قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

سجده موجودات و مفهوم واقعی و علمی آن در قرآن

مقدمه نوشتار


سجده در قرآن نماد تسلیم است حال تسلیم برای خداوند و یا تسلیم ملائکه به ساختار انسان در حال شدن (بشر) و به آدم اولین انسان تکامل یافته از نسل قبل به دستور خداوند. تمامی موجودات جاندار و بی جان غیراز انسان در حال سجده پروردگار خود هستند. موجودات با شعور و بی شعور. سنگ، درختان، گیاهان و کلیه جانداران غیر از انسان بر فطرت ذاتی خود که برنامه تدوین شده الهی است قرار دارند استوار و پا برجا هستند. استوار بودن بر فطرت ذاتی یعنی تسلیم خالق متعال شدن. فطرت ذاتی با فاطر السماوات و الارض پیوند ناگسستنی دارد. خداوند از زبان حضرت ابراهیم ع این فطرت ذاتی را به انسان هم تعمیم داده است البته به انسان هائی که با پیروی از دستورات الهی در زمره مومنین قرار می گیرند و سجده انسان مومن از نوع سجده تشریعی است یعنی با اختیار این کار را می کند. زمانی این سجده مومن مورد قبول خداوند به عنوان تسلیم ذات اقدس الهی قرار می گیرد که از جمیع جهات در رفتار و کردار خود را نشان دهد. وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ چرا خدائی که من را از درون انبساط کیهان (و از ذرات بنیادی آغاز به خلق کرد ) را نپرستم باز گشت به همان فطرنی یا فطرکم اول مره است. ما سه بحث را برای درک مفهوم کلمه سجده در قرآن دنبال می کنیم. سجده ملائکه، سجده جمادات که ریشه در وجود ملائکه در درون خود دارد و جانداران که همه برفطرت ذاتی که مقدر شده رفتار زندگی خود را دنبال می کنند و هیچ اختیاری در شیوه زندگی خود ندارند. خداوند به زنبور عسل به عنوان یک جاندار رفتار زندگی را وحی نموده و سپس می فرماید فاسلکی سبل ربک شیوه ای که خدایتان پیش پای شما گذاشته پیروی کنید هیچ جانداری غیر از انسان نمی تواند در شیوه زندگی خود تغییری دهد و نتیجه بحث به انسان بر می گردد که هدف آفرینش عبادت و تسلیم اختیاری انسان است. وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ما انسان را خلق نکردیم مگر اینکه تسلیم خداوند باشند مانند سایر پدیده های خلقت. جن و انس مفهوم ساختاری انسان است و جدا از هم نیستند البته تنها وقتی که با هم بیان می شود.

سجده ملائکه در نظام خلقت


ملائکه جمع ملک یا سبب است در قرآن از انواع مختلف ملائکه نام برده شده، در حقیقت ملائکه ابزار رساندن پیام الهی در جهان مادی و تعداد آن ها بیشمار است ، برخی مامور اجرای یک پیام خاص و ثابت هستند. در این نوشتار به ملائکه که اسباب بقاء ماده و حیات در کره زمین هستند می پردازم که با سجده و تسبیح موجودات در ارتباط است. ماده و انرژی دو وجه ساختار ماده است که در قرآن به خلق نامیده می شود و امر فرمان خداوند در ماده است خلق و امر منفک از هم نیستند و امر ماده را به تسخیر خود در آورده است.

ماده بدون انرژی بقاء ندارد و قوانین فیزیک از نوع انرژی هستند و همه از جنس ملائکه، خداوند قبل از انبساط کیهان ذرات بنیادی کوارک ها ، فوتون و الکترون ها، بوزون ها را در هفت دوره ایجاد کرد لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ و نوزده مولفه ذرات بنیادی که به زبان علم روز مدل استاندارد ذرات بنیادی نامیده می شود در این هفت دوره ایجاد کرد و آن ها را هم از جنس ملائکه معرفی کرده است که در نوشتار عدد نوزده و راز علمی آن شرح داده ام خداوند در آیه 31 سوره مدثر بعد از بیان عبارت جهنم نوزده مولفه دارد آن نوزده عدد را ملائکه نامیده است. بطور کلی همه ملائکه در ساختار مادی طبیعت اعم از جاندار و بی جان را عامل جند الله معرفی کرده است و تاکید می فرماید همه از جنس ملائکه هستند و تعداد آن هم بسیار زیاد است و فقط خداوند از تعداد آن ها آگاه است.


