قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

مراحل رشد جنین و واقعیت قرآنی

مقدمه نوشتار


بسیاری از کلمات در آیات متشابه دارای معانی چند وجهی است و هر کس به فراخور علم و دانش خود و منابع در دسترس معنی مورد نظر خود را بیرون می آورد. تقریبا تمامی کلمات که  با پیدایش کیهان، زمین و حیات و در درون آن انسان است همان هایی هستند که مفسران قدیم حدود دو الی سه قرن پس از ظهور اسلام که علم  تفسیر رونق گرفت بر اساس برداشت های علمی آن زمان معنی کرده اند. تعبیر و تاویل هایی درباره آیات متشابه و بر آن اساس صورت گرفت معانی این کلمات بدون تغییر قرن ها بعد تاکنون ابزار تفسیر آیات متشابه قرار گرفته و بر باور ما نشسته است. چنانچه در سایت ها به مقالات فراوان رجوع شود می بینیم که برای توصیف و تفسیر یک موضوع مثلا صلب و ترائب و یا کلمه ماء دافق، هفت آسمان و امثالهم روایات از گذشتگان را نقل و بر آن اساس قرآن را تفسیر می کنند. برداشت علمی در هزار سال قبل تا کنون  تحول یافته  ولی تصورات ذهنی بر آن برداشت ها ثابت مانده و بازار توجیه های غلط  و منسوخ شده همچنان داغ و فعال است.

عدم توجه به علم روز در موضوعات خلقت کیهان، خلقت انسان و هفت آسمان و روند پیدایش حیات باعث شده حقانیت مطالب علمی قرآن پشت پرده تحجر و تعصب بر تصورات ذهنی کهن پنهان بماند. کلمات کلیدی در پیدایش حیات از قبیل خلق، انشاء، یبدوا و یعید، نطفه، صلب و ترائب، ماء و ضمیر من با کسره میم ، منی یمنی و امثالهم دارای معنی خاص و ثابت در کل آیات است و نمی شود به سلیقه خود و بر اساس نظرگذشتگان آنها را معنی کرد. قرآن رویداد های مهم پیدایش کیهان، حیات در زمین و سایر را در قالب آیات متشابه و به دفعات بیان داشته   آنها هم آهنگ و مرتبط با یکدیگرند. اگر ما معیار سنجش را به جای نظرات گذشتگان، علوم طبیعی مانند زیست شناسی، اختر شناسی، زمین شناسی درپیدایش حیات و انسان و سایر پدیده ها را جایگزین کنیم و کلمات کلیدی را درست و براساس کاربرد در قرآن بکار گیریم به اعجاز علمی قرآن در قرن شکوفائی علوم دست خواهیم یافت.

گذشتگان کلمات کلیدی را که دارای چند وجه معانی مختلف دارند را براساس برداشت علمی آن زمان تعریف کرده اند. ما باید در این تعاریف و بر اساس علم روز بازنگری کنیم. مثالی بزنیم درآیه وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ- من دو بار تکرار شده  و مفسرین هم تاکنون من را از تعریف کرده اند. در صورتی که من در آیات فراوانی دارای چند وجه معانی است از، در، به، با و در مواردی هم به عنوان صله کلام حرف اضافی که نوشته می شود ولی خوانده نمی شود. آیات فراوان است.

آیه ای که من به مفهوم "در"است را انتخاب می کنیم آیه 1 سوره فاطر- وَاللّهُ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَکُمْ أَزْواجًا وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثي وَلا تَضَعُ إِلاّ بِعِلْمِهِ- خدا شما را در خاک آفرید و سپس از نطفه و سپس قرارداد زوج هائی (برای شما و یا در شما) هیچ  حملی در ماده  صورت نمی گیرد و بارش را نمی نهد مگر به علم خدا. تحمل من انثی-باری در ماده معنی می دهد و نمی تواند از معنی دهد. بنابراین من میتواند در باشد یا از. خلقکم من تراب می تواند در خاک و یا از خاک معنی دهد. درآیه خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ- انسان در صلصال و از حما مسنون معنی درست آیه است که مطابق آخرین نظریه علم زیست شناسی و پیدایش حیات است. صلصال سنگ رس است که در میلیارد ها سال بعد در اثر فرسایش به خاک امروزی تبدیل شده است، سنگ رس گداخته و حما مسنون توده سیاه رسوب شده در صلصال که منشاء مولکول های پایه حیات است. بنابراین معنی بر اساس اینکه من "از" باشد یا "در" تفاوت زیادی با هم دارند. معنی انسان در خاک خلق شد علمی است و از خاک خلق شد غیر علمی است. خاک رس که هشتاد درصد پوسته جامد زمین را تشکیل می دهد از انواع کانی های رسی است و از سیلیسیوم، آلومینیوم ،منیزیوم به عنوان ترکیبات اصلی تشکیل شده و انسان نمی تواند از این عناصر تشکیل شده باشد ولی مبنای پیدایش حیات و انسان در خاک اولیه بوده است.اگر جانداران از خاک خلق شده باشند باید عناصر تشکیل دهنده خاک مخصوص سیلیسیوم و آلومینیوم در بدن موجودات زنده فراوان یافت شود که اصلا وجود ندارد.


تحولات درون جنین و واقعیت قرآنی


برای پرداختن به این موضوع لازم است معنی چند کلمه را بررسی کنیم. نطفه، خلق ،انشاء سه کلمه کلیدی در پیدایش حیات است. نطفه منشاء پیدایش موجود زنده است. کلیه اطلاعات ساختار تشکیلاتی موجود زنده باید درون آن متمرکز باشد. خصوصیاتی که از جنس نر و ماده به آن منتقل شده و نرم افزاری هم هدایت آن را بسوی موجودی که باید از آن پیدا شود بر عهده دارد. امروزه علم زیست شناسی و ژنتیک نطفه را حاصل لقاح ژن نر و ژن ماده می داند. هر کدام از این ها به تنهایی نطفه بشمار نمی آیند و به تنهایی قادر نیستند موجود زنده را پدید آورند. اسپرم نربه تنهائی نطفه نیست. نطفه کنونی حاصل تحولات تکاملی چند میلیارد ساله ژن اولیه حیات بوده است. دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که حیات اولیه از نطفه آغاز شد و نطفه اولیه حیات مولکول آلی زنجیره ای RNA بوده است که در درون لایه سنگ رس ایجاد شده و تک سلولی اولیه حیات که این مولکول را در خود داشته است سنگ بنای اولیه پیدایش موجودات زنده بوده است. این تک سلولی باکتری های ساده کهن یا باستانی نامیده شده اند.

