قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

قیامت از دیدگاه علم کوانتوم و قرآن


قیامت از دیدگاه علم کوانتوم و قرآن


نظریه تله پورتیشن یک نظریه علمی است. فیزیکدانان این نظریه را می دانند. اگر احیانا آشنا نیستند میتوانند به شبکه جهانی اینترنت مراجعه کنند شناخته شده است و منابع فراوان در دسترس است. قبلا فیلم های تخیلی زیادی در این رابطه نمایش داده شده که چگونه انسان در یک مکان محو و در مکان دیگر (بدون عبور از فضای فیزیکی فی مابین) فورا حاضرشود. این تئوری کم کم نظر فیزیکدانان را جلب کرد و واقعیت علمی به خود گرفت علم می گوید شدنی است ولی دانش علمی انسان فعلا توانائی ذخیره سازی اطلاعات مربوطه را ندارد. حال این اطلاعات چیست، این جا کمی بیشتر درباره تله پورتیشن بحث کنیم تا به قیامت که رسیدیم با این روش آشنا شده باشیم. تله به معنی دور و پورتر به معنی حمل کردن یا آوردن است و در اصطلاح علمی انتقال یک جسم مادی از یک مکان به مکان دیگر بدون آنکه از فضای فیزیکی بین دو محل عبور کند این روش کاملا به اطلاعات جسم انتقالی وابسته است. طرح موضوع تله پورتیشن ابتدا توسط یک نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی بنام چارلز های فورت در سال 1931 مطرح شد بعنوان غیب شدن یک پدیده و ظاهر شدن آن در جای دیگر که بیشتر منظور وی انسان بوده است. نامبرده بعنوان یک نظر ماجراجویانه خبرنگاری مطرح کرد که در آن زمان چیزی تخیلی علمی بشمار می آمد. موضوع این نوشتار ارتباط آن با قیامت است. در مقاله علم فیزیک و قیامت در قرآن به آیات قیامت و فلسفه قیامت اشاره شده است.

 

 

به مرور زمان دانشمندان فیزیک آن را وارد مباحث علمی کردند و آزمایشاتی هم تحت عنوان تله پورتیشن انجام شد. در سال 1997 تحت عنوان تله پورتیشن کوانتومی در آزمایشگاه فیزیک مورد بررسی قرار گرفت. تا قبل از کشف نظریه کوانتومی این ایده یک نظر خرافی تلقی میشد. با کشف فوتون و خاصیت دوگانگی موجی و ذره ای آن کاربرد تله پورتیشن در ذرات بنیادی به اثبات رسید. اخیرا بسیاری در گروه های فیزیک کوانتوم و ذرات بنیادی مشغول تحقیقات علمی روی آن هستند. برای انتقال یک جسم در قدم اول انتقال اطلاعات تمامی اجزا سازنده آن جسم در واحد کوانتومی از نظر وضعیت آن در فضا و در حوزه ساختار اصلی و مختصات دیگر مورد نیاز است و سپس انتقال این اطلاعات به مکان دوم یا محل ظهور جسم و چیدن فوتون ها به عنوان واحد کوانتومی یا کوچکترین جزء پایدار ذره کوانتومی ساختار جسم یا مثلا بدن انسان بر اساس آن اطلاعات که در اختیار قرار دارد در محل دوم. این به این مفهوم است  که می بایستی اطلاعات هر ذره کوانتومی یا اتمی دقیقا و بدون اشتباه در محل دوم و درست در جای خود قرار گیرد Frank Heile  فیزیکدان و مهندس نرم افزار میگوید تله پورتیشن کوانتومی به دلیل عدم دسترسی بشر به تمامی اطلاعات بدن یک انسان در جهان ما عملی نیست چرا.

