قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com
CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.
برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.
اینستاگرام hammanmasnun@
s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com
صلب و ترائب، صلصال و حما مسنون از نظر علم زمین شناسی مدرن
مقدمه نوشتار
موضوع خلق الانسان من صلصال من حما مسنون در چند سال اخیر ذهن دانشمندان زمین شناسی و زیست شناسی را شدیدا به خود مشغول کرده است. دانشمندان به دنبال رمز چگونگی ایجاد حیات در زمین اولیه هستند. تبدیل ماده بی جان به جاندار، اولین مولکول حیات DNA بوده یا RNA ، مولکول اولیه حیات در درون اقیانوس شکل گرفته یا در دل سنگ پیریت یا سنگ رس و نظریات گوناگونی تا به حال ابراز شده و ارائه این نظریات روند خاصی را طی کرده است که به مقاله جداگانه و مفصل تری نیاز دارد. آنچه در دستور این نوشتار قرار گرفته تجسس و بررسی علمی آیه اشاره شده است که تا کنون خیلی ساده از آن عبور کرده ایم ولی دارای یک دنیا مفاهیم علمی است. خداوند انسان را از توده سیاه و نرم و در سنگ رس داغ خلق کرده است. اولین مولکول جاندار از بین توده نرم و جسم سخت آفریده شده است. به زبان علمی صلصال (سنگ رس) جسم سخت و حما مسنون (رسوب سیاه مولکول های آلی تبخیر شده بر روی رس) توده نرم و مترادف آن هم صلب است و ترائب است که آن هم معنی سخت و نرم می دهد.
البته در صدر اسلام دانشمندان و مفسرین بر اساس دید علمی آن زمان و تصورات ذهنی یا برداشت های مبتنی بر علم روز نظریه هائی ارائه داده اند که نسل اندر نسل بر باور ما نشسته و هم چنان آن نظریات را با آب و تاب بیان می کنیم و کسانی هم هستند که به اصطلاح محقق هستند و در آن راستا مرتبا کشف علمی می کنند و استخوان پشت را بالا و پایین می آورند تا توجیه لازم را بدست آورند. البته باید توجه داشت عده ای ظاهرا به قصد خیر و باطنا برای بر ملاء کردن این تصورات غلط و آشکار کردن نظریات کهن برای ایجاد شک و شبهه بیشتر در دل مومنین آن را باز نشر می کنند و موضوع می تراشند برای مطرح کردن آن.
چرا که با علم روز ناسازگاری دارند و دفاع کنندگان دلسوز هم، غافل از اینکه در وادی تخیلات و تصورات ذهنی غلط خود که بر مبنای نظرات گذشتگان بیان شده سوژه برای معاندین و مخالفین در اختیار می گذارند. آیات متشابه قرآن درباره صلب و ترائب هیچگونه ارتباط معنائی با این تخیلات ندارد. با دید علم روز به این آیات نگاه کنیم و اعجاز علمی قرآن را در عصر شکوفائی علم نگاه کنیم و ایمان بیاوریم.
قَد جَاءكُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ- درحقیقت دیدنی های فراوانی که حقانیت خدا را نشان می دهد برای شما آورده شده هر کس با بصیرت و آگاهی به کنه آن برسد به خود سود رسانده و هر کس کور و نادان باشد عملش به خود او برمی گردد به ایات 19 و20 سوره عنکبوت نظری بینداریم و براساس ان عمل کنیم تا کیف بداء خلق از نظرعلمی برای ما روشن شود. عصر علم و تحقیقات و کشف واقعیت ها است. فمن ابصر فلنفسه می خواهیم با بصیرت و آگاهی و بر اساس سیروا فی اللارض به واقعیت برسیم. با هم شروع کنیم سفری به افق رویداد یعنی جایی که به تعبیر علم پدیده حیات آغاز شد.
ابزار تجسس علمی چگونگی آغاز حیات در زمین اولیه
أَوَلَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِير-نمی نگرید خداوند چگونه حیات را خلق کرد و سپس آن را باز آفرینی میکند و این برای خداوند آسان است.
قلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ-بگودر زمین سیر و سفر کنید و بنگرید خداود چگونه حیات را آغاز کرد و سپس نشاء آخری را ازآن ینشی میکند. آخرین نشاء نقطه پایانی پروسه تکامل حیات است که بیرون آورده میشود) خداوند به هر کاری توانا است.
این توصیه خداوند را داروین دقیقا اجرا کرد 5 سال تمام با کشتی به نقاط مختلف جهان سفر کرد تا راز حیات را بیرون آورد. نمونه ها و فسیل های مختلفی را جمع آوری و طبقه بندی کرد و نتایج بررسی های خود را در کتابی مهم و جنجالی باطلاع دانشمندان رساند و تحول در علم زمین شناسی ایجاد کرد. چه چیزی را ما می توانیم در سفر در سرزمین پهناور خدا پیدا کنیم و به کنه راز و روند پروسه حیات برسیم. مسلما همان کاری که داروین کرد .
نظریه ایشان اساس علم زمین شناسی و حیات را بنا گذاشت، اگر چه نارسائی های فراوانی دارد ولی اصل تکامل که توسط قرآن هم پذیرفته شده تحول عظیمی در طرز تفکر انسان گشود. آیه اشاره شده بالا هم تکامل را تایید می کند کلمه کیف بداء خلق چگونه حیات را آغاز کرد .بیانگر خلق الساعه نبودن حیات است. خلق الساعه و قرآن و زمان بر است و دوره زمانی طولانی را طی کرده است. آغاز ابتدای شروع حرکت خلقت حیات است و یعیده هم باز آفرینی است که امروزه به عیان می بینیم که جنین در نطفه موجودات زنده از سلول اولیه حیات آغاز می شود و اشکال مختلفی را در دوره مثلا تا نه ماهگی در انسان طی می کند. این باز آفرینی خلق است نه خود خلق، خلق کردن عملی است که برای یکبار اتفاق می افتد و نه مکررا.
سفر به زمین اولیه و تاریخچه پیدایش زمین و حیات در آن
توده غبار کیهانی که در منطقه وسیعی در فضای بین ستارگان در کهکشان راه شیری وجود داشت در نقطه ای شروع به جذب شدن کردند. این نقطه را علم نمی داند و نظرات مختلفی بیان کرده ولی قرآن می فرماید. هر ستاره ای جایگاه خاصی دارد (که به آن عطا می شود)
فلا اقسم به مواقع النجوم. جایگاه ستارگان دارای پدیده بس عظیمی است که خداوند به عظمت آن سوگند یاد می کند.
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى قسم به ستاره چون فرو میریزد و محو می شود-
فلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّس به ستارگانی که ظاهر می شوند و به ستارگانی که در سوراخی خزیده و از دید پنهان می شوند (تولد و مرگ ستاره)-
الْجَوَارِ الْكُنَّسِ- ستارگان در جایگاه معینی که برنامه ریزی الهی است مانند خنس و کنس اجرام سماوی و غبار کیهانی را جذب میکنند و متولد میشوند و همان جا همراه سیاهچاله خود حرکت می کنند و هنگام نابودی به همان جایگاه فرو می روند و محو میشوند-این نظر قرآن است.
