هفت درب جهنم جزء مقسوم و ذرات بنیادی است

مقدمه نوشتار

موضوع باب به معنی درب که باز و بسته می شود و محیطی بسته را به خارج از آن متصل می کند مانند درب منزل از یادگار تفسیر گذشتگان است که به ما رسیده است و ما نیز همان تفکرات را بدون مراجعه به سایر آیات قرآن و تجدید نظر در آنها در تفاسیر باز گویی می کنیم. دلیل آنهم اینکه ظاهر آیات متشابه را می خوانیم و آن را بر اساس ذهنیت خودمان که همان ذهنیت گذشتگان است که بر باور ما نشسته تفسیر می کنیم. دنیای هزار و سیصد سال قبل با دنیای ما از نظر برداشت ها و تفکرات کاملا عوض شده است. علوم طبیعی پیشرفت بسیار چشمگیری داشته است ولی ذهنیت ما همچنان در زمان کهن پرواز می کند و بر آن ذهنیات هم تعصب می ورزیم. عیب کار ما این است که برای پیدا کردن مفهوم یک آیه اصلا به قرآن و آیات متشابه آن رجوع نمی کنیم و تجزیه و تحلیل آیات و مقایسه با واقعیت های علمی روز نزد مفسرین ما جایگاهی ندارند. باب علاوه بر درب فصل، سرا، درگاه نیز معنی می دهد و آیات فراوانی نیز وجود دارد که به وضوح تعریف جهنم و جایگاه آن از نظر علم اختر شناسی و حتی علم کوانتوم اشاره کرده است و ما بدون توجه به آن آیات فورا به منابع قدیم مراجعه و معنی را بیرون می آوریم گویا نظر گذشتگان وحی منزل است و نه قرآن، در قرآن هیچ اشاره ای به هشت درب بهشت نشده و در روایات بدون استناد به قرآن مطالبی عنوان شده است که برای ما مسجل نیست که این روایات درست است یا خیر. 

راه رسیدن به مفهوم واقعی

معیار سنجش درست بودن و غلط بودن باید خود قرآن و علوم طبیعی روز باشد. چرا علوم طبیعی را در این کار دخالت می دهیم برای اینکه خداوند در قرآن موضوعات ماوراء جهان مادی را برای ما شرح نمی دهد و علم آن نزد خدا است ولی غیب آسمان ها و زمین که پنهان است و برای انسان قابل دسترسی است را در قالب آیات متشابه بیان می فرماید.غیب هم در قرآن به دو  معنی آمده است غیب ماوراء جهان مادی و غیب به عنوان پشت پرده شواهدی که ما مشاهده می کنیم که علوم طبیعی رموز آن را آشکار می سازد. آیات فراوان است و نیاز به مقاله جداگانه دارد. خداوند واقعیت های علمی قرن اخیر را در قالب داستان ها و تمثیل ها برای ما بیان می کند. وقتی می فرماید فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمرِ 11 قمر-ما درب های آسمان را با بارش بسیار شدید باز کردیم. آیا اینجا باب درب است و آسمان درب ها دارد، یا گشوده شدن درب ها معنی شدت بارش است و سماء هم یکپارچه است و شکافی و سوراخی که در آن به عنوان درب  تعبیه شود وجود ندارد این یک واقعیت علمی است. از آنجائیکه در قرآن به سبع ابواب در جهنم اشاره شده این ذهنیت ایجاد شده پس باید بهشت هم درب قابل شمارش داشته باشد. بهشت باغ های سبز و خرم دارد آن هم در زمینی مانند این زمین و اشاره به ابواب بهشت این معنی را می دهد که خوش آمدید درب بر روی شما بهشتیان باز است. بهشت آماده پذیرایی از شما است. مثال دیگر درب های رحمت خداوند بر روی بندگانش باز است. اشکال ما توجه نکردن به قرآن است که فرموده آیات متشابه ظاهر دارد و باطن و ظاهر آیه را تفسیر کردن ما را در مفاهیم آیات گمراه می کند. شبهه ایجاد می شود و اختلاف نظر و انحراف در معانی آیات. به آیه زیر توجه فرمایید

إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَن يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِير- کسانی که در آیات ما انحراف ایجاد می کنند (بعد از رسیدن به علم که در آیه دیگر به این این مطلب را اشاره فرموده) بر ما مخفی نمی ماند، آیا کسی که در آتش افکنده می شود بهتر است یا کسی که با آرامش خاطر به قیامت می آید. هر چه می خواهید بکنید. خداوند بر کار های شما نظارت دارد