او محاسبه کرده است اگر برای هر اتم بدن انسان اطلاعاتی در حجم یک بایت در نظر بگیریم یک فرد 70 کیلویی حداقل سه برابر ده بتوان 27 اتم در بدن دارد که نیاز به ذخیره و انتقال ده به توان 27 بایت اطلاعات است (فرانک هایله). برای تصور مقدار بزرگی این رقم، حجم  ذخیره اطلاعات تمامی کامپیوترها و دستگاه های ذخیره اطلاعات در جهان امروزه برابر است با ده بتوان 22 بایت. بنابراین اطلاعات ساختاری تمامی اتم های بدن انسان برابر است با حدود ده هزار برابر حجم  کلیه اطلاعات رد و بدل شده در جهان، این اطلاعات فقط در بدن یک انسان است. علم می گوید این کار عملی است ولی بشر فعلا توانائی انجام آن را ندارد آن هم به دلیل کمبود امکانات. در محل دوم باید فوتون ها آماده باشند و دستگاهی هم داشته باشیم تا اطلاعات بدن را به آن بدهیم تا فوتون ها درست روی هم چیده شوند. به محض اینکه فوتون ها چیده شدند بدن منتقل می شود البته  فوتون ها باید کاملا دقیق سر جای خود قرار گیرند. البته نظریه پردازان این تئوری روح را در نظر نگرفتند اگر فاصله زمانی انتقال از یک محل به محل دیگر کمی تاخیر داشته باشد جسد مرده است چون روح در زمان بسیار کوتاهی می تواند دوری از جسد خود را تحمل کند و گر نه از بدن مفارقت می کند.

این موضوع را از قرآن می گویم در داستان حضرت سلیمان زمانی که از اطرافیان خواست ملکه بلقیس را که در فاصله مکانی بسیار دور بود در حضورش حاضر کنند آصف برخیا گفت من این کار را به حول قدرت خداوند که علمش را بمن داده انجام می دهم و در یک  چشم بهم زدن او و تخت او را حاضر می کنم و کرد. باید در یک چشم بهم زدن آن را حاضر می کرد تا روح فرصت دوری از جسد را نداشته باشد. روح کد  جسد را دارد و در فرصت زمانی مقرر آن را بازیابی میکند. این واقعه نیز در چهار چوب تله پورتیشن انجام شده و خداوند متعال آن را چنین و در قالب یک تمثیل مطرح کرده تا ما با این پدیده آشنا شویم حضرت سلیمان باد را هم در تسخیر خود داشت و از آن برای نقل و انتقال خود از راه هوا در مسافت طولانی استفاده می کرد. احتمالا دارای تمدن بسیار پیشرفته ای بوده اند مانند ما که باد را در تسخیر خود گرفته ایم و صنعت هواپیمائی را راه انداخته ایم . باید توجه داشته باشیم که خداوند در بین داستان ها وقایع علمی مهمی که حقیقت دارد و علوم طبیعی به آن می رسند را مطرح می کند که دلیلی باشد بر حقانیت وجود خداوند متعال، ممکن است که این واقعه اصلا اتفاق نیقتاده باشد و تنها یک تمثیل و تشبیه باشد. 


در تله پورتیشن علم کنونی مشکل دارد ولی خدا که خالق علم و علم مطلق است مشکل ندارد. خداوند شیوه خاص خود را دارد. بشر برای ذخیره داده ها و بازیابی آن از دستگاه های پیچیده و سخت افزارهای مختلف با تکنولوژی و حجم بالا خاص خود استفاده میکند و خداوند هم از روش خود استفاده میکند که ما می توانیم در بدن خودمان آن را مشاهده کنیم. مثال کوتاهی درباره ذخیره سازی داده در کامپیوتر ساخت بشر و کامپیوتر ساخت خدا در بدن. از اطاله  کلام پوزش می طلبم موضوع باید روشن شود این مطالب را بعدا نیاز داریم. در کامپیوتر ساخت بشر از روش صفر و یک استفاده می شود بنابراین سرعت و ظرفیت آن محدود است برای همین منظور به این نتیجه رسیده اند از کامپیوتر ساخت خدا کپی برداری کنند. خداوند متعال در بدن انسان از روش ذخیره سازی در مولکولهای DNA استفاده می کند که در درون یک ژن قرار گرفته اند. با جابه جائی چهار مولکول اسید آمینه  T، A، C، G و قرار گرفتن متفاوت این چهار اسید آمینه در ساختار مولکولی DNA ذخیره سازی داده ها انجام می شود. شبیه ذخیره داده ها روی هارد دیسک کامپیوتر بشری ولی سرعت انتقال داده ها فوق العاده  بالاتراست. 

