درخت زقوم و راز پشت پرده آن

مقدمه نوشتار

داستان این درخت در روایات و ترجمه ها به نظرات گذشتگان دور بر می گردد که علم نا شناختنی ها را کشف نکرده بود و مترجمین محترم سعی نکرده اند آیات جهنم را سر و سامان دهند و از درون آن یک واقعیتی را به طور تشبیه بیان شده را  بیرون آورند. با اینکه خداوند متعال در قرآن تاکید فرموده آیات متشابه دو چهره دارد ظاهر و باطن و منظور خداوند مفهوم پنهانی آن است و فرموده این نوع آیات تفسیر ندارد و تاویل دارد و تاویل آن را هم فقط خداوند متعال می داند و متخصص در علوم  مربوطه. یعنی اگر آیه ای در باره خلقت کیهان سخنی بیان می فرماید با دید الهیات و فلسفی تفسیر نکنید تا گذشت زمان راز آن را بر ملاء سازد هنوز چند لحطه ای از نزول آیات متشابه نگذشته بود که ابن عباس تفسیر برای این آیات بیان کرده و پایه تفاسیر این قبیل آیات هم بر نظر آن جناب استوار شده و در مدت هزار و اندی سال تفکرات و بینش علمی روز انسان عوض شد ولی تفکرات ما همچنان در قرن اول نزول آیات پرواز می کند.

قران در این بین مهجور واقع شده است و گناهش بر گردن آن هایی است که تلاش نکردند در باره آیات تفکر کنند و با دید علم روز به آیات نگاه کنند. از ظاهر آیات این معنی استنباط می شود- زَقّوم نام درختی است که به گفتهٔ قرآن در قعر آتش جهنم رشد می‌کند. بر این درخت میوه‌ای می‌روید که غذای جهنمیان است. همه مفسرین و مترجمین محترم همین جملات پایه تصورات ذهنی خود قرار داده اند و بر روی کلمات کلیدی این آیه تفکر و تعقل نکرده اند و برخی هم برای توجیه این درخت می گویند خداوند متعال قادر است درختی از نوع آتش درست کند که میوه برای اهالی جهنم بدهد. در صورتی که زیبا ترین و پر مفهوم ترین رخداد علمی و آن هم علم فیزیک را بیان می فرماید چرا؟ دلیل آن را بیان می کنم.

درخت زقوم و تاویل علمی آن

آیه چنین میفرماید- إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ- لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلْ الْعَامِلُونَ- أَذَلِكَ خَيْرٌ نُّزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ- إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِينَ- إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ- طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُؤُوسُ الشَّيَاطِينِ- فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْهَا فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ- ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْهَا لَشَوْبًا مِّنْ حَمِيمٍ- ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ

این (برای مومنین) موفقیت بزرگی است که شایسته اعمال آن ها است، آیا این بهتر است یا درخت زقوم که آن را برای عذاب ظالمین مقرر کرده ایم و آن درختی است که در قعر جهنم خارج می شود و از غلاف بسته که باز می شود(طلعها به مخزن زیبا و کم نظیر خرما که شکوفه های خرما را در خود دارد و وقتی باز می شود خرما رشد می کند و می رسد تشبیه به انبساط کیهان است) میوه آن گویا کله شیاطین است،از آن می خورند و شکم ها پر می سازند پس بر آن میوه ها تجمع هم نوع حاکم است و برگشت آن میوه ها و هم نوع آن ها به جهنم است

تشبیه محدوده پلانک یا احدیت قبل از باز شدن کیهان است که یک محیط بسته است که نور ناب مانند درختی تحولات درون آن را نمایش می دهد و تحولات ظِلٍّ ذِي ثَلَاثِ شُعَبٍ، سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا، ابواب جهنم، عدد هشت، عدد هفت و هشت و نوزده و بالاخره آخرین مرحله روس -شیاطین از تحولات درون دوره پلانک نتیجه می شوند. تاویل این آیه در مقاله کانه روس شیاطین و راز نهفته در آن ملاحظه فرمایید.

