قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

استراق سمع شیاطین تخیلاتی که منظور قرآن نیست

مقدمه نوشتار


آیات متشابه در قرآن برای بیان واقعیت های علمی در قالب تمثیل و تشبیه بیان شده و ظاهر آیات منظور قرآن نیست. در آیه 7 سوره آل عمران خداوند آیات متشابه را از آیات محکم تفکیک کرده و می فرماید محکمات اصل قرآن است و ما می دانیم که اصول فقهی ما بر آن استوار است و آیات متشابه را برای تحکیم ایمان مردم و برای تثبیت محکمات نازل فرموده و تاکید فرموده این آیات تفسیر ندارند و تاویل دارند. ظاهر آیات اگر مد نظر قرار گیرد باعث فتنه انگیزی و تفرقه قرار می گیرند. تاویل آن هم فقط خداوند میداند و راسخون فی العلم. معنی آن به زبان امروزی متخصصین علوم طبیعی که غیب مشهودات جهان مادی را بر ملا می کنند. متاسفانه همه خودشان را بدون در نظر گرفتن این دستور خداوند راسخون فی العلم تلقی کردند و دست به تفسیر این آیات زدند و واقعیت علمی قرآن را پشت پرده ابهام نگه داشتند. خداوند در آیه 35 سوره غافر می فرماید.

 إِنَّ‌ اَلَّذِينَ‌ يُجٰادِلُونَ‌ فِي آيٰاتِ‌ اَللّٰهِ‌ بِغَيْرِ سُلْطٰانٍ‌ أَتٰاهُمْ‌ إِنْ‌ فِي صُدُورِهِمْ‌ إِلاّٰ كِبْرٌ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّار- كسانى كه در باره آيات خدا بدون حجت و دلیلی كه براى آنان آمده باشد مجادله مى‏ كنند و این ستیزه که با غرور در دل هایشان جای گرفتهٍ، نزد خداوند و مومنین مایه عداوت بزرگی است، این گونه خداوند در دل هر متکبر و زورگویی مهر می نهد

آیات متشابه را مطابق دستور قرآن عمل کنیم

آیات متشابه فراوانی داریم به ویژه در خلقت کیهان، خلقت زمین، خلقت، انسان موضوع جان و جن ، ابلیس و ملائکه ،ظهور آدم که با نظر گذشتگان تفسیر شده و ابهامات بیشماری بر جای گذاشته و بر کل جهان بینی قرآن اثر کرده است. خداوند جز چند مورد مانند خلقت کیهان در شش روز و انبساط و ابداع کیهان تمامی مثل ها را از حیات زمین و محدوده ای که با زندگی ما انسان سر و کار دارند مانند جو هفت طبقه زمین خورشید و ماه و شب و روز انتخاب کرده است. به عبارتی جایی که اعمال ما مورد سنجش برای قیامت قرار می گیرد که به حیات دنیا به آن اشاره شده است. ما با ملاء اعلی و یا ملکوت اعلی و یا سماوات العلی در ماوراء جهان مادی سر و کاری نداریم و خداوند از ماوراء جهان مادی برای ما مثال نمی زند. همه رخداد ها در حیات زمین است و حیات زمین از بالای هفت طبقه جو زمین که اول حفاظ آن محسوب می شود شروع تا تحت الثری زیر خاک که محل تجمع ریز جنبندگان باکتری ها نماتد ها قارچ ها و میکرو ارگانیسم هایی که در رویش گیاهان و تبدیل خاک به هموس برای جذب توسط گیاهان که در تولید اکسیژن حیات نقش دارند گسترش دارد.