واقعیت علمی لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ در جهنم

از نظر قرآن یا بهتر بگوییم جهان بینی خلقت انسان در قرآن همه جهان مادی از خداوند نشات گرفتند و بسوی او باز می گردند. در مقاله جهنم آتش چوب و ذغال نیست هیزم آن کوارک و بوزون است و مقاله وَ-قُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارة و مفهوم علمی و اعجاز آن، این گردش خلقت و بازگشت مجدد به نقطه آغازین خلقت مشروحا شرح داده ام و تنها به نکات کلیدی بحث اشاره کنم و رابطه عدد هفت و هشت و نوزده که هر کدام باب یا فصل و سرا یا جایگاه در جهنم هستند را از نظر قرآن کشف. آیه مهم و کلیدی بحث ما آیه 50 سوره اسراء است که می فرماید.

قُلْ كُونُوا حِجارَةً أَوْ حَدِيداً - أَوْ خَلْقاً مِمَّا يَكْبُرُ فِي صُدُورِكُمْ فَسَيَقُولُونَ مَنْ يُعِيدُنا قُلِ الَّذِي فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَيُنْغِضُونَ إِلَيْكَ رُؤُسَهُمْ وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هُوَ قُلْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ قَرِيباً

بگو: (استخوان خرد شده كه آسان است، شما) سنگ باشيد يا آهن و یا هر آنچه که شما آن را سخت تر و بزرگتر می پندارید بر انگیخته خواهید شد گویند چه کسی ما را باز آفرینی می کند، بگو آن کسی که شما را برای نخستین بار از انبساط کیهان ایجاد کرد و گویند این رخداد چه موقع است بگو چه بسا خیلی نزدیک باشد. فطرکم اول مره معنی ظاهری آن شما را برای نخستین بار باز کردم و معنی باطن آیه با استناد به علم کیهان شناسی شما درون محدوده انبساط کیهان که هنوز باز نشده بود قرار داشتید و از آنجا شما را ایجاد کردیم و خداوند نمی فرماید شما را از آنجا خلق کردم چرا برای اینکه خلق ماده اولیه میخواهد و هنوز ماده اولیه ایجاد و آزاد نشده است. گرچه تمامی مفسرین فطرنی را -من را خلق کرد- معنی کرده اند که مطابق ظاهر آیه است و درست نیست. خداوند در تمثیلی از زبان حضرت ابراهیم این مطلب علمی مهم را چنین بیان می فرماید-

وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ ترجعون-چرا خدایی که من را از داخل محدوده انبساط کیهان باز کرد یا بیرون آورد تا من را خلق کند نپرستم و ما به آنجا باز می گردیم به همان فطرکم اول مره که محدوده خدا است. این آیه صراحتا این مطلب را بیان می کند که جهان مادی و از جمله انسان از داخل انبساط کیهان به صورت ذرات بنیادی بیرون آمدند و به داخل انبساط نیز بر می گردند. فطرنی یعنی من را از جایی که بودم باز کرد. نگاه کنید به عظمت مفهوم این آیه اگر ما تحجر نداشتیم و با تفکر در آیات متشابه می توانستیم این مطلب مهم را به علم اختر شناسی اعلام کنیم مدل استاندارد کیهان برای اولین بار قرآن مطرح کرده است و نه دانشمندان علوم اختر شناسی و حال مفهوم آیه فوق و يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا را می فهمیم. تا اینجا برای ما روشن شد ما از انبساط کیهان بیرون آمدیم و هنگام انقباض کیهان هم به همان جا بر میگردیم.

خدایی که شما را از فطرکم اول مره ایجاد کرد شما را زنده می کند. از زمان شروع مه بانک تا باز شدن کیهان یا شروع انبساط کیهان که ماده شروع به خلق شدن می کند را علم اختر شناسی محدوده پلانک می نامد. این محدوده با وجود اینکه زمان فوق العاده کمی داشته است ده به توان منهای 43 ثانیه ولی سریع از چند مرحله گذشته است البته به نظر من این زمان نمی تواند واقعیت داشته باشد زیرا بر اساس تعریف فیزیک معادلات ما که این عدد را محاسبه کرده این در سینگولاریته اعتبار خود را از دست می دهد و نمی تواند واقعیت داشته باشد). این زمان را علم فیزیک به اشتباه زمان بندی کرده است زمان و مکان هنوز خلق نشده اند وضعیت محدوده پلانک هنوز در ماوراء جهان مادی است. برای خداوند زمان در گذر نیست و زمان خدا را فرا نمی گیرد لا تاخذه سنه ، در این محدوده که زمان و مکان ندارد حرارت دارد نار است جهنم است حرارت ده به توان 32 درجه است. ابتدا نور علی النور است که علم آن را انرژی ناب می نامد. محدوده کوانتومی است ابتدا انرژی ناب منبع غنی فوتون ها و بعد احتمالا ریسمان های کوانتومی و هر چه به شروع انبساط نزدیک می شویم با تغییر درجه حرارت یک فصل یا یک باب به مراحل این محدوده افزوده می شود. قرآن دو مرحله علمی آن را بوضوح نامبرده است محدوده حاکم بودن عدد 19  که در دو مقاله عدد نوزده در قرآن و علم کوانتوم و دیگری محدوده عرش خدا بر هشت و علم کوانتوم مشروحا بیان کرده ام برای رسیدن به سبعه ابواب به هر کدام و از دید دیگری خلاصه وار می پردازیم.

وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ یکی از ابواب جهنم

در بحث قیامت ما با انقباض کیهان سر و کار داریم یعنی از حال به گذشته خودمان می رویم زمان راه خود را به آینده می پیماید. خداوند کیهان را باز کرد و مجددا مانند طومار نامه آن را درهم می پیچد. ما می میریم و خاک می شویم و اجزاء تشکیل دهنده بدن مادی ما تبدیل به کوچک ترین واحد خود می گردد فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً یعنی به ذرات بنیادی وقتی کیهان جمع شد ما به محدوده فطرکم اول مره یعنی انبساط کیهان می رسیم و وارد آن می شویم در حقیقت وارد جهنم می شویم يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ به اجزاء تشکیل دهنده ما که فوتون ها هستند و هر کدام علامت خاص صاحبش را دارند تبدیل می شویم. اطلاعات مختصات فوتون هر فرد در کتاب مبین ضبط است و زمان زنده شدن فرد هر فوتون بر اساس آن اطلاعات سامان دهی می شوند. سوره الحاقه-17 الی 19

فـاذا نـفـخ فـى الصـور نـفـخـه واحـده- وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً - فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ وَاحِدَةً- وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ- وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ زمانی که در صور دمیده می شود بر زمین رخدادی تحمیل می شود که سرآغاز جمع شدن کیهان است تکه تکه شدن و تبدیل به کوچکترین واحد ساختاری خود که از آن دیگر کوچک تر نمی شود و پایدار است که همان فوتون ها هستند و فضا شقه شقه می شود یعنی پیوند نیروی گرانش که ساختار فضا را استوار نگه داشته بود سست می شود گرانش نیروی خود را از دست می دهد و فضا در هم فشرده می شود این روز واهیه نام دارد و ملائکه در هم ادغام و می شوند ملک و از جهان مادی کنار گذاشته و مدیریت خداوند بر هشت مولفه قرار می گیرد. این باب جهنم هشت حاکم است. این را علم فیزیک میگوید به مقاله عرش خدا بر هشت و علم کوانتوم مراجعه فرمایید. باید ابتدا بدانیم این حاکمیت در مدیریت خداوند بر هشت در کجای کیهان است. در یوم واهیه است که کوچکترین واحد ساختار مادی ما بر ذرات بنیادی قرار میگیرد و به فطرکم اول مره برگشته ایم یعنی به درون محدوده انبساط که نار پر حرارت است. وضعیت ذرات حاکم بر اساس مدل هشتگانه کوارک بشرح ذیل است

گروه اول که از الکترون ها و الکترون پوزیترون ها ( پوزیترون الکترونی) و کوارک پائین و کوارک بالا که میشوند چهار ذره و هر کدام ضد خودش را هم با خودش دارد که میشوند هشت ذره بنیادی
گروه دوم میون ها، میون نویترینوزها (پوزیترون میونی) و کوارک افسون، کوارک شگفت که این ها هم میشوند چهار ذره که با ضد آنها هشت ذره
گروه سوم تاونها، تاون نوترینوزها، کوارک سر و کوارک ته که باز هم چهار ذره که با ضد آنها هشت ذره میشوند. در این محدوده عرش خداوند بر هشت قرار دارد. طرح و برنامه خداوند برای خلق ماده در محدوده پلانک بر مولفه هشت قرار دارد به مقاله عرش خدا بر هشت و علم کوانتوم مراجعه فرمایید.

لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ

وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ قطعا وعده گاه همه آنها در جهنم است و بر آن هفت درب از کل درب هایی که در آنها به جزء تقسیم شده اند قرار دارد موقعیت هر ذره بنیادی در یک فصل از هفت فصل تعریف می شوند. و در آیه باب را جزء تقسیم شده بیان فرموده به عبارتی هفت جزء تقسیم شده است که  فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ و علیها تسعه عشر دو فصل جدا گانه بشمار می آید. لکل باب منهم جزء مقسوم را مترجمین و از هر درى بخشى معين از آنان وارد مى‏ شوند معنی کرده اند که درست نیست این آیه توصیف جهنم است لها خزنتها هم در آیات دیگر آمده است که در جهنم مخزن جزء تقسیم شده است که می توان به مخزن ذرات بنیادی تعبیر کرد. باز گردیم به سه گروه که در آنها هشت حاکم هستند در حقیقت در هر گروه چهار ذره بنیادی است که هر کدام جفت خود را در کنار خود دارند.

دقت فرمایید همه ذرات بنیادی هنوز دل در گرو جفت خود دارند و جفت آنها هنوز بلای جانشان نشده یعنی ضد نشده اند و در کنار هم بسر می برند حرارت فوق العاده بالا آنها را با هم صمیمی کرده است. حال می فهیم این جا هشت حاکم است یعنی چه. این مرحله یک باب یا سرا یا فصل است و درب معنی نمی دهد. وقتی انبساط کیهان می خواست در گذشته باز شود جفت ها از هم جدا می شوند و اضداد ماده راه کیهان موازی را پیش می گیرند و جدا می شوند ماده کیهان ما را می سازد و ضد ماده کیهان موازی را - جهان موازی از نظر علم و قرآن - هر سه گروه اضداد را از دست می دهند و جمعا می شوند 12 ذره بنیادی در سه گروه که باید قبل از باز شدن کیهان سر و سامان یابند. این هم یک باب است از ابواب جهنم . یک سرا و یا فصل است از فصل های دیگر نار، کوارک ها شش نوع را در گروه هشت تشکیل می دادند و گروه الکترون و الکترون نویترینوزها از گروه اول و میون ها و میون نویترینوزها از گروه دوم و تاونها و تاو نوترینوز ها از گروه سوم باید هادرون ها را درست کنند. رویهم می شوند شش ذره بنیادی ساختار هادرون این شش ذره جرم ندارند و بوزن هیگز باید آنها را جرم دار می کند.

کوارک ها آماده هستند و نیاز به سامان دادن و به تعبیر قرآن فسوی ندارند باید همین طور در محدوده انبساط کیهان آماده باشند تا ذرات بنیادی هادرون ها آماده شوند شش ذره هادرون و یک ذره بوزن هیگز می شوند هفت ذره که این هم می تواند یک باب جهنم را در اختیار داشته باشد.  همه این ذرات در هم ادغام شده بودند و با پایین آمدن حرارت شکل می گیرند بنابراین ما باب هشت  و باب 19 داریم که دو تا از فصل های هفت گانه است  و به محض باز شدن انبساط کیهان نیروی های طبیعت را ایجاد می کنند و خداوند در آیه اول سوره فاطر می فرماید چهار قوانین را من به صورت ملائکه در ابتدای انبساط و خلق ماده جاعل کردم. کوارک ها همه سامان یافته هستند و شش گروه کوارک ها و هفت میون ها، تاون ها، و الکترون ها و پوزیترون های مربوطه ایجاد شده اند. باب 19 که سقر نامیده شده در ابتدای انبساط کیهان آغاز شروع خلق ماده است که باید بهم وصل شوند و پوسته هسته اتم ها را در شش دوره خلق کنند. حال تمام مراحل بیان شده را بر عکس آن تصور کنید که کیهان در اثر فشردگی به آنها می رسد . یعنی تمامی عناصر مادی وارد جهنم  می شوند و انسان ها هم همه چه مومن و چه کافر نا گزیرند از مرحله نار بگذرند  و بر اساس آیات قرآن مرحله جداسازی فوتون های مومنین و کافران در آتش جهنم که در مقاله وقودها الناس والحجاره و مفهوم علمی و اعجاز آن به طور مشروح بیان داشته ام

عَلَيْهَا تسْعَةَ عَشَر-بر آن نوزده حاکم استَ

در سوره مدثر آیات 8 الی 31 در باره فردی است که آیات قرآن را تکذیب کرد و کسانی که از خود سوژه می تراشند و وحی را منکر می شوند و آن را خواب یا رویای رسولانه می دانند، خداوند آنها را به سقر حواله می دهد و به توصیف سقر در جهنم می پردازند و مطالب علمی زیبایی برای ما بیان می فرماید که در مقاله عدد نوزده در قرآن و علم کوانتوم در قرآن شرح داده ام و اشاره کوتاهی به آن داشته باشیم

ماده از ذرات بنیادی تشکیل شده اند که کوارک ها، فرمیون و گلئون ها درون نوترونها و پروتونها و این دو در درون هسته اتم و همه این ها پوسته دارند و بهم پیوسته و فقط در زمان پلانک آزاد و مستقل و درهم تنیده هستند. اجزای ماده که پوسته آنها برداشته شده اند( در ابتدای انبساط کیهان) عبارتند از فرمیونها و بوزون ها. فرمیون ها خود به دو قسمت لپتون ها و کوارکها تقسیم می شوند. نیروی چهارگاه فیزیک یا قوانین فیزیک که به Force particle معروفند از بوزونها تشکیل شده اند شامل الکتر و مغناطیس که فوتون ها هستند. کوارک ها همیشه با  گلئون ها تبادل اثر دارند که به هسته ای قوی معروفند و نیروی هسته ای ضعیف که دو نوع بوزن Z وW آن را به دوش می کشند و بوزون هیگز که جرم دهنده ذرات بنیادی است. نویترنوزها هم  ذرات بنیادی هستند که در حرارت بالای سقر که ابتدای انبساط کیهان است پایدار هستند.

بنابراین شش کوارک ، شش لپتون، پنج بوزون می شوند 17 ذره بنیادی ، با نوترینوز و گراویتون 19 ذره بنیادی را به وجود می آورند. تصویر زیر ذرات بنیادی استاندارد را نشان می دهد. بوزون هیگز اخیرا کشف شده است و دانشمندان در آزمایشگاه سرن هم چنان در تلاشند ذرات بنیادی جهان مادی را کشف کنند. به فرموده قرآن این عدد می تواند بیشتر باشد و تعداد آن را خداوند می داند.

این ذرات بنیادی استاندارد هستند

نتیجه نوشتار

آیات قیامت و جهنم اکثرا آیات متشابه هستند و باید به باطن آیات و به کمک ابزار علم به آن رسید. اینکه برخی اساتید محترم می فرمایند علوم طبیعی در دین کاربردی ندارند هنوز خدا را نشناخته اند و جهان بینی قرآن را آنچنان که باید درک نکرده اندو در وادی تفکرات منسوخ شده کهن در آیات متشابه هستند و در این قرن با تحجر خود چه خسارت سنگینی به آیات قرآن وارد کرده اند. همه آیات متشابه را با تصورات ذهنی غلط تحویل نسل جوان تحصیلکرده می دهند و باعث گمراهی بسیاری شده اند. نظرات کهن با توجه به گذشت زمان و تحول علوم طبیعی منسوخ شده اند . درب معنی متعدد دارد در جهنم خداوند درب را جزء مقسوم توصیف کرده که با ترجمه غلط آن را با نظر گذشتگان نزدیک کرده ایم. خداوند در قرآن می فرماید جنه و الناس اجمعین را وارد جهنم می کنم. دلیل آن هم فوتون من نوعی که اختصاص به من دارد و اطلاعات ساختاری بدن و خصوصیات فردی و اعمال من در کتاب مبین مرکز ضبط داده های جهان مادی ضبط است و این فوتون ها در جهنم همه جمع و تقسیم بندی می شوند وقتی در آیه نام برده شده بالا همان طور که برای نخستین بار شما را از مرحله فطرکم اول مره خلق کردم یعنی از نور ذات خدا وند که منبع غنی فوتون ها است به همان روش شمار را باز آفرینی می کنم. نفرموده در قیامت شما را خلق می کنم خلق پروسه زمانبر است و می فرماید شما خلق شده اید، فسوی شده اید، فعدلک شده اید و صورکم هم شده اید در این زمین تمامی مراحل تکامل را گذرانده اید و تنها باید باز آفرینی شوید. باید بدون گذراندن انشاء زنده شوید. بنابراین هر باب در جهنم یک فصل از موقعیت ذرات بنیادی است یک جزء مقسوم است. سید محمد تقوی اهرمی پانزده شهریور 1399

• قبلی
• بعدی