و ما جعلنا اصحاب النار الا ملائكه و ما جعلنا عدتهم الا فتنه للذين كفروا ليستيقن الذين اوتوا الكتاب و يزداد الذين امنوا ايمانا و لا يرتاب الذين اوتوا الكتاب والمومنون و ليقول الذين فى قلوبهم مرض و الكافرون ما ذا اراد اللّه بهذا مثلا كذلك يضل اللّه من يشاء و يهدى من يشاء و ما يعلم جنود ربك الا هو و ما هى الا ذكرى للبشر-32 مدثر


کمتر مفسری به این آیه که درست بعد از ذکر کلمه نوزده آمده توجه کرده و به ارتباط آن به عدد نوزده پرداخته اند. آیه عجیبی است.


ما اصحاب آتش ( جهنم سقر یا درخت زقوم، دوره احدیت یا پلانک )را جز از ملائکه قرار ندادیم و عدد آن را هم (اعلام کردیم) که آزمایشی برای کافران است که آن را دست آویز فتنه قرار می دهند. اعلام این عدد برای به یقین رسیدن اهل کتاب ( دانشمندان مسیحی و یهودی که اکنون سردمدار علوم طبیعی هستند و اعلام عدد نوزده را درک می کنند و به خداوند یقین می آورند ) که باعث افزایش ایمان مومنین هم است. آن هائی که در ایمان خود تردید دارند و با خود می گویند منظور خداوند از اعلام این عدد چیست، چه اراده کرده که عدد را فرموده، خداوند این چنین هر کس را بخواهد گمراه و هر کس را بخواهد هدایت می کند و تعداد جنود (لشکر یا کارگزاران خلقت ) را فقط خدا می داند و این سخن جز اندرزی برای مردم نیست.
به محض انبساط کیهان ذرات بنیادی در درون نوترون ها قرار می گیرند که در قرآن به کله شیطان تشبیه شده است. نوترون ها در درجه حرارت مناسب بعد از انبساط کیهان در شش دوره به پروتون ها تبدیل شدند تا به نسبت مورد نظر برنامه ریزی الهی برسند،. تنها در شش دوره بسیار کوتاه و حدود سه دقیقه اول هسته اتم این دو عنصر که پایه و اساس خلق کیهان است انجام می شود و کان عرشه علی الماء همان برنامه ریزی این شش دوره است که طوری تدوین می شود تا آب که عامل اساسی حیات است را در پروسه ثم الستوی علی العرش ایجاد شود.

انبساط با روند ثابتی ادامه می یابد و پس از حدود380000 سال الکترون ها به هسته این دو اتم می چسبند و سپس به سامان دادن خلق کیهان پرداخته می شود، ثم الستوی علی العرش. آیه اول سوره فاطر خداوند ملائکه را به عنوان رسل (پیام) در آن قرار می دهد که اشاره به قوانین بنیادی فیزیک است. در نوشتار انبساط کیهان مشروح بیان کرده ام. این جا ملائکه کار گزار انسجام ماده است. قوانین طبیعت. بنابراین قوانین چهارگانه که ماده را انسجام می بخشند ملائکه هستند. البته در آیه اول سوره فاطر علاوه بر قوانین چهار گانه ، دو گانه و سه گانه هم اشاره شده که بحث دیگری می طلبد. ملائکه همراه با امر خداوند در ماده ماموریت انسجام ماده را دارند. خلق و امر تواما کار می کنند. عالم خلق و عالم امر وجود ندارد بلکه باید گفت عالم خلق و امرجهان مادی را می سازد و جدا از هم نیستند. این نکته درآیه زیر شفاف بیان شده. به آیه توجه فرمائید.

ان ربكم الله الذي خلق السموات والارض في سته ايام ثمّ استوي علي العرش يغشي الليل النهار يطلبه حثيثاً والشمس و القمر و النجوم مسّخرات بامره، الا اله الخلق والامر تبارك الله رب العالمين-بدرستی که پروردگار شما است که کیهان را در شش روز( دوره ) خلق کرد و سپس به سامان دادن آن پرداخت (تا حیات که بر آب استوار است را درزمین ایجاد کند) شب را به روز می پوشاند و روز را به شب و این دو در پی هم روان هستند ( عامل شب و روز چرخش شب و روز به دور خود است و نه بالا و پائین رفتن خورشید) خورشید و ماه و ستارگان را با امر خود به تسخیر در آورد و در آیه تذکر داده شده " الا اله الخلق والامر " آگاه باشید که خلق و امر تواما در نظام آفرینش عامل اصلی تسخیر کیهان است دانشمندان این نظم یکپارچه را نتیجه همین امر می دانند. هریس والکرِ فیزیکدان نوشته است: «به نظر می‌رسد که رفتار ذرات بنیادی تحتِ مدیریتِ یک نیروی سازمان ‌دهنده تنظیم می‌شود.» در واقع برخی از اهالی فیزیک کوانتوم معتقدند طبیعت مجموعه‌ای تفکیک ‌ناپذیر است و همه چیز در آن در یک انسجام کلی قرار دارد؛ به این معنا که تمامی جهان هستی در تمامی مکان‌ها و زمان ‌ها حضور دارد. منظور فیزیکدان مدیریت واحد که قرآن آن را امر می نامد در تمامی مکان ها و زمان ها حضور دارد.


بعلاوه ازاین آیه چنین بر می آید که بعد از خلق ماده ثم استوی علی العرش نقش تعیین کننده در خلق حیات در زمین داشته است. هسته دو اتم پایه ساختار مادی کیهان در شش دوره خلق شد. در نقاطی امرخداوند مقتضی اجرا می گردد و اتم های هیدروژن و هلیوم در آن نقاط که به احدیت راه دارند که قرآن آن را سیاه چاله ( مواقع النجوم) می نامد انرژی فوق العاده ای ایجاد می گردد و این دو اتم ها را که به وفور در فضای کیهان پراکنده بودند را به خود جذب می کنند و فشردگی و صمدیت باعث ایجاد ستاره می گردد. خنس و کنس همان سیاهچاله است.

خورشید و ستارگان را به تسخیر خود در می آورد یعنی منظومه شمسی هم یک ستاره است باید تمامی ستارگان دقیقا در مدار های خود با سرعت های کاملا حساب شده فی کل فلک یسبحون قرار گیرند تا زمین حیات را در آغوش خود جای دهد. والشمس ینبغی لها لا تدرک القمرو لا الیل سابق النهار و کل فی فلک یسبحون - خورشید را نشاید که به مدار ماه تجاوز کند و شب و روز هم چنین همه در مدار تعیین شده حرکت تسبیحی دارند( حرکت تکراری ثابت که خداوند در فطرت ذاتی آنها مقدر فرموده). حرکت کل ستارگان و حرکت الکترون ها به دور هسته اتم از نوع یسبحون است. ثابت قدم و استوار در حرکت فطرتی تسلیم امر خدا بودن سجده است و نباید آن را به شعور ربط داد.

وَ إِنْ مِنْ شَىْ ءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ. همه موجودات (جاندار و بی جان) با تسبیح خود خدا را ستایش می کنند ولی از نحوه تسبیح آنها آگاهی ندارید. حرکت تکراری استوار بر فطرت ذاتی تسبیح است و یکپارچگی نظام آفرینش بر تسبیح کل شیی است. در آیات 49 و 50 سوره نحل ملائکه و دابه (ریز جنبندگان) در جو زمین و زمین ( خاک و تحت الثری زیر خاک ) ماموریت دارند بقاء حیات را تثبیت کنند.

ولِلّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مِن دَآبَّةٍ وَالْمَلآئِكَةُ وَهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ- يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ- و آن چه در آسمان ها( قوانین حاکم در طبقات جو زمین) و آن چه در زمين از جنبندگان و ملائکه هستند براى خدا سجده مى‏كنند و تكبر نمی‏ورزند- در برابر پروردگارشان که مافوق آن ها است احساس مسئولیت می کنند و امر محوله را انجام می دهند.ریز جنبندگان که حدود هشتاد در صد از جانداران را تشکیل می دهند و در خاک و روز خاک مطابق امری که به آنها وحی شده مشغول انجام وظیفه هستند و قوانین جاریه طبیعت در طبقات جو زمین و زمین شرایط لازم را برای آن ها فراهم می کنند. ریز جنبندگان از ویروس ها، باکتری ها، بند پایان با فعالیت مستمر به تولید خاک کشاورزی و غذا های مورد نیاز گیاهان که تولید کننده اکسیژن حیات هستند بر فطرت ذاتی و امر محوله مشغولند و تسلیم ما فوق خود و با انجام وظیفه در حال سجده خداوند هستند.