تک سلولی غیر هوازی بدون غشاء هسته ای دارای جنسیت نر و مادینگی نبوده اند ولی خصوصات تکثیر پذیری غیر جنسیتی داشته اند. میکروب ها  و برخی ویروس ها نمونه های زنده این اجداد جانداران از جمله انسان ها هستند. اشاره قرآن به خلقت انسان از نطفه همین نطفه اولیه حیات است. هُوَالَّذِي خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ- ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ-او است که شما را در خاک و از نطفه خلق کرد وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ-در حقیقت ما انسان را در صلصال و از توده سیاهرنگ حما مسنون خلق کردیم. مبنای پیدایش نطفه از حما مسنون است. دلایل و سندیت این موضوع را میتوان از سایر آیات قرآن و مقایسه با آخرین نظریه های علم زیست شناسی استنباط کرد. به مقالات حمامسنون و صلصال در قرآن بنیان و اساس حیات در زمین است و همچنین صلب و ترائب وخطای برداشت قدما و موخرین.مراجعه فرمایید.


مفهوم خلق و انشاء در قرآن


خلق یعنی ایجاد یک پدیده از مواد اولیه ای که وجود داشته است. خلق با ابداع فرق میکند و ابداع ایجاد از عدم است ولی خلق ایجاد از چیزی که وجود دارد. خلق فقط یک بار اتفاق می افتد. خلق الانسان من نطفه اولین سنگ بنای خلقت انسان است و خلق های بعدی مانند علقه و مضغه مراحل خلق های بعدی است که آنهم فقط یک بار صورت گرفته است. الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ .برای خلق انسان از نطفه مراحل قبلی خلق آماده و مهیا می شود و سپس خلقت انسان در سنگ رس آغاز میشود.

بنابراین خلقت انسان مقدمه داشته است شرایط لازمه خلقت انسان فراهم می شود (خلق می شود) و سپس آغاز خلقت انسان در صلصال است این خلق ها تا رسیدن به هدف مطلوب ذات باریتعالی درقرآن انشاء نامیده شده- هو أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خداوند از سرگذشت انشاء شما در زمین و هنگامی که بصورت جنین در شکم نیای گذشته خود بودید دانا تراست. بعد از هر خلق دوره انشاء آن شروع می شود تا خلق بعدی و انسان از انشاء آخری بیرون آورده می شود. دوره تکاملی بصورت تحولات ژنتیکی در شکم نیای گذشته انسان سپری شده است. حال که زمینه درک آیه تحولات جنین فراهم گردید به آیه می پردازیم .12 الی 14 مومنون


وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ- ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ- ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ- درحقیقت انسان را از چکیده (رسوب آب در رفته) در سنگ رس خلق کردیم و نطفه ایجاد شده (پرکاریوت ها) را در غشاء سلولی قرار دادیم و آن را به علقه خلق کردیم ( یوکاریوت ها) و غضروفیان را از آن خلق کردیم ( این نفس واحده است و تمام موجودات زنده از آن خلق شدند)و غضروف را به استخوان خلق کردیم (با خلق آن را به استخوان تبدیل کردیم) و بر روی استخوان گوشت پوشاندیم و شما را از خلق آخر انشاء کردیم فتبارک الله احسن الخالقین.


آیه از خلق انسان از سلاله و در طین آغاز میشود یعنی در زمین اولیه و حدود سه میلیارد سال قبل- وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ-سلاله چکیده یا رسوباتی که برجای میماند معنی میدهد. کجا صورت گرفته در طین. معنی طین هم درقرآن در سوره مائده آیه 110 خطاب به حضرت عیسی چنین میفرماید- وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْني‏ و هنگامی که به اذن ما از طین شکل پرنده ای را خلق می کردی- طین در این آیه خاک رس خالص است که در کوزه گری استفاده می کنند. بنابراین سلاله رسوبی است که در طین ایجاد شده است. برمی گردد به همان زمانی که وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ رخ داده است. پس سلاله معنای دیگر حما مسنون است که از آن نطفه اولیه حیات ایجاد شد. این نطفه هسته و غشاء دورهسته برای محافظت ژن اولیه نداشته است و سالیان دراز طول می کشد تا غشاء هسته ای دور ژن درون باکتری را می پوشاند که بحث بسیار جالب دانشمندان زیست شناسی است که این غشاء چه موقع ایجاد شد و آیه می فرماید و نطفه ایجاد شده را در جایگاه استوار قرار داده میشود.

زمانی این غشاء دور ژن درون باکتری تشکیل می شود که سه دوره پانصد میلیون ساله از شروع خلق اولیه نطفه حیات میگذرد و تک سلولی بدون هسته و غشاء هسته ای غیر هوازی به سلول هسته دار و دارای غشاء هسته ای پیشرفته می شود و این همان تک سلولی قرار مکین دار است. این سلول خلق جدیدی است ژن کامل درون هسته قرار گرفته و مرحله سرنوشت ساز دیگری در سرگذشت انسان رقم می خورد.


این سلول که منشاء تمامی پرسلولی های حیات است خلق می شود و این علقه است. ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً-علقه از نطفه قرارمکین دار خلق می شود. علقه به پرسلولی تبدیل و جنسیت نر و مادینگی برای اولین بار در آن ایجاد می شود و تکامل می یابد و جانوران دریائی دارای بدنی غضروفی شکل می گیرند- فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً-غضروفیان در این مرحله پا به عرصه وجود می نهند. بند پایان هم جزء این راسته هستند که به خشکی منتقل می شوند و جانوران خشکی از اینها منشاء می شوند. زمانی طولانی می گذرد تا غضروف ها به استخوان تبدیل می شوند و استخوان داران پا به عرصه وجود می گذارند. فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا-زمان طولانی دیگری میگذرد و تکامل موجودات برنامه ریزی شده نظام خلقت ادامه می یابد .مرحله بعدی روی استخوان ها ماهیچه قرار می گیرد و دایناسورها، پرندگان و پستانداران پا به عرصه وجود می گذارند- فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا-تکامل موجودات به پایان انشاء خود می رسند و انسان به عنوان آخرین خلق دوره تکامل را به پایان می برد. ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ-سپس خلق آخر را انشاناه  کردیم تبارک باد بر این بهترین خالق متعال. این آیه سرگذشت تکاملی انسان است از بدو خلقت از نطفه تا تبدیل به انسان کامل. گذشتگان که از علوم امروزی بهره ای نبرده بودند درباره این آیه تصوراتی را نوشتند و براساس دانش هزارسال قبل و ما امروزه  با چشم بسته و بدون فکر کردن و مقایسه با علم روز آن را بر باور خود نشاندیم و شبه خلق کردیم و اعجازعلمی قرآن را پشت پرده تحجر و تصورات کهن  نادرست  پنهان کردیم.

براساس علم زیست شناسی بعد از لقاح ژن نر و ماده در رحم نطفه اولیه جنین شکل می گیرد. جنین بر اساس برنامه ریزی تدوین شده رشد می کند تمامی اعضاء بدن از همان لحظات نخستین خود را نشان می دهند و قلب تنها حدود سه الی چهار هفته شروع به زدن می کند. جنین به رشد خود ادامه میدهد. خلقی پس از خلق در جنین اتفاق نمی افتد، برویم روند رشد جنین را مطالعه کنیم و قضاوت نماییم.

تحولات درون جنین بازآفرینی خلق اولیه است . قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکائِکُمْ مَنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعيدُهُ فَأَنَّي تُؤْفَکُونَ-بگو آیا از شرکای شما کسی است که خلقت را آغازکرده و سپس آنرا بازآفرینی کند بگو تنها خدا است که خلق را آغاز می کند و سپس آنرا باز آفرینی میکند. کلمه یعیده هم درست معنی نمی شود. یعیده  باز گشت و تکرار یک رویداد اتفاق افتاده معنی میدهد. عید تکریم و تکرار شادی  یک واقعه رخ داده شده است. عید نوروز همه ساله اتفاق می افتد و ما آن را جشن می گیریم. یعیده بازگشت به قیامت نیست. خلق یک بار اتفاق افتاده و خداوند مکرر آن را در حیات زمین بازآفرینی میکند. بنابراین خلق جدیدی صورت نمی گیرد. جنین نمایش تحولات سرگذشت تکاملی میلیارد ساله تبدیل ژن اولیه حیات به موجود تکامل یافته است. آیه مشابه ای از سرگذشت تکاملی موجودات زنده را هم بیان کنیم و بحث را خاتمه دهیم .

وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير-خداوند تمامی ریز جنبندگان ( بند پایان یا بی مهره گان نیای اولیه موجودات در خشکی) را در آب آفرید و از آنها برخی بر روی شکم می خزیدند و برخی بر روی دو پا و برخی روی چهار پا (راه میرفتند) و خداوند هدفی که مورد خواست یا برنامه او است را خلق می کند که او به قادر متعال برهر چیز است. روند تکاملی موجودات را اشاره می فرماید ابتدا بی مهره گان از آب به خشکی راه می یابند و سپس خزندگان پدید آمدند و بعد از آن امثال دایناسورها بر دوپا راه میرفتند و سپس چهار پایان پدید آمدند و خداوند هدف مورد نظر خود را یخلق اللَّهُ مَا يَشَاءُ که انسان باشد را خلق می کند. اینکه در آیه فوق دابه  منظور ریز جنبندگان هستند به مقاله  دابه و تکامل موجودات از نظر قرآن مراجعه فرمایید. امید است که علماء بزرگوار اسلام این موضوعات را بازنگری کرده و بر اساس دیدگاه علمی روز بررسی و اعلام نمایند و قرآن را از این مهجوریت غریب نجات دهند تا جوانان ما به عظمت علمی قرآن ایمان بیاورند. انشاءالله سید محمد تقوی اهرمی-بهمن 1397-ویرایش جدید تیر ماه 1399-ویرایش جدید 7/2/1403

ماء مهین و ماء دافق و فرق آن ها از نظر علم زیست شناسی و قرآن


مقدمه نوشتار


کلمه ماء در قرآن در تمامی آیات معنی آب می دهد. همین آبی که با آن سر و کار داریم می نوشیم و حیات موجودات زنده به آن وابسته است با فرمول شیمیایی H2O. گذشتگان در حدود هزار سال قبل بر اساس فهم و دانش آن زمان هر کدام تفسیری بر کلمه آب بیان داشته اند. امروزه هم تقریبا تمامی مفسرین آب را مطابق آن نظرات که بر باور ما نشسته  تکرار می کنند. در حقیقت مفسرین ناقل نظرات گذشتگان هستند و خود نظریه جدیدی بر آن اضافه نکرده اند و همه تکرار مکررات هستند. به قول آیت الله جوادی آملی تولید علم نداشته ایم ولی دلالی علم رواج گسترده ای داشته است.

چه در حوزه  و چه در دانشگاه  البته در زمینه نظریه پردازی علمی درباره پیدایش حیات، پیدایش کیهان و زمین و در حقیقت آیات متشابه که تمامی با علوم طبیعی سر و کار دارند، همان نظرات کهن مرتبا نقل و به نسل بعد انتقال داده می شود و سعی نمی شود آن ها را با علم  روز مقایسه کرده و به تولید نظریه جدید و تغییر نظرات گذشتگان بپردازیم. ماء مهین و ماء دافق را آب مرد تفسیر می کنند. ذهنیت عامه مفسرین که از دیدگاه گذشتگان شکل گرفته در تفسیر این دو کلمه رخداد به دوران حال بر می گردد در صورتی که این کلمات به خلق اولیه و در زمین حدود سه و نیم میلیارد سال گذشته مربوط می شود که اولین نطفه حیات خلق شد اگر با  دید علم روز زمین شناسی و زیست شناسی به مفهوم این دو کلمه نگاه کنیم و خود را از بند نظرات کهن که بر پایه  علم روز آن زمان مطرح شده  رها سازیم و نظرات کهن را در آن ها دخالت ندهیم همه اعجاز شگفت انگیز قرآن آشکار می شود. در حقیقت انحصار نظر گذشتگان قرآن را در مهجوریت علمی قرار داده است و گناهی نابخشودنی در قرآن است.

ماء دافق و ماء مهین دو مقوله جدا هستند که ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. در زمین اولیه و در سنگ رس داغ و از رسوب سیاه نرم و نه از آب مرد و در زمان کنونی. به آیات مربوطه توجه فرمایید. این یک نظریه علمی است که در قرآن به آن اشاره شده و من برای اولین بار در تاریخ اسلام آن را مطرح میکنم و ارتباط آن را با آخرین دستاوردهای علم زیست شناسی و میکروبیولوژی بیرون آورده ام. رسوب سیاه رنگ و آب دفع شده از مکانیسم درون لایه های سنگ رس آن هم در محیط کم آب (ماء مهین) نظریه علمی کاملا جدید و قابل ارائه در محافل علمی است که متاسفانه  این شرایط برای نظریه پردازی در کشور فراهم نیست. من آن را در سایت خودم منتشر می کنم و مطمئن هستم که نظریه من را یک دانشمند زیست شناسی از غرب بنام خودش اعلام خواهد کرد. تنها به عنوان یک سند و تشحیذ ذهن در سایت منتشر می کنم در تمامی مقالات من در این سایت موضوعات کاملا  نو و برای اولین بار مطرح شده است. مهم این است که نظر قرآن در محافل علمی جا بیفتد. من در صدد کسب امتیاز علمی نیستم و هدف شناسائی علمی آیات متشابه است.


ماء دافق کلید پیدایش حیات در زمین اولیه


در تمامی مباحث مطرح شده درباره ماء دافق که تنها یک بار در قرآن و در آیه 8 و9 سوره طارق بیان شده برای تطبیق آیات با  نظر گذشتگان عمل ناپسندی با این آیات صورت می گیرد و در همه جا این حرکت مشاهده می شود و همه از روی هم  کپی برداری می کنند. زیرا مبنای درک و مفهوم آیات را بر نظر گذشتگان بنا نهاده اند و آیات اول سوره و دو آیه بعد را از قلم می اندازند تا دچار تناقض نشوند. به آیات اول تا 10 سوره توجه فرمایید. همه این آیات بهم ارتباط دارند. به مقاله طارق سیستم حفاظتی تک سلولی های اولیه حیات است ملاحظه فرمایید


وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ- وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ- النَّجْمُ الثَّاقِبُ- إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ- فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ- خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ- يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ- إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ- يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ.

قسم به آسمان و طارق – تو چه دانی که طارق چیست- نور ستاره نجم نفوذ کننده (نور ستاره که نفوذ کننده است) در آن- این قسم خداوند در چه ارتباط است  و چرا  چنین  قسمی یاد می کند اول به بینیم  طارق چه می تواند باشد و دوم دلیل این قسم به کجا برمی گردد. سماء آسمان زمین است که پیوند مستحکمی با طارق دارد و حفاظی برای کل نفس است. چرا سماء زمین است زیرا در آیات بعدی می خواهد  وارد خلقت حیات  شود  و خلقت حیات هم در زمین اتفاق افتاده است.

طارق تاریکی است که نور ستاره (نجم الثاقب) در آن نفوذ می کند و این تاریکی  صفت آسمان زمین در بدو خلقت آن است. پدیده ای مهم که در حیات زمین نقش موثری داشته است. حال قسم به چه  بر می گردد به کل نفس لما علیها حافظ. تمامی نفوس اولیه حیات در زمین توسط سماء طارق محافظت می شده. مطلب بسیار مهمی است که خداوند به سماء و طارق قسم می خورد که همه نفوس اولیه حیات مورد محافظت واقع شده بودند و البته در زمین اولیه امروزه هم حیات با سماء کنونی ازن حفظ می شود ولی طارق نیست ولی آن زمان طارق بوده است

حال می رسیم به اصل آیه - پس (تمامی آیات قبل می خواهد این مطلب را بیان کند که از کلمه فلینظراستفاده شده پس (رابط این مطلب با مطالب قبلی ف = پس است) انسان بنگرد که در چه آفریده شده- در آبی جهنده و بیرون رونده خلق شده که از بین دو  جسم سخت و نرم بیرون رانده می شود- يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ-یخرج مصدر آینده در گذشته است به همان زمان بر می گردد و نه به حال که بیان گر نقش زمان در ابتدا و انتهای رویداد است برای روشن شدن بهتر اینکه خداوند چرا از کلمه یخرج که برخی را به اشتباه انداخته که زمان حال در کار است متنی از روزنامه اطلاعات  در مصاحبه  مریم شهبازی با  دکتر محمد علی موحد درباره مولانا  بطور نمونه انتخاب کرده ام که زمان حال را در گذشته بیان می کند که نمونه آن در ادبیات ما فراوان است. چنین آمده" مولانا متولد 604 است دیدار او با شمس در آستانه چهل سالگی بوده است و او تا سال 672 هم زنده است". کلمه هنوز هم زنده است زمان آینده در گذشته را بیان می کند که در ادبیات فراوان یافت می شود -فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مم خُلِقَ که شروع رویداد است که به استناد آیات قبل (و خلق الانسان من صلصال من حما مسنون مترادف است با صلب و ترائب) در زمین اولیه بوده و يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ هم پایان آن در گذشته است

آیه بعد إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ- يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ. او(خداوند قادر است آن را بر گرداند چه چیز را قادر است برگرداند. اگر ما ماء دافق را آب مرد تفسیر کنیم معنی این می دهد که خداوند قادر است آب مرد که بیرون جهیده را بر گرداند. يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِر-این برگشت در روز قیامت است. بنابراین این حیات است که بر گردانده می شود و نه آب مرد. مفسرین محترم هم سعی می کنند تا يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ آن طرف تر نروند تا به نظر گذشتگان خللی وارد نشود


حال علم جدید زیست شناسی و برخی از آیات در این مورد چه می گویند. صحبت از جسم سخت است و جسم نرم که آبی با ماهیت بیرون روندگی و جهندگی از بین این دو خارج می شود. دو جسم هستند منفک از هم و از بین این دو جسم آبی جهنده خارج میشود. وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ-درحقیقت ما انسان را درصلصال و از حما مسنون آفریدیم. صلصال سخت است و حما مسنون توده نرم. آب دافق چه نقشی داشته است. نقش بسیار برجسته و مهم بدون آب دافق حیات امکان پذیر نبوده است. خداوند بزرگترین پدیده و رخداد ایجاد نطفه حیات که همان ژن  اولیه است را مثال می زند و ما سطح علمی آیات را تا  آب مرد کاهش داده ایم.

ما با خود فکر نمی کنیم که خداوند با آب مرد چکار دارد مگر زن در ایجاد نطفه نقش نداشته است. اصلا فکر نمی کنیم که مفسرین هزارسال قبل اطلاعی از ایجاد نطفه اولیه حیات در زمین اولیه نداشته اند که ما تصورات ذهنی آنها را محکم چسبیده ایم و مرتبا صلب و ترائب را بالا و پایین می بریم آن را به استخوان تبدیل کرده ایم و هنر ما در تولید علم در این مورد این است که مرتبا استخوان را بالا و پایین میبریم تا به جای تولید آب مرد برسیم شاید با علم زیست شناسی تطابق پیدا کند. به مقاله صلب و ترائب و خطای برداشت قدما وموخرین مراجعه فرمائید.

ماء مهین شرایط ایجاد حیات در زمان خلق نطفه الیه حیات است و به ماء دافق ارتباطی ندارد. هر دو آب هستند همین آب که با آن دستمان را  می شوییم که یک دنیا مفاهیم علمی جدید ارزنده  در آن نهفته است. ماء مهین معنی آب کم می دهد. حیات در محیطی ایجاد شده است که  آب به صورت مولکول ها خود را نشان می داده  نه به صورت دریا و اقیانوس. آیا این اعجاز قرآن نیست.


آخرین نظریه علم زیست شناسی و تکامل موجودات در پیدایش حیات اولیه چه میگوید. نطفه اولیه حیات در بین لایه های سنگ رس که به عنوان کاتالیزاتور تشکیل مولکول های RNA را تسهیل و به ثمر نشاند، ایجاد شد .انرژی لازمه برای واکنش شیمیایی را حرارت داغ سنگ رس تامین نموده است. داغ بودن سنگ رس باعث تبخیر آب بیرون رونده از بین مولکول های مونومر شده است. قرآن چه می فرماید


زمین در دو دوره  خلق و پوسته جامد یا لایه بیرونی بالای آن قرار می گیرد و بر روی آن چهار دوره اقوات برنامه ریزی می شود.   پیدایش زمین و تئوری جدید از نظر قرآن. آیات 9 و 10 سوره فصلت. سطح خارجی زمین هنوز داغ است و صلصال الکلفخار و حما مسنون در آن زمان رخ میدهد غذای موجودات زنده  از اسید های آمینه، قندها، چربی ها، و نوکلئوتیدها تشکیل شده اند. رسوب سیاه  و نرم در درون لای های کریستال سنگ رس که به ایجاد نطفه اولیه حیات منجر شد در زمین اولیه و قبل از پیدایش اکسیژن و جو زمین رخ داده است. خلق الانسان من نطفه. انسان را خداوند از نطفه خلق کرد. نطفه آب مرد نیست مولکول زنجیره ای ریبونوکلئیک اسید یا RNA است که همان ژن اولیه حیات است. اسیدهای آمینه با هم ترکیب میشوند و مولکول های زنجیرهای به وجود می آیند که همان پروتئین ها هستند. هر مولکول اسید آمینه و یا نوکلئوتیدها که از حالت مونومر یا تکی به حالت پلیمر یا زنجیره ای تبدیل می شوند باید یک مولکول آب را از بین واکنش شیمیایی خود بیرون کنند و این آب باید به محض ایجاد از محیط واکنش بیرون رانده شود وگرنه واکنش تبدیل مونومر به پلیمرها که همان مولکول اولیه نطفه یا ژن هستند برگشت پذیر می شدند و حیات نمی توانست ایجاد شود.

این آب در پیدایش حیات نقش اساسی بازی میکند. حال این آب در کجا رخ داده. از بین رسوبات پلیمر که بصورت توده سیاه  در لایه های سنگ رس رسوب کرده اند به  بیرون رانده می شود و در درون رسوب حما مسنون ماکرومولکول های زنجیره ای حیات شکل می گیرند. نطفه اولیه به این صورت بوده است

پروبیوت ها یا باکتری های کهن که پانصد میلیون سال حاکمیت زمین را در اختیار داشتند و آسمان طارق حفاظ لازم را برای تداوم حیات آن فراهم می کرد این باکتری یک نفس بوده دوم باکتری های غیرهوازی و بعد از آن سیانو باکتری ها که هرکدام  پانصد میلیون سال حیات را در کره زمین به پیش می بردند  و سماء طارق هم هم چنان نقش حافظ را بازی می کرد. ظلمات ثلاثه در قرآن و خلقت انسان . خداوند به این سه نفس اولیه حیات که پایه موجودات زنده کنونی اعم از جانوران و گیاهان از آنها سرچشمه گرفتند قسم یاد می کند -. إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ. چه چیزی بر آن ها (کل نفس) حافظ بوده است در آیات فوق تفکر و تعمق داشته باشیم. قسم به سماء و طارق که تو نمی دانی چیست. تاریکی بوده که نور ستاره نجم الثاقب (ستاره نفوذ کننده در قالب تمثیل بیان شده و منظور نور ستاره ای است که نفوذ می کند) در آن نفوذ می کند. اگر تاریکی نبود نجم الثاقب ماهیت نفوذ کنندگی نداشت. آیا این قسم های عجیب و مهم برای توصیف آب مرد بوده است از خداوند متعال شرم کنیم و تصورات خود را اصلاح کنیم. دوره تفکرات کهن بسر آمده  با دید علمی به آیات متشابه نگاه کنیم تا  افرادی مانند امثال سروش ها نتوانند محیط مناسب رشد خود را پیدا کنند و جوانان ما به حقانیت قرآن ایمان بیاورند. ما سد راه دستیابی به حقایق قرآن شده ایم وای برما  که  قرآن را مهجور قرار داده ایم جواب خداوند را در روز قیامت چگونه بدهیم. انشاء الله خداوند متعال درک و فهم مفاهیم عالیه آیات متشابه بویژه درباره خلقت حیات به ما عنایت فرماید. در خاتمه اشاره کنم که صلصال و حما مسنون توصیف علمی پدیده حیات است و صلب و ترائب که همان است توصیف صفتی آن است. علم زیست شناسی در کشف این امور به ما کمک میکند به علم اعتقاد داشته باشیم خداوند خود خالق این علم است و میداند چه میگوید. سید محمد تقوی اهرمی دی ماه 1397 ویرایش جدید تیر ماه 1399اصلاحیه جدید آذر 1401

صلصال كالفخار و مفهوم علمی آن در خلقت انسان

مقدمه نوشتار


قرآن دارای جهان بینی خاصی در مورد خلق حیات است. چنانچه ما با این جهان بینی آشنا شویم، هم آهنگی عجیب و جالبی که کاملا با علم روز زمین شناسی و زیست شناسی مطابقت دارد را می توانیم در آن به بینیم .تاریخچه پیدایش حیات در زمین اولیه و زمان آن و چگونگی روند تکاملی از واکنش های شیمیایی اولیه قبل از ایجاد تک سلولی نخستین تا پیدایش آدم به عنوان اولین انسان تکامل یافته از میان بشرهای هم دوره  که کاملا منطبق  بر آخرین نظریه های علم  زیست شناسی و پیدایش حیات است را قرآن بیان کرده و همه آیات متشابه  در این رابطه با هم  در ارتباط  تنگاتنگی هستند. علم کنونی و آخرین نظریه های علمی این زنجیره ارتباطی هم آهنگ را برای ما روشن می کند. مشکل عدم درک این واقعیت در قرآن و سر در گم شدن این ارتباطات به برداشت های ذهنی گذشتگان که بر علم روز هزار سال  قبل که بر باور ما نشسته بر می گردد. رهائی از بند این ذهنیات کهن درباره آیات متشابه که همه با علم سرو کار دارند تنها راه درک واقعیت های قرآنی است که البته برای ما بسیار مشکل است چرا؟

چیزی که بدون دلیل و برهان بر ذهن نشست را نمی توان با برهان و دلیل علمی پاک کرد.