اگر ما سموات‌العلي-و ملکوت اعلی و ملاء العلی را ماوراء جهان مادی تصور کنیم به بافت جهان بینی قران لطمه وارد کرده ایم. روشی که من برای کشف واقعیت یک آیه متشابه به کار می گیرم تجزیه و تحلیل آیه و مراجعه به آیات قبل و بعد و چرایی چینش کلمات در آیه و سپس کمک از علوم طبیعی مربوط به آن آیات بدون در نظر گرفتن نظر گذشتگان ( زیرا گذشتگان آیات علمی قرآن را بر اساس تصورات ذهنی تفسیر کرده اند و آن هم زمانی که علم هنوز ایجاد نشده بود) در باره این آیه و تنها معانی لغات به کمک افرادی مانند راغب که بی طرفانه وجوه مختلف یک لغت را بیان کرده است. این روش هنوز مرسوم نشده و کمتر مفسری به این روش آیات متشابه را بیان می کنند .یک اصل مهم در تفاسیر که جایش خالی است استفاده از ابزار علوم طبیعی است که می تواند به مفهوم باطن ایات متشابه کمک کند. اینکه برخی برای گریز از واقعیت ها و تعصب بر نظر علمی گذشتگان اظهار می دارند که علوم طبیعی در حال تغییر است بنابراین علوم طبیعی در دین کاربردی ندارد در اشتباه هستند. اصول علم همیشه پا بر جا است تنها در جزئیات ممکن تغییر حاصل شود و آیات متشابه قرآن هم به شرح جزئیات نمی پردازد و کلیات مد نظر است. مثلا هیچ گونه طبقاتی که بسته و حفاظ داشته باشد در کیهان وجود ندارد و تنها در جو زمین است. به بحث اصلی این مقاله می پردازیم آیات 6 الی 9 سوره صافات  موضوع حفاظ جو زمین است.


زمین و حفاظ آن از نظر قرآن


زمین سیاره ای است که در آن حیات وجود دارد و برای محافظت از حیات زمین خداوند برای آن حفاظی قرار داده است. جو زمین از هفت طبقه تشکیل شده است. علم زمین شناسی طبقات را بر حسب درجه حرارت و غلظت مولکول های هوا به پنج طبقه تقسیم شده است و این طبقات عبارتند از-

تروپوسفر، استراتوسفر، مزوسفر، ترموسفر، اگزوسفر این تقسیم بندی بر اساس درجه حرارت و غلظت مولکول های هوا صورت گرفته است. دو طبقه معروف اوزنوسفر( در طبقه دوم استراتوسفر آورده شده و جزء طبقات منظور نشده در حالی که مهمترین لایه حفاظتی حیات است) و ماگنوتسفر که از اهمیت بسیار مهم در حفاظت حیات زمین دارد به عنوان لایه مستقل منظور نشده. اینکه مگنتوسفر را می توان بر اساس آیات قرآن جزء طبقات منظور نمود جای سوال دارد.که در مقاله جدا گانه به ان می پردازم اصلی که در قرآن بیان شده این است که نور خورشید در این هفت طبقه جو زمین که سبع السماوات و سموات والارض نامبرده شده سراج است. یعنی نور خورشید این جو زمین را مانند چراغ روشن می کند بنابراین از نظر پارامتر حفاظتی باید جو زمین هفت طبقه باشد. مشروح در مقاله علم و هفت آسمان قرآن تحقیق علمی ملاحظه فرمایید.

خداوند هفت طبقه جو زمین را از نظر وظیفه حفاظتی تقسیم بندی کرده است چرا این طبقات جمعا هفت هستند و دلایل علمی آن برای علم هنوز روشن نشده ولی جزئیات محتویات و حرارت و غلظت هوا در آنها دقیقا بررسی شده است. در زمان صدر اسلام دانشمندان یا به عبارتی فیلسوفان ( دانشمند به تعریف امروزی وجود نداشته است) با توجه به اینکه خداوند بعد از آدم توسط پیامبران این کلمه کلیدی در حیات زمین را در فرهنگ انسان جا انداخته بود. تاویل های مختلفی ابراز کرده اند که بر اساس نظریه بطلمیوس شکل گرفته است 

اینکه برخی از مفسرین بیان می کنند که کلمه هفت آسمان برای اولین در قرآن از زبان نوح نقل قول شده اشتباه محض است. کلمه هفت اسمان وجود داشته و جزء اعتقادات و فرهنگ انسان در آمده بود. فیلسوفان هر کدام با تصورات ذهنی توجیهی برای آن بیان کرده اند و بطلمیوس آن را به عنوان یک نظریه معرفی کرد. اساس این نظریه بر محوریت زمین قرار داشت و طبقات آسمان مانند پوست پیاز دور زمین قرار داده شد و هر آنچه که ما از ستارگان رویت می کنیم جزء طبقه اول بود. بعد که علم این نظریه را منسوخ کرد و واقعیت علمی ساختار کیهان روشن شد. متاسفانه از آن جائیکه نظر گذشتگان نزد مفسرین از قداست خاصی برخور دار بود در تفسیر های کنونی آثار مخرب آن به وضوح دیده می شود. مانند کلمه سماء الدنیا که هنوز نتوانسته از ذهن طرفداران نظریه منسوح شده بطلمیوس پاک شود.

دنیا کره زمین است و محل زندگی ما انسان و آخرت محل زندگی نیکو کاران در آن دنیای دیگر است ولی سماء را همان طبقه اول بطلمویس معنی می کنند یعنی همه ستارگان قابل رویت در این سماء پوست پیازی آسمان اول بشمار می آورند. در حالی که منظور قرآن سماء الدنیا جو زمین است و این کلمه چه لطمه بزرگی به جهان بینی قرآن وارد کرده است به عبارتی دروغ بر آیات قرآن بستن است و گناه بزرگی محسوب می شود.

إِنَّ‌ اَلَّذِينَ‌ يُجٰادِلُونَ‌ فِي آيٰاتِ‌ اَللّٰهِ‌ بِغَيْرِ سُلْطٰانٍ‌ أَتٰاهُمْ‌ إِنْ‌ فِي صُدُورِهِمْ‌ إِلاّٰ كِبْرٌ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّار. حال با دید آزاد از نظر گذشتگان به آیات زیر نگاه کنیم و دریابیم ما کجا قرآن کجا و بر مهجوریت علمی قرآن باید گریست. همه آیات متشابه قرآن به این سرنوشت شوم دچار شده است. این همان فی صدورهم الا کبرا مقتا است. به خود آءیم قیامت نزدیک است و باز خواست می شویم. به آیات زیر توجه فرمایید. ابتدا خداوند به صافات، و زاجرات و تالیات قسم یاد میکند که خداوند ی جز خدای واحد نیست و پروردگار آسمان ها و زمین است سپس به آیات زیر می پردازد.


رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ-خداوند رب سماوات و الارض( هفت طبقه جو زمین و زمین) و هر آنچه بین آن ها است و خداوند مشارق. مشارق یعنی مشرقها مشرق قطب شمال، مشرق قطب جنوب مشرق خط استوا


انا زيّنّا السماء الدنيا بزينه الكواكب-ما جو زمین را به زینت ستارگان آراستیم- یعنی نور ستارگان در جو زمین و برای ناظر زمینی درخشان و شفاف است. بیرون از جو زمین به دلیل نبودن مولکول ها نور ستارگان درخششی ندارد و شفاف دیده نمی شود. 


وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ- و آن را (جو زمین را از هر نفوذ کننده سرکش حفظ می کنیم)، اشعه ماوراء بنفش طوفان های خورشیدی همه این ها نیرو های سرکشی برای حیات زمین هستند. این ها تنها در آسمان بالای جو زمین دفع می شوند توسط مگنوتسفر زمین مهمترین حفاظ برای حیات زمین، حال از این شیطان های مارد، نیرو های سرکش دیگری که به دلیل وضعیت خاص خود مانند سرعت و جرم بتواند از ملاء الاعلی وارد جو پائین تر شود. با برخورد با مولکول های هوا جذب و مانند شهاب سنگ ها ذوب و از بین می روند.

 
لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ- این نیرو های سر کش(شهاب سنگ ها امواج مخرب ماوراء بنفش و سایر) که می خواهند از آسمان بالای جو هفت طبقه زمین نفوذ کنند از هر سو پراکنده و رانده می شوند. آتش می گیرند و منحرف و به سرعت به بیرون از زمین پرتاب می شوند در حالی که دنباله آن که آتش است آن را تعقیب می کند که منظور شهاب سنگ های دنباله دار هستند.


دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ- دچار عذاب واصب که به معنی خورد شدن و آتش گرفتن است


إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ-مگر آن هائی که دارای نیروی قوی تری هستند و نفوذ می کنند دچار خطف الخطفه می شوند و دنباله آتش آنها را تعقیب می کند. 


سماوات و الارض در ردیف آیات منظور جو زمین است


با توجه به سیاق آیه و کلمه رب المشارق، مشارق که در قطب شمال و قطب جنوب در هر سال رخ می دهد که در مقاله مشارق و مغارب در زمین واقعیت عینی دارد شرح داده ام و اشاره به ادامه ایات که به آن می پردازم سماوات و الارض هفت طبقه جو زمین است بعلاوه این سماوات و الارض را محفوظ قرار داد از هر نیروی سرکشی که بخواهد وارد آن شود. اشاره آیات به حفاظ حیات در جو زمین است، آیا در کیهان به این عظمت نیروی سرکش به کدام حفاظ کیهان می خواهد نفوذ کند که خداوند برایش حفاظ قرار داده است. آیا خداوند قادر نبود همچو شیطانی که نیروی تخریب کننده کیهان است را برای نظم کیهان خلق نکند. قبل از پرداختن به آیه 12 سوره فصلت مطلب علمی را بیان کنم برای آنان که به علم اختر شناسی اهمیت نمی دهند و هنوز تفکراتشان در وادی هزار و چهارصد سال قبل پرواز میکند. حتما تصویر فضانوردان را در روی کره ماه دیده اید که خورشید میتابد ولی آسمان کاملا تاریک است و شب هم نور ستارگان آن طور که در زمین به آنها نگاه می کنیم نیست باز هم آسمان تاریک است و ستارگان نوری کاملا خفیف دارند. چرا ؟ زیرا کره ماه جو ندارد و نور ستارگان با مولکول های هوا برخورد ندارند که منعکس شوند بنابراین نور ستارگان برای شب ماه زینت بخش نیست باور ندارید تحقیق کنید.