شجره زقوم واقعا درختی است که در قعر جهنم می روید

شجره و بسیاری از کلمات در قرآن معانی مختلفی دارند و به عنوان تشبیه به کار رفته است. از بین چند معنی یک کلمه بر اساس بینش صدر اسلام انتخاب و بقیه معانی که اتفاقا اصل مفهوم کلمه است به فراموشی سپرده شده است. مانند منی به معنی آرزو، تقدیر ضمنا آب مرد هم را در زبان عامیانه عرب قبل از ظهوراسلام که بر گرفته از اصل معنی آن بوده است جای خود را باز کرد و امروز هم چنان در باور ما چسبیده که پاک کردن آن معضل بزرگی است. مثال فراوان است به اصل مطلب بر گردیم. مثال ملموسی می زنم وقتی به زیارت یک امامزاده می رویم اولین چیزی که به فکر ما خطور می کند شجره نامه او است. یعنی تاریخچه نسل او و این جا هم اصلا با درخت چوبی سر و کار نداریم مگر می شود درختی در درون آتش جهنم آن هم از قعر جهنم رشد کند و میوه بدهد و کافران هم که در آتش هستند از آن تناول کنند. کسی که این تفکرات را دارد قرآن را نخوانده است، قیامت را نشناخته و آیات بهشت هم مطالعه نکرده به یک کلام با قرآن بیگانه است با روایات انس دارد و قرآن پشت پرده قرار دارد و فقط برای ثواب می خوانند.

این همه آیات در وصف بهشت در آخرت داریم از باغ های پر از میوه و گوشت از هر نوع البته نه به گرانی حکومت اسلامی ما ( در اسلام طبقه ثروتمند و فقیر وجود ندارد و هدف قرآن هم رسیدن به این اصل مهم قرآن است هدف کرامت انسان است که چگونه خدشه دار شده است. بیگانگی با قرآن؟) شیر و عسل و موز و چشمه و آب جاری و دور هم نشستن ها باهم گپ زدن ها همه این نتوانست این را به ما بفماند که بهشت هم مانند دنیای ما مادی و واقعی است. خداوند می فرماید شما را با همین بدن زنده می کنم ( از خواب مرگ شما را بیدار می کنم). خلق جدید در کار نیست. قبلا ما خلق شده ایم و مرده ایم و بدن ما خاک شده و تنها اطلاعات ما را خداوند در اختیار دارد. این اطلاعات در کتاب آفرینش به زبان علم امروزی هارد دیسک عظیم آفرینش ضبط است و خداوند آن را احصاء می کند یعنی فایل بندی و کد گذاری می کند.

داده ها با روش خاص خداوند ضبط می شوند. انسان داده ها را با صفر و یک ذخیره می کند و این هم از علمی است که خداوند به صورت اسماء الهی به او عطا کرده است. خداوند از علم کوانتوم و فوتون ها و روش تله پورتیشن کوانتومی استفاده می کند. ما از داخل انبساط کیهان و از ذرات بنیادی ذرء نا شدیم از ذرات بنیادی ساخته شدیم و امروزه هم از همان ذرات بنیادی که در پوسته نوترون ها و پروتون ها و اتم ها قرار گرفته اند باز آفرینی می شویم فطرکم اول مره و الیه ترجعون. قل هو الذی ذرءکم فی الارض و الیه تحشرون ذراکم فی الارض و  راز تکاملی آن در خلقت انسان

خداوند مطالب علمی روز را در قالب تمثیل و از پند و اندرز ها و از زبان پیامبران خود بیان می فرماید. حضرت ابراهیم می فرماید وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ-چرا من خدایی را پرستش نکنم که من را از درون انبساط کیهان باز کرد تا خلق کند. فطرکم اول مره دوره قبل از انبساط کیهان است که در قرآن نام های سقر، جهنم، نار سموم از آن یاد می کند ما از آن جا و برای نخستین بار از ذرات بنیادی و از نور ناب الهی که از ذات خداوند متجلی شد شروع به ایجاد شدیم.

نور ناب یا نور علی النور ( انرژی ما فوق انرژی ها)یعنی انرژی ناب که احد و صمد بود کیهان از احدیت و صمدیت ایجاد شد. دوره ای که نور خدا برای خلق کیهان در نقطه ای متجلی شد. واذا قضی امرا یقول له کن فیکون وقتی که امر خداوند مقتضی اجرا شود به آن می گوید باش و می شود و این چنین در نقطه ای مقدر و نور ناب متجلی می شود. از زمان اقتضای و اجرای امر که شروع مه بانک است تا انبساط کیهان یک دوره ای است که علم فیزیک آن را سینگولاریته یا دوره پلانک و قرآن هم آن را احدیت می نامد که نام کلی آن است و نام ماهیتی آن نار سموم و جهنم سقراست. تاریخچه فصل یا باب های دوره احدیت یا پلانک می شود شجره زقوم یا نار السموم. زقوم، نار سموم نام جهنم سقر است. و شجره زقوم از قعر جهنم سقر که انرژی ناب است بیرون می آید ( خارج می شود معنی رشد می کند نمی دهد). تاریخچه دوره پلانک که شجره زقوم است از آن جا شروع می شود قعر جهنم یعنی منبعی که نور ناب به عنوان سر منشاء ایجاد ذرات بنیادی تجلی می یابد و مراحلی را می گذراند که خداوند در قرآن هفت باب که به صورت جزء مقسوم (فصل ها یا مراحل آن تقسیم شده است) نام برده است. خداوند رخداد پیدایش آفرینش جهان را به صورت تشبیه بیان فرموده تا دانشمندان فیزیک اهل کتاب که انحصار علم را در اختیار دارند بدانند که این کلام خداوند متعال است نه رویای رسولانه حضرت محمد ص.

دانشمندان هنوز نمی دانند در داخل دوره احدیت یا پلانک یا نار سموم ( نیرو های نفوذ کننده متراکم )که بعد در دل اتم ها نفوذ می کنند و ساختار مادی جهان ماده را می سازند چه ساختاری داشته است. اینکه بگوئیم جهنم هفت درب دارد تصورات ذهنی است جهنم درب ندارد باب می شود مرحله فصل. مثلا این کتاب هفت باب دارد. دوره پلانک واقعا جهنم سوزان است که در آن شروع به ایجاد کردیم. ایجاد ذرات بنیادی برای خلق ماده در این محدوده است که بر خلاف علم فیزیک و اختر شناسی نمی تواند زمان داشته باشد.

درخت زقوم تنها سه بار در قرآن نام برده شده آیه62تا 64 سوره صافات أَذَلِکَ خَیْرٌ نُّزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِینَ إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ- آیا آن نعمت های بهشتی که نازل کردیم بهتر است یا درخت زقوم بلای ظالمین است که از قعر جهنم خارج می شود. سومین آیه در سوره واقعه آیات 51 تا 53 نام برده شده. ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا الضَّآلُّونَ الْمُکَذِّبُونَ لَأَکِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ- پس ای گمراهان دروغگو هر آینه از محتویات دوران (شجره یا تاریخچه )زقوم می خورید و شکم هایتان را پرمی کنید. همه ما ازاین میوه درخت زقوم که اتم ها و نوترون ها، پروتون ها که سنگ بنای غذای موجودات زنده است می خوریم و شکم هایمان را پر می کنیم. تشبیه رمز دارد ظالمین و گمراهان در آخرت بدن مادی دارند با خود فکر نکرده اید که یا قرآن تناقص دارد که بدن مادی نمی تواند آتش بخورد یا ما فکرمان درست کار نمی کند و ظاهر آیه را ملاک سنجش قرار می دهیم و با این تصورات ذهنی کهن آیات علمی قرآن را از اعتبار انداخته ایم که بگویند حضرت محمد ص هذیان می گوید و این قرآن وحی خداوند متعال نیست و رویای رسولانه است.

از ما است که بر ما است. حمیم، غساق، شراب و یذوقون هر کدام کلمات کلیدی حهنم سقر است که مفاهیم بسیار والا دارد که هنوز علم فیزیک به آن نرسیده اینکه قرآن محدوده پلانک را تقسیم بندی کند و برای هر قسمت نامی تعیین کند شاهکار تشبیه سازی و بیان مطالب علمی روز است که فیزیکدانان مسلمان و متعهد نتوانسته اند گلشنی از این باغ اعجاز قرآن را کشف کنند که غم انگیز است. سید محمد تقوی اهرمی. 28/10/1400

• قبلی
• بعدی