باور ذهنی در تفسیر قرآن ابزار دست  کاری در مفاهیم قرآن می شود و قرآن را طوری تفسیر می کنیم که با  باور ما  انطباق داشته باشد .نمونه واضح آن معنی صلب و ترائب است. این دو کلمه دارای مفاهیم مختلفی است نرم و سخت و چند معنی دیگر از جمله پشت مثلا فلانی از پشت (صلب) پدرش است که برای تطبیق آن با برداشت های ذهنی کهن پشت به استخوان تبدیل می شود و معنی اصیل قرآنی فرسنگ ها از واقعیت آن دور میافتد. ماء دافق آبی جهنده یا بیرون رونده معنی میدهد. آبی که از جسم سخت و نرم خارج می شود. در قدیم برداشت های علمی و واقعیت عینی جز این انتظار نمی رفت که آب بیرون روند و جهنده را با  آب مرد تطبیق بدهند. تجربه و واقعیت های آن زمان دو صفت جهنده و بیرون رونده را جز در آب مرد جای دیگری نمی توانستند پیدا کنند و این چنین با سخت و نرم پیوند داده شد و سرنوشت علمی این آیات که اعجازعلمی زیست شناسی قرآن را بیان می کند و خداوند برای اثبات حقانیت خود درعصر شکوفائی علم که ابزار باور کردن منطق و استدلال علمی است بیان کرده را دچار سر در گمی عجیبی گردید. حال این ماء دافق و صلب و ترائب در داستان پیدایش حیات چه نقش مهمی می تواند بازی کند، تنها  می توانم این را بگویم که بدون این ماء دافق حیاتی در کره زمین وجود نداشت. البته ماء دافق در زمین اولیه و در درون سنگ رس و رسوب توده سیاه رنگ بر روی لایه های درونی آن نه آب مرد، استخوان پشت و سینه زن که تحولی در این داستان ایجاد شده سینه زن را اصلاح کردند و به استخوان دنده  بدل شد و هر دو در بدن مرد قرار گرفت تا کمی به علمی بودن نزدیک تر شود. اما از اساس غلط است.


حیات از نظر علم و قرآن از نطفه ایجاد شد.


برای درک واقعیت پیدایش حیات باید مفهوم واقعی نطفه را از نظر علم و قرآن بدانیم کلمات حما مسنون، صلصال

، صلب، ترائب، ماء دافق، سُلاَلَةٍ مِّن طِينٍ، طین، تراب، قرار مکین، سُلاَلَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ وحتی وَ نَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ همه به نطفه بر می گردند و نقطه مشترک تمامی کلمات نامبرده شده خلق نطفه است.

 از نظر اینجانب هیچ کدام از این کلمات نقشی در جنین موجودات زنده کنونی ندارند و همه به زمین اولیه و آغاز پیدایش اولین سلول حیات برمی گردند. علقه و مضغه، عظام و لحم هم به دوران تکامل نطفه تا پیدایش اولین انسان  یافته که آدم باشد اشاره می کند. خداوند از خلق آن ها بیان می فرماید و خلق فقط یک بار اتفاق می افتد. تجولات جنین خلق ندارد باز آفرینی خلق اول است. تمامی نظرات درباره جنین و تحولات درون آن ساخته و پرداخته نظرات گذشتگان است که با علم امروزی همخوانی ندارند. اینها را از آیات مربوطه  و مقایسه با آخرین دستآوردهای علم زیست شناسی و زمین شناسی بیان می کنم. اساس بحث ما تنها بر آیات قرآن و علم امروزی استوار است و اینکه  گذشتگان در حدود هزار سال قبل  چه گفته اند ملاک نمی تواند باشد بلکه اینکه علم کنونی چه می گوید و آیا قرآن با آن انطباق دارد مد نظر است. بنابراین نظرات گذشتگان در این بحث جایگاهی ندارند. اساس و پایه حیات بر ژن یا نطفه استوار است و حیات هم از پیدایش ژن پا گرفت.

دانه گندم یک نطفه تلفیق شده درون یک محفظه محافظت شده با غذای اولیه نوزاد بیرون آمده  از نطفه آماده برای خروج  گیاه  گندم است. تمامی اطلاعات تحولات آتی این نطفه که به گیاه ختم می شود را ژن بر عهده دارد و نرم افزار فرماندهی آن هم  بر عهده روح است. چه موقع باید این نطفه شروع به کار کند و انرژی لازم با چه مکانیسمی در اختیار گذاشته می شود را علم نمی داند.

ما فقط می دانیم که دانه گندم در شرایط آب و هوائی مناسب شروع به رشد می کند. این نطفه دوران چند میلیارد ساله را پشت سر گذاشته تا به تکامل امروزی رسیده. این نطفه خلق نمی شود بلکه باز آفرینی می شود. خلق این نطفه برای اولین بار در زمین اولیه و در درون سنگ رس و از واکنش های اولیه شیمیائی حیات صورت گرفت. خلق فقط یک بار اتفاق میافتد چیزی که ما هنوز به این مفهوم نرسیده ایم و فکر می کنیم خلق الانسان من نطفه یعنی یعنی خلق دارد همین طور و مکررا اتفاق می افتد و نطفه هم همین نطفه انسان و در رحم زن است. باز آفرینی خلق را خلق گرفته ایم و شبهات را خلق می کنیم. الله يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ.خدا است که خلق (حیات) را آغاز می کند و سپس آن را باز آفرینی می کند و سپس حیات بسوی او باز میگردد


مفهوم نطفه از نظر علم زیست شناسی.


همه ما با دو مولکول ساختار ژن آشنا هستیم یکی DNA و دیگری RNA، می دانیم موجود زنده تا این ژن ها را نداشته باشد حیات ندارد حیات با پیدایش ژن آغاز شد. کدام زودتر خلق شدند و کدام تکامل یافته ترند. چه چیزی نقشه اولیه ساختار اولین موجود زنده را برعهده داشته است دی اکسی ریبونوکلئیک اسید DNA یا ریبونوکلئیک اسید RNA. این سئوالات باعث پدید آمدن نظریه های جدیدی شده و بحث های سختی در این باره در جریان است. برخی اعتقاد دارند که ابتدا DNA ایجاد شد و برخی دیگر RNA را خلق اول می دانند. کدام یک ابتدا اطلاعات ژنتیکی موجود زنده را بنا کرد. تاکنون همه ما می دانیم که DNA اطلاعات ساختار مولکولی بدن را در بردارد و از سه پایه مولکولی زنجیره ای پروتئین ها، RNA و DNA تشکیل شده است.

مدت ها است که دانشمندان در این فکر هستند که کدام نوع مولکول ساختار ژن یعنی DNA و یا RNA ابتدا ایجاد شده اند، بعلاوه حیات که همان فرمان نهفته در اين است چگونه  در آن جای گرفت. دانشمندان به یقین رسیده اند که اولین مولکول حیات باید یکی از این دو باشند که اساس نطفه بر آن قرار دارد. با کشف کدینگ و ساختار ژنوم موجودات زنده به این نتیجه رسیده اند که حیات از نطفه شروع شد. با بررسی باکتری های زنده کنونی که به عنوان فسیلهای زنده می توان از آنها  نام برد متوجه شدند که باکتری های پروکاریوت ها یا باکتری های کهن  فقط دارای زنجیره RNA هستند، آن هم بصورت تک زنجیره بدون بازهای کدینگ که دو زنجیره DNA را بهم وصل می کنند.( اخیرا علم به این نتیجه رسیده که اولین نطفه حیات ویروس های بسیار ریز بوده اند در غلاف چربی که بحث جالبی دارد  به مقاله نقش ویروس در خلقت اولیه انسان ) بنابراین به این نتیجه رسیدند که RNA قبل از DNA ایجاد شده و مدت بسیار طولانی سرنوشت شدن انسان را در دست داشتند و بر حیات زمین حاکم  بودند. چیزی نزدیک به سه دوره تاریکی یا  ظلمات پانصد میلیون ساله رنگ سبز در تصویر زیر. ارنست مایر دانشمند بر جسته زیست شناسی و تکامل این زمان را مطابق جدول زمین شناسی زیر نشان میدهد.

 مراجعه فرمایید)

3/5 میلیارد سال قبل اولین نطفه حیات خلق شد و سه دوره پانصد میلیون ساله باکتری های تک سلولی غیر هوازی بدون هسته یا پروکاریوت (به آلمانی پروکارینوت) درسه نوع اول باکتری های غیرهوازی بدون هسته یا باکتری های کهن و دوم باکتری های غیرهوازی فتوسنتز و سوم سیانو باکتری های غیرهوازی اکسیژن سا. هر سه نوع دارای مولکول حیات RNA بودند و امروزه از هر سه نوع باکتری ها نوع زنده آنها هم برای تحقیق در دسترس است که هر کدام در شرایط خاصی روزگار میگذرانند ، تاریخچه زنده  و متحرک حیات. این نوع باکتری ها نوع خاصی از موجودات زنده بودند با RNA یا ژن ناقص و تکامل نیافته با متابولیسم ابتدایی.

.بنابراین نظریه جدید براساس دنیای شگفت انگیز RNA جای پای خود را در محافل علمی بازکرد. این ژن هم از نطفه تشکیل شده که با نطفه یوکاریوت ها که دارای ژن کامل DNA هستند تفاوت دارند.اینجا ژن نر و ماده در درون باکتری وجود ندارد و سیستم تکثیر پذیری مانند میکروب ها است که یک سلول اجزای درونی خود را دو قسمت میکند و هر قسمت سهم خود را میگیرد و جدا می شوند.

به هرحال باکتری تقسیم می شود اما  وراثتی در کار نیست و خصوصیات موجود زنده به نسل بعد منتقل نمی شود.RNA َپروتئین ها را کاتالیزه و تولید می کنند و هنگام  تقسیم  پروتئینها دو قسمت و ژن هم دو قسمت و غشاء از وسط نصف می شود هر کدام در غشاء سلولی ساده  خود قرار می گیرند و دو باکتری به وجود می آیند. RNA نطفه مخلوط که نر و ماده  ندارد ( خصیصه جنسیت که بر ژن کامل قرار داده شده) و درهم ادغام شده اند و دارند با تکامل جنسیت نر و ماده یا ژن نر و ماده را در خود ایجاد میکنند و در یوکاریوت ها ظاهر می شوند. قرآن این نطفه را نطفه امشاج نامیده است نطفه مختلط  که نه جنسیت نر دارد و نه ماده و در راه  تکامل RNA به نوع تکامل یافته آن DNA که در باکتری هسته دار با غشاء هسته ای کامل و غشاء سلولی کامل تجلی می کند و قرآن آن را علقه مینامد که پرسلولی ها از این نوع ایجاد می شوند. همه موجودات پرسلولی از جمله انسان از این نفس واحده  ایجاد می شوند. بنابراین نطفه نوع ناقص و کامل آن سر نوشت شدن انسان را در دو میلیارد سال در دست داشته است و خداوند متعال توجه ما را به این پدیده مهم خلقت جلب می کند. انسان های صدر اسلام می دانستند که آب مرد عامل بارور شدن زن است ولی از نقش زن در آن اطلاعی نداشتند و زن را  فقط  قرار مکین یا ظرفی که باید آب مرد در آن ریخته شود تصور می کردند آب مرد نطفه است و در رحم زن فقط رشد می کند.. برای همین هم آب مرد را نطفه می دانستند این دیدگاه هنوز هم  متاسفانه طرفداران  پر و پا قرصی دارد و عاملی مهم برای انحرافات ذهنی و خلق شبهات گردید.


برای خلق موجود زنده دو عامل اساسی باید ابتدا برنامه ریزی و خلق شوند.


اول غذای اولین موجود زنده .برای خلق اولین موجود زنده باید ابتدا غذای مورد نیاز آن فراهم شود. اول مولکول های الی غذائی یا مولکول های پایه حیات، موجودی که خلق می شود فقط  در محیطی که غذای مورد نیازش در دسترس است می تواند ادامه حیات دهد. دانشمندان بر این نظریه که ابتدا باید غذا ایجاد شده باشد و بعد نطفه حیات اتفاق نظر دارند. قرآن به این موضوع اشاره دارد و به محض ایجاد پوسته جامد زمین، بر روی آن برکت را قرار داد، برکت سنگ رس است که هم اکنون هم اساس و پایه کشاورزی و ارتزاق عمومی مدیون خاک رس است

وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ مِنْ فَوْقِهَا وَ بَارَکَ فِیهَا وَ قَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِینَ-

در آیه قبل از این آیه اشاره دارد که زمین در دو دوره خلق می شود، دوره تکامل اتمی و دوره تکامل شیمیایی و در پایان تکامل  شیمیایی عناصر و مولکول های پایه حیات مانند آّب، متان، آمونیاک، سولفید هیدروژن  و فسفر و سایر عناصر در کنار آن ها کانی های سیلیسیوم وآلومینیم، پیریت آهن و سایر تشکیل شده اند و اینها هنوز در محیط مذاب داخلی زمین محصور شده بودند و پوسته جامد در حال سرد شدن بود و سپس پوسته جامد زمین روی آن را قرار می گیرد و رواسی از بالای زمین قرار داده می شود که حامل برکت بود. جعل فیها من فوقها (بالاترین لایه) و بارک فیها (بر روی پوسته جامد برکت سنگ رس را قرارداد) وقدرفیها اقوات ها(غذای بیولوژیکی در چهار دوره برنامه ریزی شد) فی اربع ایام سواء للسائلین برای نیازمندان به این غذا‌به مقاله حما مسنون و صلصال و نقش کلیدی ان در خلقت حیات مراجعه فرماِید.


