قتّلوا تقتيلاً آیا خداوند شکنجه به قصد کشتن را تایید فرموده

مقدمه نوشتار

چند وقت پیش آیه ای مطرح شد که در آن کلمه قتلوا تقتیلا آمده و چنین مطرح کردند که خداوند فرموده  هرکس با نظام حکومی اسلامی در گیر شود او را با شنکنچه به قصد کشت از پای در آورید. طرح این کلام در جامعه اذهان را مشوش  و ضربه هولناکی بر انسانیت و قرآن در افکار عمومی وارد شد ولی هیچ کدام از بزرگواران دین در باره این آیه و نفی آن مطلبی بیان نفرمودند و من را تحت تاثیر قرار داد و خوانندگان مقالات من سوال فرمودند. فرصت را غنیمت دانستم به آیات مراجعه کنم که آیا این مطلب واقعیت دارد یا مانند بسیاری از آیات که ما به نفع منافع خودمان ترجمه و تفسیر می کنیم گرفتار این بلیه شده. چینش کلمات در قرآن روش خاصی دارد. آیه ای را مثال می زنم و بحث خود را با مرور بر آیات قبل و بعد از ایه 61 سوره احزاب ادامه می دهم. دو نمونه ایه که با شیوه و چینش کلمات مانن قتلوا تقتیلا آمده را مثال می زنم.

خلق کل شیء فقدره تقدیرا-خداوند جهان مادی را خلق فرمود ف (پس) قدره ،قدر با فتحه ق و تشدید دال می شود برنامه ریزی از تقدیر می آید. پس بعد از خلق کیهان آن را برنامه ریزی کرد که برنامه انجام شد و در آیه دیگر می فرماید الَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنی- آیا انسان نطفه تقدیری نبود که مقدر می شود (مفسرین چنین معنی می کنند آیا ابی از نطفه مرد نبود که در رحم ریخته می شود). مفهوم این دو کلمه که به این صورت نازل شده این است که چیزی که انجام میشود و بیشتر در کلماتی است که ریشه آن در تقدیر و سرنوشت گذشتگان بر می گردد. در این دو آیه ارتباطی به منافع نداشته و درست ترجمه شده و این نوع کلمات در آیات دیگر هم در موضوعات مختلف تکرار می شود و این یک روش تاکید بر اجرا شدن قانون الهی است. حال حکم قتل مطابق قانون قضا اجرا می شود. نظری هم به ابن ملجم که قاتل بهترین بندگان خدا حضرت علی ع است داشته باشیم که حضرت فرمود. اگر شهید شدم مطابق حکم خدا که قتل نفس کشتن است با یک ضربت او را بکشید و مبادا در کشتن او زیاده روی کنید. آیات فراوان است باید به آیه نگاه کنیم و دلیل اخراج افراد مستحق قتل را از آیات قبل در آوریم که دلیل صدور حکم چه بوده و فقط آن قسمتی که با اهداف ما ارتباط دارد به میل خود و خلاف قرآن و عدالت الهی حکم صادر نکنیم. قانون سنتی که خداوند برای مردم از ظهور آدم بیان فرموده و درآن بدلی نباید صورت گیرد. زمان صدر اسلام شفاهی ابلاغ می شد و امروز قانون مدون نوشته شده. آبروی قرآن را با منافع خدشه دار نکنیم. حال سری به آیات بزنیم.

چه رخدادی اتفاق افتاده که این قانون ابلاغ شده

سوره احزاب را می توانیم به سوره احکام بنامیم زیرا از ابتدای سوره به دو موضوع بیشتر می پردازد.اول رفتار و اعمال منافقین که در سپاه مسلمانان رخنه کرده بودند و در جنگ بین مومنین و کفار قریش بین مسلمانان شبهه و تردید ایجاد می کردند و خداوند کارهای آنها را نکوهش می کند و در لابلای بیان وقایع قانون های را تثبیت و سنت های جاهلیت را لغو می کند. جالب است که در همان سوره آیه 48 می فرماید وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا-ای پیامبر از کافران و منافقین فرمان مبر و از آزارشان بگذر و بر خدا توکل کن که تو را کفایت می کند. باید تعجب کرد یک جا خداوند می فرماید آن ها با شدت و شکنجه به قتل برسانید( این طور به میل خودشان جایی که پای منافع در میان است کلام خدا را به نفع مقاصد عوض می کنند) و در جایی دیگر در همان سوره می فرماید آن ها را آزار نده یا خداوند نمی داند بلا تشبیه چه می گوید یا ما قرآن را نمی خوانیم و فقط روایت مربوطه را نگاه و حکم صادر می کنیم. شماره آیه را نگاه کنید 48 و آیه قتلوا تقتیلا 61 آن جا حکم خدا صادر نشده بود و این جا حکم صادر می شود. باید آیه ها بررسی کنیم.

بررسی آیات قبل از صدور حکم

وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا- و هنگامى كه منافقان و كسانى كه در دلهايشان بيمارى است مى‏گفتند خدا و فرستاده‏اش جز فريب به ما وعده‏اى ندادند. ما در آیات بیشماری منافقین و مرض دلان داریم ولی هیچ جا حکم قتل صادر نشده مثلا در آیه 7 سوره آل عمران در آیه متشابهات می فرماید آن هائی که در دل هایشان مرض است آیات متشابه ظاهر ش را تفسیر می کنند و عده ای از این تفسیر های ظاهرآیات فتنه انگیزی و شبهه درست می کنند. آیا والذین فی قلوبهم مرض همه جا مشمول قتل با شنکنجه می شوند.

وَإِذْ قَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِّنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِن يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا- و چون گروهى از آنان گفتند اى مردم مدينه ديگر شما را جاى درنگ نيست برگرديد و گروهى از آنان از پيامبر اجازه مى‏ خواستند و مى‏ گفتند خانه ‏هاى ما بى‏ حفاظ است و(لى خانه ‏هايشان) بى‏ حفاظ نبود (آنان) جز گريز (از جهاد) چيزى نمى‏ خواستند- این گروه به بهانه مختلف از رفتن به جنگ سر باز می زدند و بهانه می تراشیدند. آیه شرایط اولیه ایمان آورندگان به قرآن را بیان می فرماید و نقش کافران و منافقان که با هم آورده شده جبهه مقابل مومنین بودند و در جنگ با کافران علنا کار شکنی می کنند. و بعد از اتمام جلوی احکام خداوند می ایستادند و به عناوین مختلف کار کنی می کردند. زنان مسلمان را در شهر مورد مسخره و آزار قرار می دادند تا قانون خدا در باره اخراج و قتل آن ها صادر شد. افرادی شناخته شده بودند که با احکام نازل شده خدا مخالقت می کردند.

از چند آیه قبل رخ داد را دنبال می کنیم. ذهنیت خود را بدان سمت سوق دهید که در طول تاریخ آفرینش انسان و ارسال پیامبران گروه هائی در برابر خداوند و پیامبران که احکام خداوند را الاغ می کرند ایستادند و مانند فرعون، اصحاب اخدود و بسیاری از پیامبران که خداوند بر آن ها عذاب نازل فرمود و این افراد هم که حکم قتل آن ها صادر شد در برابر خداوند ایستادند و نه در برابر نظام اسلامی

.
إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا-56-خداوند و ملائکه بر نبی (حضرت رسول اکرم ص درود می فرستند)ای کسانی که ایمان آوره اید شما هم به او درود بفرستید و تسلیم دستورات او که دستورات خداوند است شوید. دقت فرمائید دستورات قرآن را تسلیم شوید و نه دستور دیگری را.ما بر اساس احکام فقه اسلامی قانون تدوین کرده ایم و بر اساس آن عمل می کنیم.

إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا-57- بى ‏گمان كسانى كه خدا و پيامبر او را آزار مى ‏رسانند خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت كرده و برايشان عذابى خفت‏ آور آماده ساخته است-خدا را آزار می دهند یعنی در برابر نزول احکام الهی می ایستند. احکام خدا هم توسط رسول او ابلاغ می گردد.

وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا- 58و كسانى كه مردان و زنان مؤمن را بى‏ آنكه مرتكب عملی شده باشند آزار مى‏ رسانند قطعا تهمت و گناهى آشكار به گردن گرفته ‏اند. آیه بعد خداوند حکمی را لغو و حکم جدید را جایگزین می کند. پوشش سنتی قبل از اسلام را لغو و دستور جدید در پوشش دیگری ابلاغ می فرماید.

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِ هِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا-59- ای پیامبر ، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمن بگو: «پوشش های خود را بر خود فرو تر گیرند. این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [ به احتیاط ] نزدیکتر است ، و خدا آمرزنده مهربان است ترجمه فولادوند-

