژنوم فرماندهی آن را بر عهده دارد. وحی با صورت یک پارچه بر دل حضرت وحی شد و موقع نیاز جبرییل آیات ضبط شده در ژنوم را می خواند و حضرت از حافظه ژنوم به حافظه موقت منتقل و قرائت می کرد. آیه 32 فرقان در جواب کافران که می گویند چرا خداوند قرآن را به یکباره بر دل حضرت ننشاند.
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِيلًا
و كسانى كه كفر ورزيدند، (بهانه‌ى ديگرى آورده و) گفتند: چرا (تمام) قرآن يكجا بر او نازل نشده است؟ (غافل از آن كه ما) اين گونه که می گویند (نازل كرده ايم) تا دل تو را به وسيله‌ى آن استوار كنيم و آن را به تدريج و آرامى بر تو بخوانیم. این چنین که می گویند انجام داده ایم تا قلب تو را مطمئن کنیم و حال آن قرآن را به ترتیب بر تو می خوانیم. سید محمد تقوی اهرمی 21/3/1402

 

بازدید: 1111