ابلیس و جن و ماهیت وجودی آن ها از نظر قرآن و علم

منتشر شده در دوشنبه, 31 خرداد 1400

مقدمه نوشتار


انسان موجودی است چند بعدی و یا می توانیم چند وجهی هم بنامیم. ما اگر به چگونی ساختار شکل گرفتن آن از بدو خلقت ماده و انرژی نگاه کنیم همانطورکه جهان بینی قرآن تعریف کرده است روندی برنامه ریزی و طراحی از پیش تدوین شده داشته است. آغاز خلقت انسان با آغاز پیدایش جهان مادی گره خورده است. خداوند کیهان را از نور ذات خود که نور علی النور است و از احد و سپس محدوده احدیت یا سینگولاریته ابداع کرد. در مرحله بعد و در کسری از ثانیه آن را فطرهن کرد. منبسط کرد. بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ .زمانی که اراده خداوند برای ایجاد کیهان طراحی و مقدر می شود امر یا فرمان صادر و می فرماید باش و می شود. فاطر السماوات و الارض خداوند باز کننده کیهان، انبساط کیهان رقم می خورد و ده به توان منهای چهل و سه ثانیه بعد از صدور فرمان ایجاد کیهان از هیچ، انبساط رخ می دهد. برنامه ریزی خداوند در خلق کیهان بر ایجاد حیات در زمین و خلقت انسان از درون آن است. اینکه در کیهان حیات دیگری هم وجود دارد یا ندارد مقوله دیگری است که قرآن به آن اشاره نفرموده ولی وقتی طرح حیات در آب رقم خورده است طبیعی است که اگر کره دیگری شرایط ایجاد حیات را داشت می تواند حیات در آن ایجاد شود. آما حیاتی مانند زمین نیست لیس کمثله شیء حیات ما اختصاص به زمین دارد. قرآن برای هدایت انسان نازل شده و کره زمین محل سنجش اعمال انسان است و خداوند حیات را در زمین بیهوده و بدون هدف خلق نفرموده تنها دلیلی که در قرآن ذکر شده انسان را در دنیا مورد آزمایش قرار می دهد و یقینا برای انسان های تائید شده در زندگی دنیا طرحی دارد. در قیامت جدا سازی صورت می گیرد و هدف تسلیم در برابر خداوند و بازگشت به فطرت ذاتی او است. وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِجن و انس مجموعه انسان است. یعنی انسان برای تسلیم در برابر ذات باریتعالی آفریده شده و این هدف دارد.

انسان و موجودات زنده یک مجموعه چند بعدی هستند که در فطرکم اول مره پایه گذاری شدند


کلمات ابداع، فطر، خلق، قدر با فتحه ق و تشدید دال همه دارای مفهوم خاص خود است و همه این کلمات را خلق معنی کردن ناشی از عدم آشنایی با جهان بینی قرآن و نگاه کردن به آیات خلقت انسان با دید کهن است. تا اینجا کیهان هنوز خلق نشده محدوده احدیت است که علم فیزیک کیهان شناسی محدوده پلاک یا محدوده سینگولاریته نامیده (احدیت، خداوند برای اثبات حقانیت خود کلمه ای را انتخاب کرد که دانشمندان علوم طبیعی دقیقا به آن کلمه برسند و این اتفاقی نیست و برنامه ریزی شده است و دانشمندان فیزیک نمی دانستند که قرآن می فرماید قل هو الله احد الله الصمد. خداوند احد است سینگولار و صمد توپر یا چگالی مطلق و مختصات محدوده پلانک بر این دو صفات ذاتی خداوند که از نور خداوند متجلی شد قرار گرفته است و همه چیز از خدا آغاز شد و به خدا برمی گردد-مدل استاندارد خلق کیهان). سینگولاریته جایی که تعینات مادی و یا قوانین مادی اعتبار خود را از دست می دهند و با معیار قوانین فیزیک قابل بررسی نیست. در حقیقت هنوز ماده و قوانین مربوطه در نور ناب خداوند ادغام شده هستند و امکان بروز ماهیت خود را ندارند. ماده در محدوده قبل از انبساط ذرات بنیادی است که طی مراحل سه گانه هفت و هشت و نوزده در شرف ایجاد هستند. این مراحل را قرآن باب یا ابواب سقر می داند. این محدوده را علم هنوز نتوانسته کاملا شناسایی کند ولی به این مراحل اشاره کرده است که در مقالات زیر بیان کرده ام.


بررسی انبساط کیهان از نظر علم و قرآن
خلقت کیهان از هیچ نظر علوم طبیعی و قران
عرش خدا بر هشت و علم کوانتوم
عدد نوزده در قرآن و علم کوانتوم
هفت درب جهنم جزء مقسوم و ذرات بنیادی است


هدف من از بیان این مطالب این است که شروع خلقت انسان از درون این محدوده سقر آغاز شده است فطرکم اول مره. شما را برای نخستین بار از درون انبساط کیهان باز کردم. ذره بنیادی بودید و در آتش سقر با حرارت ده به توان سی و دو درجه کلوین  بنیان شما انسان گذاشته شده و این همان جایی است که به آن باز می گردید و سپس به قیامت وارد می شوید و بسیاری در همان آتش سقر باقی می مانند. پانصد هزار میلیارد میلیارد میلیارد درجه کلوین است . چه سنگ باشید و یا آهن به همان ذرات بنیادی باز گردانده خواهید شد. جهنم آتش چوب و ذغال نیست هیزم آن کوارک و بوزون است


این همان فطرکم اول مره است. آیات 49 تا 50 سوره اسراء


وَقَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا-و گفتند آیا هنگامی که ما مردیم و استخوان های ما پوسید به حیات باز می گردیم
قُلْ كُونُوا حِجَارَةً أَوْ حَدِيدًا-بگو سنگ باشید و یا آهن
أَوْ خَلْقًا مِّمَّا يَكْبُرُ فِي صُدُورِكُمْ فَسَيَقُولُونَ مَن يُعِيدُنَا- ویا از هر چه که بالاتر و یا سخت تر تصور می کنید باز افریده خواهید شد، گویند چه کسی ما زنده می کند.


قُلِ الَّذِي فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ- بگو همان کس که برای نخستین بار شما را از درون انبساط کیهان باز کرد.(نخستین بار آغاز به ایجاد کرد)، از همان جایی که ذره بنیادی که از نور خداوند متجلی شد و فوتون ها باز آفرینی می شوید. سنگ و آهن و یا فلزات دیگر که پوسیده نمی شوند سرنوشت آن ها به سقر ختم می شوند و به ذرات بنیادی بر می گردند والیه ترجعون به همان نوری که شما از آن ایجاد شدید و محدوده خدا بود. باز گشت به خدا، انشاء اولیه- قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّة وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْق عَلِیم. آن کس که شما برای نخستین بار انشاء کرد، نمی فرماید نخستین بار خلق کرد انسان قبل از خلق کیهان شروع به انشاء می کند.


قبل از خلق ماده امر خداوند در آن مستقر نشده بود


ذرات بنیادی قبل از انبساط کیهان داشتند به صورت کوارک ها و لپتون ها ظاهر می شدند و بوزون ها هم آماده برای وصل کردن آن ها. این ها باید قوانین فیزیک را برای ساختار ماده بسازند پیام خداوند باید قوانین را در ایتدای خلق کیهان برای ساختن هادرون ها قرار دهند تا ماده خلق شود. کوارک ها و لیپتون ها می بایستی پروتون ها و نوترونها را بسازند و قوانین اصلی جهان مادی برای انسجام ماده نظم ماده را توسط امر خداوند در دست گیرد. امر و ملائکه در ماده مستقر می گردند و سنگ بنای خلق انسان شکل می گیرد.

کیهان از مرحله قبل از انبساط عبور می کند و مواد مورد نیاز خلق کیهان در محدوده قبل از انبساط فراهم می گردد. کوارک ها و لپتون ها، بوزون ها الکترون و فوتون در محیطی کاملا فشرده و صمد قرار گرفته اند و محدوده احدیت آن را در خود جای داده است. حرارت بسیار بالا است و فشردگی در حد بی نهایت که فرمان باز شدن این محدوده صادر می گردد. فرمان امر خداوند است و امر دستور است و عقل ندارد و از جنس انرژی است. ولی هنوز به واقعیت نپیوسته است. آیه زیر مطلب مهمی در اختیار محققین قران قرار می دهد. آیه اول سوره فاطر می فرماید هنگام باز شدن کیهان ملائکه در کیهان نهاده می شوند. ملائکه خلق نمی شوند و جایی هم در محدوده پلانک ندارند. اینکه عالمی برای جای ملائکه درست کنیم و آن را جبروت بنامیم و ملائکه را دارای عقل و شعور بدانیم جز تخیلاتی در عالم خیال بیش نیست و با آیات قرآن مطابقت ندارد. ملائکه پیام خدا طبق فرمان خداوند در ابتدای انبساط کیهان در آن گذارده می شود. قوانین تنها انرژی و نیرو هستند تحت امر خدا.


الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۚ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ- سپاس مخصوص خدایی است که کیهان را باز کرد، منبسط کرد و در آن ملائکه را به عنوان پیام یا دستور خداوند قرار داد. رسل پیام ها معنی می دهد و ارتباطی به فرد ندارد انرژی است و نیرو. بال به پرندگان نیرو می دهد پرواز کنند و در بال دو مولفه نیرو و انرژی محرک پرواز است، این نیرو را ما با موتور ایجاد می کنیم و هواپیما حرکت می کند . ذرات بنیادی با قوانین ابلاغی که ملائکه هستند در اختیار ماده قرار می گیرند و کوارک ها و لپتون ها به کمک بوزون ها شروع به ایجاد پروتون ها و نوترون ها می کنند و خلق کیهان شروع می شود. عامل اصلی قوام و استواری ذرات بنیادی انرژی و نیرو هستند که قوانین اصلی فیزیک را در اختیار ماده قرار می دهند. این نیروها دوگانه، سه گانه، و چهار گانه هستند و علم فیزیک به قوانین چهار گانه فیزیک رسیده است. نیرو های هسته ای قوی، هسته ای ضعیف و الکترو مغناطیس و گرانش. دانشمندان تنها ماده و انرژی را در کیهان کشف کرده اند که در صد بسیار کمی از جهان مادی ما را تشکیل می دهند. ما ماده تاریک داریم و انرژی تاریک که دانشمندان در تلاش هستند آن ها کشف کنند. کیهان در شش دوره کوتاه خلق می شود. خلقت کیهان در شش روز از نظر علم و قران.


تا اینجا به یک مطلب مهم رسیدیم ملائکه از جنس نیرو هستند. نیرو از انرژی جدا نیست و انرژی عامل نیرو است و ماده با انرژی پیوند ناگسستنی دارد. ملائکه از نظر قرآن طیف وسیعی از اسباب طبیعت هستند که در درون جمادات و موجودات زنده به عنوان پیام خداوند مستقر هستند. همان طور که قبلا اشاره رفت ملائکه در طیف وسیعی به عنوان دستور خداوند در جهان مادی مشغول به فعالیت هستند و در این نوشتار ما تنها آن دسته از ملائکه که در ساختار مادی انسان فعال هستند را مورد بحث قرار می دهیم که جن و ابلیس هم از زمره آن ها هستند.

جن ابلیس و ملائکه دارای ماهیت مشترک ولی با وظائف مختلف


ملائکه بر اساس آیه اول سوره فاطر قوانین هستند که بر نظام جهان مادی حاکم هستند و در مجموع خلق را تشکیل می دهند. امر فرمان خداوند است و با پیام که در ماده مستقر شده فرق دارد خداوند با امر خود جهان مادی را مدیریت می کند. خلق و امر تفکیک ناپذیرند. این امر که در جمادات عامل اصلی نظم جهان مادی است در موجودات زنده می شود روح. روح امر خداوند است. امر در کلیه تظاهرات ماده مستقر است و روح جدا از امر تنها در موجودات زنده قرار داده شده است. اینکه خداوند در همه جا حاضر است و تمامی واکنش های حیات در قالب واکنش های شیمیایی و فیزیکی را با امر خود مدیریت می کند و در انسان خدا از رگ گردن به او نزدیک تر است حاکی از این است که روح در بدن موجودات زنده در جایی مستقر است که در تحولات حیاتی موجود زنده نظارت دارد و اطلاعات آن را مرتبا به کتاب مبین ارسال می کند. در حقیقت محل حضور روح در موجودات زنده در ژنوم آن ها است. خداوند با امر خود تمامی جهان مادی را به تسخیر خود در می آورد. یعنی مدیریت و نظم آن را در ید قدرت خود دارد و امر از خلق جدا است و بدون آن جهان مادی بقاء ندارد به آیه زیر توجه فرمایید.

ان ربكم الله الذي خلق السموات والارض في سته ايام ثمّ استوي علي العرش يغشي الليل النهار يطلبه حثيثاً والشمس و القمر و النجوم مسّخرات بامره، الا اله الخلق والامر تبارك الله رب العالمين. در حقیقت رب شما کسی است که کیهان را در شش دوره خلق کرد و سپس به مدیریت آن پرداخت روز و شب را در هم می پیچاند و به دنبال هم این حرکت جایگزینی را انجام می دهند ( شب و روز در قرآن به جای کره زمین آورده شده و ماهیت زمین بر چرخش شب و روز است)خورشید و ماه و ستارگان را با امر خود مسخر ساخته است بدانید که خلق و امر هر دو به خدا تعلق دارند . عالم خلق و عالم امر وجود ندارد بلکه عالم خلق و امر جهان مادی را تواما قوام می دهند تبارک الله رب العالمین. حال که تا اندازه ای با کلمات کلیدی خلقت انسان آشنا شدیم وارد موضوع اصلی نوشتار می شویم.


انسان دارای چند وجه ابعاد مختلف است


ساختار مادی انسان از ماده و انرژی تشکیل شده است و انرژی قوانین حاکم بر ماده است که اجزاء آن را به هم وصل می کند که ملائکه مسئول آن است چهار قانون اصلی طبیعت که خداوند دو و سه آن را هم بیان فرموده که بحث جداگانه می طلبد، هسته اتم و اتم با آن شکل می گیرند. جمادات از اتصال اتم ها و ترکیب ان ها با سایر اتم ها ایجاد شده اند .پیوند های مولکولی این اتم ها را به هم وصل می کنند. بنابراین پیوند های مولکولی هم یک سری نیرو و انرژی هستند که در ساختار جمادات و جانداران نقش دارند. در جمادات یک ترکیب شیمیایی با اتصال های پیوندی گوناگون همیشه ثابت است. اما در جانداران ترکیبات شیمیائی دائما در تغیر و تحول هستند و محیط فعالیت آن ها آب است. واکنش های شیمیائی حیات باید درون آب انجام شود و آب بستر حیات است ولی جزء ساختار تشکیلاتی بدن موجودات زنده نیست. خداوند قبل از اینکه در سنگ رس خلقت انسان را آغاز کند پیوند های مولکولی لازم برای تشکیل مولکول های آلی را قبل از ترکیبات آلی ساختار موجودات زنده خلق کرد. آب از دو مولکول اکسیژن و هیدروژن تشکیل شده است که با پیوند مولکولی به هم وصل و مرتبا جدا می شوند و این وصل شدن و جدا شدن در بدن موجودات زنده عملی برنامه ریزی شده و تکراری است. بنابراین ابتدا باید این پیوند ها خلق شوند تا مولکول های حیات بیست نوع اسید آمینه و نوکلئوتید ها، قند ها و سایر بتوانند با هم پیوند بر قرار کنند. ییوند ها انرژی و نیرو هستند که در خدمت ساختار مادی انسان قرار دارد و قرآن این را جان می نامد که قبل از به هم پیوستن مولکول های اولیه حیات برای تشکیل ار.ان.ای لازم است. جن و جان از خرافات تا واقعیت قرآنی-قسمت اول جان

وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ -وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ در حقیقت  انسان را در سنگ رس و از توده نرم حما مسنون خلق کردیم و جان را قبلا از آتش بی دود و نفوذ کننده خلق کرده بودیم. برای ایجاد اسید آمینه نیاز به عناصر تشکیل دهنده شیمیایی آن است کربن، هیدروزن، اکسیژن و ازت ولی باید این عناصر به یکدیگر وصل شوند تا مولکول اسید آمینه درست شود .پس به پیوند مولکولی قبل از آن نیاز است. جان را جمع جن گرفتن و جن را دیو تلقی کردن ناشی از عدک درک مفاهیم عالیه قرآن است که ما متاسفانه همان تخیلاتی که که ابن عباس و سایرین داشته اند بر باور خود نشانده ایم و فرسنگ ها خود را از مفاهیم علمی قرآن دور نگه داشته ایم. بنابراین ما ملائکه داریم و جان داریم. مولکول ار.ان.ای یک سری وظائف را یعنی پروتئین سازی را برای کدینک مولکول حیات بر عهده دارد این یک نرم افزار خلقت حیات است که باید سویته می شود و پروتئین های با زنجیره دراز را درست کنند .زمانی که ار.ان.ای. در پروسه تکامل حیات به دی.ان.ای تبدیل می شود درحقیقت بنیان ساختار موجود زنده نهاده می شود. و روح در ژنوم نفس واحده اولین تک سلولی حیات تکامل یافته با ژنوم کامل و تکثیر پذیری به روش جنسیتی اسقرار می یابد. همه این رخ داد ها مقدر می شوند یعنی برنامه ریزی شده ای که به بار می نشیند.

الَمْ نَخْلُقكُّم مِّن مَّاء مَّهِينٍ فَجَعَلْنَاهُ فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ إِلَى قَدَرٍ مَّعْلُومٍ- فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ- آیا شما را در آب کم خلق نکردیم و سپس آن را در زمان مشخصی در جایگاه استوار و محکم قرار ندادیم(نطفه اولیه در آب کم خلق شد و نه در اقیانوس و دریا ها پس برنامه ریزی کردیم و چه برنامه ریزی توانایی انجام دادیم. قدر اول با فتحه و سکون دال اندازه است و قدر دوم با فتحه ق و تشدید دال تقدیر و سرنوشت که همان برنامه ریزی خلقت معنی می دهد. خلقت انسان با نگاهی جدید و مطابقت با علم روز- پیش نطفه و در آیه دیگر شروع فعال سازی نرم افزار ساختار مادی و تکامل آن ها در ژنوم موجودات زنده و تکثیر آن ها به روش جنسیتی را اعلام می کند.

ایحسب الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَى ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى آیا انسان می پندارد که به حال خود رها می شود. آیا او نطفه ای در تقدیر نبود که مقدر می شود ( دوران طولانی سه دوره تکامل نطفه اولیه حیات نطفه امشاج) و سپس علقه بود که خلق می شود و سر و سامان می یابد و جنسیت نر و مادینگی در آن قرار داده می شود. جنسیت یعنی دارای ژن کامل می گردد و از زمانی که ژن کامل در آن نهادینه می شود تکثیر بصورت جنسیتی است.


نقش ژنوم انسان در ایجاد ساختار مادی و انتقال خصوصیات اخلاقی


انسان حدود بیست هزار ژن دارد و هر ژن واحد ژنتیکی است که مسئول انجام یک کار معین است.به عبارتی هر ژن یک نرم افزار یک عمل خاص در ساختن سلول های یک عضو بدن و حامل اطلاعات وراثتی است .این تعداد ژن ها که به صورت تکه های بسته بندی شده به صورت کروموزوم ها در درون هسته هر سلول قرار دارند. هر ژن یک تکه از مولکول دی.ان.ای را برای ساخت پروتئین و کد بندی آن توصیف می کند . ار.ان.ای مسئول ساخت پروتئین ها و کدینگ مطابق برنامه تدوین شده در ژن ها است. ژن ها از بیست نوع اسید آمینه خوراکی از نوع ایزومر آلفا چهار باز آلی دو نوع قند و فسفات ها و چربی ها است. ساختار تمامی موجودات حیات زمین از گیاهان و جانوران بر همین مولکول ها ساخته شده اند و بستگی به اطلاعات ساختاری بدن آنها با هم متفاوت هستند .سلول های بدن انسان (یا هر موجود زنده) دائما در حال باز سازی هستند. مولکول ار.ان.ای مسئول باز سازی زنجیره پروتئین و دی.ان.ای جدید است . در حقیقت این ژن ها ساختار مادی انسان را می سازند  ماده و انرژی و پیوند های مولکولی، آنزیم ها دیاستاز ها و برخی ترکیباتی که مواد اولیه آن ها همان ترکیبات ژن ها است.

مولکول های مورد نیاز از خارج دریافت و به وسیله خون به داخل سلول ها کشیده می شوند و در اختیار ار.ان.ای پیام رسان قرار داده می شوند. مولکول هایی مامور هستند مواد مورد نیاز ار.ان.ای پیام رسان را در اختیار قرار دهند و این ها هم ملائکه هستند که هر کدام یک ماموریت خاص دارند مانند آنزیم ها، دیاستار ها هورمون ها و.. مواد را از خون گرفته و مطابق پلان به سلول ها می رسانند. ار.ان.ای پیام رسان پروتئین را مطابق نرم افزار در اختیار و با نظارت روح با کد بندی تدوین شده می سازد . بر اساس نظر قرآن امر خداوند بر تحولات ژنوم (مجموع کل ژن های هر سلول،همان حدود بیست هزار ژن است) نظارت دارد. دانشمندان عقیده دارند که حدود 5 الی 20 در صد ژنوم انسان از این 20000 ژن کد بندی شده هستند یعنی در ساختن پروتئین ها نقش دارند و بقیه نا کار آمد هستند.، اخیرا با تحولاتی که در نقشه ژنوم انسان و برای کشف پروتئین مورد نیاز برای ساخت واکسن کرونا به حقایقی دست یافتند که برای دانشمندان بسیار مهم و جالب است. ژن های نار کار آمد دارای نقش مهمی هستند. مسئول ضبط اطلاعات خصوصیات اخلاقی و سرنوشت تاریخی هر فرد که این خصوصیات اخلاقی را در اختیار ژنوم می گذاردند. البته چگونگی مکانیسم آن دقیقا کشف نشده است. فالهمها فجور ها و تقوا ها و راز علمی نهفته در آن.

فجور و تقوا چیست و چه زمانی در ژنوم موجودات زنده پایه گذاری شده


در حقیقت خداوند متعال ساختار مادی انسان را همراه خصوصیات اخلاقی که همان فجور و تقوا است هم زمان در ژنوم تازه تکامل یافته ینیان می گذارد و در آیات به وضوح بیان فرموده. در این آیات ما می توانیم نقش جن و ابلیس را پیدا کنیم دو ایه زیر را بررسی می کنیم.


الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلاَلَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ- ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشْكُرُونَ- خداوند است که تمام ملزومات لازم برای خلقت انسان در زمین را به طور احسن خلق فرمود و خلقت انسان را در طین آغاز کرد و نسل بیرون آمده از آن را (از سنگ رس) در چکیده و رسوب در آب کم قرار داد سپس آن را سامان داد( نطفه بیرون آمده از سنگ رس) و از روح یا امر خود را در ان نهادینه کرد و برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد ولی تعداد کمی (قدر این خلقت را می دانند) و سپاس گذارند. این آیه تاکید می فرماید که سامان دادن نطفه اولیه از سنگ رس ( آغاز خلقت انسان) و قرار گرفتن روح خدا در آن قبل از قرار دادن اعضاء بدن بوده است ، به مقاله تکامل داروین و تکامل قرآن و فرق آن دو مراجعه فرمایید. کلمه ثم سواه و نفخ قیه من روحه قبل از اعضاء بدن قرار داده شده یعنی در زمانی که نطفه تکامل یافته اولیه حیات که قرآن آن را نفس واحده می نامد محل دریافت روح یوده است.


ایحسب الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَى ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى –آیا انسان می پندارد با او کاری نداریم آیا او نطفه ای در تقدیر (برنامه ریزی تدوین شده نبوذ) که مقدر می شود ( به بار می نشیند) سپس علقه بود که خلق و سامان داده شد ودر آن علقه جنسیت نر و مادینگی (به صورت جفت) قرار دادیم. بنابراین به استناد این آیه کروموزوم جنسیتی در دی.ان.ای قرار داده شد. خداوند ابتدا ماده ابتدایی ار.ان.ای را در کریستال سنگ رس و توده سیاه حما مسنون خلق می کند که نطفه امشاج بود که همان منی یمنی(نطفه تقدیری که مقدر می شود) بوده است که به علقه تکامل می یابد . ساختار مادی انسان با ژنوم او ساخته و تکامل می یابد. ساختار مادی انسان یک بعد خلقت انسان است ولی انسان ابعاد دیگری نیز دارد که قرآن آن را اخلاقیات می نامد. اخلاقیات بعد های معنوی و خصوصیات غیر مادی او است مانند حسادت، کینه توزی، تکبر ،غرور، غلبه نفسانیات بر اعتقادات که بر تقوا استوار است. خداوند آن ها فجور و تقوا نام گداری کرده است .و می فرماید فالهمها فجورها و تقواها.این رخ داد چه موقع و در کجا الهام می گردد.هر دو خصوصیات مادی و معنوی در کنار هم ودر جای مشخص الهام می گردد.


خداوند ساختار مادی انسان را با کلمه خلق با قتحه خ و لام و ق مانند خلق الانسان من صلصال من حما مسنون و ایجاد اخلاقیات را با کلمه خلق با ضمه خ و فتحه لام و ق بیان فرموده مانند آیات زیر


خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ -انبیا 37
خداوند انسان را عجول آفریدعجله نکنید دلائل آن را به شما نشان می دهیم.


يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْكُمْ وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِيفاً 28. انسان ضعیف و نا توان آفریده شده. ضعف اخلاقی


إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً - إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً - وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً إِلَّا الْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَلى‌ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ -19 الی 23 مزمل -همانا انسان، بى‌تاب و حريص آفريده شده است. هرگاه بدى به او رسد، نالان است. و هر گاه خيرى به او رسد، بخيل است. مگر نمازگزاران. آنان كه بر نمازشان مداومت دارند. حال بر این اساس ما باید با نگاه قرآن به آیات 4 تا 8 سوره طارق بنگریم. موضوعی که توجه هیچ کدام ار مفسرین محترم از زمان صدر اسلام تا کنون را جلب نکرده است. راغب در مفردات، «خُلُقْ» و «خَلْقْ» را دارای ریشه مشترک دانسته، منتها «خَلْق» به صفات ظاهرى (ساختار مادی)، و «خُلْق» به صفات درونى( اخلاقیات) گفته مى شود. خداوند اخلاقیات انسان را در مولکول های زنجیره ای ار.ان.ای و هم زمان با شروع ساختار مادی او نهادینه کرد. به آیات توجه فرمایید.

فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ- خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ- إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ- يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ – پس انسان نگاه کند از چه روحیاتی خلق شده و آن از آبی است بیرون رونده که از بین جسم سخت و نرم خارج می شود. از آبی جهنده خلق شده (خلق با ضمه خ) که از بین حسم سخت و جسم نرم خارج می شود. در این آیات موضوع اخلاقیات مطرح است و می فرماید- فلینظر الانسان مم خلق (با ضمه خ) پس انسان بنگرد اخلاقیات او چگونه و از کجا شکل گرفت. از آیه من صلصال من حما مسنون که با کلمه خلق(با فتحه خ) آمده اشاره ساختار مادی انسان است. نطفه امشاج اولین نطفه حیات است که از بین سنگ رس سخت و حما مسنون نرم خلق شد. نطفه اولین مولکول ار.ان. ای که اولین پروتئین کد گذاری شده است در پروسه تکامل به نفس واحده با دی.ان.ای و هسته تکمیل شده تبدیل می شود. از همان ابتدای شکل گیری ژنوم موجودات زنده پایه اخلاقیات هم در کنارساختار مادی در ژنوم تعبیه و برنامه ریزی می شود. 

حال نقش ماء دافق چیست. برای تشکیل و پیوستنن مولکول های آلی به یکدیگر با هر پیوند مولکولی یک ملکول آب خارج می شود و این آب باید بیرون رونده باشد . در غیر این صورت تعادل شیمیایی به سمت مولکول های ساده بر می گردد و مولکول زنجیره ای شکل نمی گیرد. اشاره قرآن به همان واکنش هائی است که در صلصال کالفخار و رسوب حما مسنون انجام شده از دیدگاه علمی دیگر به آن نگاه کرده است که از نظر علمی حائز اهمیت زیاد است. پایه ژنوم موجودات زنده از آن جا آغاز شد هر دو خلق (با فتحه خ) و خلق (با ضمه خ) در یک محل بنیان گذارده شد. هم اکنون در موجودات زنده در سلول ها ار.ان.ای.پیام رسان در ساخت پروتئین ها این آب بیرون رونده ایجاد می شود و یک آنزیم خاص ماموریت دارد این آب را به بیرون از سلول و در رگ های برگشتی سیاه رگ رها کند که به صورت ادرار از بدن خارج می شود. این آنزیم یک نوع ملائکه است که با ابزار پیوند مولکولی آب را گرفته و می برد خارخ از سلول و رها می سازد ولی در سنگ رس داغ این آنزیم وجود نداشته است و یک معضل علم زیست شناسی برای درک این رخ داد است که خداوند در قالب یک تمثیل زیبا خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ بیان فرموده.

حیات به این آب بستگی داشته است و اینکه می فرماید خداوند قادر است این آب را برگرداند یعنی تعادل شیمیائی را بسمت مولکول های ساده بر گرداند. یعنی برگشت حیات . اینکه بدن موجودات زنده بعد از مرگ آب می اندازد همین برگشت حیات است. آیه دیگری این ادعا را ثابت می کند.


وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها - وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها - وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها -وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها - وَ السَّماءِ وَ ما بَناها - وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها - وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها - فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها – قسم به خورشید و نور افشانی آن و قسم به ماه که از این نور افشانی تبعیت می کند و قسم به شب که این نور افشانی را می پوشاند و به روز که آن را آشکار می سازد و قسم به جو زمین که خداوند آن را به هفت طبقه بنا می کند و(بعد از آن نفس واحده یا تک سلولی علقه با ژنوم تکامل یافته خلق می شود) و قسم به زمین و چگونگی به بیرون پرتاب شدنش و قسم به نفس و ما سواها و قسم به نفس (واحده) و چگونگی سامان یافتن آن و همه این قسم ها به این جمله بر می گردد "پس در آن نفس فجور و تقوا را نهادینه کرد. فالهمها فجور ها و تقوا ها و راز علمی نهفته در آن


ابلیس و جن در کجای ساختار انسان قرار داده می شود


فجور و تقوا هر دو نیرو هستند و انرژی حسد، کینه ورزی، انتقام، وسوسه نفسانی، تکبر و غرور، شرارت و بسیاری جزء فجور هستند که در درون ساختار مادی انسان است و خلق (با ضمه خ) و خوی انسان است که در چهارچوب اختیاراتی که خداوند جزء اسماء به آدم آموحت و آموختن در پروسه تکامل حیات در نهاد موجودات زنده رشد و به تکامل می رسد و در آدم ظاهر می گردد. محل قرار گرفتن آن که جزء خصوصیات اخلاقی به نسل بعد منتقل می شود در ژنوم انسان است. بنابراین ژن ها دو وظیفه عمده بر عهده دارند ساختار مادی را ساختن و خصوصیات فردی خوب و بد را در ژنوم ضبط و به نسل بعد منتقل کنند. ابلیس نیروی خلقیات مخرب است که با ابزار شیطان در انسان به کار گرفته می شود. جن نیرویی است خدمتگذار که در بدن انسان همراه ملائکه به ماموریت تعیین شده توسط امر خدا به کار مشغولند و انسان مجموعه مادی آن بر جن و انس قرار دارد و اینکه ابلیس به بشری که همان نفس واحده بود سجده نکرد در اختیار سیستم ساختاری بشر قرار نگرفت و ماموریت او در هنگام تکامل و جهش فکری انسان تکامل یافته از انسان نما ها در آدم ظاهر می شود.

امتناع از دستور خداوند سمبلیک است و ابلیس خدا پرست است و تقدیر و برنامه ریزی خداوند چنین مقدر فرموده و درخت در داستان آدم و ابلیس یک تمثیل رویائی و تخیلی و تشبیهی است که خداوند در قرآن بیان فرموده ابلیس غرور و تکبر و خود بزرگ بینی است که عامل اصلی انحراف از تقوا به فجوراست. انسان مومن اگر در شرایط تکبر قرار گیرد و محیط برایش فراهم شود دست به ظلم و فساد می زند و ابلیس با ابزار شیطان که بسیار هستند. مال اندوزی، قدرت طلبی، و بسیار موارد دیگر که نیرو های سرکش هستند و در دست ابلیس است او را از تقوا به فجور می افکند و ابلیس حائل بین فجور و تقوا است و درون انسان و با نسل انسان منتقل می شود جزء خلق و خوی انسان است و این خلق و خوی در جانوران وجود ندارد و فرق انسان با سایر موجودات عقل و اختیار و داشتن هوی نفسانی است.اینکه ما تصور کنیم که شیطان و ابلیس منفک از انسان هستند تخیلاتی بیش نیستند. تمامی آیات در باره داستان آدم و ابلیس و درخت ممنوعه همه به صورت آیات متشابه و تشبیهی هستند و باید مفاهیم درست را از آن ها کشف کرد البته به کمک سایر آیات و بدون ذهنیت تخیلاتی گذشتگان، قرآن با زبان علوم طبیعی در آیات متشابه با ما سخن می گوید. اینکه ماء دافق در پیدایش حیات چه نقشی داشته است را فلاسفه اسلامی نمی توانستند درک کنند. باز نگری در نظرات گذشتان در مورد آیات متشابه ضرورت زمان است. سید محمد تقوی اهرمی اول تیر ماه 1400

 

بازدید: 1323