علم هم اخیرا به این مطلب رسیده است که نیروی بسیار کشنده ای و قوی می تواند غبار کیهانی را که میلیون ها و یا میلیارد ها کیلومتر گسترش داشته و فشرده هم نیستند و حرارت بالا هم ندارند را طوری با برنامه به خود جلب کنند که حرکت دورانی مسطح جذب به مرکز ستاره ایجاد شود. دانشمندان از جمله هاوکینگ به این نتیجه رسیدند که این می تواند یک سیاه چاله باشد. توده ابر و غبار خورشیدی دور مرکزیت آن چرخیدند و جذب مرکز آن شدند. هر سیاره ای هم بیکار ننشستند و نقطه ای را دریافت کردند و قسمتی از این غبار کیهانی را دور هسته مرکزی خود جذب کردند و گر نه همه غبار کیهانی جذب خورشید می شدند و زمین و سیارات دیگر وجود نداشتند.
جاذبه خورشید با حجم حدود 330000 برابر زمین مسلما قدرت جذب تمامی غبار کیهانی را داشت ولی برنامه ریزی تدوین شده الهی کار خودش را کرد. علم هنوز در این جزئیات دلیل قانع کننده ای ندارد. قرآن در آیه 9 سوره فصلت می فرماید زمین را در دو دوره آفریدم. ما از کجا بفهمیم این دو دوره چه هستند. راه بسیار آسان جلوی پای ما است. خورشید و زمین و همه سیارات منظومه شمسی از غبار کیهانی با هویت 75 درصد هیدروژن و 24 درصد هلیوم تشکیل شده اند. این نطفه ایجاد کیهان بود.
خورشید به دلیل حجم بزرگ خود پس از چهار و نیم میلیارد سال هنوز دارد می سوزد یا هیدروژن خود را می سوزاند یعنی همجوشی هسته ای را انجام میدهد و هیدروژن به هلیوم تبدیل و نور افشانی میکند. زمین به دلیل حجم کم این دوره تکامل هسته ای را سریعا و در زمان کوتاهی سپری کرد. چند سال ؟ علم هنوز نمی داند. نباید از رقم یک میلیون سال تجاوز کند حتی برخی از دانشمندان این رقم را به هزاران سال تخمین میزنند. حرارتی که در مرکز خورشید این همجوشی هسته ای را انجام میدهد حدود 15 میلیون درجه است. هرچه حرارت پایین بیاید اتم های هلیوم با اتم هیدروژن اتم عناصر دیگر را با همجوشی هسته ای ایجاد میکنند. تا زمانی که حرارت به حدود 3000 درجه و کمی بالاتر برسد تکامل اتمی پایان و زمین طی صدها میلیون سال پروسه سرد شدن را طی میکند و تکامل شیمیایی آغاز میشود. هسته اتم های تشکیل شده بر حسب حرارت ابتدا اتم های عناصر شیمیائی و سپس اتم ها به هم می پیوندند و مولکول ها را تشکیل میدهند. از این لحظه تکامل شیمیایی آغاز می شود تا مولکول های پایه حیات به وجود آیند.
گاز هیدروژن و آب اولین مولکول های ایجاد شده در پروسه تکامل شیمیائی هستند. اتم های کربن، اکسیژن، ازت سیلیسیوم، آهن، گوگرد و فسفر بعد از هیدروژن فراوان ترین عناصر شیمیایی در پایان دوره تکامل اتمی در زمین اولیه بودند. گاز هیدروژن به مقدار بسیار زیاد فرماندهی عملیات تشکیل عناصر شیمیایی درون زمین داغ و مذاب را بر عهده می گیرد. میل ترکیبی هیدروژن با اکسیژن کربن ،ازت، گوگرد، فسفر، قوی تر از سایر عناصر است و بنابراین ابتدا مولکول آب و سپس متان، آمونیاک، سولفورهیدروژن و فسفر تشکیل می شوند. کربن با خودش و هیدروژن میل ترکیبی قوی دارد. شرایط حرارت و چگالی و فشار موجود باعث ایجاد کربورهای هیدروژن با انواع انشعابات یا ترکیبات میشود. آهن و نیکل در مرکز زمین قرار می گیرند و بقیه عناصر همراه آهن باقی مانده، آلومینیوم و سیلیسیوم لایه میانی و خارجی زمین مذاب را به وجود می آورند.
با پایین آمدن حرارت زمین، پوسته خارجی تشکیل می شود و بر روی آن تحولات پیدایش مولکول های اولیه حیات به وقوع می پیوندد. سیلیسیوم و پیریت و آلومینیوم بیشترین جزء ساختار پوسته خارجی زمین را تشکیل میدهند.
پوسته خارجی از حالت مذاب به گداخته تبدیل و شروع به سرد شدن می گذارد. زمین در این مرحله کره ای گداخته در حال سرد شدن با تحولات و تغییرات عظیم در پوسته خارجی. گاز هیدروژن و بخار آب، گازهای متان و آمونیاک و هلیوم مرتبا از شکاف های پوسته جامد به بالای آن منتقل می شوند. سنگ سیلیسیوم یا هما ن رس خالص در حال سرد شدن تحولات حیات را در درون خود به سرانجام می رساند . خلق الانسان من صلصال من حما مسنون دراین مرحله به وقوع می پیوندد.
دانشمندان زمین شناسی درباره چگونگی تحولات زمین قبل از تشکیل پوسته جامد به عبارتی در حرارت های از حدود 2000 تا 100 درجه اطلاعات چندانی ارائه نداده اند و تنها نظریه های گوناگونی که تاییده علمی را کسب نکرده اند ارائه شده است. نظریه های پیدایش حیات بیشتر به زمان سرد شدن زمین به زیر نقطه جوش آب و تجمع آب داغ در برکه ها و تشکیل دریاها برمیگردد. به مقاله چگونگی روند پیدایش حیات در زمین اولیه از نظر قرآن مراجعه فرمایید در این مقاله مشروحا به نظریه دانشمندان اشاره شده است ولی تحولات جدید در این نظریه ها که در دو دهه اخیر مطرح شده، رخ داده شده که موضوع این نوشتار است. با پیشرفت علم میکروبیولوژی و ژنتیک بحث بر چگونگی پیدایش و تشکیل مولکول های DNA و RNA که مولکول های حیات نامگذاری شده اند
توجه دانشمندان زمین شناسی و زیست شناسی به پیدایش این مولکول ها در درون سنگ های پیریت و سیلیسیوم جلب شده است و مطالعات بر روی نقش سنگ رس در پیدایش اولین ژن حیات متمرکز شده است . نظریه قرآن حاکی از این است که اولین نطفه حیات از توده سیاه و نرم در درون سنگ رس گداخته سرد شده ایجاد شده است .حما مسنون توده نرم و سیاه رسوب شده در درون لایه های سنگ رس است.
وَلَقَد خَلَقنَا الانسانَ مِن صَلصالٍ مِن حَمَاٍ مَسنُونٍ – در حقیقت ما انسان را در سنگ رس و از توده سیاه ونرم آفریده ایم- خَلَقَ الانسانَ مِن صَلصالٍ کَالفَخّارِ-انسان در سنگ رس پخته شده مانند سفال خلق شد. حما مسنون و صلصال در قرآن بنیان و اساس حیات در زمین است بنابراین حیات از نظر قرآن در درون اقیانوس و دریاها شکل نگرفته و صراحتا در آیه 10 سوره فصلت می فرماید زمین دو دوره خلقت خود را پشت سر میگذارد بر روی رواسی که پوسته جامد زمین است غذای بیولوژیکی یا اقوات در چهار دوره برنامه ریزی میشود .
قُلْ أَإِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَاداً ذٰلِکَ رَبُّ الْعَالَمِینَ-فصلت 9
زمین در دو دوره آفریده شد و در آن و بالای زمین پوسته جامد را قرار دادیم و برکت را در رواسی (پوسته جامد را به خاک رس برکت بخشیدیم) و در آن اقوات را در چهار دوره برنامه ریزی کردیم برای نیازمندان به آن غذا. توجه فرمائید آیه به زمانی که پوسته جامد بر روی زمین قرار داده شده اشاره میکند و غذا هم برای اولین موجودات زنده است که به آن غذا نیاز دارند. یعنی برای اولین نطفه حیات که باکتری های کهن بودند
وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ مِنْ فَوْقِهَا وَ بَارَکَ فِیهَا وَ قَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِینَ 10 فصلت
روند تحول نظریه های پیدایش زمین به سوی واقعیت
نظریه تکاملی داروین بر اساس بینش علمی آن زمان به محدوده وجود سنگواره ها و حدود 570 میلیون سال قبل تا کنون بر می گردد و ارتباطی با پیدایش حیات از بی جان به جاندار ندارد. دانشمندان بعد از داروین تلاش مستمری انجام دادند تا چگونگی پیدایش اولین نطفه حیات در زمین اولیه را کشف کنند. تاریخچه تکامل این نطفه تا آغاز پیدایش باکتری های غیر هوازی فتوسنتز که جزء پروکاریوت بشمار می آیند به دلیل تحولات عظیم پوسته جامد زمین و فعالیت های شدید آتش فشان ها و اصابت پی در پی شهاب سنگ ها امکان پذیر نیست. زیرا شواهد زمین شناسی در دست نیست. زمین حدود 4/6 میلیارد سال پیش از توده ابر و غبار خورشیدی جدا شد.
براساس نظریه ارنست مایر و سایر دانشمندان تکامل شیمیائی از 4 میلیارد سال قبل آغاز شد و پانصد سال بعد از آن یعنی 3/5 میلیارد سال قبل اولین تک سلولی غیر هوازی بدون هسته و غشاء هسته ای و غشاء سلولی ناقص که به باکتری های کهن یا باستانی معروفند پا به عرصه وجود گذاشتند. این نوع باکتری ها خوشبختانه هم اکنون بصورت زنده وجود دارند که به فسیل های زنده مشهور شده اند. جالب است که برخی از این باکتری ها در حرارت بالای صد درجه (برخی در محیط تا چهارصد درجه زنده هستند) در اطراف گدازه های آتشفشان ها در اعماق اقیانوس ها دیده میشوند و دانشمندان تحقیق خود را بر روی این نوع باکتری ها برای دستیابی به راز حیات متمرکز کرده اند. وجود این باکتری ها موید این است که اولین تک سلولی های حیات در محیطی داغ و خارج از آب و بر روی پوسته جامد زمین می بایستی شکل گرفته باشند. نظریه های مختلفی در پیدایش حیات بر نظریه های قبلی افزوده شد. برخی نظریه دادند که حیات از داخل اقیانوس ها و اطراف دهانه های آتشفشان زیر دریا ایجاد و در آب منتشر شدند. ولی با مخالفین زیادی مواجه شدند. زیرا برای تشکیل ماکرومولکول های زنجیره ای از مونومرها باید محیط بدون آب و خشک باشد تا آب دفع شده بسرعت از محیط واکنش خارج شود.
آب دافق یا دفع شونده در موجودات زنده کنونی توسط آنزیم ها جذب و به خارج از سلول منتقل می شود ولی در زمین اولیه هنوز آنزیم ها به وجود نیامده بودند. موضوع آب دافق دربین دانشمندان به معضل پیچیده ای تبدیل شده و کلید رمز حیات در آن نهفته است. حال باید مفهوم علمی ماء دافق که از بین صلب و ترائب خارج میشود را در قرآن درک کرد و تصورات غلط ذهنی باقی مانده از نظریه هزار سال قبل رها ساخت. صلب و ترائب همان صلصال و حما مسنون است که صلصال به عنوان کاتالیزاتور نقش آنزیم ها را بازی کرده است و آب دافق هم از بین این دو جسم نرم (توده سیاه و نرم رسوب شده در بین لایه های سنگ رس یا ترائب) و جسم سخت صلصال یا صلب خارج میشده و ارتباطی با آب مرد و سینه زن ندارد و در قرآن هم کوچکترین اشاره ای به این موضوع نشده و همه این تصورات ساخته و پرداخته ذهن گذشتگان است که باید اصلاح شود.
والسمائ والطارق- -وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ- النَّجْمُ الثَّاقِبُ- إن كُلَّ نَفسٍ لمّا علَیها حافظٌ- فَلیَنظُرالإنسانُ مِمَّ خُلِقَ- خلق من ماء دافق- یَخرُجُ مِن بَینِ الصُّلبِ وَ التَّرائِبِ-إنَّه عَلی رَجعِهِ لَقادر
قسم به آسمان و ظلمت حفاظت کننده آن. وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ-تو چه دانی طارق چیست . النَّجْمُ الثَّاقِبُ-ستاره نفوذ کننده در آن- توصیف تاریکی است که نور ستاره به راحتی در آن نفوذ میکند و دل ظلمات را میشکافد. إن كُلَّ نَفسٍ لمّا علَیها حافظٌ-بدرستیکه بر تمامی نفس ها حفاظی قرارداده ایم این آیه نقش حفاظتی طارق را گوشزد می کند .نفس واحده که سر منشاء حیات درزمین اولیه است نیاز به این حافظ داشته است.
فَلیَنظُر الإنسانُ مِمَّ خُلِقَ- خلق من ماء دافق- یَخرُجُ مِن بَینِ الصُّلبِ وَ التَّرائِبِ-إنَّه عَلی رَجعِهِ لَقادر-پس انسان بنگرد از چه چیزیی خلق شده از آبی دفع شونده که از بین صلب جسم سخت و ترائب جسم نرم بیرون رفته است و خداوند قادر است آنرا بر گرداند.
جمله إنَّه عَلی رَجعِهِ لَقادر- خط بطلان بر نظریه کهن که ماء دافق اب مرد و صلب استخوان پشت و ترائب سینه زن است می کشد. در این جمله که خداوند قادر است آن را برگرداند تفکر کرده ایم. آیا خداوند آب نطفه مرد که ریخته شده را قادر است برگرداند (استغفرالله) یا حیات اولیه در دل جسم سخت و نرم را قادر است بر گرداند. با تعمق و تفکر در آیات و با استعانت از نظریه های علم روز به آیات نگاه کنیم. این آیه را خداوند برای دانشمندان زیست شناسی و زمین شناسی در عصر شکوفائی علم بصورت آیات متشابه بیان فرموده تا حقانیت وجود خالق متعال را اثبات نماید و ما چه به روز آن انداخته ایم-سید محمد تقوی اهرمی آذر 1397 ویرایش جدید خرداد 1399-ویرایش جدید 4/12/1402
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الإِنسِ و واقعیت علمی قرآن
مقدمه نوشتار
از این آیه می توان به ماهیت جن از نظر قرآن دست یافت. مفسرین و مترجمین کلمه قد استکثرتم را درست معنی نمی کنند و به همین دلیل مفهوم این آیه کاملا عوض شده است. از آنجائیکه معمولا ما عادت کرده ایم برای درک و مفاهیم آیات به نظرات گذشتگان در معانی کلمات رجوع کنیم دنبال معنی خاصی می گردیم که با تصورات ذهنی کهن که بر باور ما نشسته مطابقت داشته باشد. اکثر آیات متشابه قرآن که با علوم طبیعی سر و کار دارند به همین سرنوشت دچار شده اند. گذشتگان ما با علم آن زمان و باور مردم تفسیری از جن و جان ارائه داده اند که بیشتر بر پایه تخیلات غلط بنا شده و با واقعیت قرآن همخوانی ندارند.
چگونه کلمات قرآن فدای تصورات ذهنی میشود
این آیه را با هم بررسی می کنیم و پایه تجسس و بررسی را بر خود آیات قرآن می گذاریم. ذهن را از تصورات کهن رها کنیم تا بتوانیم قضاوت درستی داشته باشیم. کلمات در قرآن و در آیات متشابه دارای مفاهیم چند گانه هستند که تنها در متن آیه میتوانیم به مفهوم واقعی آن برسیم. حتی اگر با تصورات ذهنی ما مطابقت نداشته باشد باید آن را بپذیریم و تصورات خودمان را تجدید نظر کنیم. آیه به دنبال چند آیه قبل که راه رستگاری، تسلیم به خداوند است و مقایسه آن ها با کافران که راه گمراهی و ضلالت را می پیمایند آمده . با این آیه که در تمثیلی از مصاحبه خداوند با جن و انس کافر در قیامت است جن را خطاب می کند. اینجا بر خلاف تمامی آیات که همیشه یا معشر الجن و الانس با هم آمده تنها یا معشر الجن را بکار برده که میخواهد مطلب جدیدی را برای تشحیذ ذهن انسان و ماهیت جن و انس را بیان کند . آیه 128 سوره انعام
وَيَوْمَ يِحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الإِنسِ وَقَالَ أَوْلِيَآؤُهُم مِّنَ الإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِيَ أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَليمٌ- یوم یحشرهم جمیعا به کافران که در آیات قبل شرح داده بر می گردد، بیاد آر روزی که همه را جمع خواهیم کرد (یک نمونه از کافران را مورد خطاب قرار میدهد) ای گروه جن خود را در انس تکثیر می کردید. در حیات دنیا چرا؟ این خطاب در روزی است که خداوند آنها را در قیامت جمع کرده است، جن را خطاب قرار می دهد که ماهیت وجودی شما جن در درون انس و با انس بودید. این قسمت آیه که بسیار مهم و پر مفهوم است را مترجمین همه غلط تفسیر می کنند. استکثر خود را تکثیر کردن معنی میدهد. حال ترجمه این آیه را که اکنون انجام می شود و همه از روی هم کپی برداری می کنند ملاحظه کنیم و بعد به بحث برای روشن شدن مفهوم بپردازیم.
و (ياد كن) روزى را كه همه آنان را گرد می آورد (و می فرمايد) اى گروه جنيان از آدميان [پيروان] فراوان يافتيد. دو اشکال در ترجمه وجود دارد، اول روزی را که همه آنان را گرد می آورد. اینطور بنظر می رسد که این قسمت با قسمت بعد در ارتباط است. در صورتی که به آیات قبل بر می گردد که درباره کافران بیان شده و مستقل از قسمت دوم است. دوم استکثرتم من الانس را کاملا متفاوت با آیه ترجمه می کنند. مطابق نظر دلخواه مترجمین و بر اساس نظرات کهن. ما باید ابتدا قد استکثرتم را درست بفهمیم که اساس ماهیت جن بر آن استوار است و سپس به معنی کل آیه. آیه ای از قرآن که از این کلمه استفاده شده را مثال میزنیم. آیه 188 سوره اعراف
قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ- بگو( خطاب به حضرت رسول اکرم ص) من مالک سود و زیان خود نیستم، مگر آنچه خدا بخواهد و اگر، علم غیب می دانستم بر خیر خود بسی می افزودم لاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ (خیر را در خودم تکثیر می کردم) و هیچ شری به من نمی رسید من کسی جز بیم دهنده و مژده دهنده ای برای مؤمنان نیستم-
از راغب نقل می شود که تکثیر ممکن است فی نفسه باشد نه قیاس با دیگری منظور ایشان این است که عمل تکثیر به موصوف برمی گردد. لاستکثرت خودش را در خیر تکثیر می کرد. که معنی کار خیر را بسیار در خودش تکثیر می کرد. بنابراین معنی این قسمت آیه چنین می شود ای گروه جن خودتان را در انس تکثیر می کردید (در دنیا). حال که معنی این قسمت را دانستیم به قسمت دوم آیه توجه فرمائید- وَقَالَ أَوْلِيَآؤُهُم مِّنَ الإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِيَ أَجَّلْتَ لَنَا-همانطور که قبلا اشاره شد در تمامی آیاتی که به جن و انس اشاره شده جن و انس را به عنوان یک مجموعه در نظر گرفته ( یا معشر الجن و الانس)و اینجا أَوْلِيَآؤُهُم مِّنَ الإِنسِ انسی که با جن همدم بوده یا یکی بوده به خداوند می گوید خداوندا ما از یکدیگر بهره می بردیم و به هم وابسته بودیم و اجلی که برای ما تعیین کرده بودی را با هم طی می کردیم (یعنی طبق برنامه ریزی خالق متعال دوره را سر کردیم و به اینجا رسیدیم). در سرنوشت ما دوتا با هم بودن و مشترک بودن در مرگ و حیات رقم خورده بود. خداوند به آتش فرمان می دهد هر دو را بگیر و در آن جاودانند. إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَليمٌ-مگر خواست خداوند چیز دیگری باشد. برنامه و طرح خداوند چیز دیگری را رقم زده باشد که خداوند حاکم و عالم به موضوعات است.
ماهیت جن به تنهائی
نکته جالب جن از آتش و انرژی است به تنهائی آتش بر او اثری ندارد ولی با انس که می آید جزء ذات انسان است و تفکیک ناپذیر. این یک تمثیل زیبائی از مصاحبه خداوند با جن در قیامت است که برای ما بیان می کند تا به موضوع واقعی آن برسیم. آیات متشابه که با علوم طبیعی سر و کار دارند و زمان نزول قرآن برای انسان ناشناخته بودند را در قالب تمثیل بیان فرموده تا با روشن شدن علم موضوع جن حقانیت قرآن که کلام خداوند است برای انسان های عصر شکوفائی علم روشن شود.
با توجه به موضوعاتی که بحث شد مطلب مهمی دستگیر ما می شود و ذهن ما را نسبت به ماهیت جن روشن می کند .اول جن در ساختار تشکیلاتی انسان وجود دارد و زاد و ولد او با زاد ولد انسان است. در گناه و کار خیر با هم شریک هستند. جن و انس یک مجموعه واحد هستند. جن و انس با هم تفکیک ناپذیر و ثقلین هستند سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلَانِ. جن و انس با هم می شوند انسان. جن از جنس نیرو و یا انرژی است که در قرآن ابلیس و جن هر دو از آتش هستند. هر دو نیرو هستند ولی کار آنها با هم فرق دارد. ابلیس نیروئی است که انسان را گمراه می کند. نیروی اراده و اختیار در وجود انسان ولی جن هیچوقت متمرد نیست نیرو را در اختیار انس قرارمی دهد و انس و جن باهم ساختار تشکیلاتی انسان و بقاء او در حیات زمین را تداوم می بخشند. این آیه راه را برای زدودن خرافات و تخیلات ذهنی که در زمان نزول قرآن تا کنون دامنگیر افکار ما شده پاک میکند و ما آیات قرآن را طوری ترجمه می کنیم که با تصورات ذهنی بر باور ما نشسته مطابقت پیدا کند .تمامی آیات متشابه قرآن که با علوم طبیعی سر و کار دارند به همین سرنوشت دچار شده اند. کلمه جن در قرآن همه جا معنی این جن که با انس ادغام شده است نمی دهد. باید سیاق آیه را ملاحظه کرد و به مفهوم آن رسید. نمونه به ایه زیر توجه فرمایید-سوره انعام
جن به مفاهیم دیگر
وَجَعَلُواْ لِلّهِ شُرَكَاء الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُواْ لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِعِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَصِفُونَ – برای خدا شریکانی از جن قرار دادند با اینکه خدا آن ها را خلق کرده و برای او بدون هیچ دانشی پسران و دختران تراشیدند. او بر آنچه که توصیف می کنند پاک و مبرا است. همان خرافاتی که در صدر اسلام رواج داشت و جن چنان قدرتی داشت که به آسمان پرواز میکرد و دزدکی کلام خدا را گوش می کرد. این جا جن چیزهائی بوده اند که وجود داشتند و از دید پنهان بودند را به دلیل ناآگاهی صفات خداوند را به آنها وصل می کنند. -ناشناخته هایی در طبیعت و مخصوص در شب اتفاق می افتاد که همه آنها جن می گفتند و خرافات در باره آنها زیاد بود. آیات بعد از این می فرماید.
بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ-خداوند پدید آورنده کیهان از هیچ، چگونه او را فرزندی باشد در حالی که وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ ( شاید مراد از صاحبه همسر یا پدر و مادر باشد) و جهان و مادی را (کل شیی) را خلق نمود و به عالم به کل شیی (جهان مادی ) است. آیه بعدی-
ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ-این خدائی که خالق جهان مادی است خدای شما است پس او را عبادت کنید که برجهان مادی وکالت دارد.- و آیه بعدی -
لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ- چشم ها او را نمی بینند ولی او چشمها را در می یابد و او لطیف وخبیر است-دو آیه بعدی مطلب مهمی را به ما تذکر میدهد.
قَدْ جَاءكُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ- در حقیقت دیدنی های فراوانی که حقانیت خدا را نشان میدهد برای شما آورده شده هر کس با بصیرت وآگاهی به کنه آن برسد به خود سود رسانده و هرکس کور و نادان باشد عملش به خود او بر می گردد. من بر شما حفیظ نیستم. (شما را خلق کردم از صفات خود به شما عطا کردم و علم و آگاهی و اختیار را به شما دادم اینکه آگاه و بصیر باشید یا نباشد به خودتان مربوط است).
وَكَذَلِكَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ وَلِيَقُولُواْ دَرَسْتَ وَلِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ-واین چنین نشانه های خود را بیان میکنم وَلِيَقُولُواْ دَرَسْتَ واین بینه ودلیلی است برای کسانیکه میدانند . اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ-از وحی که به تو ابلاغ شده تبعیت کن. هیچ خدایی جز خداوند متعال نیست پس از مشرکان (کسانی که صفات خداوند را با دیگران به اشتراک میگذارند دوری کن). حال بر اساس موضوعات مطرح شده جنی که با انس عجین است چیست. لطفا به مقالات ریز مراجعه فرمائید با استناد با آیات مربوطه وعلم زیست شناسی معرفی شده است . سید محمد تقوی اهرمی 26 آبان 1397- ویرایش جدید تیر ماه 1399
جن و جان از خرافات تا واقعیت قرآنی-قسمت اول جان
جن و جان از خرافات تا واقعیت قرآنی-قسمت دوم جن وانس
جن وانس مجموعه انسان را تشکیل میدهند
ابلیس وشیطان و نقش آنها در خلقت انسان
خلقت کیهان در شش روز و جهان بینی قرآن
مقدمه نوشتار
جهان بینی قرآن بر ایجاد کیهان برای خلق حیات استوار است. برای فهم و درک این جهان بینی باید با ابزار علم جدید و آخرین نظریه علم اختر شناسی به آن پرداخت. خداوند موضوعات مطرح شده در آیات متشابه درباره خلقت کیهان، زمین و حیات درون آن را هدفمند و حساب شده بیان فرموده ما باید موضوع را از چینش کلمات بیرون آوریم. ابتدا باید ذهن را از تصورات کهن رها سازیم و ملاک را بر علم و تنها آیات متشابه مربوطه بنا گذاریم. چه عاملی میتواند خلقت کیهان را با زمین بهم پیوند دهد. مثلا چرا در قرآن از احدیت و صمدیت که سنگ بنای کیهان است بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ- ابداع کیهان از هیچ و انبساط زمین به عنوان پایه اصلی و شروع خلقت انسان نام برده ولی بعد از شش دوره خلقت کیهان تا خلق زمین در دو دوره هیچ اشاره ای به خلقت کهکشان ها ی با عظمت و کهکشان راه شیری و دوره خاصی اشاره نکرده است. قرآن در هفت آیه اشاره به شش دوره خلقت کیهان کرده است و در تمامی آیات موضوع خلقت کیهان را در شش دوره به حیات زمین، تکامل موجودات، شب و روز و شفاعت در قیامت که پایان حیات در زمین است وصل کرده است. درسه آیه از آنها کلمه و ما بینهما آورده شده که کل کیهان و هر آن چه در آن منظور است. همه آنها در آن شش دوره خلق شده اند، شش دوره ای که از آغاز بیگ بنگ تا پیدایش اتم های ساختار تشکیلاتی کیهان ایجاد شد. همان غبار کیهانی که تمامی اجرام سماوی (کهکشانها ،ستارگان و سیارات) ازآن به وجود آمدند.
غبار کیهانی از 75 درصد هیدروژن و حدود 24 درصد هلیوم و بقیه عناصر سنگین تر از آهن تشکیل شده است.
در قرآن تا خلق زمین و خلق انسان به خلق دیگری اشاره نمی شود و این خلق ها هم هر کدام مختص به زمان مربوط به خود هستند. در حقیقت تمامی آیات این واقعیت را به ما می فهماند که خلقت کیهان برای خلقت موجودات زنده و انسان بوده است. بنابراین به استناد آیات دیگر تنها در کل کیهان فقط این نوع حیات در کره زمین وجود دارد به مقاله لیس کمثله شیئ درباره خداوند نیست مراجعه فرمایید. قبل از ورود به اصل مطلب آیات زیر را مرور میکنیم. از هفت آیه درباره خلقت کیهان سه آیه را انتخاب کرده ام که اصل مطلب مورد نظر را بیان می فرمایند.
خلقت کیهان و حیات روی زمین
در این سه آیه خداوند ابتدا اساس حیات در زمین را بیان می کند و در آخر به هدف خلقت کیهان که ایجاد شب و روز است می پردازد و آن را در تسخیر انسان قرار می دهد.
هُوَالَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّكُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ- يُنبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالأَعْنَابَ وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ- خداوند است که از سماء زمین (آسمان جو زمین و یا به عبارتی طبقه اول هفت جو زمین که مسئول گردش و چرخش باد و ایجاد ابر و باران است و به سماء اشاره شده نه سماوات) باران را نازل کرد که برای شما نوشیدنی ضروری است و از آن مراتع برای چراندن دام ها و ایجاد باغات از درختان و نخل و انگور زیتون و تمامی گیاهان را میرویاند که این برای افرای که تفکر و تعقل میکنند نشانه هائی است.
وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالْنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالْنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ- شب روز (زمین) را به تسخیر شما در آورد، خورشید و ماه و ستارگان مسخر امر پروردگارند و این ایاتی هستند برا ی اهل خرد و دانش.نحل 11 و12.
آیات فراوانی در قرآن است که خلقت کیهان را به حیات و قیامت وصل می کند و دلیل ان هم ارتباط این دو با هم است. بنابراین جهان بینی قرآن بر "کیهان برای خلق انسان ایجاد شد وقتی ما جهان بینی قران در خلق کیهان، خلق زمین و خلق حیات را بدانیم .هم آهنگی بین آیات را بهتر درک و کمتر شبهه می تراشیم و خوراک برای معاندین و مخالفین فراهم می کنیم. چهار مطلب مهم علمی در ایات شش روز یا دوره خلق کیهان که در هفت ایه نهفته است به چشم می خورد.
اول خداوند قبل از خلق کیهان طرح و برنامه ریزی خود را بر ایجاد آب قرار داد تا در زمین حیات را خلق کند.
وهوالذي خلق السموات و الارض في ستّة ايام وكان عرشه علي الماء ليبلوكم ايّكم احسن عملاً و لئن قلت انّكم مبعوثون من بعد الموت ليقولنّ الذين كفروا ان هذا الا سحرٌ مبين.او خدائی است که کیهان را در شش دوره خلق کرد در حالی که طرح و مدیریت او برایجاد آب قرار داشت.
کان عرشه علی الماء. کان بود است گذشته است اینجا از کلمه ثم الستوی علی العرش صحبت نمی فرماید. از این هفت آیه تنها در این آیه ثم الستوی علی العرش نیامده و به عوض برنامه ریزی قبل از خلق کیهان را اشاره می فرماید. خلقت کیهان را طوری بر اساس طرح و برنامه ریزی از پیش تدوین شده پیش برد تا آب در حیات زمین ایجاد شود. برای چه برای اینکه آب مایه حیات است و احسن عملا هم تکامل موجودات و حیات از این ماده حیاتی H2O پدید آمد.
احسن عملا درقرآن و تکامل موجودات-. این آیه بسیار مهم و علمی است. دانشمندان درباره ساختار اولیه تشکیلاتی کیهان پس از شش دوره از غبار کیهانی صحبت می کنند و هم عقیده هستند. این غبار کیهانی از 75 درصد هسته اتم هیدروژن و 24 درصد هسته اتم هلیوم و حدود یک درصد و کمتر هم هسته عناصر شیمیایی بالاتر از آهن که در حرارت میلیارد درجه سانتیگراد در ستارگان ساخته شده اند . همه کهکشان ها و ستارگان که به تعبیر قرآن همه و ما بینهما هستند از همین غبار کیهانی ساخته می شوند. خلق نمی شوند بلکه شکل می گیرند. مانند کوزه گری که گل کوزه گری را بار می آورد و سپس با تدبیر و هنر خود انواع شکل ها را از ماده اولیه ساخته شده بیرون می آورد. شش دوره خلق کیهان بعد از محدوده پلانک و احدیت یا سینگولاریته کیهانی و بعد از انبساط کیهان شروع میشود که به همه این ها قرآن اشاره کرده است به مقالات خلقت کیهان از هیچ نظر علوم طبیعی و قران و بررسی انبساط کیهان از نظر علم و قرآن مراجعه فرمایید.
پروفسور واینبرگ دانشمند بزرگ فیزیک و برنده جایزه نوبل فیزیک این شش دوره را نام برده. پروفسور واینبرگ دانشمندی است خدا ناباور. چرا به این مطلب اشاره کردم خواستم بگویم او خدا شناس نبود که شش دوره ایجاد کیهان در سه دقیقه اول پیدایش آن را برشته تحریر درآورد که عده ای بگویند از روی احساس مذهبی بیان داشته است. به مقاله خلقت کیهان در شش روز از نظر علم و قرآن مراجعه فرمایید. آیه بعدی را بررسی می کنیم.
دوم امر خداوند مدیریت کیهان را بر عهده دارد
امر از خلق جدا نیست و خلق و امر دو عالم منفک از هم نیستند. خلق ماده و انرژی است و امر دستور و فرمان که از جنس نیرو است که از خداوند منشاء می شود.
ان ربكم الله الذي خلق السموات و الارض في سته ايام ثمّ استوي علي العرش يغشي الليل النهار يطلبه حثيثاً و الشمس و القمر و النجوم مسّخرات بامره، الا اله الخلق و الامر تبارك الله رب العالمين-
خداوند و رب شما کسی است که کیهان را در شش دوره آفرید و سپس به مدیریت آن پرداخت شب را بر روز می پوشاند و این دو شتابان در پی یکدیگرند. یعنی سیستمی است چرخشی و چرخشی بودن آن در ذات شب و روز و عاملی که آن را ایجاد میکند، چرا که جمله قطع و به خورشید و ماه و ستارگان اشاره می فرماید که به امر خداوند مسخر شده اند همین طوری ول و سر گردان نیستند و تصادفی هم به وجود نیامده اند صاحب دارد که با امر (قوانین طبیعت) خود آن ها را نظارت و مدیریت می کند. ماده ساختار کیهان در شش دوره است که می شود خلق، خداوند با امر خود و ما بینهما را به مسخرات خود در می آورد. خورشید و زمین و ماه و ستارگان که ما بینهما هستند از همان چیزی که از خلق کیهان در شش دوره ایجاد شد شکل می گیرند. به مقاله امر خدا و نقش آن درساختار مادی کیهان مراجعه فرمایید.
سوم کلمه و ما بینهما چه مفهومی دارد
در سه آیه از هفت آیه ای که اشاره به خلقت کیهان در شش دوره دارد کلمه وما بینهما این موضوع را می رساند که منظور قرآن کل کیهان است و هر چه در آن قرار دارد در این شش دوره خلق شده است. اساس ساختار مادی آنها خلق می شود و سپس به مدیریت و شکل دادن آن می پردازد. خلق فسوی خداوند ابتدا خلق می کند و سپس آن را شکل و سامان میدهد.
ولقد خلقنا السموات والارض و ما بينها في ستة ايام و ما مسّنا من لغوب-در حقیقت ما کیهان را و هر چه در آن است در شش دوره خلق کردیم و نا توان در خلق آن نشدیم. همان طور که در بالا اشاره شد. اساس ساختار تشکیلاتی کیهان در آن شش دوره بنا گذاشته شد. 75 درصد اتم هیدروژن و حدود 24 درصد اتم هلیوم و بقیه سایر اتم های سنگین تر از آن. ماده اولیه ساختار کیهان در حدود سه دقیقه اول آغاز ایجاد کیهان خلق شد. ابتدا هسته های اتم هیدروژن و هلیوم و مقدار بسیار ناچیز اتم های عناصر سنگین تا حدود 300000 سال بعد کیهان به انبساط خود ادامه می دهد و حرارت همچنان پایین می اید و در حرارت حدود 3000 درجه سانتیگراد الکترون ها به هسته های هیدروژن و هلیوم می پیوندند و اتم های این دو عنصر ایجاد می شوند. در محدوده بسیار وسیعی به عنوان غبار کیهانی پخش می شوند. میلیون ها سال بعد کیهان هم چنان منبسط می شود و قاعدتا حرارت آن هم پایین میاید. عوامل نا شناخته ای در نقاط مختلف کیهان ایجاد می شوند و در جاهائی مشخص نیرویی فوق العاده قوی و کشنده یا جذب کننده غبار کیهانی را بسمت خود می کشاند.
دانشمندان گرانش را عامل ان می دانند ولی گرانش زمانی می تواند به عنوان چنین نیرویی عمل کند که جرم داشته باشد چگونه در دقایق اولیه که جرمی در کار نبود این نیروی کششی عمل کرده است. این از نکات پیچیده علمی است که اختر شناسان نتوانسته اند دلیل آن را بیابند. دانشمندان به نظریه دیگری روی آوردند. سیاه چاله ها عامل این کشش بوده اند و هر کهکشانی در هسته مرکزی خود یک سیاه چاله دریافت می کند که ابتدا مانند جاروی برقی قوی غبار کیهانی را بسمت خود میکشد و باعث تجمع غبار کیهانی و بالا رفتن درجه حرارت می شود.
این دو اتم ساختار کیهان که در شش دوره کوتاه خلق شد با هم واکنش هسته ای ایجاد میکنند و عناصر مورد نیاز کهکشان ها و ستارگان درست می شوند.این سامان دادن کیهان است بعد از خلق و قوانینی مانند هم جوشی هسته ای، گرانش، حرارت که همه امر خدا هستند دست اند کار شکل دادن کیهان می شوند. بنابراین همه این جریانات بعد از ثم الستوی علی العرش است. خداوند با امر خود آن ها را مسخر خود می سازد. بنابراین شش روز همان دوره های کوتاه اولیه تا خلق دو عنصر اساسی کیهان است و تا امروز ادامه ندارد که ما دو دوره خلق زمین و چهار دوره تقدیر غذا و دو دوره برنامه ریزی آسمان هفت طبقه را مشمول آن شش روز بدانیم
حال این سیاه چاله از کجا آمد. بحث مفصلی است که هم چنان بدون جواب مانده. قرآن نظریه خاصی دارد. هر ستاره در محل خاص خود شکل می گیرد در حقیقت هر کدام دارای جایگاه خاص خود هستند و خداوند به این جایگاه ستارگان قسم یاد می کند و به این مفهوم است که هر ستاره برای تحرک و شکل گرفتن به محرکی نیاز دارد یک سوراخی کشنده را خداوند به آن عطا میکند و این سیاه چاله ها به احدیت وصل هستند نقاطی فشرده و صمد که مختصات ماده در آن صدق نمی کند. سیاه چاله ها تولد و مرگ ستارگان را برعهده دارند. ستارگانی که عمر و نور افشانی آن ها پایان مییابد به احدیت می پیوندند. به انرژی ناب تبدیل و از صحنه کیهان محو می شوند. به مقاله کلمات خنس و کنس در قرآن و واقعیت عینی وحی مراجعه فرمائید.
فلا اقسم بالخنس و جوارالکنس قسم به کنس و خنس که معنی به سوراخی خزیدن و محو شدن است، والنجم اذ هوی قسم به ستاره چون ناپدید میشود، فلا اقسم به مواقع النجوم وانه لقسم لو تعلمون عظیم قسم به جایگاه ستارگان که قسمی بس عظیم است. بنابراین سیاه چاله ای که خداوند آن را محرک شکل گرفتن ستاره می داند، غبار کیهانی را به جنب و جوش وا میدارد تا زمانی که تجمع این غبار گرانش را خلق و سپس گرانش عملیات بعد را ادامه می دهد و در پروسه فشردگی و تجمع غبار کیهانی حرارت افزایش می یابد و به درجه ای می رسد که هم جوشی هسته ای دو عنصر هیدروژن و هلیوم آغاز و ستارگان شکل می گیرند. تمامی ستارگانی که در آسمان شب میبینیم درحال این هم جوشی هسته ای هستند و نورافشانی میکنند مانند خورشید خودمان که مدت حدود 4/6 میلیارد سال است که اتم های هیدروژن به هلیوم تبدیل و نور خود را برای بقای حیات ما تقدیم میکند. همه ستارگانی که نورافشانی میکنند زنده هستند و فعال و عمر آنها تا زمانی که تقدیر الهی رقم زده ادامه می یابد و سپس مجددا به خدا یا به احدیت و صمدیت که هنگام ایجاد کیهان از آن پدید آمدند بر میگردند. انا لله وانا الیه راجعون
خورشید کنونی دارای هسته ای است که تمامی هم جوشی هسته ای در آن انجام می شود و هیدروژن به هلیوم تبدیل و حرارت آن 15 میلیون درجه گرم است و از هسته مرکزی تا پوسته خارجی آن از پلاسما تشکیل شده و پلاسما گازهای بارداری است که نورافشانی می کنند. حرارت سطح خارجی آن حدود 5000 درجه است. این پلاسما که در حقیقت حجم اعظم خورشید را تشکیل می دهد از 75 درصد هیدروژن و 24 درصد هلیوم و بقیه هم عناصر سنگین مانند کربن، اکسیژن، آهن و سایر عناصر تشکیل شده است. دقیقا همان نسبتی که بعد از پایان شش دوره خلقت کیهان وجود داشت یعنی بعد از 13 میلیارد سال همان نسبت محرک ایجاد ستارگان دور دست و خورشید است و انرژی تولید می کند. بنابراین خورشید کره ای است گازی با نسبت هیدروژن و هلیوم زمان پایان شش دوره. حال متوجه می شویم که معنی آیه ولقد خلقنا السموات والارض و ما بينها في ستة ايام چیست. وما بینهما و تمامی ستارگان که نورافشانی می کنند مانند خورشید دارند با همان نسبت می سوزند. خلق نمی شوند خداوند متعال با همان ماده اولیه آن ها را شکل می دهد و امر نرم افزار پیش بردن این پدیده است. اینجا هم معنی خلق السموات والارض في سته ايام ثمّ استوي علي العرش مشخص میشود .خداوند کیهان را در شش دوره خلق فرمود و سپس به مدیریت آن می پردازد. ایجاد کهکشان ها، ستارگان همه مشمول ثم الستوی علی العرش میشوند. کلمه ثم الستوی علی العرش الرحمان هم معنی مدیریت و برنامه ریزی رحمتی است که برای خلق حیات انجام میدهد. رحمه در قرآن در آیات فراوان معنی حیات میدهد هوالذی یرسل الریاح بشرا بین یدی رحمته- خداوند است که باد را بشارتی برای رحمت قرارداد. رحمت حیات است.
کیهان برای خلق حیات ایجاد شده است
آخرین آیه و مهمترین آن در هفت آیه خلق کیهان در شش روز آیه زیر است که این جهان بینی را بیان می کند.
هو الّذي خلق السموات والارض في ستة ايام ثمّ استوي علي العرش يعلم ما يلج في الارض و ما يخرج منها و ما ينزل من السماء وما يعرج فيها وهو معكم اين ما كنتم و الله بما تعملون بصير- خداوند است که کیهان و هر آنچه که بین آن وجود دارد را در شش دوره خلق کرد و سپس به مدیریت آن پرداخت. او هر آنچه که به خاک ( زمینی که روی آن راه میرویم نه کره زمین) فرو میرود و هر آنچه از خاک بیرون می آید را می داند و هر چه که از سماء زمین فرو می آید (باران، نور خورشید، اکسیژن چرخش باد که حیات را سبب می شود) و هر آنچه که به سماء طبقه اول جو زمین بر می گردد مانند بخار آب، دی اکسید کربن و هر آنچه که در حیات زمین برنامه ریزی شده را می داند، زیرا خودش خلق کرده است. و او با شما است، در وجود شما است و خدا به هر عملی که انجام می دهید علم دارد. حال چرا خداوند خلقت کیهان را به این شش دوره محدود کرده و ایجاد و ما فیهما که سایر اجرام سماوی محسوب می شوند را خلق نمی داند و مدیریت و برنامه ریزی می داند.
باید با علم اختر شناسی آشنا باشیم تا جواب آن را بیرون آوریم. خلقت کیهان در شش روز را در مقاله ای که در بالا به آن اشاره شد مفصلا شرح داده ام. وارد جزئیات آن نمی شوم و بعد از پایان این شش دوره بحث را ادامه می دهیم. اشاره شد که ابتدا کیهان از هیچ ابداع شد –خلقت کیهان از هیچ از نظرعلم و قران که در زمان پلانک ده به توان منهای 43 ثانیه است و به ناگهان فطرهن می شود اول بدیع السموات والارض و دوم فاطر السموات والارض کیهان انبساط می یابد زمان انفجار آمیز انبساط تا تثبیت نسبی آن که از حالت انفجار گونه بیرون آمد ده به توان منهای 33 ثانیه و سپس ماده و انرژی خلق می شوند. نوزده ذره بنیادی که در آغاز انبساط کیهان خود را آماده می کنند تا کوارک ها و گلئون ها را تحت قوانین جاریه چهارگانه فیزیک به پروتون ها و نوترون تبدیل کنند پایه و اساس ماده کیهان در شش دوره را شکل می دهند. عدد نوزده در قرآن و علم کوانتوم - خورشید و سیارات منظومه شمسی از همین نسبت پایان شش دوره ایجاد شدند. خورشید همچنان به سوختن خود ادامه می دهد ولی زمین این سوختن را به دلیل حجم کم خود خیلی سریع میگذراند و وارد مرحله ای جدید میشود و خود را از یوغ این نسبت میرهاند و راه خود را برای خلق حیات ادامه میدهد.
اینجا دیگر مرحله فرق می کند خلق جدید پیش می آید. زمین در دو دوره خلق می شود تکامل اتمی که همان هم جوشی هسته ای است که خورشید دارد سپری میکند و سپس میلیون ها سال طول می کشد تا حرارت به اندازه ای پایین بیاید که هسته های اتم های ایجاد شده در پروسه هم جوشی هسته ای با گرفتن الکترون ها به اتم ها و سپس به مولکول تبدیل شوند. دقیقا بر اساس همان برنامه تدوین شده ابتدای خلق کیهان و بر همان پروسه. پروسه حیات وارد مرحله تکامل شیمیایی میشود. خلق الارض فی یومین –اول تکامل اتمی و سپس تکامل شیمیائی راه را برای خلق حیات فراهم می سازد. از آغازانبساط کیهان تا پایان دوره تکامل اتمی و آغاز تکامل شیمیائی دوره آماده سازی خلق حیات است الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِين. خداوند است که تمامی کل شیئ (جهان مادی ) را به بهترین وجه خلق کرد و خلقت انسان را از رس آغاز نمود.
اصل جهان بینی قرآن در خلقت کیهان
حال چرا ابتدای انبساط کیهان شروع خلق حیات است به این آیات توجه فرمایید.
قَالَ بَل رَّبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ - گفت (حضرت ابراهیم) پروردگار شما صاحب کیهان است و او کسی است که آن را باز کرد و من از جمله تصدیق کنندگان هستم. خداوند از زبان حضرت ابراهیم واقعیت بسیار مهم را بیان می فرماید که ما با پیشرفت علممی توانیم آن را درک کنیم.
وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ –چرا کسی را پرستش نکنم که من را از انبساط یا باز شدن ایجاد کرد.22-یاسین-.
قُلِ الَّذِي فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ-بگو خداوند کسی است که شما را از ابتدا از انبساط آفرید و سایر آیات در این باره.
فطرهن یعنی خلق کردن از انبساط و اول مره(خلقت آغازین) خلقت جهان مادی بوده است.
رب السموات والارض الذی فطرهن دقیقا این مطلب را که فطرهن به سماوات و الارض ارتباط دارد روشن می کند. با توجه به سایر آیات از جمله فاطرالسموات والارض جاعل الملا ئکه موید این نطر است به مقالات خلقت کیهان از خداوند احد و صمد آغاز شد و بررسی انبساط کیهان از نظر علم و قرآن مراجعه فرمایید. نکته آخر به این مطلب اشاره کنم که بسیاری از مفسرین و محققین محترم شش دوره خلق کیهان را با دو دوره خلق زمین و چهار دوره برنامه ریزی اقوات و دو دوره قضاهن هفت جو زمین را یکی می دانند همه را با هم جمع و تفریق می کنند و بدون توجه به سیاق آیات و اطلاع از علم اخترشناسی عدد هشت را از آن بیرون می آورند و شبهه ایجاد می کنند که شایسته است به متون آیات توجه بیشتری مبذول فرمایند. سید محمد تقوی اهرمی 25 ابان ماه 1397ویرایش جدید تیر ماه 1399-ویرایش جدید مهر ماه 1402