- توضیحات
- بازدید: 1118
مقدمه نوشتار
قرآن در موضوعات خلقت کیهان، خلقت انسان، خلقت حیات دارای جهان بینی خاص خود است و اساس این جهان بینی کلمات کلیدی آن است. اگر ما درست این کلمات را مطابق آیات قرآن خوب درک نکنیم چهار چوب این جهان بینی را درهم می ریزیم و مانع از روشن شدن مفاهیم علمی قرآن میشویم و ناخود آگاه و سهوا قرآن را مهجور قرار می دهیم. این یک واقعیت انکار ناپذیری است که دامنگیر قرآن مجید شده است. قَالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً-30 فرقان- در قیامت حضرت رسول (ص) اکرم به خدا گلایه می کند "پروردگارا قوم من یعنی مومنین که به قرآن ایمان آورده اند این قرآن را مهجور قرار دادند. به سایت حوزه و پایگاه اطلاع رسانی مراجعه فرمایید. این یعنی در آیات تفکر و تعقل نکردن و نظرات گذشتگان را بر قرآن ارجح دانستن و قرآن را مطابق آن نظرات ترجمه و تفسیر کردن. یک مثال بزنم و وارد آیاتی شوم که کلمه سماء در آن آمده است.آیه 12
فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَىٰ فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا ۚ وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ "پس سماء زمین که دودی بود و برای سامان دادن آن به آن پرداختم. سوره فصلت و اکنون همین آیه 12 سوره فصلت که در ادامه آن آمده را ترجمه میکنیم.
پس آن سماء زمین را در دو روز به هفت طبقه برنامه ریزی کردیم و امر خودمان را (قوانین مربوط به آن را ) در تمام مجموعه سماء که همان سبع السموات هفت طبقه جو زمین است) وحی کردیم و این سماء را (جو زمین) را به زینت نور ستارگان ( مصابیح نور ستارگان است ونه خود ستارگان )مزین کردیم(هفت جو زمین از حالت دودی و کدر شفاف می شود تا جایی که نور ستارگان زینت بخش آن میشوند ( برای ناظر زمینی) و آن مجموعه جو زمین را محفوظ قرار دادیم و این تقدیر ( برنامه ریزی ) آن خداوند عزیز و دانا است".
این ترجمه واقعی آیه است که دنیایی از مفاهیم علمی مطابق روز در آن نهفته است که اعجاز قرآن است و خداوند این آیه برای روزی بیان کرده که علم معیار سنجش حقانیت خداوند است و دانشمندان دنبال واقعیت های علمی هستند و می تواند دانشجوی مسلمان و غیر مسلمان را به خود جلب کند و حال به ترجمه این آیه در سایت ها نگاه کنیم من سایت دانشنامه اسلامی را انتخاب می کنم که سایتی معتبر و پر بازدید است. البته خدای ناکرده قصد اساعه ادب ندارم و صرفا نگاه انتقادی به آن است و آن هم برای خاطر شفافیت در ترجمه قرآن -
"آن گاه نظم هفت آسمان را در دو روز استوار فرمود و در هر آسمانی (نظم) امرش را وحی فرمود، و آسمان (محسوس) دنیا را به چراغهای رخشنده (مهر و ماه و انجم) زیب و زیور دادیم و آن را (از ورود شیاطین) حفظ کردیم. این (نظام آسمان و زمین) تقدیر خدای مقتدر داناست.
«قَضَاهُنَّ»: فعل (قَضی) به معنی: به انجام رسانید. به پایان برد. ضمیر (هُنَّ) به سماء بر میگردد که متضمّن معنی سماوات است. یا به (سماوات) بعد از خود برمیگردد. در صورت اوّل (سَبْعَ) حال (هُنَّ) و در صورت دوم تمیز و مفسّر آن است (نگا: روح المعانی، بیضاوی، ابن جُزَیّ). «أَمْرَهَا»: کار و بار مربوط به آن را. مخلوقات و موجودات و نظم و نظام آن را. «السَّمَآءَ الدُّنْیَا» (نگا: صافّات / . «مَصَابِیحَ»: چراغها. مراد کواکب است (نگا: صافّات / . «حِفْظاً»: نگاهداری. مفعول مطلق فعل محذوف (حَفِظْنَا) است که عطف بر فعل (زَیَّنَّا) است. در اصل چنیناست: وَ حَفِظْنَاحِفْظاً. «ذلِکَ تَقْدِیرُ ...»: (نگا: انعام / ، یس / ). یادآوری: خداوند در هفت مورد قرآن، ادوار خلقت آسمانها و زمین را شش دوره ذکر فرمودهاند (نگا: اعراف / ، یونس / هود / فرقان / ، سجده / ق / ، حدید.
پیام ها از ترجمه سنتی این آیه
1- خداوند آسمان را هفت طبقه قرار داده است. «فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ» ( با استناد به بند دوم آسمان های هفت گانه منظور آسمان های بطلمیوسی است)
2- در نزد قدرت خداوند، آفرينش زمين با آفرينش آسمانهاى هفت گانه تفاوتى نمىكند. هر دو را در دو مرحله آفريده است. فَقَضاهُنَ ... فِي يَوْمَيْنِ- یعنی خلق السموات والارض در شش روز مساوی است با این دو روز بی اعتبار کردن آیات الهی؟ همان حرفی که معاندین و سروش می بافند که خدا نمی داند چه میگوید.
3- با اين كه در هر آسمانى امر و ويژگى خاصّى وجود دارد، امّا همه به يك سرچشمه وصل است. أَوْحى ...
4- برنامهها ى هر آسمانى از آسمان ديگر جدا است. ( «أَمْرَها» يعنى امورى كه مربوط به همان آسمان است) کجای آیه چنین حرفی زده است؟
5- هر چه ستاره ديدهايم و آن چه كه بعداً كشف مىشود، زينتهاى آسمانِ پايين است و ما از آسمانهاى ديگر خبرى نداريم. «زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ» هر کلمه یک آیه را که بهم ارتباط مستقیم دارند را به جای دیگر وصل کردن است. آسمان محسوس دنیا، اسمان محسوس دنیا کل کیهان که دیده می شود منظور است.
6- ستارگان، عامل حفاظت آسمانها هستند. «حِفْظاً»
7- مقدّرات الهى در دسترس هيچ كس قرار نمىگيرد. «تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ»
هستى، تبلور علم و قدرت الهى است. «ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ»-8
9- مقدّرات الهى حكيمانه و عادلانه است. «ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ»
این یک مقایسه بود از برداشت های ذهنی که از نظرات گذشتگان همچنان در افکار ما باقی مانده و سعی می کنیم آیات قرآن را طوری ترجمه و تفسیر کنیم که با آن نظرات گذشتگان مطابقت پیدا کند. در آیات 9 الی 12 سوره فصلت سه بار سماء آورده شده و هر سه منظور جو زمین است و نه هفت آسمان بطلمیوسی منسوخ شده و ارتباط دادن خلقت کیهان در شش روز به این چهار آیه ناشی از همان تفکرات سنتی مطابق علم هزار سال قبل است. حال این چهار آیه را با هم مرور کنیم تا بدانیم واقعیت قرآنی با تفکرات ما چقدر فاصله دارد. آیات متشابه زینت علمی قرآن هستند و ما باید آنها را به جهان علم نشان دهیم و افتخار کنیم که مسلمان هستیم و چنین آیاتی در قرآن داریم و حال گلایه حضرت رسول اکرم (ص) به خداوند که قوم من یعنی مومنین قرآن این چنین قرآن مهجور قرار داده اند و سخنان رهبر معظم که برای رفع شبهات باید تلاش مضاعف کرد را همیشه به خاطر داشته باشیم." این بود ترجمه و توضیحات آن که کل مفهوم آیه را عوض میکند. حال به آیات قبل از آن نگاه کنیم این آیات بهم پیوسته هستند
آیات 9 الی 12 سوره فصلت پیدایش زمین
قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِين 9- بگو آيا شما به كسى كه "زمين را در دو روز(دوره) آفريده است، كفر میورزيد و براى او شریک قائل میشويد، او است كه پروردگار جهانیان است".
زمین پس از جدا شدن از توده ابر خورشیدی در دو دوره خلق می شود این دو دوره از آغاز جدا شدن زمین از ابر خورشیدی تا جعل رواسی من فوقها ادامه داشته است به عبارتی تشکیل لایه بیرونی
وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ-10- در ادامه آیه قبل می آید: و قرار داد بر روی زمین رواسی (پوسته جامد زمین که ریشه در اعماق زمین دارد و نقش ایجاد تعادل در زمین را بر عهده دارد طبقات زیرین پوسته جامد مذاب و متحرک هستند و ضربه گیر زمین ) و برکت در آن قرار داد و غذای مورد نیاز درخواست کنندگان را در چهار روز(دوره) مقدر کرد یا برنامه ریزی فرمود. تا اینجا خداوند دارد پیدایش زمین را بیان می فرماید کجای آیه ارتباط با کیهان دارد. وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا و قرار داد بالای زمین ( زمینی که پس از دو دوره آیه قبلی دارد شکل میگیرد) پوسته جامد بر روی زمین قرار می گیرد که برکت در آن قرار داد برکت در پوسته جامد یعنی اینکه این پوسته دارای سنگ رس است که در چهار دوره غذای برای سواء للسائلین در درون همین سنگ رس رخ میدهد که همان صلصال کالفخار است سنگ رس داغ و پخته چرا پخته برای اینکه پوسته جامد زمین از حالت مذاب به گداخته در آمده است و این کاملا با آخرین نظریه های علمی پیدایش زمین مطابقت دارد و هم با آیات دیگر قرآن.
تا پایان دوره اقوات و پیدایش حیات لقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون و ایجاد اولین نطفه حیات آسمان اولیه زمین بر اثر برخورد خرده سیارات و شهاب سنگ های فراوان و غبار آتشفشان های فعال و آبر های تیره و تار دودی و تاریک است. چگونگی پیدایش حیات در زمین حال زمان لازم برای تکامل اولین نطفه حیات که باکتری های سه گانه پروکاریوت هستند در سه دوره تاریکی های سه گانه که لازمه حفاظت از این نطفه های اولیه حیات بوده است تمام شده و باید جو زمین اکسیژن دار شود و زمینه برای پیدایش پر سلولی ها فراهم شود و آن لازمه اش ایجاد جو اکسیژن دار و سپس هفت طبقات جو زمین است. در آیه بعدی ادامه می دهد. قابل ذکر است که جو اولیه زمین یک طبقه کم قطر است و سقف ندارد و شهاب سنگ ها به راحتی درون این جو سقوط می کنند. حال به آیه بعدی توجه فرمایید. به تصویر زیر نگاه فرمایید زمین در حال شکل گرفتن پس از دو دوره و پوسته جامد هم دارد شکل میگیرد.
ثمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ- در ادامه آیه قبل: خداوند سپس به آسمان زمین می پردازد در حالی که دودی بود و در قالب تمثیلی جالب تثبیت می گردد و خطاب به هر دو می فرماید که بر این وضعیت برنامه ریزی شده قرارگیرید و آن ها اطاعت می کنند. این یک تمثیل زیبای قرآن است در سرگذشت زمین چرا؟ زمین در پی تحولات دو دوره پیدایش خود که آن را پشت سر می گذارد تثبیت می شود و جو زمین در اثر به وجود آمدن جرم زمین میتواند دور زمین بماند و به فضا پرتاب نشود. نیروی گرانش زمین جو را نگه می دارد. به علاوه با برخوردی حساب شده و برنامه ریزی شده یک خرده سیاره بزرگ به زمین اصابت می کند و تکه ای از زمین از آن جدا و تشکیل ماه را میدهد و همزمان محور زمین 23 درجه کج می شود و همین طور ثابت می ماند. این جا معنی فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ معلوم می شود .هر دو زمین و سماء آن به تسخیر ذات باری تعالی در میآیند و تابع این امر خداوند می شوند. بنابراین جو اولیه تشکیل شده ولی یکپارچه و دودی است و خداوند آن را در آیه سماء مینامد و اعلام می فرماید در این زمان زمین و جو آن پایدار هستند. پس از آن سماء زمین را قضاهن می کند. چرا فقضاهن پایان سر سامان دادن هفت جو زمین است در دو دوره، در زمانی که جو زمین دارد درست می شود هنوز به دلیل وجود هیدروژن فراوان در جو محیط جو بازی است و هیدروژن با برنامه ریزی به فضا پرتاب و جای آن اکسیژن و ازت به نسبت مشخص جایگزین می شوند. جو آرام می شود و ماهیت شب و روز جای خود را باز می کنند .به دحو الارض مراجعه فرماید.
فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ- پس آسمان (ادامه آیه قبلی است دارد از جو یکپارچه زمین بیان می فرماید که آن را به هفت آسمان تبدیل می کند و آن هم با برنامه ریزی) را در دو روز(دوره) هفت طبقه کرد و در هر آسمانى امر آن را وحى فرمود ( در هر طبقه قوانین آن را وحی کرد. قرآن ابلاغ امر را وحی می نامد و آسمان دنيا ( جو هفت طبقه ایحاد و شفاف شده را)را به چراغها ئی (نور ستارگان) آذين كرد و آن را نيكو حفظ کرد. اين است قدرت خداوند دانا. خداوند در آسمان یکپارچه زمین هفت آسمان را پدید آورد و در هر طبقه مقرارت و قوانین خاصی قرار داد پس از خلقت هفت طبقه جو آسمان شفاف می شود و از روی زمین ستارگان زینت بخش آن می شوند. و دنیا زندگی روی زمین است که در آیات متعددی میتوان این مطلب را استنباط کرد. خداوند متعال پس از پرداختن به آسمان زمین که در آیه ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء اشاره شد آن را در هفت طبقه و دو دوره آفرید.
آیات 30 الی 32 انبیاء هم دقیقا در باره پیدایش زمین است و این دو مجموعه آیات را نباید از هم جدا کنیم و به سلیقه خود و بر اساس تصورات ذهنی معنی کنیم این آیات به پیوسته هستند.
آیات 30 الی 32 سوره انبیاء
اوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ
"آيا كسانى كه كفر ورزيدند نمی بینند كه آسمانها و زمين (جو زمین و زمین) هر دو به هم پيوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختيم و هر چيز زنده اى را در آب پديد آورديم آيا باز هم ايمان نمیآورند"-30 انبیا.به تصویر زیر نگاه فرما ئید
کانتا رتقا موید این است که دو پدیده جهان مادی بوده اند که بهم پیوسته بودند و خداوند آنها را از هم باز کرد. ارتباط دادن کانتا رتقا به کیهان بر خلاف نظر قرآن و غیر علمی است چرا که کیهان بهم پیوسته نبود که باز شود بلکه از عدم بوجود آمد. تمامی مفسران محترم قرآن از دو چیز بهم پیوسته صحبت کرده اند که وجود داشته است. علامه طباطبائی منظور از فتق را از هم جداسازی یا متمایز کردن دو پدیده که وجود داشته اند تفسیر کرده است. با استناد به دو آیه بعدی که در حقیقت دنباله این آیه است خداوند موضوع ایجاد رواسی را مطرح می فرماید و آسمان ها و زمین در این آیه زمین و هفت جو آن می باشد به ادامه آن در دو آیه بعدی و سیاق آنها توجه فرمایید. براساس این آیه زمین در آغاز پیدایش توده بهم پیوسته و یکپارچه بود گلوله ای مذاب و خداوند متعال آن را ازهم جدا کرد سپس در آن آب را آفرید (موید این است که منظور آیه هفت جو زمین و زمین است) و در آب حیات را ایجاد کرد زیرا حیات تمامی موجودات زنده در آب انجام شده.
وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ 31 انبیا و ادامه آیه میفرماید در زمين رواسی (پوسته جامد زمین) را نهاديم تا زمين را نجنباند و در آن راههايى فراخ پديد آورديم باشد كه راه يابند. پیوستگی این دو آیه بهم کاملا واضح است. پس از جدا کردن این دو از هم پوسته جامد و جو زمین تفکیک شدند. و سماء در آیه بعدی که دنباله این آیه است
وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ ایاتها معرضون انبیاء 32 زمین در آغاز بصورت توده عظیم گازی یکپارچه از خورشید جدا شد و از این آیات چنین بر می آید که ابتدا زمین شکل میگیرد و سرد می شود و پوسته جامد تشکیل لایه بیرونی را میدهد و برای جو زمین حفاظ قرار داده میشود. از این جهت قرآن مجید از کلمه رواسی استفاده کرده است و بعد از آن زمین دارای آسمان جدا از لایه بیرونی می شود خداوند می فرماید چرا در این آیات به دیده بصیرت نگاه نمی کنید .در کلمه معرضون دقت نماییم این معنی استنباط میشود این پدیده ها که آیات خداوند است را می بینید ولی روی برمی گردانید.
بنابراین آیات 30 الی 32 بهم پیوسته است و همه درباره زمین و تحولات آن سخن می گوید .به تصویر فوق توجه فرمایید این یک نمونه از آیات بیشماری است که سماء را جو زمین نامیده است در ادامه مقاله قسمت دوم به سایر آیات اشاره می کنیم. این مطالب را از آیات قرآن و مقایسه با علم روز بیان کرده ام که دقیقا مطابق آخرین نظریه علمی روز است -سید محمد تقوی اهرمی آبان 1398-ویرایش جدید دی ماه 1402
{jcomments on}
Write comment (0 Comments)- توضیحات
- بازدید: 4781
مقدمه نوشتار
خداوند در آیات متشابه قرآن که بi صورت تمثیل و تشبیه مطالب علمی در خلقت کیهان ،خلقت انسان و وقایع و رویدادهائی که در قرن شکوفائی علم موضوع روز میشود و یا کشف می گردد را در قالب داستان ها و مصاحبه های بین مومن و کافر در قیامت و یا مثلا خطاب قراردادن ملائکه در خلقت آدم بیان می فرماید که همه ظاهر آیات مورد نظر ذات باری تعالی نیست و باید واقعیت آن را از آن ها بیرون آورد و این ها برای تقویت قلوب مومنین و حقانیت خداوند بیان می شود. آیات متشابه در حقیقت در خدمت محکمات قرآن است. به آیه متشابه آیه 7 سوره متشابه در قرآن مراجعه فرمایید. آیه 7 سوره آل عمران
هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ- خداوند است که بر تو کتابی (قرآن) نازل کرد که در آن آیات محکم وجود دارد که اصل کتاب است و دیگری آیاتی هستند بنام متشابهات، کسانی که در دل آنها شک و تردید است (مخالفین و معاندین) از تشبیه آن (ظاهر آیات) تبعیت میکنند تا تاویلی برای فتنه انگیزی ارائه دهند در حالی که تاویل این آیات را جز خداوند و راسخون فی العلم( دانشمندان علوم مربوطه که به خدا ایمان دارند) نمی دانند و آنها کسانی هستند که می گویند ما به تمام آنچه که از طرف خداوند نازل شده ایمان داریم و از این آیه جز خردمندان حقیقت آن را درک نمی کنند. بنابراین ظاهر آیات مد نظر خداوند نیست و تفسیر ظاهر آیات ایجاد فتنه و شبهه میکند. این نوع آیات تفسیر ندارند و فقط تاویل دارند و تاویل آن را فقط خداوند میداند و متخصصین در علوم.
یکی از آیاتی که مورد هجوم معاندین مسیحی و منتقدین به قرآن قرار گرفته و شبهه فراوان ایجاد کرده اند آیات مربوط به مرج البحرین یلتقیان است. عدم آگاهی به شیوه آیات قرآن و عدم مطالعه صحیح آیات و نداشتن علم و آگاهی به علوم دریا شناسی و غرض ورزی و کینه توزی با قرآن سبب چنین شبهه هائی گردیده است. وارد جزئیات موضوع نمی شوم و اشاره کوتاهی به توطئه دست اندرکاران مبارزه با قرآن بهر شیوه ممکنه و نداشتن اعتقاد به خدا و کتب الهی می کنم. تاکنون مشاهده نکرده ام که یک مسلمان معتقد، کتب الهی تورات و انجیل را مورد اهانت و تمسخر قرار دهند. همه میدانیم که در تورات و انجیل کلام خداوند با کلام بشر مخلوط شده واقعیت کلام خداوند را نمی توان به درستی از آن ها بدست آورد تا جایی که حضرت پاپ به صراحت و شجاعانه بسیاری از متون علمی انجیل و تورات در باره خلقت کیهان، خلقت انسان و آدم را خرافات و غیر علمی اعلام کرد و حتی قرآن را هم کنار آنها قرار داد که دلیل خاص خود را دارد. ولی ما به خاطر اینکه تورات و انجیل کتب الهی هستند و به آن اعتقاد داریم وارد تجزیه و تحلیل متون آنها نمی شویم و بی احترامی به متون آنها نمی کنیم . ولی برخی سایت های فارسی زبان که خود را منتسب به کلیسای مسیحیت میدانند و در حال مبارزه با قرآن ( که به نظر من مسیحی نیستند و عوامل تفرقه انداز غیر مسیحی هستند و مامور) به تمسخر آیات متشابه تحت عنوان اعجاز قرآن می پردازند. دلیل آن ترس از واقعیت های علمی قرآن است که اگر درست بیان شود چهره واقعی اسلام و قرآن را برای مردم جهان روشن میکند که این با سیاست استکبار جهانی در تناقض است. برای روشن شدن اذهان و درک واقعیت قرآنی چند آیه ای که در موضوع مرج البحرین نازل شده را ابتدا مرور میکنیم و سپس به دلایل علمی آن می پردازم. در این رابطه دو نوع آیات است اول آیاتی که به آب شیرین و شور اشاره نکرده و فقط از دو دریا نام برده که منظور دریای معمولی است که آب شور است و دوم اشاره به دو دریای شور و شیرین است. درست ترجمه نکردن هر دو نوع آیات و ارتباط دادن همه آیات بهم منشاء شبهه فراوان شده است. ما خودمان هنوز گرفتار عدم درک درست این آیات هستیم و میخواهیم با شبهات آن مبارزه کنیم؟ دو آیه زیر را ترجمه سنتی را با واقعیت آیه مقایسه کنیم
آیات مرج البحرین دو دریای آب شور
مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ- بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ- فبائیِ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ- یخرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ-12 الی 19
دو دريا (ى شور و شيرين) را روان ساخت كه به هم مىرسند. (اما) ميان آن دو فاصلهاى قرار داد كه به هم تجاوز نكنند. پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ
امَّنْ جَعَلَ الْاَرْضَ قَرَارًا وَ جَعَلَ خِلالَهَا اَنْهَارًا وَ جَعَلَ لَهَا رَوَاسِیَ وَ جَعَلَ بَینَ الْبَحْرَیْنِ حَاجِزًا ءَاِلهٌ مَعَ اللهِ بَلْ اَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ 61 نمل
كيست كه زمين را قرارگاهى ساخت و در آن، رودها قرار داد، و براى آن، پوسته جامد زمین را (مانند لنگر) ثابت و پا برجا قرار داد و ميان دو دريا (شور و شيرين) مانعى قرار داد (كه مخلوط نشوند). آيا معبودى با خداست؟ (نه) بلكه اكثر آنان نمىدانند. هر دو ترجمه نقل از سایت دانشنامه اسلامی است.
به آیات قرآن و ترجمه های آن توجه فرمایید. آیه اول قرآن می فرماید دو دریا را بهم روان ساختیم و بین آن دو حائلی قرار دادیم تا بهم تجاوز نکنند ( مخلوط نشوند) و حالا به ترجمه بالا نگاه کنید. آیا واقعیت کلام خدا کدام است؟ در ادامه آیه فوق میآید پس کدامین نعمت های خدا انکار میکنند-از آن دو دریا لولو و مرجان استخراج میکنید ( دلیل شور بودن آن دو دریا است) و اشاره ای به آب شیرین نشده است. مرجان فقط در آب شور بار می آید
در آیه دوم هم خداوند میفرماید: آن که زمین را برای شما قرار داد (برای سکونت شما) و بر روی آن نهر ها جاری کرد و بر روی زمین رواسی را قرارداد (رواسی پوسته جامد زمین است و نه کوه ها( کوه ها در سه و نیم میلیارد سال بعد در اثر پیوستن قاره ها به وجود آمدند) به مقاله دحو الارض روز تولد زمین نیست مراجعه فرمایید. ادامه آیه و حائلی بین دو دریا قرار داد آیا با وجود خدای یکتا خدائی دیگری هم است؟ بلکه اکثر مردم این را نمی دانند. در این آیه کوتاه به پدیده های بزرگ و مهم حیات در زمین را اشاره میکند و صحبت از آب شیرین و شور نیست و از دو دریا نام برده است.
آیات مرج البحرین منظور دو دریای شور وشیرین
وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَّحْجُورًا53- فرقان
و او خدایی است که دو دریا را به هم درآمیخت که این آب گوارا و شیرین و آن دیگر شور و تلخ است، و بین این دو آب (در عین به هم آمیختن) واسطه و حایلی قرار داد که همیشه از هم منفصل و جدا باشند. ترجمه درست آیه این میتواند این باشد
" خدا است که دو دریا بهم روان کرد که یکی شیرین و دیگری شور است و بین آن دو حائلی قرار داد تا دائما از هم جدا باشند. اگر دو دریا به هم در آمیختن باشد دیگر جعل بینهما برزخ جایی ندارد. آیه 12 سوره فاطر سخن از دو دریای شور و شیرین است که حایلی ندارند و از موضوع این نوشتار خارج است.
وَمَا یَسْتَوِی الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن کُلٍّ تَأْکُلُونَ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَهً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ فِیهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ-12 فاطر
هرگز آن دو دریا که آب این یک شیرین و گوارا و آن دگر شور و تلخ است یکسان نیستند، با وجود این شما از هر دو، گوشت تازه تناول میکنید و زیورها (چون لؤلؤ و مرجان) از آن استخراج کرده که در پوشیده و زیب و زیور تن میسازید، و در آن کشتیها روان بینی تا از فضل خدا (کسب و تجارت کرده و روزی) طلبید و باشد که شکر گزار (نعمتش) گردید. ترجمه هر دو آیه از دانشنامه اسلامی
حائل بین دو دریا آب شور و دو دریای شور و شیرین
با بررسی دو آیه اول و دوم برزخ بینهما بین دو دریای شور است و دیگری بین دو دریا شور و شیرین
حائل یا برزخ حد واسط بین دو دریا است چه شیرین باشد و چه شور ماهیت برزخ بینهما یکی است. یک قانون فیزیکی و شیمیائی بر آن حاکم است که امر خداوند است.
جریان گلف استریم را همه ما شنیده ایم یک جریان اقیانوسی گرم و قوی که در اقیانوس اطلس جریان دارد و رودخانه عظیمی از آب شور با غلظت و گرمای متفاوت که یک لایه حدود صد متری آنها را از هم جدا می کند. اسم علمی این لایه"pycnocline"- Zone است. این لایه در برابر گرانش زمین پایدار است و جریان بالائی که چگالی کمتری دارد را از آبهای پایینی که چگالی بیشتری دارد جدا می کند. این دریا درون اقیانوس اطلس که پهنای آن از مجموع همه رودخانه های زمین بیشتر است و در حدود 40 درجه جنوبی و 30 درجه عرض جغرافیائی به دو قسمت تقسیم می شود یکی به شمال اروپا بسمت قطب شمال و دیگری به غرب آفریقا میرود و در تمامی سال این گردش ادامه دارد. درحقیقت تبادل گرمای آبهای اقیانوس را برعهده دارد و برای ادامه حیات موجودات زنده دریایی و اکوسیستم جهانی بسیار موثر است. گلف استریم حدود 100 کیلومتر عرض و 800 الی 1200 کیلو متر عمق دارد و سرعت آن دو نیم متر در ثانیه است و رفت و برگشت دارند. نقل از ویکی پدیا برای اطلاع بیشتر به مقاله گلف استریم ویکی پدیا مراجعه فرمایید.
تاریخچه کشف آن به سال 16 میلادی برمیگردد. انرژی بسیار زیادی لازم است که بتواند این لایه پایدار حائل بین دو دریا را متلاشی کند و این از ضروریات حیات زمین است. غلظت شوری این رودخانه عظیم در بسیاری از مناطق با ورود آب های رودخانه ها زیر زمینی به داخل اقیانوس ها و پیوستن به گلف استریم بخصوص در ناحیه آتلانتیک شمالی بسیار کاهش می یابد. مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ- بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ- این دو دریا توسط حایلی از هم جدا هستند و با هم مخلوط نمی شوند. قرآن این موضوع را به عنوان یک پدیده مهم مانند هفت آسمان جو زمین و هفت لایه درون زمین و مشارق و مغارب برای حقانیت علمی آیات متشابه بیان کرده است
کشف ذخایر عظیم آب شیرین در کف دریاها و زیر لایه رسی زمین
محققین استرالیایی در مجله علمی طبیعت „Nature“اخیرا اعلام کرده اند که در زمین های جلو سواحل دریاها و در زیر زمین ذخایر عظیم آب شیرین وجود دارند که از دوران یخبندان زمین همچنان در زیر لایه دریا و زیر پوشش سنگ رس محفوظ مانده اند و به مرور سطح دریا آن را پوشانده است. این ذخایر آب شیرین فراوان زیر دریا و توسط یک لایه سنگ رس از آب شور دریا جدا شده است. این موضوع که در زیر اقیانوس و کناره سواحل آنها آبهای زیر زمینی یافت میشود مدت ها نظر دانشمندان را به خود جلب کرده است ولی اخیرا با تحقیقات Vincent Post von der australischen Flinders University مشخص شد که حجم ذخایر زیر اقیانوس بسیار عظیم است که میتواند نیاز آبی ساکنان کره زمین را در سالیان دراز برطرف کند. این پدیده را دانشمندان با اصطلاح دریایی آب شیرین زیر اقیانوس نام میبرند که پدیده نوظهوری است. متن مقاله فوق به آلمانی است میتوانید با ترجمه گوگل به انگلیسی آن را مطالعه فرمایید. در زیردریای مدیترانه هم این پدیده وجود دارد.
ملوانان این پدیده که آب شیرین به صورت دریاچه های عظیم آب شیرین بر روی دریا شناور هستند را از قدیم می شناختند و منشاء آنها هم از چشمه های زیر زمینی کف دریاها می دانستند. آب شیرین به دلیل نداشتن املاح از آب شور سبک تر است به بالای سطح دریا منتقل و آنجا جمع میشوند و بدون اینکه با آب دریا مخلوط شوند و حد فاصل این دو آب را همان لایه- pycnocline"- Zone قرارمیگیرد. این پدیده که از چشمه های آب شیرین زیر دریاها لایه های آب شیرین روی دریا ایجاد می شود نظر دانشمندان را به خود جلب کرده است. در مصب رودخانه های بزرگ مانند آمازون و رودخانه هائی که در کانادا و روسیه به اقیانوس وارد میشوند. آب شیرین ورودی و آب شور دریا جدا از هم و توسط لایه بین آنها تفکیک میشوند و منظور قرآن این آبهای شیرین نیست زیرا آنها بعد از مدتی با آب شور مخلوط میشوند.
کوه های یخی منبع عظیم آب شیرین
آب دریا معمولا بسیار شور است ولی تحت شرایطی می توانند دریاچه های آب شیرین در قطب به وجود آید. به طور مثال دریای بالتیک که بطور دائم توسط آبهای رودخانه ها تغذیه می شود که توسط گذرگاه باریکی به دریای آزاد راه دارد. اکنون محققین گزارش میدهند که منبع عظیم آب شیرین قطبی از یخ های ذوب شده و جریانات و رودخانه های پر آبی از کانادا و سیبری به اقیانوس اطلس می ریزند که سرد و کم املاح (شیرین هستند). سنگینی آب به حرارت و درصد املاح محلول در آن بستگی دارد آب شیرین و گرم سبک تر است از آب شور و سرد . Detlef Quadfasel از مرکز علوم دریایی دانشگاه هامبورگ گزارش می دهد که "از این جهت آب گرم دریا از مناطق استوائی گرمای خود را در شمال در اتمسفر هوا رها می کردند و آب سرد به قسمت تحتانی اقیانوس نقل انتقال داده و به سمت جنوب جریان می یابد و یک چرخش دائمی جریان آب شور و شیرین ایجاد میشود که به گردش اقیانوس اطلسی نامیده میشود. وی ادامه میدهد:
Würde nun viel Süßwasser in den Atlantik kommen, würde sich dieses wie ein Deckel auf das Meer legen und nicht absinken." Diesem Szenario zufolge fließt das Wasser dann auch nicht Richtung Tropen, und es kommt kein warmes Wasser nach. Das würde dazu führen, dass sich die Luft im Norden des Atlantiks abkühlt
اگر بدین منوال آب شیرین بیشتری به اقیانوس اطلس وارد شود، در اینصورت لایه ای از آب شیرین روی اقیانوس را فرا می گیرد و غرق نمی شود (پایین نمی رود و مخلوط نمی شود) بر اساس این سناریو آب شیرین به سمت مناطق استوائی جریان نمی یابد و پشت آن آب گرمی جایگزین نمی شود و نتیجه آن هوا در مناطق شمالی سردتر میشود
از SPIEGEL ONLINE برای مطالعه مقاله فوق به نام فوق دیتف کواد فاسل کلیک فرمایید.
آدرس مقالات را درج کرده ام که معاندین و سایت کلیسای فوق الاشاره به فارسی که واقعیت علمی حایل بین دو دریا دو دریای شور و شیرین را غیر واقعی برای خوانندگان تشریح کرده و منکر مرج البحرین یلتقیان است و آن را به تمسخر گرفته و با توهین به قرآن واقعیت علمی را جعل کرده اطلاع حاصل نمایند. با درج موضوعات فوق می توان به اعجاز علمی قرآن ایمان آورد. کشف اخیر دریای آب شیرین زیر لایه سنگ رس و بالای آن دریای آب شور هم می تواند اشاره به بینهما برزخ لایبغیان باشد. این موارد در کره زمین فراوان است و علم امروزه آن ها را کشف کرده است .به قرآن ایمان بیاوریم و تبلیغات مغرضانه مخالفین و مغرضین و آن عده که با استناد به این تبلیغات همآهنگ وحی را رویای رسولانه نامیدند دروغ و تهمت به قرآن است باور نکنیم.
موضوعی که اخیرا برای دانشمندان روشن شده است مکانیسم و چگونگی عملکرد لایه حایل است که در قرآن به عنوان برزخ لا یبغیان نامبرده شده است و مسلما از اعجاز علمی قرآن است. سید محمد تقوی اهرمی دهم آبان 1398 ویرایش جدید تیر ماه 1399
{jcomments on}
Write comment (3 Comments)- توضیحات
- بازدید: 1844
مقدمه نوشتار
خداوند کیهان را خلق کرد تا در زمین پدیده حیات را ایجاد کند. عامل اساسی حیات در زمین چیست و بقاء آن به چه عواملی وابسته است. مجموعه ای که حیات زمین را در بر دارد و بقاء آن مدیون آن پدیده است جو زمین و زمین یا به عبارتی هوا و خاک کشاورزی است. هوا جو زمین است و یک پدیده بسیار پیچیده و هدفمند از نظر ساختاری و روند شکل گرفتن آن است تا جایی که خداوند میفرماید أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا- رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا آیا آفرینش شما سخت و دشوار تر است یا بنای سماء که سقف آن را بالا برد و سپس آن را تکمیل کرد.
ما در قرآن به آیات فراوان بر خورد کرده ایم که خداوند از سماء آسمان باران نازل می فرماید و رزق و روزی را ایجاد می کند. رزق و روزی همان حیات است وقتی در آیات دیگری می فرماید ما باران را از سماء نازل و زمین مرده را با آن زنده می کنیم. یعنی چرخش باد و نزول باران و زمین هم اینجا کره زمین نیست خاک است. باران نبارد خاک خشک می شود و زندگی در آن ادامه نمی یابد و باران آن خاک را مجددا حیات می بخشد. آب و خاک، سماء و الارض مجموعه جو زمین است که حیات را در بر دارد. در ابتدای خلقت زمین جوی وجود نداشت و به مرورزمان اطراف زمین در حال شکل گرفتن، بخار آب، گاز های متصاعد شده از دل زمین به بیرون رخنه و جو بسیار نازک را به وجود می آورند.
با پایین آمدن درجه حرارت پوسته زمین و سرد شدن نسبی محیط اطراف زمین شرایط برای بارش فراهم می شود و یک جو یک طبقه که همان سماء باشد شکل می گیرد در این زمان سه و نیم میلیارد سال از پیدایش زمین گذشته است. حیات به صورت باکتری های پروکاریوت در زمین در جریان است درجه حرارت دریا ها همچنان بالا است و زیر نقطه جوش آب، بخار آب به محدوده بالای جو که کم قطر است صعود میکند و نزدیک فضای بیرون جو زمین سرد است و فورا به شکل باران های سیل آسا به زمین برمی گردند و زمین طی میلیون ها سال همچنان به سرد شدن خود ادامه میدهد.
حیات در زمین که همان باکتری های تک سلول اولیه یا اجداد موجودات زنده کنونی از جمله انسان نیاز به حفاظت دارد. باید لایه ازن تشکیل شود و لایه های دیگری که در حفاظت این سماء نقش بازی خواهند کرد بالای آن ایجاد شوند. لذا وقتی همه شرایط در زمین فراهم می شود وَ جَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ مِنْ فَوْقِهَا وَ بَارَکَ فِیهَا وَ قَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِینَ-بعد از خلق زمین در دو دوره پوسته جامد بر روی آن قرارمی گیرد و سنگ رس که همان منشاء و اساس خاک کشاورزی است روی پوسته جامد به عنوان برکت قرار داده میشود و حیات بر روی پوسته داغ خارجی زمین در چهار دوره اقوات برنامه ریزی میشود که در مقاله چگونگی روند پیدایش حیات در زمین اولیه از نظر قران با توجه به نظریه های زمین شناسی شرح داده ام
حال توجه فرمائید.
اینجا خداوند دست به کار می شود و به سماء زمین می پردازد که دودی و اشباع از بخار آب و ابرهای تیره و غبارهای آتشفشان های فعال است و برخورد شهاب سنگ ها که بدون هیچ حفاظتی وارد سماء زمین می شدند جو را تاریک میکرده. تا اینجا ضرورت حیات ایجاب میکرد که شرایط چنین باشد ولی زمین وارد مرحله تکاملی خود میشود و خداوند به ساختن سماء زمین میپردازد تا روند تکامل موجودات زنده از باکتری های اولیه حیات ادامه یابد - ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ و سپس به سماء که دودی و تاریک است می پردازد و به زمین و سماء زمین خطاب میشود در این برنامه ریزی خواه نا خواه در آئید.
این تمثیلی است که در این مقطع باید اتفاقات مهمی برای زمین و سماء آن رخ داده باشد. زمین تا کنون بصورت عمود بر مدار خورشید گردش میکرد و احتمالا با برخورد یک سیارک مدار عمودی زمین 23 درجه کج میشود و همزمان از برخورد سیارک تکه ای از زمین کنده و به صورت ماه اطراف زمین قرار میگیرد. فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا به زمین و جو آن خطاب میشود در این وضعیت قرار گیرید یعنی مدار زمین تثبیت و زمین شکل کروی خود را بدست می آورد و احتمالا فاصله زمین از خورشید هم تثبیت میشود و اکنون زمین تا اندازه ای آرامش خود را بدست میآورد و زمان سر و سامان دادن جو زمین است که یک پارچه و دودی و تاریک بوده است فرا می رسد. و در آیه بعد می فرماید سپس این سماء را به هفت طبقه در دو دوره بنا کردیم و جو شفاف شد. سقف این جو کم قطر بالا برده می شود و آن را تکمیل میکند یعنی شش طبقه بالای آن برای حفاظت سماء باران زا بنا می شود و با سماء که باران نازل میکند جو هفت طبقه است.
بنابراین جو زمین با سقف تکمیل شده استقرار می یابد و اکسیژن فراوان در آن توسط سیانو باکتری ها تولید مشود دلیل علمی قرآن در باره هفت اسمان به عنوان جو زمین در فهرست مطالب 1
در این مدت هم خاک کشاورزی که به صورت سنگ و بدون هوموس و ضایعات مواد آلی برای درختان پهن برگ و سایر درختان است به مرور زمان با فعالیت ریز جنبده گان که همان بند پایان هستند که در هوا و در تحت الثری با فعالیت چشمگیر خود به کمک ملائکه ماموریت دارند خاک را برای ادامه حیات آماده کنند.
وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مِن دَآبَّةٍ وَالْمَلآئِكَةُ وَهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ- يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ-
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين از جنبندگان و ملائکه هستند از ملائکه (قوانین طبیعت) و دابه (بندپایان اولیه) براى خدا سجده مى كنند ( تسلیم بی چون و چرا ) و تكبر نمی ورزند- در برابر پرورد گارشان كه حاكم بر آنهاست احساس مسئولیت دارند و آنچه را ماموریت دارند انجام میدهند.
خوف ترس معنی نمیدهد احساس مسئولیت در قبال خدا را دارند. خداوند رحمان و رحیم است خوف و خشیت معنی خاص خود را دارند که نیاز به مقاله جداگانه دارد. بند پایان به کمک ملائکه یا قوانین طبیعت دو عامل اساسی حیات را بقاء میبخشند. دابه و نقش آن در بقاء حیات. بدین طریق دو عامل جو که سمائ باران زا و طبقه اول هفت جو زمین را تشکیل میدهد و خاک کشاورزی، خاک تا تحت الثری. زمان طولانی باید بند پایان به کمک قوانین جاریه طبیعت که ملائکه هستند فعالیت نمایند و ماموریت محوله را انجام دهند تا شرایط حیات برای یوکاریوت ها یا علقه فراهم شود.
سماوات و الارض به عنوان جو زمین
سماوات و الارض دارای دو مفهوم کلی است که از روی سیاق آیه و آیات قبل و بعد از آن میتوان مفهوم مورد نظر قرآن را بیرون آورد در مورد کیهان در قرآن تنها حداکثر ده آیه مطرح شده که هفت آیه آن در باره خلقت کیهان در شش روز است بقیه همه درباره سماوات و الارض به معنی جو زمین آمده چرا که تمامی برنامه ریزی خالق متعال ایجاد حیات در این جو بوده است. در این سموات والارض که جو زمین است آیات فراوانی قابل رویت هستند و نام برده است. کلمه آیا نمی بینید موید این است که قابل مشاهده است آنهم با چشم عادی نه با تلسکوپ به این آیه توجه فرمایید.آیه 41 سوره نور
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبیحَهُ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِما یَفْعَلُون-آیا نمی بینید تمام آنچه که در آسمان ها (جو هفت طبقه ) و زمین اند براى خدا تسبیح مى کنند و همچنین پرندگان به هنگامى که بر فراز آسمان بال گسترده اند، هر یک از آن ها نماز و تسبیح خود را مى دانند و خداوند به آنچه انجام می دهند دانا است- از جمله آنچه که در سماوات و الارض است پرندگان هستند آیا پرندگان در هفت آسمان منسوخ شده قدیم پرواز میکنند و ما قادر به دیدن آنها هستیم؟ برای مفهوم سجده در قرآن که شامل همه چیز میشود به مقاله سجده ملائکه به بشر و آدم در دو مرحله زمانی مراجعه فرمایید در مقدمه آن اشاره کرده ام.
مشکل اساسی ما این است که نتوانسته ایم فرق بین سموات والارض به معنی کیهان و دیگری به معنی جو زمین را کشف کنیم و همیشه در این ارتباط گمراه شده ایم علی الرغم آیات واضح و روشن. دل کندن از تصورات کهنه بر باور نشسته را رها کردن سخت است . ایده ای که اخیرا به آن رسیده ام تعریف جدید سموات والارض به عنوان جو زمین است . جو زمین از نظر خداوند یعنی حیات روی زمین و سماوات در آیات بیشماری معنی هفت طبقه جو را میدهد و زمین هم خاک معنی میدهد و نه کره زمین .چرا که محدوده حیات سماوات است و لایه نازک تحت الثری زمین است که قشر نازکی از خاک بشمار می آید که اولا حیات در آن جریان دارد و دوم فعالیت دابه و یا ریز جنبندگان برای باور کردن خاک و آماده کرده مواد آلی مغذی برای جذب گیاهان به همین لایه تحت الثری بستگی دارد و بدون فعالیت آنها حیات در کره زمین بقاء ندارد.
مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى- إِلَّا تَذْكِرَةً لِّمَن يَخْشَى- تَنزِيلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى- الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى- لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى
ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که به رنج افتی-مگر اینکه برای کسی که دل به خدا دارد تذکره ای باشد. این آیات از طرف کسی نازل شد که زمین و آسمان رفیع ( جو زمین) و بلند را آفرید. خدای نعمت و رحمت دهنده که به مدیریت و تکمیل آن پرداخت (بنابراین) هر آنچه در طبقات جو و در زمین و بین آن دو و در زیر خاک هستند ملک او است. با توجه به سایر آیات قرآن مانند اانتم اشد خلقا ام السمائ بناها رفع سمکها فسوها-آیا خلقت شما سخت تر و مهم تر است یا آسمانی که (خداوند آن را) بنا ساخت و سقف آن را بالا برد- سماوات الاعلی جو زمین است که سقف آن را رفیع و بالا برد. سماوات الاعلی و زمین را در آیه بهم چسبیده اند یعنی این دو بهم ارتباط دارند و به چه دلیلی ساموات الاعلی ماوراء طبیت باید با زمین بیاید. این هم از تفکرات گذشتگان است من از این آیه چنین مفهومی را درک نمی کنم و به عکس آوردن و ما بینهما و تحت الثری جو زمین را استنباط میکنم. جو زمین مجموعه حیات در زمین است که در آن دابه را پراکنده کرد و پرندگان در هوا پرواز میکنند و باران و چرخش باد را در خود دارد و رزق و روزی بندگان وابسته به وجود این حیات است. به این آیه تمثیلی زیر نگاه کنیم
وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا- لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِدًّا- تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا: آنها گفتند خداوند رحمت دهنده مهربان فرزندى براى خود اختیار کرده ، چه سخن زشت و زننده اى ؟! نزدیک است آسمانها به خاطر این سخن از هم باز شود، و زمین شکافته شود و کوهها به شدت فرو ریزند. معنی سماوات در این آیه طبقات از هم باز شوند و زمین شکافته شود و کوه ها فرو ریزند. هر سه پدیده سماوات و زمین و کوه ها بهم ارتباط دارند و به علاوه برای آسمان از کلمه فطر استفاده کرده جو زمین بسته است و در یک محفظه محکم و استوار بنا شده از هم باز می شوند. بنابراین سماوات طبقات جو زمین است. آیات فراوان داریم که اشاره به جو زمین شده است به مقاله سموات و تصورات ذهنی ما مراجعه فرمایید. تا اینجا ما سعی کردیم سموات را تعریف کنیم که جو زمین است حال به اصل مطلب می پردازیم و آن
یمسک السماء ان تقع علی الارض
یمسک السماء ان تقع علی الارض، آسمان یا جو زمین بر روی زمین سقوط کند آیا از نظر علمی فاقد اعتبار است. یکی از آیاتی که معاندین و مخالفین قرآن و کسانی که وحی را رویای رسولانه می پندارند به غیرعلمی و غیر منطقی بودن این جمله قرآن استناد کرده اند. ما به دو آیه که مکمل هم هستند اشاره میکنیم.
إِنَّ اللّهَ يُمْسِکُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَکَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ کانَ حَليمًا غَفُورًا –فاطر41
خداوند جو زمین را نگه میدارد تا سقوط نکند و اگر سقوط کند، کسي جز او نمي تواند آن را نگاه دارد، او بردبار و غفور است
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاء أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ –حج65
آیا نمی بینید که خداوند هر چه در زمین است مسخر شما کرده. کشتی به امر او بر دریا روان است و آسمان (جو زمین ) را نگه داشته که جز به امر او بر زمین نیفتد و چنین با انسان ها مهربان است
ابتدا معنی یمسک و تزولا از تفسیر المیزان،" یمسک جلوگیری و یا حفظ میکند و میتواند باقی نگه داشتند وابقاء هم معنی دهد و تزولا هم فرو ریختن و افتادن است" سماوات والارض هم در مباحث بالا جو زمین است. اگر کیهان معنی دهد کیهان فرو نمی ریزد بلکه جمع می شود نطوی السماء یعنی در هم پیچیدن، توی هم رفتن بنابراین معنی آیه اول همان جو زمین معنی میدهد . آیه دوم که تکمیل کننده معنی آیه اول است میفرماید بر زمین افتادن وَيُمْسِكُ السَّمَاء أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ خداوند جو زمین را نگه میدارد تا به زمین سقوط نکند. جالب است که ابتدا می فرماید هر آنچه در کره زمین است مسخر شما گردانید مثال میزند وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ کشتی که در دریا حرکت میکند با امر یعنی قوانین طبیعت که همه امر خداوند هستند حرکت میکند. بنابراین سماء هم جزء زمین است که خداوند مسخر انسان قرار داد همه در خدمت انسان است و انسان از آن بهره میبرد. هواپیما با تسخیر باد توسط انسان به حرکت در می آید. نیرو هم امر خداوند است و باد را یک نیرو به حرکت در می آورد این قوانین اسباب طبیعت یا ملائکه هستند. حال چکیده این دو آیه این است که جو زمین را خداوند با امر یا قوانین جاریه خود نگه میدارد تا بر زمین نیفتد. مگر میشود جو زمین به زمین بیفتد؟
جو زمین سنگین است هزاران میلیارد تن وزن دارد
این همان چیزی است که این آیات به عنوان اعجاز قرآن، میخواهد در تمثیلی بیان کند. هر متر مربع روی زمین به صورت ستونی تا بالا ده تن و یک سانتی متر مکعب آن از زمین تا بالای آسمان باران زا یک کیلو گرم وزن دارد. ولی ما این فشار وزن را حس نمی کنیم یعنی وقتی ما داریم راه می رویم روی سر ما به اندازه مساحت سرما به سانتی متر ضربدر ده تن وزن هوا را بار می کنیم و خودمان هم خبر نداریم که خداوند متعال به بندگان خود رئوف و مهربان است. إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ.
با محاسبات علمی اتمسفر هوا وزن 51.500.000.000.000.000.تن وزن دارد. پنجاه و یک میلیون و پانصد هزار میلیارد تن که بدون ستونی قابل رویت برپا و استوار است. حال چرا بر ما اثری ندارد. خداوند با قوانین شیمیایی و فیزیکی و عواملی دیگر مانند حرارت و تقسیم بندی جو زمین به طبقات کاملا متمایز از نظر ساختاری و حرارت طوری برنامه ریزی شده که با کمک گرانش زمین و نیروی دافعه گردش زمین به دور خود و به دور خورشید اثرات تخریبی بر روی ما به جای نمی گذارد. دلایل علمی خاص خود را دارد. ما میخواهیم حقایق علمی که در آیات به آن اشاره شده و در 1400 سال قبل در تمثیلی بیان شده را سندیت علمی آن را تشریح کنیم تا معاندین و کسانی که وحی خداوند را رویای رسولانه پنداشته اند تذکری دهیم که به علم روز نا آگاه هستند و آیات قرآن را با دید نظر گذشتگان بررسی کرده اند و آن را عین قرآن دانسته اند. بنابراین افتادن جو بر روی زمین از واقعیت علمی پرده بر میدارد و به ما تذکر می دهد که حقانیت خدا را باور داشته باشیم. خداوند میفرماید اولا این واقعیت علمی وجود دارد و دوم اگر سیستم نگه داشتن جو زمین بهم بخورد جز خداوند چه کسی میتواند از بروز آن جلوگیری کند. حال می فهمیم که این سماء با عظمت را امر یا قوانین طبیعت که امر خدایند نگه می دارد چه مفهومی دارد. اینکه خداوند میفرماید خلق و امر از هم جدا شدنی نیستند یعنی ساختار مادی جهان بدون قوانین فیزیکی و شیمیایی که همه امر خداوند هستند پا برجا نیست در همین رابطه است. به مقاله امر خدا ونقش آن در ساختار مادی کیهان مراجعه فرمایید. سید محمد تقوی اهرمی- سوم مهر 1398 ویرایش و اصلاحیه جدید تیر ماه 1399
{jcomments on}
Write comment (0 Comments)- توضیحات
- بازدید: 2048
مقدمه نوشتار
قرآن دارای روش خاصی در توضیح و سبک روش علمی در آیات متشابه است اگر این را درست درک کنیم متوجه می شویم که هیچ گونه اختلافی در آیات وجود ندارد و تنها ذهنیت ما است که این اختلاف ها را می سازند. مثلا کسی که از سرگذشت علمی پیدایش زمین و یا خلقت انسان چیزی نمی داند و می خواهد آیات علمی را عامیانه تفسیر و تاویل کند مسلما تناقضات فراوان ایجاد می کنند. کسی که نظر و تعاریف گذشتگان را در ذهن خود پرورانده و جزء باور خود در آورده که برداشت علمی 1300 سال قبل بر اساس علم و دانش آن زمان شکل گرفته حال می خواهد به مطلبی بپردازد که با علم روز مطابقت دارد دچار سر در گمی میشود. نمونه ای بیاوریم شخصی داستان ذوالقرنین را می خواند و در آن تعریف شده که خداوند وسیله سفر در اختیارش می گذارد به غروبگاه خورشید می رسد و بعد از مدت کوتاهی در همین سفر به محل طلوع خورشید میرسد.
در تصورات او که از گذشتگان رسیده در فاصله طلوع و غروب خورشید کشور های بیشماری قرار گرفته اند و باید 20 سال مستمر سفر کند تا از محل طلوع به غروب برسد ولی در آیه طوری بیان شده که ذوالقرنین این فاصله غروب و طلوع را در مدت اندکی طی میکند. این یعنی محل طلوع و غروب خورشید در یک محل است و مثلا آقای سروش چند مطلب از جمله این موضوع را مطرح و ادعا می کند این ها مطالب غیر علمی و تخیلی است بنابراین وحی رویای رسولانه است. گذشتگان و آقای سروش اطلاعی ندارند که ما دو طلوع و دو غروب دیگر هم داریم در قطب شمال و قطب جنوب که خورشید در یک محل هم طلوع می کند و هم غروب و داستان ذوالقرنین تمثیلی است برای بیان یک واقعیت علمی و عینی و عدم آگاهی علمی دلیل ایجاد شبهات است.
خلقت انسان در قرآن بر اساس یک واقعیت علمی بیان شده است و قرآن در این رابطه دیدگاه خاصی دارد یا به عبارتی جهان بینی خاصی در پیدایش کیهان و خلقت انسان دارد و کلمات ابداع، فطر، خلق، انشاء، نطفه، ماء دافق و ماء مهین صلب و ترائب هر کدام در پروسه خلقت معنی و جایگاه وقوع خاصی دارند. باید نظر گذشتگان را برای امتحان کنار بگذاریم و آیات را با آخرین نظریه های علمی مقایسه کنیم. علوم طبیعی هم در دو قرن اخیر پیشرفت چشمگیری داشته و باید قابل اعتماد باشند. علم را خداوند خلق کرده و کلمات قرآن هم باید بر علم مطابقت داشته باشد. کلمات در آیات و در متن و سیاق آن معنی خاص خود را پیدا می کند.
آیا با خود فکر نکرده ایم چرا قرآن همه جا از خلقت انسان از خاک و سنگ رس صحبت کرده ولی از آدم نامی نبرده و فقط زمانی که آدم می خواهد به عنوان خلیفه معرفی شود از آن یاد می شود. جز یک مورد مقایسه خلقت آدم و حضرت عیسی(ع) که دلیل خاص خود را دارد. انسان و بشر آدم در حال شدن است وقتی حضرت ابراهیم می فرماید من خدایی را میپرستم که من را از فطرنی یعنی آغاز انبساط کیهان و خلق ماده خلق کرد، چگونه توجیه میشود.در اینجا برای اینکه تناقصی در خلقت مستقیم آدم بصورت خلق الساعه پیش نیاید کلمه فطرنی را خلق کرد معنی می کنیم. و موارد بیشمار دیگر چشم را بر روی علم بستن و تسلیم نظر گذشتگان شدن در عصر شکوفائی علم لطمه زدن به قرآن است. موجودات زنده از آب خلق نشده اند بلکه در آب خلق شده اند. بدن انسان از ترکیب های شیمیائی آلی مانند پروتئین ها، نوکلئوتیدها، قند و چربی ها و مقداری هم مواد معدنی مانند آهن و روی و مس و سایر، تشکیل شده اند که در محیط آبکی باید فعالیت کنند و آب بستر فعالیت این ترکیبات را فراهم میکند. برای این است که بیشتر از 70 درصد بدن انسان را آب تشکیل می دهد. مثال دیگر لقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون- ما انسان را در سنگ رس و از حما مسنون آفریدیم را اگر اینطور که عرف است ترجمه کنیم "همانا ما انسان را از گِلى خشك، از گِلى سياه متغير و بو گرفته، آفريديم." و همانا ما انسان را از گل و لای کهنه متغیر بیافریدیم. نگاه کنیم به این ترجمه ها چقدر با واقعیت آیه تفاوت دارد. صلصال و حما مسنون را هر دو گل و از یک ماهیت ترجمه کرده اند.
اول صلصال سنگ رس گداخته مانند سفال است و حما مسنون توده سیاه دو ماهیت دارند و دوم در این آیه دو بار من بکار رفته من در قرآن به دو معنی آمده است از و در. اگر ما از سنگ رس که از عنصر سیلیسیوم و آلومینیوم خلق شده باشیم باید در بدن ما این دو عنصر فراوان وجود داشته باشند که اصلا وجود ندارند. بنابراین باید من صلصال معنی در صلصال بدهد. حال چرا ما این طور معنی میکنیم. برای اینکه به تصورات قدیم یا اسرائیلیات کهن که نظر گذشتگان است نگاه میکنیم که خداوند ابتدا خاک را با آب مخلوط کرد و گل درست کرد و گذاشت خوب ور بیاید و بو بگیرد و سپس دست به کار خلقت آدم با دستان خودش شد.
علم زیست شناسی پس از تئوری های چندی که اعلام شده در آخرین نظریه ها منشاء خلقت انسان را از توده سیاه که در داخل سنگ رس در زمین اولیه بوده ایجاد شده. حال این آیه به کدام نظریه نزدیک تر است. ابتدا چکیده نظریه قرآن در خلقت انسان که نظر اینجانب از برداشت از آیات قرآن و مقایسه با علم روز است را بیان میکنم تا ببینیم که آیا آیات قرآن در خلقت انسان با هم اختلاف دارند یا اختلاف زاییده برداشت ما از نظر گذشتگان است که به قرآن نسبت میدهیم. آیات درباره خلقت انسان تا ظهور آدم همه جزء آیات متشابه هستند ظاهر دارد و باطن و خداوند برای رسیدن انسان به واقعیت علمی آنها به صورت تمثیل و تشبیه آنها را بیان کرده است. ما تا به حال با ابزار نظر گذشتگان مربوط به حدود هزار سال قبل به این آیات نگاه کرده ایم عینک خود را برداریم و با ابزار علوم طبیعی به آنها نگاه کنیم و نتیجه را ببینیم. به مقاله -مفهوم واقعی منی ،مائ مهین ،حما مسنون ،صلصال ،نطفه و صلب و ترائب در قرآن مراجعه فرمایید
چکیده نظریه قرآن در خلقت انسان
خداوند خلقت حیات را از شروع انبساط کیهان وخلق ماده آغاز میکند. در پروسه پیدایش زمین از نظر علم زمین شناسی و قرآن-در حال هم جوشی هسته ای به شدت به بیرون پرتاب می شود. بنابراین زمین در دو دوره خلق می شود و در پایان دوره دوم رواسی یا پوسته جامد را بر روی زمین که از برکت سنگ رس (نوع طین) برخوردار کرده است قرار می دهد و بر روی آن در حالی که هنوز داغ است اقوات غذای موجودی که باید خلق شود (نطفه اولیه حیات) را در چهار دوره برنامه ریزی میکند. این پروسه در تراب رخ می دهد.
تراب مفهوم کلی خاک در زمین است و طین مفهوم علمی آن است و طین لازب هم نوع سنگ رس است. این نطفه امشاج است که در سنگ رس داغ و از رسوب آب گرفته شده توده نرم و سیاه (رسوب ته نشین شده در سنگ رس) بیرون می آید که هنوز تکامل نیافته و باید دوره سویته را طی کند و تکمیل شود وبه علقه تبدیل شود که در آن ژن کامل که قرآن آن را جنسیت نر ومادینگی می نامد (توارث که در DNA رخ میدهد) قرار میگیرد و روح خدا هم در همین زمان در علقه نفخه میشود. علقه نفس واحده است و ساختار اولیه بشر که ملائکه به آن سجده می کنند که به مفهوم قرار گرفتن قوانین که اسباب طبیعت هستند در این ساختار است. علقه در جو اکسیژن دار و شفاف و آرام شرایط ادامه حیات بسوی تکامل را دریافت میکند اینجا خلقت انسان پایان میپذیرد و روح خداوند با ابزار ژن DNA فرماندهی تکامل ساختار بشر را بسوی انسان تکامل یافته برعهده می گیرد و آدم اولین انسان تکامل یافته از ذریه آخرین قوم بر انگیخته می شود و تمامی انسان ها از نسل اویند.
چکیده خلقت انسان با استناد به آیات قرآن و جهان بینی آن
الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلاَلَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشْكُرُونَ-سجده7 الی 9
خداوند است که تمامی شرایط و چیز هائی که برای خلقت انسان لازم بود خلق کرد ( پرتاب شدن زمین از مرکزیت توده خورشیدی و تکامل اتمی و شیمیائی در دو دوره و خلق سنگ رس و مواد اولیه ساختار تشکیلاتی بشر)- و خلقت انسان را در سنگ رس (طین) آغاز کرد - وسپس نسل بعد از آن را (بیرون آمده از سنگ رس) را از چکیده ای در آب کم قرار داد (رسوب ته نشین شده در آب کم و درون لایه های سنگ رس) و سپس آن را تکمیل کرد و روح خود را در آن نهاد و اعضاء بدن شما شامل گوش و چشم و قلب را در آن قرار داد ولی کمتر کسی از این رخداد عظیم تشکر میکنند. این آیه همان چکیده خلقت انسان از طین تا علقه است.
تمام آیاتی که در باره خلقت انسان است شرح و توصیف رخ داد فوق است. خلقت انسان در سنگ رس و از رسوب یا چکیده در آب کم که همان رسوب آب گرفته شده حما مسنون است خلق میشود ولقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون- و این همان تعریف علمی بالا است. قرآن یک واقعیت علمی را بیان میکند و معنی آن هم میشود در خقیقت ما انسان را در سنگ رس گداخته در حال سرد شدن و از توده سیاه آب گرفته شده ( چکیده در آب کم) خلق کردیم. توده سیاه چیست. بخار آب در پوسته جامد داغ (صلصال کالفخار) همراه با ترکیبات آلی که در چهار دوره اقوات بر روی پوسته جامد برنامه ریزی شده اند در درون لایه های سنگ رس داغ قرار میگیرند و آب آن بخار می شود و این رسوب نرم و سیاه را حما مسنون نامیده شده است که ترکیبات ساختار اولیه بشر را مانند پروتئین ها، نوکلئوتید ها، قند ها، و چربی ها در خود دارد.
انسان از این ترکیبات ساخته میشود و سنگ رس هم این ترکیبات را کاتالیزه میکند و نسل بیرون آمده از این پروسه نطفه اولیه حیات است. اینجا صحبتی از آدم نیست آدم دارد درست میشود. این پروسه خلقت انسان است نه آدم. تا آدم انسان تکامل یافته ظهور کند زمان بسیار زیادی باقی مانده است. شاکله خلقت انسان این آیه است و همه آیات خلقت انسان به این آیه بر میگردد. در این دوره کلماتی مانند حما مسنون (نرم است و ترائب اصطلاح توصیفی آن)، صلصال (سخت است و صلب اصطلاح توصیفی آن)، طین، ماء دافق، ماء مهین روح، قرار مکین و سویته اشاره شده است. همه درچهارچوب این آیه و در زمین اولیه در قرآن شرح داده میشود.حما مسنون و صلصال و نقش کلیدی آن در خلقت حیات
تراب در خلقت انسان اشاره کلی به طین و صلصال و طین لازب دارد و در قرآن تنها برای بیان اینکه توی انسان از خاک یا ماده بی جان آفریده شده ای مورد استفاده قرار گرفته است که از بحث علمی مهم روز است که چگونه موجود زنده از ماده بی جان خلق شده است. جنبه توصیفی و کلی دارد دانشمندان بحثی را پیش کشیده اند که حیات از سیارک ها به زمین منتقل شد و خداوند میفرماید خیر حیات در خاک و در همین زمین صورت گرفت. به دو نکته مهمی در خلقت انسان در تراب اشاره کنم اول همه تفاسیر من را از تعریف کرده اند که درست نمی باشد من دارای دو مفهوم است از و در. بنابراین انسان در خاک خلق شده و نه از خاک، انسان در آب خلق شده و نه از آب. همه موجودات در آب خلق شده اند و نه از آّب .حما مسنون خاک یا گل نیست بلکه رسوبی است از ترکیبات آلی قندها، اسید های آمینه، نوکلئوتید ها، چربی ها حال چرا سیاه است برای اینکه مواد آلی کربن دار وقتی بر روی سنگ داغ چکانده شود و آب آن بخار شود توده سیاه و نرم برجای می ماند.
در شهاب سنگ ها توده سیاه را پیدا کرده اند و کلمه توده سیاه یکی از اصطلاحات بسیار مهم در تشکیل حیات است و این همان حما مسنون قرآن است که ما توصیف های غیر واقعی مانند بد بو و گل گندیده که از اسرائیلیات در فرهنگ معانی قرآن آمده است به آن چسبانده ایم واز آنجائیکه ابن عباس این مفهوم را از علم آن روز توصیف کرده ما هم بدون تغییر هزار سال است آن را بکار میبریم و در مفهوم قرآن وعلوم طبیعی تفکر و تعقل نمیکنیم برای دلیل این به روایات خلقت مراجعه فرمائید.
مطلب دوم اینکه انسان از حما مسنون و درون سنگ رس خلق شده است و اتفاق مهمی در این بین رخ داده است و آن ابتدا مولکول پایه حیات به روش شیمیایی و تحت برنامه ریزی خداوند، قدرفیها اقوات ها (قدر با تشدید دال برنامه ریزی است) ساخته میشود و امر حیات که یک امر غیر مادی و الهی است این مولکول بی جان را در یک آن جاندار میکند و این اراده و خواست خداوند است وعلم هرگز به آن نخواهد رسید. خداوند میفرماید باش و می شود مولکول شیمیایی بی جان زنده و حیات دار میشوند. کن فیکون. ابتدا امر حیات در نطفه ساخته شده اولیه که در یکی از چهار دوره پیدایش اقوات غذای آلی رخ می دهد و این نطفه تکمیل میشود و سپس روح خداوند در نطفه تکمیل شده نفخه میشود.
انسان در تراب خلق می شود و آدم هم که همان انسان است در تراب خلق و مشمول این کن فیکون میشود. خلق انسان در تراب پیشینه خلق آدم در تراب است. ولی نه انسان و نه آدم هنگام خلق شدن در تراب وجود نداشته اند. وَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا. انسان به یاد آورد که ما او را از قبل خلق کردیم که چیز قابل ذکری نبود خداوند خلقت انسان که همان آدم است را در سنگ رس آعاز میکند و سلول اولیه حیات که علم آن را پرکاریوت و قرآن آنرا نطفه امشاج مینامد و نوع تکامل یافته آن که در دو ونیم میلیارد سال بعد به تعریف علم ایوکاریوت است که قرآن را علقه می نامد. این دو تاریخچه سرنوشت شدن انسان است علقه یک میلیارد سال قبل و آدم کمتر از نیم میلیون سال قبل یعنی از علقه که دارای اعضای بدن میشود در پروسه تکامل بیرون آورده میشود. آدم از بین انسان های هم دوره که خصیصه تکامل فکری را بدست آورد برانگیخته میشود . آدم زوج دارد ولی همسر زن ندارد
بنابراین تراب توصیف کلی حالات صلصال، طین، صلب، ترائب، طین لازب است. تمام این پروسه انجام شده در تراب است. انسان در خاک آفریده شد. این آیه تراب را کلی برای حالات مختلف خلقت انسان بیان میکند و وارد جزئیات زمانی ومکانی پروسه حیات نمیشود. در قیامت گفتگویی برای بیان واقعیت این موضوع در قالب تمثیلی بین یک نفر مومن و یک نفر کافرترتیب داده شده. در قیامتی که هنوز نیامده ترتیب این مصاحبه ها در قرآن مفاهیم علمی فراوانی نهفته است.به آیه توجه فرمائید. آیه 37 سوره کهف
قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا -رفیقش در حالی که با او گفتگو میکرد به او گفت آیا به آن کسی که تو را از خاک وسپس از نطفه و آنگاه تو را سر وسامان داد وتکمیل کرد و به صورت مردی در آورد کافر شدی؟ تراب، نطفه، سواک، رجل هر کدام در آیات فراوان دیگر مراحل زمانی طولانی را سپری کرده اند ولی این جا چهار دوره اقوات، صلصال، حما مسنون، صلب، ترائب، ماء دافق، ماء مهین، قرار مکین همه در تراب خلاصه شده.
حال برای درک بهتر این موضوع به جنبه علمی این مطلب باید اشاره کنیم که طین سنگ رس است که فرسایش شده آن خاک است و تراب که رس نرم شده است که امروزه حیات کره زمین در این تراب ادامه بقائ میدهد. خاک کشاورزی است. سنگ رس انواع بیشماری دارد شن هم سنگ رس است که فرسایش شده واز فرمول سیلیسیوم واکسیژن تشکیل شده ولی نمی تواند آب را در درون خود جذب کند سنگ های رس انواع متعددی دارند ولی فقط سنگ رس سه لایه توان جذب و نگه داری آب را دارند. اگر سنگ رس خالص سه لایه که نرم شده است را با آب ترکیب کنیم میشود گل لازب که همان گل کوزه گری است و اشاره قرآن به نوع سنگ رس است که قابلیت خلق انسان را داشته است. حال اگر این گل لازب را حرارت و شکل دهیم میشود صلصال وقتی خشک است میشود صلصال الکلفخارکه میتوان سفال هم نامید . که می تواند آب را در خود نگه دارد. بنابراین با شیوه قرآن اگر آشنا باشیم یک موضوع را در چند آیه برای ثابت کردن یک موضوع خاص تکرار میکند. طین لازب و طین و صلصال همه توصیف صلصال كالفخار و مفهوم علمی ان در خلقت انسان است این صلصال سنگی که حیات اولیه را در دل خود پروراند است آن را کاتالیزه کرده و در آب کم بوده است و نه در آب زیاد مثلا دریا و کف اقیانوس که مطلب بسیلر مهمی برای علم بیان میکند انسان در سنگ رس و در خشکی و با آب کم آفریده شد و نه در دریا و اقیانوس. نوع سنگ را از نظر علمی بیان داشته است طین لازب همه سنگ های رس طین لازب نیستند.
مائ دافق و مائ مهین و سلاله من مائ مهین و سلاله من طین
هنگامی که خلقت انسان در سنگ رس آغاز شد محیطی مملو از بخار آب، آمونیاک، متان، هیدرورهای کربن، هیدرید فسفر و گوگرد درجه حرارت بالای احتمالا حدود 3000 درجه واین محیط مذاب و پلاسما شکل بوده است و در این محیط هیدروژن فراوان سایر مواد را برای خلقت حیات مدیریت میکرد. این بدین معنی است که ئیدروژن نمی گذاشت اکسیژن که در آن زمان عنصری خطرناک برای واکنش های حیات بود ایجاد شود میل ترکیبی هیدروژن با سایر عناصر قوی تر از اکسیژن و کربن و ازت گوگرد و فسفر بود وهمه این عناصر را به هیدرورهای آنها تبدیل میکرد وجود گاز کربنیک در این محیط امکان پذیر نبوده است ولی کربن قابلیت ترکیب با هیدروژن و با خودش را داشت و هیدروکربورهای فراوانی ایجاد شدند که پایه ابتدائی اسید های آمینه بشمار می آمدند.
آب با سلاله خود یعنی عوامل HOو H اکسیژن لازم ساختار عناصر معدنی مانند سیلیسیوم و اسید های آمینه و غیره را تامین میکرد. به مرور زمان درجه حرارت پائین می آید و سنگ رس همراه کانی ها و ترکیبات شیمیائی پایه اولیه حیات به بالا ترین قسمت توده مذاب کره زمین منتقل می شوند. پوسته جامد از حالت مذاب به گداخته در می آید و شروع به سرد شدن میکند و در حرارت حدود 150 تا 200 درجه واکنش های حیات در درون لایه های سنگ رس گداخته در حال سرد شدن در چهار دوره ایجاد غذای بیولوژیکی اقوات شکل میگیرند. خلقت انسان در درون پروسه حیات از نظر قرآن مولکول های آلی ساده بهم وصل می شوند و ماکرو مولکول های زنجیره ای حیات ایجاد می شوند.
مونومرها برای تبدیل به پلیمر ها باید یک مولکول آب را از محیط واکنش خارج کنند و این آب باید فورا محیط واکنش را ترک کنند و این ماء دافق است و بدون خروج این ماء دافق حیات امکان پذیر نمی شد. صلب و ترائب هم همان جسم نرم حما مسنون و جسم سخت صلصال است جسم نرم و جسم سخت که آب دافق از بین این دو خارج میشود. معضل ماء دافق (شرایط باید طوری باشد که آب دفع شده از واکنش مولکول های حیات بتواند سریعا محیط را ترک کند) باعث شد که تئوری پیدایش حیات به درون سنگ پیریت یا سنگ رس کشانده شود که سنگ رس در این مورد نظر اکثر دانشمندان را به خود جلب کرد و هنوز دانشمندان روی آن بحث میکنند. مطالبی که من مطرح می کنم به عنوان یک متخصص رشته بیوشیمی تحصیل کرده در دانشگاه دولتی آلمان و مطابق آخرین نظریه پیدایش حیات است.
ماء مهین و ماء دافق دو مقوله جدا از هم هستند واکنش شیمیایی تشکیل مولکول آلی حیات درماء مهین یا آب کم و ناچیز صورت گرفته است این آب به عنوان محلول ترکیبات آلی پایه حیات بوده است و به صورت بخار آب و انرژی لازم برای واکنش شیمیایی را حرارت حدود 150 درجه پوسته جامد تامین می کرده است در صورتی که ماء دافق هنگامی که دو مولکول ساده اسید آمینه وبا قند ها و یا چربی ها به هم وصل می شدند و مولکول بزرکتر را تشکیل می دادند یک مولکول آب از واکنش بیرون میرفت و از آنجائیکه سنگ رس داغ تر از نقطه جوش آب بود براحتی محیط واکنش را ترک میکردند. صلب و ترائب صفت توصیفی سخت و نرم صلصال و حما مسنون است و ماء داففق هم از بین این دو جسم سخت و نرم بیرون میرفته است.
آیات قرآن در خلقت انسان در دوره اشاره شده نطفه اولیه حیات تا نطفه تکامل یافته علقه
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئا5 حج-ای مردم اگر در اتفاق قیامت در شک هستید بدانید که ما شما را در تراب خلق کردیم و سپس از نطفه اولیه وسپس از علقه و سپس از بی مهرگان با خلق کامل ( از بند پایان اولیه که خلقتی کامل در پروسه تکامل داشتند و باقی ماندند هم اکنون هم برای بقاء حیات حضور دارند )و سپس از بی مهرگان یا غضروفیان با خلق ناقص (که دائم در تکامل خود با ثبات نبودند و شاخه ای از آنها بار تکامل را بر دوش می کشید و غضروفیان واسط بین بی مهرگان اولیه تا پیدایش استخوان داران به یک شاخه تکامل یافته مبدل نشدند و این مضغه غیر مخلقه هستند). برای اتبات و دلیلی برای شما (که قیامت آمدنی است و این حقایق به شما نشان میدهد که کلام خداوند حق است) و همه اینها در شکم مادران یا نیای تکاملی خود تا زمان تعیین شده ادامه تکامل دادید تا بصورت طفلی خارج شدید تا به رشد خود برسید و برخی از شما به مرگ دچار و برخی به سالخوردگی می رسند تا آنجا که فراموش کار میشوند. آیه زیر هم همین مطلب را بیان میکند نکته جالب توجه مرحله تراب مرحله نطفه اولیه حیات و مرحله علقه مهمترین مراحل خلقت انسان است.
هُوَ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخاً وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلاً مُسَمًّى وَ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون-غافر 28
اللَّهُ خَلَقَكمُ مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكمُ أَزْوَاجًا وَ مَا تحَمِلُ مِنْ أُنثىَ وَ لَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَ مَا يُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٍ وَ لَا يُنقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فىِ كِتَابٍ إِنَّ ذَالِكَ عَلىَ اللَّهِ يَسِير-فاطر 11
در این آیه ابتدا خلق در تراب و سپس از نطفه و سپس قرار دادن زوجیت که در همان علقه قرار داده شده و خداوند به تحولات درون ماده (این جا ماده شامل همه پستانداران می شود) و هیچ سالخورده ای عمر دراز نمی یابد و از عمرش کاسته نمی شود و همه این امور تعیین شده و قانونمند است و در کتاب آفرینش مندرج است و تمامی این کارها ( از ابتدای خلق حیات تا رسیدن به انسان سالخورده و مرگ برای خداوند آسان است. در 4 آیه زیر ارتباط آیات را با هم مقایسه نمائیم
1-إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِينٍ - فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ -71 فرقان هنگامی که خداوند ملائکه را مورد خطاب قرار می دهد که من آفریننده بشر در سنگ رس هستم هنگامی که آن را تکمیل کردم و روح خودم را در آن نهادم به او سجده کنید( تسلیم او شوید قوانین مربوطه در آن نطفه کامل قرار می گیرد قوانینی که موجود زنده به آن وابسته است)
2-وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ- فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ-حجر33 درقسمت اول دو آیه طین را برابر من صلصال من حما مسنون تعریف کرده است.
3 -وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ –والله اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شیئا قبل از دوره وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ آمده که با مقایسه آیات بعدی سوره سجده در دوره ثم سواه و نفخ فیه من روحه اتفاق افتاده که دوره تکمیل کردن نطفه اولیه به نطفه علقه است که هنوز اعضای بدن در آن قرار داده نشده است. بطون امهاتکم بر میگردد به دوره حاکمیت تک سلولی های پرکاریوتها. خداوند شما را از شکم نیای شما بیرون خارج کرد در حالی که هیچ چیزی نمی دانستید و اعضای بدن هم نداشتید. بنابراین این اتفاق نمی تواند در رحم زنان معنی بدهد. چیزی که از بطون زنان بیرون می آید اعضای بدن دارند و بعلاوه نوزاد احساسات دارد و میداند و خواسته های خود را با گریه اعلام می کند.
قسمت اول آیه های ردیف 1و2 با آیات 7و8 سوره سجده برابر است.
4-الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ 7- ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلاَلَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ 8- ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشْكُرُونَ9-سجده7 الی 9
این چهار آیه در یک موضوع با هم مشترک هستند قسمت دوم آیات فوق دقیقا در سوره سجده آمده ودر چهارچوب چکیده خلقت انسان قرار گرفته اند به آیات توجه فرمایید.
حال این سئوال پیش می آید ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ در کدام زمان اتفاق افتاده. آیه زیررا مرور میکنیم
أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَى- ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى - فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى - أَلَيْسَ ذَلِكَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن يُحْيِيَ الْمَوْتَى- آیا انسان نطفه تقدیری نبود که مقدر میشود .آیا انسان نطفه تحت برنامه ریزی و نرم افزاری الهی (تقدیر الهی) نبود که مقدر شد(به بار مینشیند). سپس علقه بود که خلق شد و سوای شد یعنی علقه تکمیل شد و سپس در آن زوجیت نر و مادینگی را قرار داد. توارث و ژن کامل که عامل اصلی استقرار زوجین است در علقه جاعل شد. و با استقرار DNA روح خداوند ( امر او) هم در علقه نهاده می شود و فرماندهی هدایت نطفه به سوی تکامل را بر عهده می گیرد. به مقاله ژنتیک در قرآن مراجعه فرمایید
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الاْنْسانَ مِنْ سُلالَهٍ مِنْ طین- ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ- ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ11 و12 مومنون -بدرستیکه ما انسان را در سلاله من طین قرار دادیم(رسوب در درون طین که همان حما مسنون و صلصال است) و سپس نطفه (نطفه اولیه پرکاریوت) را در غشاء هسته ای قرار دادیم و این نطفه قرار گرفته شده در غشاء هسته ای را به علقه تبدیل کردیم (خلق کردیم) و علقه را به غضروف مبدل کردیم (بی مهرگان اولیه) و سپس مضغه را به استخوان خلق کردیم (استخوانداران) و براستخوان گوشت پوشاندیم و سپس خلق آخری را از طریق انشاء کامل بیرون آوردیم که خلق آخر که انشاء شده و تکامل یافته است آدم است. هدف نهائی خلقت حیات. در این آیه هم مراحل تراب (مراحل علمی و تفکیکی آن) و سپس نطفه و آن نطفه را به علقه و با فرماندهی روح خداوند مراحل بعدی تکامل ادامه و نطفه علق دارای اعضای بدن میشود مانند مراحل غضروفیان، استخوان داران، وبر روی استخوان که تکامل یافته غضروف است گوشت پوشانده می شود و این ها به اعضای بدن تبدیل میشوند. وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ در علقه قرار داده میشود. بنابراین اگر ما چکیده خلقت انسان را در سوره سجده بدانیم همه مباحث خلقت انسان و کلمات بکار برده شده همه با هم همآهنگ هستند و تناقضی ندارد. خداوند انسان را تا علقه خلق می کند و هر خلقی سوی و برنامه ریزی و هدایت می شود تا خلق بعدی.
قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى - الَّذِي خَلَقَ فَسوَّي- وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَدَي-سوره اعلی- خداوند خلق میکند و سپس هدایت میکند، خداوند خلق میکند و تکمیل میکند و خداوند است که برنامه ریزی وطراحی میکند و سپس هدایت میکند.
وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى- مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى- وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى نجم 45 و اوست که زوجیت نر و مادینگی را از نطفه ای که مقدر میشود خلق میکند ونشاء تکمیل شده آخری را انشاء شده بیرون می آورد. اشاره به قرار گرفتن ژن کامل و توارث در نطفه علقه است
أَلَمْ نَخْلُقكُّم مِّن مَّاء مَّهِينٍ فَجَعَلْنَاهُ فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ إِلَى قَدَرٍ مَّعْلُومٍ- فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ آیا شما را در آب کم خلق نکردیم (و نطفه بیرون آمده را) را در پوشش استوار(غشاء هسته ای) قرار ندادیم تا زمان مشخصی، پس برنامه ریزی کردیم و چه برنامه ریزی توانائی انجام دادیم
تمام آیات فوق در چهارچوب آن چکیده خلقت انسان در سوره سجده قرار می گیرند و تنها آیات11 و 12 مومنون ادامه علقه تا خلق انسان کامل که آدم باشد را مطرح کرده است. البته اگر با دید علمی به آیات نگاه کنیم کاملا منطبق بر علم زیست شناسی و آخرین نظریه های ارائه داده شده در خلقت حیات است. تناقض در آیات خلقت انسان زاییده تفکرات و تصورات ذهنی غلط ما است متاسفانه با دید گذشتگان که با علم روز زمان خودش تفسیر کردند و بر باور ما نشسته آیات علمی و متشابه را بدون دخل و تصرف در نظر گذشتگان و به روز سازی آن نظرات تفسیر می کنیم و تناقض خلق می کنیم و آیات علمی قرآن را پشت پرده تحجر پنهان نگه میداریم و فرصت به امثال سروش می دهیم تا قرآن را همان نظر گذشتگان بدانند و از عدم آگاهی نسل تحصیل کرده سوء استفاده نمایند و اذهان را مشوش و قرآن را تناقض با علم معرفی کنند. سید محمد تقوی اهرمی مهر 1398 ویرایش جدید تیر ماه 1399-ویرایش جدید مرداد 1402
{jcomments on}
Write comment (0 Comments)