حجم ذخیره سازی مقدار DNA به اندازه یک قطره اشک چشم مساوی است با قدرت ذخیره سازی قوی ترین ابر رایانه جهان. قدرت محاسبه غیر قابل مقایسه است. ذخیره این همه داده در بدن انسان نیاز به نیروی انرژی بسیار زیاد دارد تکنیک بالا می خواهد پس می بینیم روش ذخیره سازی خداوند چقدر ساده است. انتقال تخت بلقیس هم با روشی غیر قابل فهم برای ما صورت می گیرد حال با مقایسه ذخیره سازی ها متوجه قدرت ذخیره سازی در کتاب مبین الهی میشویم چه حجم عظیم از داده ها در آن ذخیره شده و میشود.به آیه 3 سوره سبا توجه فرمایید.


وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ - کافران گفتند:"ما را قیامت نخواهد آمد بگو: آری ، به پروردگارم آن دانای غیب سوگند که شما را در بر می گیرد به قدر ذره ای یا کوچک تر از آن و یا بزرگ تر از آن در آسمان ها و زمین از خدا پنهان نیست ، و همه در کتاب مبین آمده است. حال ذخیره داده های جهان خلقت در هارد دیسک دستگاه آفرینش را دانستیم.


اول- رابطه قیامت و ذخیره سازی داده ها چیست چرا خداوند متعال موضوع ذخیره سازی را بلافاصله بعد از قیامت آورده چه ارتباطی وجود دارد که خداوند اشاره کرده و ذهن بشر را به آن سوق می دهد و دوم می فرماید تمامی جهان مادی از ذره بسیار کوچک تا بزرگتر از آن در کتاب مبین الهی ضبط است. مثقال ذره یعنی از ذره بسیار ریز تر بعبارتی از اتم ها و ریز تراز اتم ها که همان ذرات بنیادی باشند.
تصور کنید حجم ذخیره سازی داده ها نزد خداوند چقدر عظیم است. با این حساب خداوند متعال قادر است در زمین قیامت داده های ذخیره شده هر انسان را برای زنده کردن انسان بکار گیرد و از روش تله پورتیشن –بطور مثال-استفاده کند . فوتون ها را نیز از اشرقت الارض بنور ربها در قیامت تامین می کند.

وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاء وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ زمر 69.

" نور خداوند در زمین قیامت طلوع می کند و کتاب مبین را می آورند شاهدین و پیامبران هم حضور دارند. به عدالت با انسان ها رفتار می شود" خداوند از نور ذات خود فوتون ها را تامین می کند. و ما غائبته فی السمائ والارض الا فی کتاب مبین. هیچ موجود یا شیئ پنهانی در آسمان و زمین (کیهان ) نیست مگر اینکه در لوح محفوظ کتاب مبین ضبط است. برگردیم به زمین قیامت، هنگام زنده شدن موجودات و انسان زمین بنور ذات خداوند روشن می شود. نور ذات خداوند منبع بسیار غنی فوتون ها است مانند شروع خلقت کیهان و در محدوده پلانک و در سینگولاریته یا احدیت. این نور، نور علی النور است انرژی ما فوق انرژی یا به اصطلاح علمی انرژی ناب که کیهان از آن خلق شد. به مقاله خلقت کیهان از احدیت و صمدیت آغاز شد. اکنون باید تصور کنیم داده ها چگونه انتقال داده می شوند. از روش علمی وابستگی کوانتومی یا درهم تنیدگی کوانتومی