در تصویر فوق در ماه روز است و خورشید می تابد ولی آسمان تاریک است و حتی در سایه دستگاه هم چیزی را نمی توان دید

برای همین منظور است که خورشید در سطح ماه سراج نیست یعنی نمی تواند به سطح ماه نور افشانی کند و در آن جا چراغ نیست. برای روشن شدن این موضوع به آیه انا زینا السماء الدنیا به زینه الکواکب می پردازیم. بنابراین زینت کواکب فقط در جو زمین رخ می دهد و ستارگان زینت طبقه اول کیهان که در حقیقت در تصورات غلط ذهنی برخی تمام کیهان است زینت نیستند ، فرض کنیم زمین جو ندارد دیگر کواکب زینت بخش ناظرین در سطح زمین نیستند. جو زمین دارای مولکول های هوا است و انعکاس نور ستارگان در جو زمین آنها برای ناظرین در روی زمین قابل دیدن می کند به آیه 12 سوره فصلت نگاهی داشته باشیم.


فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ- پس سماء زمین را (در آیه قبل می فرماید به سماء یا جو زمین پرداختم ) و حالا سماء زمین به هفت طبقه تقسیم میشود و سقف آن بالا برده می شود و در هر طبقه جو زمین قوانین مربوط به خودش را وحی فرمود و جو زمین را به نور ستارگان زینت بخشید و آن جو را در یک حفاظ قرار داد و این برنامه ریزی آن عزیز دانا است. این جا سماء جو است و دنیا محل زندگی ما ، یعنی جو محل زندگی ما را به نور ستارگان زینت بخشید و نه خود ستارگان را. بنابراین سخن از حفاظ جو زمین است که در برابر نیرو های سرکش مانند شهاب سنگ ها حفظ فرموده.

لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ. سمع به معنی شنیدن است ولی مفهوم اصلی آن نفوذ کردن است صدا امواج دارد و امواج در گوش نفوذ می کند و به پرده صماخ گوش می رسد و آن را تکان می دهد و مغز این تکان خوردن را به صدا تبدیل می کند درست مانند گرامافون های دوران بچگی ما، اگر باور ندارید که یسمعون معنی نفوذ کردن می دهد و نه جاسوسی کردن به آیه ای از قرآن نگاه کنیم در قرآن همیشه برای کشف حقایق یک موضوع آیه ای عنوان شده که نیازی ندارید به لغویون قدیم که معانی را در انحصار خود در آورده اند مراجعه کنید.

أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ- أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا يُوقِنُونَ- أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ- أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُم بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ38 سوره طور


آیا آن ها از هیچ خلق شده اند( آیا کیهان همان طور که هاوکینگ می گوید از هیچ خلق شده است) یا خود خالق خویشند-(دقیقا کلامی که هاوکینگ گفت) آیا کیهان را آن ها خلق کرده اند، خیر به یقین نرسیده اند-یا خزائن خداوند نزد آن ها است یا بر چیزی تسلط یافته اند (که تخیلات ذهنی را در باره ملائکه می گویند)-یا نردبانی دارند که با آن به آسمان نفوذ می کنند. پس آنکه نفوذ کرده و به دلائلی تسلط پیدا کرده حجت روشن بیاورد. ظاهر آیه یستمعون معنی گوش اذن است با توجه به متن آیه این از جمله آیات متشابه است. مگر خداوند متعال نفرموده آیات متشابه ظاهر دارند و باطن و معنی کردن ظاهر آیه فتنه و گمراه کننده است ، چرا ما به تذکرات قرآن توجه نداریم و تمامی آیات متشابه را که خداوند می فرماید بصورت تمثیل و تشبیه بیان می کنم و به ظاهر معنی نچسبید ولی کو گوش شنوا. آیا وحی همین طور در فضای کیهان ریخته که هم جن و هم کسانی بروند در آسمان و جاسوسی خدا بکنند. خداوند اجازه نمی دهد جاسوسی خدا کنند. آیا وقت آن نرسیده در باره این تصورات غلط چاره ای بیاندیشیم و تفاسیر ایات متشابه و علمی قرآن را به روز کنیم بنابراین در آیه لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ- نیروی سرکشی که بخواهد به آسمان بالای جو زمین نفوذ کند، نمی تواند و از هر طرف پرتاب و متلاشی می شوند- شهاب سنگ ( نیروهای سرکش و سر گردان در فضا)ها نمی توانند به حفاظ زمین نفوذ کنند واگر نفوذ کنند آتش می گیرند. به عذاب دچار می شوند و تبدیل به شهاب سنگ-

إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ- مگر اینکه موفق شوند دزدکی نفوذ کنند ( خطف الخطفه معنی بااین وجود رخنه کنند ) جرم آنها سنگین تر باشد و به داخل ملا الاعلی آسمان بالائی جو زمین وارد شوند که با برخورد با جو پائین تر بصورت شهابی سوزان نابود می شوند. در آیات 16 الی 18 سوره حجر هم این موضوع بیان شده

وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاء بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ- وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ- إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ- خداوند در جو زمین اشکال بروج را قرار داد و آن را برای ناظرین زمین زینت بخش گردانید. اینجا سماء جو زمین است که نور ستارگان در جو زمین واضح است و انسان از بهم ارتباط دادن اشکالی بدست آورند که با آن ماه ها را نامگذاری کردند .بیرون جو زمین این زینت وجود ندارد باید به ماه سفر کنید یا از فضانوردان که در خاطرات خود را نوشته اند جویا شوید که باورکنید آیات قرآن برحق است و ما گرفتار تخیلات ذهنی غلط هستیم. آیه به این سماء که جو زمین باشد را از هر نیروی سرکشی حفظ نمود. یعنی ریز شهاب سنگ ها بدون دنباله آتشین هنگام نفوذ به سماء محو می شوند مگر آن هایی که نا خواسته و برخلاف قوانین حاکم به دلیل جرم یا سرعت بیشتر به آسمان بالاترین جو زمین نفوذ کنند که تبدیل به سنگ سوخته با دنباله آتشین که شهاب نام دارد آن سنگ نفوذ کننده را ذوب و آتشی آن را دنبال می کند. چقدر زیبا و معجزه آسا حفاظ جو زمین و هفت آسمان و شهاب سنگ ها علمی شرح داده و این طور با تخیلات ذهنی ما این آیات را مخدوش و ازاعتبار علمی انداخته ایم این ظلم به آیات علمی خداوند نیست. در خاتمه نظر علامه طباطبایی رحمته الله علیه در این باره را ملاحظه فرمایید.


"و مـراد از (خـطـفه ) اين است كه: شيطانى دزدكى خود را به محدوده ملائكه برساند تـا حـرفـهـاى آنـان را گـوش دهـد. و در جـاى ديـگـر از ايـن عـمـل بـه (اسـتـراق سـمـع ) تعبير كرده، و فرموده: (الا من استرق السمع فاتبعه شـهـاب مـبـيـن ) و ايـن اسـتـثـنـاء اسـتـثـنـاى از ضـمـيـر فاعل در جمله (لا يسمعون ) است.
و بـعـضـى از مـفـسـريـن گـفـتـه انـد: جـايز است آن را استثنايى منقطع، و نامربوط به ما قبل بگيريم.


و مـعـناى آيات پنجگانه مورد بحث اين است كه: ما آسمان دنيا يعنى نزديك ترين آسمان ها بـه شـمـا - و يا پايين ترين آسمان ها - را با زينتى بياراستيم، و آن همان ستارگان بـود كـه در آسـمـان قـرار داديـم، و آن آسـمـان را از هر شيطانى خبيث و عارى از خير حفظ كـرديـم، و حـتـى از ايـنكه سخنان ساكنين آسمان را بشنوند منعشان نموديم، تا از اخبار غـيـبـى كـه ساكنان ملا اعلى بين خود گفتگو مى كنند اطلاع نيابند، و به همين منظور از هر طـرف تـيـر بـاران مـى شـونـد در حـالى كـه مـطرود و رانده هستند و عذابى واجب دارند كه هرگز از ايشان جدا شدنى نيست.
پـس كـسـى از جـن نـمـى تـوانـد بـه اخـبـار غـيـبـى كـه در آسـمـان دنـيـا بـيـن ملائكه رد و بـدل مـى شـود، اطـلاع يابد مگر آنكه از راه اختلاس و قاچاق چيزى از آن اخبار را به دست بـيـاورد كه در اين صورت مورد تعقيب (شهاب ثاقب ) واقع مى شود، تير شهابى كه هرگز از هدف خطا نمى رود.