سجده جمادات


یک تکه سنگ را در دست بگیرید و با دیده بصیرت به درون آن نگاه کنید اتم ها با نیروی هسته ای قوی و هسته ای ضعیف و الکترو مغناطیس یک مجموعه به هم پیوسته را تشکیل می دهند الکترون ها با سرعت زیاد به دور هسته اتم در مدارهای تعیین شده در حرکتند و نیرو های متفاوتی دست اندرکار انسجام و بقاء این مجموعه هستند این نیروها ملائکه اند که با پیوند های شیمیائی که آن هم نوع دیگری از ملائکه است و قرآن آن را جان می نامد والجان خلقناه من قبل من نار سموم سنگ را منسجم و پایدار نگه داشته اند. امر در درون آن مدیریت یکسان سازی نظام را برعهده دارد. شالوده استواری سنگ بر ملائکه و امر خدا است.

یعنی ما حضور خدا را در سنگ می بینیم. این برنامه انسجام اتم ها در سنگ همان ساختار فطرت ذاتی است که در نهاد سنگ گذاشته شده و بدون کوچکترین انحرافی برفطرت خدائی خود قائم هستند و درحقیقت تسلیم برنامه تدوین شده اویند.

سایه سجده نمی کند

اولم يَرَوْا إلى مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَىْ ءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ اليَمِيْنِ وَ الشَّمَائِلِ سُجَّداً للَّهِ وَ هُمْ دَاخِرُونَ-آیا به پدیده هائی که خداوند خلق کرده و با حرکت سایه های خود به راست و چپ موجودیت خود را به نمایش می گذارند سجده خداوند را به جای می آورند نمی نگرید. به نظر من سجده به شی بر می گردد و مشمول سایه آن ها نمی شود. برخی می گویند سایه عدم است و همراه شی سایه آن ها هم سجده خدا می کنند. عدم دیده نمی شود در حالی که او لم یروا به پدیده های اطراف ما اشاره می فرماید. آیه دیگر هم که در آن سجده سایه تاویل شده هم نگاهی داشته باشیم.


وَللَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِى السَّمَواتِ وَ الأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالاْصَالِ-هر آنچه که در زمین و جو آن وجود دارند و سایه خود را صبح و شب به اختیار و یا اجبار ( به نمایش می گذارند) سجده خداوند به جای می آورند. خورشید که طلوع و غروب می کند جمادات درختان و گیاهان به اجبار سایه خود را نشان می دهند. انداختن سایه به اختیار آن ها نیست ولی جانداران با حرکت اختیاری خود سایه را جابجا میکنند. بنابراین سایه جزء شی است و جدا از آن نیست که مستقل سجده کند.


سجده ملائکه به بشر و آدم


در قرآن ملائکه در دو زمان مختلف به انسان در حال شدن (بشرکه به صورت علقه بوده) و به آدم هنگام مستخلف شدن از نسل قبلی به فرمان خداوند سجده می کنند که در نوشتار سجده ملائکه در دو مرحله زمانی به بشر و آدم شرح داده ام و اینجا دلیل سجده و راز نهفته در آن را از دید خودم بیان می کنم. خداوند قبل از آغاز خلقت حیات در زمین تازه متولد شده (که قرآن به هدف خلقت حیات که خلق انسان است وهمه جا از خلق انسان سخن به میان می آورد) تمامی ملزومات و شرایط لازم را خلق فرمود و خلقت انسان را در کریستال سنگ رس آغاز فرمود

الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ – خداوند است که جمیع ملزومات لازم را به نحو احسن خلق فرمود و خلقت انسان را در سنگ رس آغاز فرمود و سپس نسل بر آمده از سنگ رس را در آب کم رسوب داد و سپس آن را سامان داد تا ( به علقه تبدیل شد) و روح خود را در آن قرار داد (امر حیات را نفخه کرد و این امر مختص حیات است که امری ماوراء مادی و خدائی است و جدا از امر کل است، من کل امر) من طین همان صلصال من حما مسنون است. برای آغاز خلقت انسان که با آغاز خلقت حیات یکی است باید اتم های اصلی ساختار مادی و پیوند های اتمی و مولکولی خلق شده باشند. خداوند می فرماید قبل از آغاز خلقت انسان پیوند اتمی و مولکولی را خلق کرده بودم.

وَ لَقد خَلقنا اْلِانسانَ مِن صَلصالٍ من حماءٍ مَسنونٍ والجآنَّ خلقناه من قَبلُ مِن نّارالسَّموم پیوند ها همان ملائکه نیرو هائی هستند که مسئول انسجام اتم ها بوده است. اولین پیوند اتمی احتمالا بعد از380000 سال پس از مه بانگ که اتم های دو عنصر هیدروژن و هلیوم تشکیل شدند دو اتم هیدروژن به گاز هیدروژن تبدیل شد چه عاملی باعث تشکیل پیوند از انواع آن می گردد. الکترون که یک ملک مهم در ساختار مادی جهان است. قرآن آن را جان می نامد و من در نوشتار جن و جان از خرافات تا واقعیت قرآنی قسمت اول جان آن را پیوند نامیده ام و اکنون متوجه شدم منظور قرآن الکترون است. جان از جنس نارالسموم است و نار السموم تعریف دیگری از هفت دوره قبل از انبساط کیهان است که الکترون و فوتون و نویترینو اولین ذرات بنیادی بود که در جهنم سقر خلق و از انرژی ناب منشاء شدند. نطفه امشاج نبتلیه اولین نطفه حیات بیرون آمده از سنگ رس است از مولکول زنجیره ای ساده ار.ان.ای تشکیل شده بود در درون یک محفظه چربی از نوع پروتئین قرار داشت. این نطفه اولیه کوچک ترین ویروس حیات بود که به باکتری های سه گانه در پروسه تکامل تبدیل شد،

باکتری های غیر هوازی، غیر هوازی فتو سنتز و سیانو باکتری ها در سه دوره تاریکی های حاکم بر زمین که هر کدام پانصد میلیون سال طول کشید که این سه دوره تاریکی را قرآن ظلمات ثلاثه می نامد. سیانو باکتری ها پانصد میلیون سال به تولید اکسیژن پرداختند تا جو هفت طبقه زمین سبع السماوات بنا شد و سیانو باکتری ها به اولین نطفه تکامل یافته با ژنوم کامل دی.ان.ای که همان نفس واحده یا علقه است تبدیل شدند. خداوند متعال امر حیات را در علقه نهاد و به ملائکه فرمود به آن سجده کنید. سجده ملائکه به بشر است و تا بشر آدم شود میلیارد ها سال باید بگذرد. حال این ملائکه که باید تسلیم ساختار مادی علقه شوند چیست. علقه یوکاریوت ها هستند. تمامی سلول های موجود زنده ساختار همان یوکاریوت ها را دارند و درون سیتو پلاسم انواع مولکول های ماموریت دار به انجام وظیفه مشغولند از جمله آنزیم ها که یکی باید مواد ساده شده ساختار پروتئین ها که در معده هضم و شکسته و وارد خون و سرخ رگ ها شده اند را طبق پلان از خون بکیرد و به داخل کارخانه ژنوم سازی منتقل کنند و یکی دیگر باید مواد زاید یا ضایعات کارخانه را گرفته و به سیاهرگ ها منتقل کنند. در این پروسه تبادل پیوند های مولکولی غوغا می کنند این مولکول ها ی ماموریت دار که دائما همان وظیفه تدوین شده الهی را دقیقا انجام می دهند پایه آن در علقه گذارده شد. جن که نوعی ملائکه است که به فرمان خداوند در ساختار مادی انسان مشغول به انجام وظیفه هستند و با اتم های مادی ساختار انسان یک مجموعه ماده و انرژی را که قرآن آن را معشر جن و الانس می داند تشکیل می دهند.

علاوه بر آن مولکول های زیادی مانند دیاستاز ها، هورمون، ویتامین ها و غیره که همه طبق برنامه تدوین شده در خدمت بشر قرار می گیرند تا در پروسه تکامل علقه به پر سلولی از همان مولکول های پایه ژنوم ساخته شوند. به فرمان خداوند همه ملائکه به بشر سجده کردند به جز ابلیس. ابلیس هم ملائکه است ولی در درون بدن انسان وظیفه ای بر عهده ندارد. کار او بیرون از بدن انسان است. ابلیس باید با ابزار شیطان انسان را به سوی فجور بکشاند که زمینه اش در ژنوم موجودات گذارده شده تا خود را در آدم اولین انسان تکامل یافته نشان دهد. آیات سجده ملائکه به بشر و آدم تشبیهی است و تمثیلی است برای رساندن عظمت خلقت انسان که باید در آن تفکر کرد و با علوم طبیعی و زیست شناسی تاویل آن را کشف کرد.


انسان موجود دو بعدی و سجده آن


هدف خلق از نظر قرآن خلقت حیات در زمین و بیرون آوردن آدم اولین انسان تکامل یافته هوشمند از درون تکامل انواع. خداوند از بدوا خلقت انسان از حما مسنون و صلصال پایه ساختار مادی و معنوی آن را هم زمان برنامه ریزی می کند و بعد معنوی و بعد مادی هر دو از حما مسنون جسم نرم و صلصال جسم سخت منشاء می شوند. فجور و تقوا بعد معنوی است که در علقه نفس واحده الهام می شود، نهاده می شود. قرآن در خلقت انسان از دو کلمه خلق (فتحه خ و ل) و خلق (ضمه خ و کسره ل) اولی ساختار مادی است و دومی ساختار معنوی که از خلقیات منشاء می شود و تاکنون مفسرین به این رمز دست نیافته اند. هر دو خلق کردن معنی می کنند. اولی خلق کردن و دومی اخلاقیات را نشاندن معنی می دهد. صلب و ترائب با خولق آغاز شده و ساختار معنوی انسان است و ارتباطی به آب مرد که در رحم زن می رید ندارد. در نوشتار خولق و خلق و فرق آن ها و نقش ماء مهین در هر دو مشروح بیان کرده ام.

از آنجائیکه هدف خلق حیات آدم اولین انسان هوشمند بوده است از همان ابتدای شروع خلقت حیات تمامی مولفه های مورد نیاز انسان در بعد مادی و معنوی را هم زمان برنامه ریزی کرده است و در آیات ابتدای سوره شمس تاریخچه تکامل و زمان الهام فجور و تقوا را بطور زیبا بیان فرموده.

الشَّمْسِ وَ ضُحاها- وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها- وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها- وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها- وَ السَّماءِ وَ ما بَناها- وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها- وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها- فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها- قسم به خورشید و نور پراکنی آن و به ماه که از نور خورشید دنباله روی می کند و به روز که نور خورشید را آشکار می سازد و قسم به شب که نور خورشید را پنهان می سازد و قسم به جو زمین و چگونگی بنا کردن آن و قسم به زمین و چگونگی از مرکزیتی به بیرون پرتاب شدنش و قسم به نفس ( همان علقه) و چگونگی سامان داده شدنش (تمام این قسم ها به فالهمها فجورها و تقواها بر می گردد). قسم به زمین و چگونگی به بیرون پرتاب شدنش از مرکزیت خورشید و قسم به جو زمین و چگونگی بنا شدنش و قسم به نفس اولیه و چگونگی سویته شدنش (به آیات بالا نفخت من روحی مراجعه فرمائید). نفس اولیه که سویته می شود به علقه تکامل می یابد و این دقیقا زمانی است که با تکامل ژنوم کامل و همراه سجده ملائکه و نفخت من روحی، فجور و تقوا در ژنوم علقه استقرار می یابد. همه قسم ها که هر کدام یک رخداد مهم در پروسه تکامل انسان است به فالهمها فجور ها و تقوا ها بر می گردد تا در آدم تکامل یافته و دارای اختیارکه زمینه فجور و تقوا دراو به تکامل رسیده ظاهر شود. انسان باید با یاد خداوند و تکرار نام او در بامدادان و شامگاهان مانند سایر پدیده ای مادی به فطرت ذاتی خود نزدیک شود. وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا- وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلًا نام خدای خود را باودادان و شامگاهان یاد کن و پاسی از شب را برای پروردگار خود سجده کن وبا تکرار ذکر خدا به تسبیح او پرداز.سبحه طویلا ذکر خدا را طولانی کن به خصوص در شب که وقت فراغت است. بکره و اصیلا از صبح تا شب ذکر خدا را تکرار کردن انسان را از گناهان و مفسده های شیطانی دور نگه می دارد. سید محمد تقوی اهرمی 23/9/1401

 

بازدید: 1405