- توضیحات
- بازدید: 164
مقدمه نوشتار
آیه 179 سوره اعراف یکی از آیات متشابه است که مفسرین در معنی و مفهوم آن در مانده اند. قبل از اینکه بخواهیم آیه ای را ترجمه و یا تاویل و تفسیر نمائیم باید ابتدا معنی کلمات در آن را با استناد با سایر آیات متشابه که این کلمات در آن تکرار شده را بررسی و سپس ترجمه و تفسیر نمائیم .کلمات خلق، خُلِقَ، قدر، ذراء، فطر،قضاهن را همه جا خلق کردن معنی می کنند در صورتیکه در هر کلمه یک راز علمی و رخداد یک پدیده ای نهفته است که در ارتباط خلقت حیات و قیامت است. ابتدا دو کلمه ذراء و جن وانس را باید بررسی کنیم تا دچار شبهه نشویم که چرا خداوند در یک آیه می فرماید (51 ذاریات) وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ -جن و انس را نیافریدم جز اینکه مرا عبادت کنند. ودر آیه 179 اعراف این طور ترجمه می شود- براى جهنم بسيارى از جن و انس را بيافريديم. یعنی از ابتدا جن و انس را خدا آفریده تا هیزم جهنم باشند ادامه می دهیم.
معنی و مفهوم ذراء
ذراء قرار دادن ریز ذرات معنی می دهد و به معنی خلق کردن نیست، از چند آیه مثالی ذکر کنم. آیه13 سوره نحل می فرماید- وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ -علاوه بر آن در حیات زمین برای شما با ریز ذرات رنگ های متنوع ومختلفی را قرار دادیم که در آن برای گروهی که متذکر می شوند نشانه ای از (قدرت خداوند)است.مولکول های شیمیائی در سطوح خود از طیف مختلف نور سفید که از هفت طیف رنگ درست شده اند همه را جذب و یکی را دفع می کنند که ما آن طیف را رنگی می بینیم و فوتون و الکترون ها در این پدیده نقش دارند. یک گیاه درپروسه تکامل خلق شده است و در باز آفرینی خلق ریز ذرات تنوع حیات را با رنگ ها رقم می زنند. بنابراین ذراء با ریز ذرات رخدادی را به وجود آوردن معنی می دهد. دو آیه دیگر را بررسی می کنیم . 23 و 24 سوره ملک می فرماید- قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۖ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ- قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ بگو خداوند است که شما را (بعد از خلق در سنگ رس) انشاء کرد و (سپس) برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد و کمتر کسی از خداوند برای چنین رخداد در خلقت سپاس گذار است بگو خداوند است که شما را از ریز ذرات در زمین قرار داد. ساختار مادی شما از اتم ها و مولکول های شیمیائی ساخته شده است. ذرائکم بعد از پایان خلق نطفه امشاج و انشاء آن و قرار دادن اعضاء بدن است و خلق کردن بشمار نمی آید. قرآن خلقت انسان را در چهار مرحله تقسیم بندی کرده است خلقکم، سواکم عدلکم و صورکم. انشاء در این آیه دوره دوم بعد از خلق یا سواکم و سپس اعضاء قرار دادن عدلکم. .انسان خلق شده و ساختار مادی او به صورت ریز ذرات قرار داده شده مطابق آیه "و مالی لا اعبد الذی فطرنی و الیه ترجعون" چرا خدائی که من را از انبساط کیهان باز کرد تا خلق کند نپرستم. فطرکم اول مره به معنی باز کردن از انبساط کیهان برای خلق کردن است و مفهوم آن ما از ذرات بنیادی شروع به خلق شدن کردیم. به همان جا بر می گردیم یعنی مجددا رخداد بیگ بانگ اما با روند عکس صورت می گیرد و تمامی اتم های جهان مادی به ذرات بنیادی تبدیل می شوند و برگشت به محدوده احدیت که همان قبل از انبساط کیهان یا سینگولاریته را قرآن جهنم سقر می نامد و برای آن هفت باب (مرحله) در نظر گرفته و تاریخچه کوتاه آن را شجره زقوم نام گذشته است. بنابراین ما از ذرات بنیادی بدون علامت و پاک نشات گرفتیم و هر ذره در جهان مادی دارای مختصات ویژه شد ، یعنی حامل اطلاعات وسیع است. اشاره قرآن به ذرائکم یعنی شما از ذرات ریز اتم ها ومولکول ها تشکیل شده اید. اطلاعات ما هنگام مردن و در زندگی مرتبا به مرکز داده های بزرگ آفرینش -کتاب مبین- منتقل و ذرات ما وارد جهنم سقر می شوند. چرا خداوند فرموده همه شما قبل ازقیامت وارد جهنم سقر می شوید. بریده هائی از نوشتار محدوده پلانک آغاز ابداع جهان مادی و مراحل آن تا انبساط کیهان
را اشاره می کنم تا موضوع ذرات بنیادی و جهنم سقر روشن شود. کلمات عجیبی در قرآن است که تا کنون مفسرین محترم نتوانسته اند دلایل منطقی در باره آن ارائه دهند. در مقاله طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ و راز علمی نهفته در آن به یکی از این کلمات اشاره کردم. کلمات ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ- ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ -آنگاه میان آتش اندازید، پس در زنجيرى كه درازى آن هفتاد گز است وى را در بند كشيد.
یا خداوند متعال که در تمام سوره ها با کلمه بسم الله الرحمن الرحیم تاکید بر رحیم و رحمان بودن خود می کند آنقدر انتقام جو است که کافر گناهکار را در آتش می اندازد و از این هم بسنده نمی کند و او را با زنجیر به بند می کشد و در آتش سوزان هم دست از سرش بر نمی دارد. در بسیاری از آیات به انسان ها توصیه می فرماید. قصاص دستور حکمی است که باید اجراء شود ولی بخشش بهتر از آن است ولی نوبت خودش که می رسد سخت انتقام جو است. این با صفات خداوند در تناقص است. پس باید تاویل دیگری داشته باشد. چرا طول زنجیر را بیان فرموده سلسله چه مفهومی می تواند داشته باشد آیا خداوند کلمات را حساب شده و برای کشف یک رمز علمی بیان می فرماید یا منظور همن ظاهر آیات است. آیات متشابه ظاهر آن نظر قرآن نیست و تاویل دارد. آیه دیگر را هم مثال می زنیم- انطَلِقُوا إِلَى ظِلٍّ ذِي ثَلَاثِ شُعَبٍ-بروید به سوی ظل(حمایت) سه شعبه خاص(ذی شعب مفهوم خاصی دارد). نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً، اعداد هفت، هشت، نوزده. این کلمات و اعداد همه مراحل تحولات سقر است. چه تاویلی می توانند این کلمات داشته باشند. آیات 66 تا 72 سوره مریم هم بررسی کنیم.
وَيَقُولُ الْإِنسَانُ أَئِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا- أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا- فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا- ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِيًّا- ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِيًّا- وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا- ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا-انسان گوید اینکه ما مردیم زنده می شویم- آيا انسان به ياد نمى آورد كه ما او را از قبل از هیچ آفریده بودیم ( در دوره احدیت و از ذرات بنیادی انشاء نخستین انسان از درون محدوده قبل از انبساط کیهان، فطرنی) -پس به پروردگارت سوگند كه آن ها را با شياطين (دراینجا شیاطین کسانی هستند که با وسوسه های تخیلی افراد را گمراه کرده اند) محشور خواهيم ساخت سپس آنان را گروه گروه گردا گرد جهنم حاضر خواهيم كرد- سپس از هر گروهی کسانی که در برابر رحمانیت خداوند ناتوان ترین هستند را بیرون می آوریم (عتیا سرکش نیست ناتوان و فرتوت معنی می دهد) و ما بهتر می دانیم که چه کسانی مستحق ماندن در جهنم هستند-و هیچ کس از شما نیست مگر اینکه به جهنم وارد می شوند و این حکمی قطعی نزد خداوند است- آنگاه كسانى را كه پرهيزگار بوده اند می رهانيم و ستمگران را در جهنم رها مى كنيم. این آیات اشاره دارد که همه باید از جهنم عبور کنند و کسانیکه مستحق حسابرسی هستند و مومنین را از آن جا بیرون می آوریم البته ذرات آن ها . بنابراین در قرآن با ذرات ریز که ساختار جهان مادی و انسان را تشکیل می دهند و اطلاعات آنها اهمیت می دهد. هنگام مرگ آخرین اطلاعات او گرفته می شود و به کتاب مبین منتقل می شود -قیامت از دیدگاه علم کوانتوم و قرآن- بنابراین ولقد ذرانا لجهنم در واقع ما ریز ذرات بسیاری از جن و انس را برای جهنم قرار داده ایم. با توجه به آیه 71 سوره مریم که می فرماید- وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا- هیچ کس از شما نیست مگر اینکه وارد جهنم می شود و این حکم قطعی خداوند است. همه ذرات انسان ها از جمله کثیرا من الجن و الانس برای جهنم قرار داده شده اند. بسیاری از انسان ها جزء این کثیرا قرار گرفته اند و در جهنم وارد و در آن محو می شوند و ذرات دیگر انسان ها مومن و گمراه و گناهکار از جهنم به قیامت منتقل و فوتون آنها دراشرقت الارض بنور ربها با اطلاعات در کتاب الله برای زنده شدن مورد استفاده قرار می گیرند. کلمه جن و انس وقتی با هم می آیند معنی انسان می دهد. انسان موجود دو بعدی است از ماده و انرژی تشکیل شده است و جن در وجود انسان و با انسان عجین است که در آیه 28 سوره انعام به صراحت بیان فرموده ولی ما با توجه به تبعیت از تصورات ذهنی دست در ترجمه آیه می بریم و حق مطلب را به جان می آوریم. جن به تنهائی معنی های متعددی دارد ولی جن وانس باهم یعنی انسان
وَيَوْمَ يِحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الإِنسِ وَقَالَ أَوْلِيَآؤُهُم مِّنَ الإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِيَ أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَليمٌ- یوم یحشرهم جمیعا به کافران که در آیات قبل شرح داده بر می گردد، بیاد آر روزی که همه را جمع خواهیم کرد (یک نمونه از کافران را مورد خطاب قرار می دهد) ای گروه جن خود را در انس تکثیر می کردید. در حیات دنیا چرا؟ این خطاب در روزی است که خداوند آن ها را در قیامت جمع کرده است، جن را خطاب قرار می دهد که ماهیت وجودی شما جن در درون انس و با انس بودید. این قسمت آیه که بسیار مهم و پر مفهوم است را مترجمین همه غلط تفسیر می کنند. استکثر خود را تکثیر کردن معنی می دهد. حال ترجمه این آیه را که اکنون انجام می شود و همه از روی هم کپی برداری می کنند ملاحظه کنیم و بعد به بحث برای روشن شدن مفهوم بپردازیم.
و (ياد كن) روزى را كه همه آنان را گرد می آورد (و می فرمايد) اى گروه جنيان از آدميان [پيروان] فراوان يافتيد. دو اشکال در ترجمه وجود دارد، اول روزی را که همه آنان را گرد می آورد. اینطور بنظر می رسد که این قسمت با قسمت بعد در ارتباط است. در صورتی که به آیات قبل بر می گردد که درباره کافران بیان شده و مستقل از قسمت دوم است. دوم استکثرتم من الانس را کاملا متفاوت با آیه ترجمه می کنند. مطابق نظر دلخواه مترجمین و بر اساس نظرات کهن. ما باید ابتدا قد استکثرتم را درست بفهمیم که اساس ماهیت جن بر آن استوار است و سپس به معنی کل آیه. آیه ای از قرآن که از این کلمه استفاده شده را مثال میزنیم. آیه 188 سوره اعراف
قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ- بگو( خطاب به حضرت رسول اکرم ص) من مالک سود و زیان خود نیستم، مگر آنچه خدا بخواهد و اگر، علم غیب می دانستم بر خیر خود بسی می افزودم لاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ (خیر را در خودم تکثیر می کردم) و هیچ شری به من نمی رسید من کسی جز بیم دهنده و مژده دهنده ای برای مؤمنان نیستم- بنابراین جن و انس مجموعه انسان است و از هم تفکیک نا پذیرند. بنابراین مفهوم آیه 179 با روشن شدن کلمات ذراء و جن و انس چنین معنی می دهد.
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ-در واقع ما ریز ذرات انسان های بسیاری را برای جهنم قرار داده ایم و این ها کسانی هستند دل دارند ولی حقایق را درک نمی کنند و( قلوب دل ها است که هوای نفسانی است یا خواسته نفسانی )و چشم دارند و حقایق را نمی بینند ( تمامی پدیده های طبیعت آیات خداوند هستند ولی بدون توجه از آن می گذرند)گوش دارند و ولی حقایق ، پند و اندرز ها را نمی شنوند مانند چهار پایان هستند که تکامل نیافته اند و از رده ادامه تکامل به انسان شدن متوقف شده اند. بلکه از آنها هم گمراه ترند. انعام گمراه نیستند ولی چنین انسان هائی گمراه هستند و آنها گروه غفلت کنندگان هستند. تا اینجا بهاین نتیجه می رسیم که آیه میفرماید بسیاری از انسان ها از راه راه راست منحرف می شوند و ذرات ساختار مادی آن ها برای جهنم قرار داده ایم با توجه به آیه 71 سوره مریم این ها کسانی هستند که در جهنم محو می شوند. سید محمد تقوی اهرمی 25/10/1403
- توضیحات
- بازدید: 117
مقدمه
نفس بر خلاف تصورات ذهنی حاکم در صدر اسلام که امروزه در بسیاری از تفاسیر به عنوان منابع مورد استفاده قرار می گیرد دارای معنی و مفهوم خاصی است که در یک آیه مطرح می شود. معنی اصلی آن ذات یا هویت شیی است هر شیی مادی دارای یک هویت منحصر به فرد است، تمامی معنی ها از همان هویت شیی مشتق می شوند. اما ما به مفهوم نفس در یک آیه توجه نمی کنیم که منظورقرآن از این نفس چیست. کل نفس که درسیستم حفاظتی برنامه ریزی خداوند قرارگرفته کدام پدیده حیات است. به طورمثال نفس واحده هویتی است یگانه و منشاء تمامی هویت های جاندار است که با رجوع به آیات متشابه دیگر خلقت انسان می توانیم کشف کنیم که این نفس واحده چیست. نفس واحده همان علقه است که قرآن آن را نخستین بشر یا نخستین ساختار مادی جاندار که سویته شده از نطفه امشاج نبتلیه است و با گرفتن روح یا امر خداوند وتحول در ژنوم درپروسه زمان بر در دو دوره عدلکم و صورکم به آدم نخستین انسان هوشمند به تکامل می رسد. بنابران باید نگاه کنیم نفس در کدام آیه و در چه زمانی مطرح می شود واشاره قرآن به چه پدیده در حیات است. نفس درقرآن دارای مفاهیم متعددی است و در محدوده خلقت و تکامل حیات و سایر موارد مطرح می شود. در این نوشتار می خواهم با دید دیگر و علمی کلمه نفس درچند آیه متشابه و مشهوررا بررسی ودیدگاه خودم را بیان کنم.
مطالعه بیشتر: إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْها حافِظ و صحنه ای دیگری از تکامل جانداران
Write comment (1 Comment)- توضیحات
- بازدید: 328
مقدمه نوشتار
خداوند سرگذشت چگونگی روند پیدایش حیات در زمین و عوامل و رخداد های مهمی که حیات و تکامل جانداران را وارد مرحله نوینی کرده است در آیات متشابه مانند آیه دحوالارض، روند ایجاد طعام و غیره بیان فرموده که ما در تفاسیر به مفهوم واقعی آن نرسیده ایم و تفسیر ظاهر آیات است و منظور خداوند را بیان نمی کند. این آیات با سرگذشت خلق زمین و منظومه شمسی و تحولات و تاثیر آن ها بر روند تکامل حیات پیوند نا گسستنی دارد. رخداد های بسیار مهم در کیهان و حیات زمین همیشه با سوگند خداوند بیان می شود که درجه اهمیت بسیار بالا را دارد و با مطلب علمی مهمی در ارتباط است. چرا خداوند به خورشید و نور افشانی آن قسم یاد می کند چه تحول مهمی را در حیات زمین می خواهد بیان فرماید. باید به سرگذشت زمین باز گردیم
مطالعه بیشتر: والشمس وضحاها و رخداد نور افشانی خورشید
Write comment (3 Comments)- توضیحات
- بازدید: 354
مقدمه
آیات متشابه در خلقت حیات از نظر مفهوم زنجیر وار به هم متصل هستند و از آن می توان به راحتی تاریخچه حیات در زمین را که دانشمندان در آن وامانده اند را بیرون آورد. از بداء خلق الانسان من طین تا متاعا و لانعامکم ابتدای خلقت حیات و شروع پروسه تکامل تا پایان پروسه تکامل حیات. مفسرین فقط ظاهر آیات را مورد توجه قرار داده اند و از روایات کهن برای تفسیر آیات متشابه مهم استفاده می کنند که شبهه فراوان خلق کرده اند. من دو آیه مهم در این زمینه را بررسی می کنم و برای طولانی نشدن مطلب پیشنهاد می دهم از کلیک کلمات کلیدی استفاده فرمائید. چرا خداوند در آیه دحو الارض می فرماید وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا شب زمین را تاریک و روزش را روشن کرد. فردی می گفت طبیعی است که شب تاریک و روز روشن است آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است کجای این آیه اعجاز علمی است دقیقا در بین این نوشتار به این شبهه پاسخ می دهم تا خوانندگان محترم بدانند چه اندازه ما از واقعیت های آیات متشابه فاصله گرفته ایم.
مطالعه بیشتر: متاعا و لانعامکم پایان تکامل حیات در زمین است
Write comment (0 Comments)