گـفـتـارى در مـعـنـاى شـهـاب (در ذيـل آيـه: (الا مـن خـطـف الخطفة فاتبعه شهاب ثاقب مفسرين براى اينكه مسأله (استراق سمع ) شيطان ها در آسمان را تصور كنند، و نيز تصوير كنند كه چگونه در اين هنگام به سوى شيطان ها با شهاب ها تير اندازى مى شود بر اساس ظواهر آيات و روايات كه به ذهن مى رسد توجيهاتى ذكر كرده اند كه همه بر ايـن اسـاس استوار است كه آسمان عبارت است از: افلاكى كه محيط به زمين هستند، و جماعت هـايـى از مـلائكه در آن افلاك منزل دارند، و آن افلاك در و ديوارى دارند كه هيچ چيز نمى تواند وارد آن شود، ( توصیف نظریه بطلمویوس)مگر چيرهايى كه از خود آسمان باشد و اينكه در آسمان اول، جماعتى از فرشتگان هستند كه شهاب ها به دست گرفته و در كمين شـيطانها نشسته اند كه هر وقت نزديك بيايند تا اخبار غيبى آسمان را استراق سمع كنند، بـا آن شهابها به سوى آنها تيراندازى كنند و دورشان سازند، و اين معانى همه از ظاهر آيات و اخبار ابتداء به ذهن مى رسد.


و ليـكـن امـروز بـطـلان ايـن حـرفـهـا بـه خوبى روشن شده، و عيان گشته، و در نتيجه بطلان همه آن وجوهى هم كه در تفسير (شهاب ) ذكر كرده اند، - كه وجوه بسيار زيادى هـم هستند - و در تفاسير مفصل و طولانى از قبيل تفسير كبير فخر رازى، و روح المعانى آلوسى و غير آن دو نقل شده، باطل مى شود.


نـاگـزيـر بـايد توجيه ديگرى كرد كه مخالف با علوم امروزى و مشاهداتى كه بشر از وضـع آسـمـان  هـا دارد نـبـوده بـاشـد. و آن تـوجـيـه بـه احتمال ما - و خدا داناتر است - اين است كه: اين بياناتى كه در كلام خداى تعالى ديده مـى شـود، از بـاب مثال هايى است كه به منظور تصوير حقايق خارج از حس زده شده، تا آنـچـه خـارج از حـس اسـت بـه صـورت مـحـسـوسات در افهام بگنجد، همچنان كه خود خداى تعالى در كلام مجيدش فرموده: (و تلك الامثال نضربها للناس و ما يعقلها الا العالمون ) و ايـنـگـونـه مـثـل هـا در كـلام خـداى تـعـالى بـسـيـار اسـت، از قـبـيـل عـرش، كرسى، لوح و كتاب، كه هم در گذشته به آن ها اشاره شد، و هم در آينده به بعضى از آنها اشاره خواهد رفت". این بود نظر علامه طباطبائی در تفسیر المیزان حال خداوند با چه ایه ای خط بطلان بر این تصورات می کشد. آیه 212 سوره شعراء

و ما تنزلت به الشياطين و ما ينبغى لهم و ما يسطيعون انهم عن السمع لمـعـزولون- وحی را شیاطین نازل نکردند.نه سزاوار آن هستند و نه قدرت آن را دارند. بی شک آن ها از شنیدن محروم و معزول هستند. شیاطین هم چنین قدرتی ندارند که بخواهند در وحی خداوند دخالت کنند گوش هم برای شنیدن ندارند.باید به فکر به روز رسانی این قبیل آیات باشیم.

بنابراین ستارگان، کواکب، مصابیح، بروج همه در جو زمین عیان می شوند و در خارج از جو زمین نور آن ها مانند آنچه ما می بینیم نیست. سید محمد تقوی اهرمی مصادف با ولادت با سعادت حضرت رسول اکرم ص و امام جعفر صادق ع بر شما مبارکباد. 13 آبان 1399 17 ربیع الاول-ویرایش جدید 1402

بازدید: 1576

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید