فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي و نقد و بررسی تفاسیر رایج

مقدمه نوشتار
کلمه نفخت فیه من روحی تنها در خلقت بشر درقرآن آمده و در یک آیه که در دوجا تکرار شده است فاصله این رخداد تا ظهور آدم  و انتخاب او از نسل ما قبل خود فاصله ای چند صد میلیون ساله دارد و هیچ ارتباطی با آدم ندارد و خلق نفس واحده که همان علقه است و تک سلولی تکامل یافته یوکاریوت که ساختار ژنوم انسان که بشر باشد است وبه دلیل اهمیت موضوع خداوند زمانی که بشر نخستین ساختار مادی ژنوم کامل جانداران را پس از یک دوره دو نیم میلیارد ساله پس از خلق زمین در پروسه تکامل بیرون آورد ملائکه را مورد خطاب قرار می دهد که به این پدیده که بشر نامیده سجده کنید. آدم در پایان دوره صورت دهی برای سجده به او مجددا ملائکه را خطاب قرار می دهد. وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ-در حقیقت ما شما را در زمین سکنی دادیم و شما را خلق کردیم (در مرحله اول زمان سویته و نفخ من روحی) و سپس صورتگری کردیم و پس از آن به ملائکه خطاب شد به آدم سجده کنید و ابلیس امتناع کردارتباط دادن این دو به هم اشتباه و خلاف آیات متشابه خلقت انسان در زمین است. اگر آیات را به دقت بخوانیم وبا آیات مشابه خلقت انسان مقایسه کنیم این خطا رخ نمی دهد. به چند آیه و زمان رخداد اشاره و بررسی می کنم. از هر آیه قطعه ای از واقعیت خلقت انسان بدست می آید.

شروع خلقت انسان از نطفه و زمان وقوع آن
خداوند شروع خلق انسان را در درون انبساط کیهان که جهنم سقر یا نار سموم بود از ذرات بنیادی آغاز کرد ولا اعبد الذی فطرنی و الیه ترجعون حضرت ابراهیم می فرماید چرا خدائی که من را از انبساط کیهان باز کرد ( تا خلق کند) را نپرستم بنابراین فطرکم اول مره در حقیقت آغاز انشاء خلقت انسان است که در زمین تمامی ملزومات لازم برای شروع واکنش های شیمیائی حیات از اتم ها و مولکول های ساده خلق می شوند و بداء خلق الانسان من طین نیاز به این احسن کل شیی خلقه دارد که در دسترس واکنش ها ی شیمیائی قرار گیرد  تا زمینه برای شروع خلق انسان فراهم شود. سه سری آیات به این رخداد اشاره فرموده که باید هر سه سری آیات را مطالعه کرد تا حقیقت موضوع را بدست آوریم. اول آیات 9و10 سوره فصلت زمان وقوع را بیان می کند در آیه 9 می فرماید زمین را در دو دوره خلق کردم -دوره تکامل اتمی و دوره تکامل شیمیائی- و سپس روی زمین رواسی پوسته جامد را قرار دادم و در آن برکت نهادم. رواسی کوه نیست کوه ها در تفکیک قاره ها ایجاد شدند که در آیه دحوالارض بیان فرموده، برکت سنگ رس سه لایه است که هم حیات را در دل خود پرورش داد تا نطفه امشاج از آن بیرون آمد وهم پس از میلیارد ها سال خاک کشاورزی از آن برای تداوم حیات در دسترس قرار گرفت. بنابراین در پوسته داغ تازه شکل گرفته زمین که در آیه دیگر طین و صلصال الکفخارهم نام برده شده، استعاره از داغ بودن محیط که لازمه تشکیل مولکول زنجیره ای حیات است و زمان آن مشخص می شود. وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ- وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ در واقع ما انسان را در سنگ رس کریستال و از توده نرم و سیاه حما مسنون خلق کردیم و برای خلق نطفه اولیه حیات به ترکیبات شیمیائی نیاز بود و نیروی پیوند شیمیائی که اتم ها و مولکول ها به هم پیوند زده شود و جان انرژی پیوند شیمیائی است که فوتون والکترون دست اندر کار آن ها است و خداوند می فرماید جان را قبلا در جهنم سموم محدوده سینگولار و یا احدیت یا تکینگی یا محدوده پلانک خلق کرده بودم و ارتباطی با جن ندارد جن انرژی واکنش های شیمیائی در بدن موجودات زنده است و انسان از دو ساختار مادی و انرژی ساخته شده و جن و انس مجموعه انسان را تشکیل می دهد. اقوات مولکول های ساده توسط بخار آب به درون لایه سنگ رس منتقل و واکنش حیات در درون سنگ رس رخ می دهد.
دوم آیات ایات 30 تا 32 سوره انبیاء
آیه 30 را مفسرین نوین به مه بانک وصل کرده اند و مشخص می شود که به مه بانک هم آشنائی ندارند. مه بانک یک محیط بسته بود که بازمی شود، ضمیر هما سخن از دو پدیده با هویت مستقل که در هم بودند و خداوند آن دو را از هم باز کرد که اشاره به زمین و جو آن سماوات والارض است، زمین پس از تولد در دو دوره  تکامل اتمی و تکامل شیمیائی یک توده مذاب بود که همه عناصر شیمیائی و گاز ها یکپارچه بودند و با سرد شدن توده مذاب از هم تفکیک می شوند و آب نخستین مولکول حیات است که با تفکیک این دو از هم برای ایجاد حیات ظاهر می شود. أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُون- آیا کسانی که حقیقت را کتمان می کنند نمی بینند که زمین و جو آن به هم پیوسته بودند و ما این دو را از هم باز کردیم و هر چیز زنده را درآب حیات دادیم آیا (حال که علم این موضوع را روشن کرده )ایمان نمی آورند- آیه بعد میفرماید- وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ-وسپس پوسته جامد را روی زمین قرار دادیم تا جلو لرزش زمین را بگیرد و در آن فراخ راه ها قرار دادیم تا راه یابند- آیه بعد- وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ-سپس جو زمین را در یک سقف حفاظت شده هفت طبقه قراردادیم ولی آنان از بررسی این آیات روی گردان هستند. توجه فرمودید دو پدیده که یکی بودند زمین و جو آن بود که درآیات بعد این دو پدیده زمین و جو آن  اشاره شده که مفسرین متوجه آیات بعد نشده اند. اکنون سجده ملائکه به بشر را مورد بررسی قرار می دهیم.
بشر نتیجه تکامل ژنوم موجودات است
نخستین نطفه حیات نطفه امشاج یک مولکول زنجیره ای RNA کوتاه است که تمامی سنگ بنای ژنوم کامل را در یک زنجیره خیلی کوتاه در خود داشت و با یک کن فیکون از بی جان به جاندار تبدیل شد ودرون یک غشاء چربی  و در پروسه تکامل قرار گرفت و سویته شد سامان داده شد تا دو نیم میلیارد سال از آن نطفه علقه خلق شود، مولکول کامل ژنوم جانداران DNA و کروموزوم جنسیتی زوجین الذکر و الانثی در علقه مستقر شدند و شرایط لازم برای گرفتن روح خدا( امر خدا) در آن فراهم گردید و به عنوان نخستین ساختار بشر نفخت من روحی در آن استقرار یافت و امر خداوند فرماندهی ژنوم جانداران را بر عهده گرفت و علقه همان نفس واحده است که منشاء تمامی جانداران حیات زمین گردید و خداوند به ملائکه خطاب می فرماید هر وقت بشر را از نطفه امشاج سویته کردم به آن سجده کنید، سجده کردن یعنی تمام و کمال در خدمت ساختار علقه در آمدن ، امر خداوند فرماندهی ژنوم را بر عهده گرفت در آیه یتلقی المتلقیان( ژنوم کامل به زبان قرآن) شرح داده ام.
آیات زیر را مورد بررسی قرار می دهیم. وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ- وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ- فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ- فَسَجَدَ الْمَلآئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ- إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ- در واقع ما انسان را در کریستال سنگ رس و از رسوب ته نشین شده در آن خلق کردیم و جان را قبلا در نار سموم(الکترون و فوتون را در جهنم سقر دوره قبل از انبساط کیهان) خلق کرده بودیم. پس (نطفه بیرون آمده در سنگ س را)  سویته کردیم و روح  خودم( امر خدا) را در آن مستقر کردم و ملائکه همه به آن سجده کردند مگر ابلیس که  از سجده کنندگان نبود تا اینجا مشخص شد که رخداد خلق انسان روی رواسی بوده و در زمان تشکیل زمین و نطفه نخستین در دوره سویته سامان دادن قرار می گیرد. مطلبی که باید عرض کنم . خشکی تا سه میلیارد سال بعد از سنگ بود و از خاک خبری نبود که خداوند بخواهد گل متعفن بد بو درست کند. کجای آیه لقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون از گل بد بو و متعفن نام برده شد خاک که بشود با آن گل متعفن درست کنند در شققنا الارض شقا به وجود آمد همان زمانی است که خداوند سنگ ها ریز ریز کرد تا دانه بتواند در خاک رشد کند-چقدر آیات قرآن مطالب را روشن  بیان فرموده که علم زیست شناسی این طور بیان نکرده. همه آیات را بخوانیم و در باره آن ها تفکر کنیم و مفهوم کلام خداوند را منحرف نکنیم. ولا تقف مالیس به علم ان السمع والبصر و الفواد کل اولئک مسئولا- حال به اصلی ترین آیه خلقت انسان می رسیم آیه 5 سوره سجده
الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقَهُ
خداوند است که تمام چیز های لازم برای خلقت انسان را به طور شایسته و کامل خلق کرد، تا خلقت انسان را آغاز کند. از زمان فطرکم اول مره یا انشاءکم اول مره که سنگ بنای خلقت حیات از ذرات بنیادی درون محدوده بسته قبل از انبساط کیهان شروع شد تا خلق زمین در دو روز باید عناصر شیمیائی ،اتم ها و مولکول ها( اقوات هم شامل می شود) خلق شوند تا بداء خلق الانسان من طین مشمول احسن کل شیی خلقه می شود، اینکه ترجمه می شود کسی که هر چه آفرید نیکو آفرید درست نیست ارتباط مستقیم با بداء خلق الانسان من طین دارد. خداوند می خواهد خلقت انسان را در کریستال سنگ رس طین، صلصال، صلصال الکفخار، طین لازب آغاز کند همه این کلمات جنبه های علمی مختلف طین است و تراب هم طین است ولی در زمین اولیه خاک نبوده است همه جا تا میلیارد ها سال سنگ است گلی وجود ندارد.. بنابراین الذی احسن کل شیی خلقه باید در ارتباط با آیه بعد باشد. معنی آن خداوند تمامی چیزهای لازم برای خلق انسان را به نحو شایسته خلق فرمود تا خلقت انسان را شروع کند. کلید واژه کلمات خلقکم، سواکم و عدلکم در آیات زیر است.
آیات 6 تا 8 سوره انفطار خطاب به انسان می فرماید-يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ- الَّذي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ في‏ أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ – ای انسان تو را چه شده که در برابر خدای کریم این همه مغرور شده ای خدا است که تو را خلق کرد و سپس سامان داد و سپس اعضای تو را موزون ساخت ( به ساختن اعضاء بدن پرداخت) و در نهایت تو را به شکلی که خواست خودش بود صورت دهی کرد. بنابراین خداوند در چهار مرحله انسان را خلق و به تکامل رساند و کلمه سویته موزون کردن اعضاء نیست سامان دادن باکتری های سه گانه است تا خلق علقه و سپس پر سلولی خلق شود و بعد در دوره عدلکم اعضاء موزون شود. بسیاری از مفسرین آیه6 تا8 سوده انفطار را نخوانده اند و آن را در تکامل خلقت انسان ربط نمی دهند. و فرق سواکم و عدلکم را نمی دانند. با توجه به این چهار مرحله خلقت انسان و آیه 5 سوره سجده ، دوره سواکم که مهمترین دوره تکامل در قرآن و علم زیست شناسی است و رخداد های ظلمات ثلاثه و سماء طارق و سماء دخان در این دوره به وقوع پیوست و نخستسن ساختار مادی بشر که علقه و نفس واحده است خلق می شود و روح خداوند که امر او است در آن استقرار می یابد. در آیه 5 سوره سجده سه دوره خلقکم، سواکم وعدلکم اشاره شده است عجیب است که این آیه مورد توجه قرار نگرفته است. مفسرین گرامی ما نقل کننده نظرات کهن هستند و خود در باره درست یا نا درست بودن تعقل نمی کنند.
الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ - ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ 
خداوند است که تمامی چیز ها(ملزومات لازم برای شروع خلقت انسان) را به نحو شایسته خلق فرمود و خلقت انسان را در کریستال سنگ رس آغاز نمود. و نسل بیرون آمده از سنگ رس را در آب کم قرار داد تا واکنش شیمیائی پلی مریزه شدن رخ دهد و نطفه امشاج خلق شود سپس این نطفه را سامان داد و روح خود را در نطفه سامان داده و به علقه تبدیل شده را که بشر نامیده مستقر کرد این نطفه تک سلولی هوازی با ژنوم کامل و کروموزوم جنسیتی زوجین الذکر و الانثی است و بعد از گرفتن روح دوره عدلکم آغاز می شود موزون ساختن اعضاء وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ است– این نطفه
 در پروسه تکامل از اهمیت ویژه برخوردار است که خداوند به ملائکه می فرماید. من می خواهم بشری را در سنگ رس خلق کنم آنگاه که آن را سامان دادم و روح خودم را در آن مستقر کردم به او سجده کنید.
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ- فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ- فَسَجَدَ الْمَلآئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ- إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ- حجر 28 این آیه هم تکمیل کننده آیه بالا است. می فرماید من خلق کننده بشری خواهم بود از حما مسنون و در سنگ رس وقتی آن را ساختم (نطفه اولیه از درون سنگ رس و از توده سیاه و نرم حما مسنون بیرون آمد)و سر و سامان یافت (سواه شد) و روح خودم را در آن قرار دادم (علقه شد و علقه به یک سری قوانین و اساب نیاز دارد مانند آنزیم ها، کروموزم ها، سوخت و ساز) به او سجده کنید (به صورت این اسباب در ساختار مادی نطفه قرار گیرید). یک آیه دیگر که اثبات می کند که علقه همان بشر است در مقایسه با آیات بالا و دیگر آیات - تکامل داروین و تکامل قرآن و فرق این دو
 ایَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَى ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى أَ لَيْسَ ذلِكَ بِقادِرٍ عَلى‌ أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتى‌- -آیا انسان گمان می کند بی هدف رها می شود آیا او نطفه تقدیری نبود که مقدر می شود( نطفه امشاج) و سپس علقه  شد، پس خلق می شود و سوا (در دوره زمان بر تکامل سر و سامان می گیرد) می گردد پس در آن جنسیت نر و مادینگی  قرار می گیرد. آیا با وجود این رخداد خداوند قادر نیست مرده ها را زنده کند.ذکر و انثی معنی نر و ماده می دهد که ظهور آغاز توارث در علقه را می رساند. بنابراین کلمه سوی و سویته یک مرحله خاصی در خلقت انسان است و بهتر است از خود کلمه در بیان خلقت انسان استفاده شود. بنابراین سویته مرحله شکل گرفتن حیات اولیه در کره زمین است و از آنجائیکه هدف ایجاد حیات در زمین از نظر قرآن خلقت انسان است، سویته یک مرحله مهم  در سرنوشت خلقتی انسان است. علقه در جنین وجود ندارد در جنین هیچ خلقی صورت نمیگیرد خلق هر پدیده فقط یک بار صورت می گیردو در جنین باز آفرینی خلق نخست است ، در جنین نرم افزار ژنوم هدایت و رشد جنین را بر عهده دارد آن هم با فرماندهی روح خداوند یا امر او. علقه و مضغه مراحل روند  تکامل حیات در زمین اولیه است. کجای آیات اشاره به این دارد که علقه و مضغه در رحم است، تنها کلمه منی تمام آیات خلقت انسان را منحرف کرد و از زمین تازه متولد شده به دلیل عدم آگاهی در صدر اسلام همه در رحم برده شدند و اعتنائی به کلمه خلق مکرر که آمده توجه نمی کنند که خلق یک پدیده فقط یک بار رخ می دهد . اکنون باز آفرینی خلق نخستین است. این از تصورات کهن بر باور ما نشسته است و با علم روز مطابقت ندارد. به مقاله  مراحل رشد جنین و واقعیت قرآنی مراجعه فرمایید. پس از دوره عدلکم دوره صورت دهی است في‏ أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ - جانداران شکل می گیرند- خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ- خداوند جو هفت طبقه زمین را با اصول و ضوابط برنامه ریزی شده خلق کرد. تصادفی ایجاد نشده جایگاه زمین ، اندازه آن، مدار گردش به دور خورشید و فاصله آن همه برای ایجاد حیات دقیقا طراحی شده و کلمه حق یعنی واقعیتی است تنظیم شده و شما انسان در پروسه خلقت خود از شکل دهی های متفاوت عبورکردید تا به بهترین شکل در آورده شدید. صورکم با تشدید صورت دهی مکرر و گوناگون در پروسه تکامل از شکلی به شکل دیگر در آمدید وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً در مراحل گوناگون گذر کردید. آخرین صورت دهی به شکل انسان در آمدید و صورکم بدون تشدید تعلق به انسان دارد و صورکم با تشدید یعنی صورت دهی مکرر مخص.ص جاندارن و احسن صورکم (بدون تشدید) مخصوص انسان است- في‏ أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ که ملائکه به آدم سجده می کنند. وَلَقَدْ خَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکِةِ اسْجُدُوا لآِدَمَ فَسَجَدُوا إلاَّ إِبْلِیسَ لَمْ یَکُن مِنَ السَّاجِدِینَ-  در واقع ماشما را خلق کردیم و در دروه  في‏ أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ  قرآن را بخوانیم وسپس تفسیر کنیم منابع گذشتگان مهم است ولی وقتی قرآن همه چیزی را بیان فرموده سیری هم در قرآن داشته باشیم شاید تفسیر دیگری هم داشته باشد افلا یتفکرون افلا یعقلون برای این کارخطاب شده است-سسید محمد تقوی اهرمی 12/02/1404