درهم تنیدگی کوانتومی چیست و نقش آن در قیامت چه میتواند باشد 

این مسئله می تواند تنگاتنگ با نظریه جهان موازی در جریان باشد. تمامی این موارد و رابطه این نظریه های علمی با قرآن از اینجانب است با استناد به آیات قرآن و برای اولین بار در تاریخ اسلام مطرح میشود و صرفا یک نظریه است برای تحرک در اذهان و تعمق در معانی آیات. ابتدا مفهوم و روش این نظریه ها باید روشن شود تا کاربرد آن در قیامت قابل درک شود .جهان موازی از نظر علم و قرآن

این روش یک نظریه کوانتومی تایید شده علمی است ، کمی پیچیده است سعی می شود در بیان مثالی فهم آن آسان تر شود. اگر ما دو ذره بنیادی از یک جنس مثلا  دو فوتون را در هم ادغام کنیم دو ذره می شود یک ذره و از نظر مختصات فیزیکی ما با یک هویت سروکار داریم و دو ذره فوتون در این مجموعه دیگر دارای هویت فردی نیستند. حال اگر مختصات فیزیکی یک ذره را در زمان تنیدگی بررسی کنیم آن ذره دیگر همین ویژگی ها را نشان می دهد. چرا که درهم تنیده شده اند یا به عبارتی بهم وابسته شده اند و دارای ویژگی واحد هستند.

این اتفاق در ابداع کیهان یعنی در احدیت یا بقول علم در تکینگی رخ داده است. درهم تنیدگی در جهان مادی ما دیگر اتفاق نمی افتد دانشمندان در آزمایشگاه توانسته اند برای تحقیقات آن را ایجاد کنند. در ابتدای ایجاد کیهان و در ثانیه ده به توان منهای 43 تمامی ذرات بنیادی از جمله فوتون ها  درهم تنیده شده بودند و چهار قانون اصلی طبیعت هم در یک نفس واحد بودند. هنگامی که  کیهان جمع میشود، دو باره همه در احدیت یا همان تکینگی علم فیزیک درهم تنیده میشوند واذالنفوس زوجت میشوند. نفوس هویت فردی خود را از دست میدهند و در هم ادغام میشوند یا جفت میشوند. نفس اینجا به معنی هویت است، هویت موجود زنده یا شیی یا اتم  یک نفس است فوتون هم یک نفس است. دیگر این چنین نفس ها وجود ندارند یکی می شوند. حالا اگر این دو ذره که با هم تنیده شده بودند یا به عبارتی با هم وابسته شدند را از هم جدا کنیم و یکی را به فاصله بسیار دور حتی در فاصله میلیارد سال نوری آنطرف تر بفرستیم این وابستگی به  یکدیگر را نشان می دهند. اگر تغییری در یکی اتفاق بیفتد در دیگری هم فورا بدون در نظر گرفتن بعد مسافتی صورت می گیرد.

مطلب عجیب و باور نکردنی است ولی باور کنید این را علم میگوید و اخیرا ثابت شده .این تعربف کلی وابستگی کوانتومی است .در دنیای کوانتومی مسائل عجیبی وجود دارند که در دنیای فیزیک مکانیک قابل فهم نیستند. در سال 1925 که نظریه علمی کوانتومی ابراز شد. آلبرت اینشتین ایراداتی بر این نظریه گرفت و در محافل علم فیزیک این بحث تا ده سال ادامه داشت.اینشتین با دو همکار فیزیکدان خود به نام بوریس پودولسکی و نیتان روزن مقاله ای تحت نام "آیا توصیف واقعیت توسط مکانیک کوانتومی کامل است "را ارائه داد و سعی نمود  تناقضات تئوری کوانتومی را بر ملا سازد. در محافل علمی این مقاله را پارادوکس EPR نامیدند.

اساس این مقاله بر این قرار داشت که توصیف مکانیک کوانتومی از نظر واقعیت فیزیکی توسط توابع موج کامل نمی باشد. اینشتن از کلمه وابستگی کوانتومی در این مقاله استفاده نکرد بحث بر سر تبادل اطلاعات خارج از قانون نسبیت خاص است که سرعت نور در آن محدودیت ایجاد می کرد اروین شرودینگر دانشمند فیزیک کوا نتومی در مقاله ای از اینشتین ایراد گرفت و برای اولین بار از اصطلاح وابستگی کوانتومی استفاده کرد و محدودیت ایجاد شده توسط سرعت نور را رد کرد.

اینشتین هم در پاسخ این مقاله وابستگی کوانتومی را تاثیر از فاصله  شبه وار یا تخیلی نامید. موضوع بحث و تحقیق برای فیزیک دانان جذاب شد. نقطه ضعف مقاله EPR تا سال 1964 آشکار نشد. در سال 1964 جان استوارت بل ثابت کرد که یکی از فرضیات در مقاله مذکور یعنی اصل جایگزینی با نظریه کوانتومی در تضاد است. پس بر اساس نظریه کوانتومی اگر دو سیستم یک بار با هم تنیده شوند یعنی خواص آنها با هم ادغام شود و بعد از هم جدا شوند بهم وابسته می شوند بطوریکه تغییر در یکی دیگری را هم تحت تاثیر قرار میدهد. پس از مطرح کردن کلمه وابستگی کوانتومی توسط شرودینگر بحث در مورد لا مکان بودن ذره غایب همزاد ذره حاضر که با نسبیت خاص اینشتین در تضاد است درگرفت.

در سال 1932 ریاضیدان برجسته بلغاری جان فون نویمان اعلام کرد که از لامکانی پدیده کوانتومی به هیچ عنوان نمی تواند برای انتقال اطلاعات استفاده کرد چرا که نسبیت خاص میگوید ساختار بعدی فضا و زمان اجازه چنین کاری نمی دهد و نویمان بر این اساس آن را رد کرد. با توجه به ایرادات بیشماری که بر این نظریه گرفته شد گذشت زمان واقعیت آن را به اثبات رساند .ریچارد فاینمان فیزیکدان برجسته و برنده جایزه نوبل فیزیک میگوید "فکر میکنم میتوان با قاطعیت ادعا کرد که هیچکس مکانیک کوانتومی را نمی فهمد ".دانشمندان تا چندی پیش فکر میکردند دور فرستی کوانتومی (استفاده از تنیدگی کوانتومی برای فرستادن و انتقال اطلاعات ) از نسبیت خاص که انتقال اطلاعات را محدود به سرعت نور می کند  تخطی نمی کند ولی آزمایشات  که  اخیرا پروفسور هن سن و همکاران انجام دادند موفق شدند یک فوتون را در فاصله زمانی صفر به سه متری همین فوتون انتقال دهند بالاخره این نظریه جنبه علمی به خود گرفت.

حال ما تا اندازه ای با تنیدگی کوانتومی آشنا شدیم. اول یک نکته اشاره شود. این پدیده  در ابتدای آفرینش کیهان شکل گرفت ، ماده که از یک هویت واحد درهم تنیده و ازتکینگی سر در آورد یعنی از یک درهم تنیدگی به ماده و ضد آن تشکیل یافت. بعد در جهت مخالف از هم دور شدند. ماده کیهان کنونی را تشکیل داد و ضد ماده کجا رفت. این ذرات مادی بهم وابسته بودند اگر در کنار هم می بودند همدیگر را نابود می کردند. خداوند پس برای چه آن را آفرید حتما حکمتی در کار بوده. بحث جالبی که علم هنوز هم نتوانسته سر از آن در آورد. علم میگوید در لحظات اولیه پیدایش کیهان ماده و ضد ماده مساوی بودند همینکه حرارت به زیر درج کردند حرارت تثبیت الکترون، پوزیترون و نوترینو رسید  و ماده و ضد آن امکان حضور پیدا  فورا همدیگر را نابود کردند و قاعدتا می بایستی فقط کیهان از فوتون ها تشکیل شده باشد چون فوتون ها ضد نداشتند در حقیقت فوتون ها ضد خود را در خود دارند و این از عجایب علم فیزیک است. این موضوع اخیرا اثبات شده است. بنا براین هنگامیکه ماده و ضد ماده یکدیگر را ازبین بردند پس کیهان ما که از ماده تشکیل شده از کجا آمد .

دانشمندان فیزیک می گویند ،دقت فرمایید، احتمالا مقادیری ماده اضافه تر از ضد ماده در گوشه ای کیهان بوده( یا میتوانیم به شوخی بگوئیم احتمالا خود را قایم  کرده بودند تا ماده و ضد ماده همدیگر را متلاشی کنند و بعد وارد صحنه شوند) عجب استدلال علمی. ولی این منطقی نیست و قرآن نیز آن را قبول ندارد چرا شرح خواهیم داد. اینجا علم  تناقض آشکار دارد. ناخود آگاه می گوید مقداری ماده کنار گذاشته شده بود این یعنی چه. یعنی پیدایش کیهان بر اساس شعور بوده نه تصادفی و یا احتمالات پروفسور واین برگ در کتاب سه دقیقه اول فصل چهارم می نویسد احتمالا کیهانی داشته ایم از ماده خالص و کیهان دیگری از ضد ماده خالص و یا یک کیهان دو قسمت شده کیهان مادی و کیهان ضد مادی. ضد ماده هر جا باشد بر اساس همین نظریه باید تمامی تغییر و تحولات ماده کنونی را در ذات خود انجام دهد( این نظریه اینجانب است تا کنون مطرح نشده ). درست همان چیزی که از اول قصد ورود با آن را داشتم. این مطلب موضوع قیامت را برای ما شفاف تر میکند . در ابتدای  پیدایش کیهان خداوند متعال یک جهان موازی با کیهان را ایجاد کرد و ضد ذرات را در آن بکار گرفت و دقیقا مثل همین کیهان یا همزاد این کیهان را ایجاد کرد. چرا خداوند متعال می فرماید همه چیز را جفت آفریده ام کمی بیشتر در آیات  قرآن تفکر و تعقل کنیم  مطلبی که خداوند در حد واجبات مکررا تاکید می فرماید و ما توجه نمی کنیم .

تمامی رفتار و کردار ماده انرژی و حیات در کره زمین و به ویژه رفتار انسان ها در آن جهان انعکاس دارد. وهر انسانی و هر شیئی در آن جهان یک قرینه و یا  همزاد دارد و در قیامت  این همزاد ها یا قرینه ها اعمال انسان را منعکس میکند. فیزیک دانان مسلمان روی این مطالب فکر کنند. در سال 1395 در مقاله ای عنوان کردم که اطلاعات انسان پس از مرگ براساس فرمایش قرآن در قالب اطلاعات توسط روح محفوظ  می ماند و از بین رفتنی نیست و اخیرا پروفسور پنروز این  مطلب را رسما اعلام کرد ما متاسفانه به نظریات خودمان بها نمی دهیم علاقمندان میتوانند به مقاله  راجر پنروز دانشمند فیزیک نظر قران را تائید کرد مراجعه فرمایند.

 قرآن در سوره ق آیات 23 و 27 اشاره ای به این مطلب دارد.


وَقَالَ قَرِينُهُ هَذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ ۲۳- قرینه فرد میگوید این اعمال( یعنی اعمال خود من نوعی پیش من آماده است-ولی من نکرده ام همزاد من کرده)

قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ-همزاد آدمی می گوید خداوندا من اورا به نا فرمانی وا نداشتم او خود در گمراهی دور و درازی بود-یعنی من نوعی او را باین کار وا نداشتم همزاد من این اعمال را انجام داد.

.تمامی اعمال براساس این آیه در قرینه و یا همزاد آدمی منعکس است. خداوند متعال این مثل را برای بیان مفهوم بالا بیان داشته تا ما در آن تعقل کنیم .چرا خداوند متعال از کلمه همزاد مثالی زده است .توجه شما را به مقاله جهان موازی از دید قران-نظریه جدید جلب میکنم. سید محمد تقوی اهرمی آبان 1393–ویرایش و اصلاحیه جدید اسفند 1395 ویرایش جدید تیر ماه 1399

 

بازدید: 8826

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید