فطرکم اول مره انشاء انسان از ذرات بنیادی است

مقدمه نوشتار

کلمات فطر، خلق، انشاء، بداء، جعل، قضاهن، قدر و ذراء همه را خلق کردن معنی می کنیم. خداوند نمی توانست همه را خلق کردن بیان فرماید که زحمت به مجادله کنندگان در آیات قرآن را ندهد. چرا ما تا کنون نتوانسته ایم این معضل قرآن را حل کنیم. به نظر من دلیل واضح است وقتی یک فرد با ذهنیت قبلی که در باورش نشسته وارد مطالعه قرآن شود. به جای تفکر در کلمات دنبال این است که چطور آیات را تفسیر کند تا با روایات و نظر گذشتگان جور در آید. کلمات و مفاهیم آن در آیات متشابه اعجاز قرآن است و هر کدام مفهوم علمی خاص خود را دارد. مفسرین صدر اسلام با توجه به دانایی روز که نسبت به بسط و توسعه علم امروزی بسیار اندک بود سعی می کردند با تصورات ذهنی خود آن ها را تفسیر کنند و روایات فراوان دلیل بر این ادعا است. خداوند در قرآن برای شرح یک پدیده طبیعی مانند خلقت انسان، قیامت، جهنم، در آیات مختلف به کلماتی اشاره کرده که با وصل کردن آنها و ارتباط دادن مفاهیم به یکدیگر به واقعیت علمی آن دست می یابیم.

نقش علوم طبیعی در کشف مفهوم باطنی آیات متشابه

چرا خداوند متعال می فرماید- وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ-آیا ترجمه ذراء خلق کردن مفهوم مورد نظر را می رساند یا یک راز و رمزی علمی در کار است که نیاز به تفکر دارد؟ آنچه که برای شما با ریز ذرات (مولکول ها و اتم ها) رنگ های گوناگونی پدید آوردیم برای کسانی که متذکر می شوند نشانه آشکاری است. ذراء معنی خلق کردن و اختراع کردن نمی دهد. باید به نشانه ای که خدا فرموده توجه کنیم دلیل تنوع رنگ ها در چیست رنگ گل ها و مناظر اطراف. چرا گل رز قرمز و بادمجان سیاه است. مولکول های مختلف طول موج های متفاوت نور مرئی را به چشم ارسال و در سه نوع سلول دریافت کننده نور رنگی قرمز، سبز و آبی و ارسال آن به مغز مفهوم رنگ مشخص می کند و ما اطراف خودمان را با رنگ های متنوعی می بینیم. عامل آن ذره ها هستند ریز مولکول های مختلف و نقش فوتون و مولکول های ساختاری سطح جسم به ریز ذرات مولکولی ارتباط دارد، خداوند می خواهد به ما تذکر دهد که من رنگ ها را با ریز ذره ها ایجاد می کنم.و آیه هو الذی ذراءکم فی الارض هم خلق کردن معنی نمی دهد. بیان یک پروسه خلقت انسان از ریز ذرات و نفی خلق الساعه بودن موجودات زنده. در پروسه تکامل و روند زمان بر شکل گرفتن مولکول های ساختار بدن موجودات زنده. دو تاویل می توان بر آن نوشت

اول قبل از بداء خلق الانسان من طین ابتدا مولکول هیدروژن با مولکول اکسیژن ترکیب شده و آب را درست می کنند اتم ها کربن و ازت و آب هیدراتهای کربن را ایجاد ، فسفر و گوگرد با هیدروژن فسفید ها و سولفید ها را درست می کنند و حال ریز ذرات باید در کریستال سنگ رس اولین مولکول ار.ان.ای را بسازند تا پایه و اساس ساختار اولین ژنوم به وجود آید و تاویل دوم هم اکنون موجودات زنده از مولکول های خوراکی فراوان که به صورت غذا می خورند ذره ها را به ساختار وجودی خود می رسانند و ژنوم موجود زنده با فرماندهی روح و با نرم افزار ژنوم بدن را می سازد. با توجه به اینکه ذراءکم فعل گذشته است تاویل اول می تواند به نظر درست تر باشد. قبلا ذراءکم شده ایم( یک وجهه از چند وجهه آفرینش) و اکنون باز آفرینی خلق است طبق برنامه ریزی تدوین شده نهفته در نرم افزار ژنوم از ریز ذره ها ساخته شده ایم. بنابراین ما نیاز داریم در تفاسیر که ریشه در افکار هزار و چهار صد ساله امثال ابن عباس که بر باور ما نشسته به روز رسانی شود. شما انجام ندهید آیندگان ناگزیرند انجام بدهند به آیه زیر توجه فرمائید.

وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۚ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ ۚ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ 14 شوری

و (جامعه های دینی در طول تاریخ)فرقه فرقه و گروه گروه نشدند، مگر پس از آنکه دانش و آگاهی (در موضوع ناشناخته)به سویشان آمد، عامل آن ( اختلاف نظر) غرور و حسد میان خودشان بود، و اگر از سوی پروردگارت فرمانی (بر مهلت یافتن آنها) تا زمان معین پیشی نگرفته بود، بی تردید میانشان حکم شده بود و یقیناً کسانی که پس از آنان کتاب آسمانی (قرآن) را به میراث یافتند، نسبت به آن در تردیدی سخت هستند. مانند گذشتگان عمل می کنند. حال به فطرکم اول مره و مفهوم پشت پرده آن می پردازیم.

فطرهن به کدام زمان بر می گردد

فطرهن یعنی باز شدن، یک مجموعه بسته که باز می شود، فتقنا از هم جدا شدن دو مجموعه که به هم پیوسته هستند باز می شوند. سموات والارض در قرآن به دو مفهوم یک مجموعه به نام کیهان و دو مجموعه زمین و جو آن. دو آیه را مثال می زنیم.
قَالَ بَل رَّبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ سوره أنبياء آيه 56-حضرت ابراهیم-گفت بلکه خدای شما کسی است که سموات و الارض را باز کرد و من از جمله تصدیق کننده ها هستم. ضمیر هن اشاره به یک مجموعه واحد می کند. این مجموعه که باز شد از آن کیهان در شش روز خلق می شود. حال به آیه 30 سوره انبیاء نگاه کنیم.  انبساط کیهان از نظرعلم و قرآن.

أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ-آیا آنها نمی بینند که سموات و الارض به هم چسبیده بودند و ما آن دو را از هم باز کردیم و همه موجودات زنده را در آب حیات دادیم. ضمیر هما بیان گر این است که زمین و جو آن یکی بودند ، کره زمین پس از جدا شدن از توده ابر خورشیدی یک گلوله مذاب بود. بخار آب فراوان هیدروژن و سایر گازها همراه با کانی ها در یک مجموعه توده پلاسمای مذاب بودند که با سرد شدن آن گاز ها و بخار آب از لابلای پوسته جامد زمین به بیرون رخنه کردند و جرم زمین آن را اطراف خود نگه داشت و زمان طولانی سپری شد تا یک سماء به سبع سماوات تبدیل شود و قسمت دوم آیه بیان گر این است که زمین و جو آن مملو از آب گردید و حیات پا گرفت. بنابراین سموات و الارض که بعد از آن فطرهن آمده منظور کیهان است که منبسط می شود. ابتدا سموات و الارض از هیچ ابداع می شود و منشاء آن انرژی ناب است و این نور علی النور از ذات خداوند متجلی می شود. نوری بود بسیار فشرده و چگال که نمونه ان در حضور حضرت موسی بر کوه مقابل او تجلی کرد و کوه خرد و در هم فرو ریخت. از زمان ابداع کیهان یا آغاز تجلی این نور که انرژی ناب و فوتون خالص بود تا باز شدن آن تحولات خارق العاده ای رخ می دهد. علم هنوزبه چگونگی این تحولات دست نیافته، حرارت ابتدای تجلی نور ده به توان سی و سه درجه است. این حرارت را تصور کنید. یک میلیون میلیارد میلیارد میلیارد درجه کلوین.غیر قابل تصور علم می گوید از ابتدای بروز این تجلی نور تا باز شدن این محیط فوق العاده ریز و داغ و چگال زمانی به اندازه ده به توان منهای 43 ثانیه سپری شده است. در حالی که فضا و زمان به وجود نیامده است دانشمندان زمان را به کار می گیرند و مسلما نمی تواند درست باشد. این محدوده بسته که با محاسبات ریاضی طول آن را بدست آورده اند و حدود ده به توان منهای سی و پنج متر است یا به تعبیر قرآن (منهای) هفتاد ذرع را محدوده پلانک نامیده اند و قرآن آن را سقر می نامد که فصل یا باب های متعدد دارد هفت، هشت، و دوازده که هر کدام در مقالات جدا گانه شرح داده ام که اعجاز علمی قرآن در بیان تحولات درون این محدوده احدیت یا سینگولاریته است. ذرات بنیادی به صورت تفکیک شده همراه اضداد آن ها آماده خلاص شدن از بند فشردگی بودند تا در درون هادرون ها قرار گیرند و ماده خلق شود. قرآن آغاز خلقت انسان در زمین را به این دوره پلانک ارتباط می دهد و می فرماید شما از درون این آتش سقر شروع به ایجاد و انشاء شدید. انسان و تمامی جانداران و جمادات از ذرات بنیادی درون این سقر منشاء شدند و باز هم در اثر جمع شدن کیهان به این مرحله وارد و به انرژی ناب محدوده احدیت و صمدیت می رسید همان جا که برای نخستین بار فطرکم اول مره شدید. جهان مادی به صورت دکته دکته واحده کوچک ترین واحد ساختاری خود که ذرات بنیادی است بر می گردند. انا لله و انا الیه راجعون از نظر قرآن کیهان سیستم بسته است.

فطرکم اول مره و مفهوم علمی آن

وَقَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا-و آن ها( کافران ولی سوالی برای همه است) گفتند هنگامی که بدن ما پوسید و استخوان های ما خاک شد آیا به صورت خلق جدیدی بر انگیخته می شویم. قُلْ كُونُوا حِجَارَةً أَوْ حَدِيدًا- أَوْ خَلْقًا مِّمَّا يَكْبُرُ فِي صُدُورِكُمْ-بگو سنگ باشید یا آهن یا هر آنچه که تصور می کنید سخت تر باشد - فَسَيَقُولُونَ مَن يُعِيدُنَا- می گویند چه کسی مارا باز آفرینی می کند- قُلِ الَّذِي فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ ۚ فَسَيُنْغِضُونَ إِلَيْكَ رُءُوسَهُمْ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هُوَ قُلْ عَسَىٰ أَن يَكُونَ قَرِيبًا- بگو کسی که برای نخستین بار شما را از درون انبساط کیهان باز کرد تا خلق کند-مفاد این آیه این را می رساند که سنگ،انسان، آهن و هر چیزی که از جنس ماده است و از آهن سخت تر است از بین رفت در اثر برچیده شدن کیهان یعنی به جایی که نخستین بار قبل از انبساط کیهان رخ داد باز ی گردند. کسی که شما را که به صورت ذرات بنیادی بودید از درون محدوده احدیت برای خلق شدن باز کرد، همان کس شما را در قیامت باز آفرینی می کند. آن ها سر می جنبانند و می گویند چه وقت است. بگو چه بسا نزدیک باشد. شخصی که می میرد و خاک می شود و از بین می رود اطلاعات او نزد خدا است و زمانی که در هارد دیسک آفرینش به صورت فایل اطلاعاتی در آمده زمان بر او نمی گذرد و وقتی زنده می شود زمان مادی مجددا بر او می گذرد و فاصله این دو زمان که برزخ بوده و به صورت اطلاعات در فایل بوده زمان ندارد ، کسی که می میرد تا قیامت همان فاصله بین زمان مردن و زمان زنده شدن در قیامت بر او جاری می شود. به عبارتی ما تا قیامت فاصله چندانی نداریم. مرگ تا قیامت ساعتی بیش نیست. قُلْ عَسَىٰ أَن يَكُونَ قَرِيبًا-آیات 49 تا 52 سوره اسراء
وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ-چرا من کسی را پرستش نکنم که من را قبل از انبساط کیهان برای خلق کردن باز کرد. فطرنی یعنی من را باز کرد ظاهر این کلمه این معنی را می دهد ولی به عمق مفهوم و مقایسه با آیات و علم روز ماهیت این کلمه را برای ما روشن می کند. فطرنی خلق کردن معنی نمی دهد پروسه ای است که رخ می دهد و آغاز انشاء خلق حیات در زمین است که مفهوم علمی زیبائی دارد. الذی احسن کل شیی خلقه و بداء خلق الانسان من طین، فطرنی در قسمت اول آیه نهفته است ما همه ذرات بنیادی بودیم و ریشه در انبساط کیهان داریم. از خدا آمدیم و به سوی او باز می گردیم. الیه ترجعون باز گشت به فطرنی است .هر کلمه در باره خلقت انسان تاریخچه علمی جالبی را به دنبال دارند و کسانی که می گویند علوم طبیعی در دین کاربرد ندارد قرآن را نخوانده اند و به جای قران فلسفه و روایات را منبع فهم کلمات آیات متشابه قرار داده اند. قرآن می خوانند ولی نه برای درک کلام خدا تنها برای ثواب و معنی آیه هم از تصورات گذشتگان در می آورند. باوری بر خود نشانده اند و ترس دارند ساختار آن باور ها با دخالت علم فرو ریزد. سید محمد تقوی اهرمی 21/7/1400

• قبلی
• بعدی