جلابیب وششی بود که اعراب جاهلیت بر سر می انداختند و همه بدن زیر آن پنهان بود .آیه می فرماید اینپوشش راپائین تر بیاورید تا شناخته شویدیعنی صورت باید بازباشد. آیه دوم حجاب هم این را تائید می کند.خمار خودتان ( روسری را به گریبان خود برای پوشاندن زینت های خود فرو ببرید ) این آیه دارای نظرات مختلف است و به نظر من همه آن هایی که در صدر اسلام به خصوص ابن عباس که همه تفاسیر این آیه به آن جناب بر می گردد به سنت جاهلیت وفا دار بودند و طوری تفسیر کردنتا با لباس قبلاز اسلام مطابقت داشته باشد.تفسیر کردند که زنان لباسی بپوشند که با لباس زنان برده متفاوت باشد .یعنی اصالت برده داری در اسلام را تائید کردند که گناهی بزرگ است و جناب فولاد وند ترجمه درست آیه را ارائه داده اند. دلیل این ادعا در مراسم حج کنگره جهانی مسلمانان که جهان بینی اسلام در معرض نمایش قرار داده می شود.زنان نباید صورت خود را بپوشانند و زنان و مردان باید با هم و مخلوط مراسم را به جا آورند.این حکم خدا است.

لَئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا-60- اگر منافقان و كسانى كه در دل هايشان مرضى هست و شايعه ‏افكنان در مدينه [از كارشان] باز نايستند تو را سخت بر آنان مسلط مى‏ كنيم تا جز [مدتى] اندك در مجاور تو نباشند. در جائی که منافقان و کسانی مرض در دل هایشان است دست از آزارو اذیت بر ندارند ( ودربرابر خدا و رسول او اخلال کنند) حکم اخراج از مدینه و قتل صادر می گردد و صادر شد. این افراد سه گروه بودند. منافقین، شایعه سازانو آن هائی که در دلشان مرض است.

مَلْعُونِینَ أَیْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِیلاً - 61 لعنت شدگانند (حکم اخراج صادر می شود) هر کجا (در مدینه) آن ها را یافتید دستگیر و به قتل رسانید .قتلی که اجراء می شود مانند

سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلاً- سنتی که (به صورت قانون) از قبل و برای گذشتان که در برابر خدا و رسول او ایستادند صادر شد و در قانون یا حکم صادره هیچ بدلی نیست. این قانون تنها در مورد آن هائی است که برابر خدا و رسول او ایستادند و قابل تبدیل به غیر نیست. قانون خاصی و نباید به موضوع دیگر بدل کرد. متاسفانه ما قرآن را نمی خوایم البته فقط برای ثواب و در موضوع خاصی روایات بر آیات خدا مقدم است و تفکر و تعقل در آیات و تفسیر قرآن به قرآن برای رسیدن به واقعیت مطلب جائی ندارد. اگر این قانون عمومی باشد و مدینه را شهر دیگری بگیریم و رسول خدا را با کس دیگر بدل کنیم. می شویم.

إنّ الّذين يكتمون ما أنزلنا من البيّنات والهدي من بعدما بيّناه للناس في الكتاب اولئك يلعنهم الله ويلعنهم اللّاعنون»: همانا كساني كه كتمان مي كنند آنچه را از دلايل روشن و هدايت بيان كرديم [آنهم] بعد از آنكه ما آن را براي مردم در كتاب بيان كرديم خداوند و لعن كنندگان آنها را لعنت مي كنند. (بقره /159)
منافقین و کافران و بی اعتبار کنندگان آیات قرآن را خداوند در آیات بیشماری لعن کرده و عذاب قیامت را برای آن ها در نظر گرفته ولی قتلوا تقتیلا معنی قتلی که انجام می شود. و بلافاصله در آیه بعد حکمی است که خداوند در باره کسانی که در برابر نزول آیات و ابلاغ وحی به مردم در گذشته ایستادند مانند  اصحاب اخدود و فرعون و یاران نوح نبی فرمان قتل صادر و انجام شد  و به موارد دیگر هیچ ارتباطی ندارد. در هیچ روایتی نیامده که مومنین این ها را دنبال کرده و با شکنجه به قتل رسانده باشند. از خدا بترسیم و آیات خداوند را فک نکنیم یعنی از اعتبار نیاندازیم و تهمت به قرآن نزنیم. خدای مهربان و بخشاینده برای کرامت انسان ارزش والائی قائل است و شکنجه به قصد کشتند تهمت به عدالت خدا است.

من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا و من احیاها فکانما احیا الناس-هر کسیک نفر را جز به قصاص کشتن فرد دیگر و یا فساد در زمین بکشد گویا همه مردم را کشته و اگر کسی را از مرگ نجات دهد مانند این است که مردم را نجات داده است.

محمد رسول الله و الَّذين مَعَهُ اشدّاءُ عَلَي الكفْارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم-محمد ص رسول خدا و کسانی که با او هستند یعنی جامعه مسلمین با کفار سخت گیر ولی بین خودشان اهل رحمت هستند. سید محمد تقوی اهرمی-24/5/1400

• قبلی
• بعدی