دوم نطفه که همان ژن است در پایان این  چهار دوره اقوات از رسوب سیاه نشسته  بر لایه های داخلی سنگ رس ایجاد می شود و در دوره سواکم یا سویته سامان می یابد تا به علقه تبدیل شود. حیات با یک کن فیکون یا فرمان جهشی خداوند به عنوان روح خداوند در ژن نفخه  می شود و روح همان نرم افزار کنترل فرماندهی ژن است که حیات نام دارد (در قرآن روح موارد متعدد دارد، اینجا منظور روحی است که در موجود زنده برای اولین  بار نفخه می شود، نفخ من روحی). دانشمندان هیچ وقت به این حیات دست نخواهند یافت. مولکول های ژن و توالی ژنی را میتوانند درست کنند ولی وقتی درست شده حیات ندارد. حیات امر ماوراء طبیعی است.


کلمات در قرآن حساب شده انتخاب و بکار گرفته شده است و هر کدام معنی خاص خود را دارد و ما  نمی توانیم هر جا دلمان خواست به میل خود معنی را تغییر دهیم. مثلا ابداع و بدیع یعنی ایجاد از عدم و فاطر و فطرهن یعنی ایجاد از انبساط و خلق یعنی ایجاد از چیزی که در دسترس است. همه این ها برای یک پدیده  فقط  یکبار اتفاق  افتاده و نه مکررا.

ادیسون برق را اختراع کرد حال هر تغییری در برق و لامپ ها اتفاق می افتد دیگر اختراع نمی گویند تحول و تکامل برق است. همه آیات قرآن درمورد خلقت انسان باهم رابطه تنگاتنگی دارند، اینکه برای بسیاری این سوال پیش می آید چرا در قرآن یکبار از خلق انسان از طین می گوید و یکبار از تراب و یک بار در صلصال و یک بار از نطفه، برای این است که ما اصل موضوع را نفهمیده ایم. علم می گوید حیات از نطفه آغاز شد و نطفه در درون سنگ رس و از مواد شیمیایی آلی پایه حیات و انسان هم ریشه در حیات اولیه دارد بنابراین انسان از همان نطفه اولیه حیات شروع به ایجاد شدن کرد و در پروسه تکامل به انسان کنونی رسید . بنابراین نطفه درون جنین، دیگر خلق من نطفه نیست بلکه خلق ثم یعیده است بازآفرینی نطفه. همین نطفه که در رحم با تلفیق اسپرم مرد و اوول زن ایجاد میشود دقیقا در زمین اولیه از ژن ها صورت گرفت و خلاصه آن دوره چند میلیارد ساله در رحم موجودات زنده از پستانداران در دوره کوتاه چند ماهه به نمایش در می آید و عجیب این است که  اشکال ایجاد شده در رحم مثلا پستانداران و تخم پرندگان شباهت با هم دارند، یعنی همه از یک نفس واحده پا گرفته اند.


وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ-درحقیقت ما انسان را در صلصال و از حما مسنون خلق کردیم-آیه به وضوح اشاره به ایجاد ژن اولیه حیات از رسوب مولکول های پایه حیات در اثر تبخیر به دلیل داغ بودن سنگ رس در درون لایه های داخلی سنگ رس (من دو معنی می دهد از و در، مفسرین همه معنی من را در آیات خلقت انسان " از" تعریف کرده اند) دقیقا چیزی که اخیرا دانشمندان زیست شناسی به آن رسیده اند.

أَوَلَمْ يَرَالْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ-در مقایسه این دو آیه مشخص می شود که منظور خداوند همان چیزی است که بین صلصال و حما مسنون خلق شد. به این آیه بسیار جالب و پر مفهوم که خداوند در آیه متشابه و در قالب تمثیلی پر معنا بیان کرده نظری بی اندازیم تا صحنه ایجاد حیات اولیه را برای خودمان تجسم کنیم. البته ذهن را به  وادی علم زیست شناسی سوق دهید تا عظمت آیه روشن شود.

هل أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا- إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا- إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا-آیا بر انسان در روزگار(در تاریخ) زمانی نگذشت که چیز قابل ذکری نبود ما انسان را از نطفه مختلط  که دچار سرنوشت شدن خود قرار گرفت (دچار آزمایش شدن، مبتلا به دوره تکامل خود شدن، دورانی باید سپری کند، شاید هم به دلیل اینکه اولین موجود زنده ویروس های ریز بودند خداوند برای تشحیذ ذهن آن را مبتلا کننده نام گذارده) خلق کردیم و در او شنوائی و بینائی را  قرار دادیم و راهش را هموار کردیم آیا این انسان شاکر است یا پنهان کننده حقیقت. تاکنون ما کفور بودیم واقعیت های قرآن را با تصورات ذهنی کهن پوشانده ایم. آن وقت که نطفه امشاج خلق شد ارگان های حیات در آن تعبیه  نشده  بود و سالیان دراز در پروسه تکاملی حیات شکل گرفتند.

آیه ابتدا از دورانی نام می برد که انسان درحال شدن بود ولی قابل ذکر نبود. زمانی انسان قابل ذکر می شود که نطفه اولیه او پدید اید. خلق الانسان من نطفه از این جا انسان قابل ذکر می شود ولی اشاره قرآن به چه تحولاتی است که منجر به ظهور نطفه در صلصال میشود، دوران قبل از پروسه ایجاد نطفه این موضوع در دو آیه مهم دیگر هم اشاره شده-

ولَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن سُلاَلَةٍ مِّن طِينٍ-درحقیقت ما انسان را  در اجزائ تشکیل دهنده سنگ رس خلق کردیم منظور میتواند این باشد که ساختار شیمیایی مولکول های اولیه و پایه حیات در کنار اجزاء داخلی سنگ رس خلق شدند- آیه دیگرکه موید موضوع اشاره شده بالا است-

الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلاَلَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ خداوند ابتدا تمامی شرایط ایجاد حیات را فراهم میکند و به نحو احسن مثلا پیدایش زمین، قرار گرفتن زمین در کمربند حیات تکامل اتمی و تکامل شیمیایی که منجر به ظهور آب و هیدروژن فراوان که اساس حیات بر آن بنا گذارده شد وقتی همه چیز آماده  شد خداوند شروع به خلقت حیات می کند وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ بسیار پرمفهوم و علمی و بیان گر این است که مولکولهای پایه حیات مانند متان، آمونیاک، بخار آب و سایر همه در جوار سنگ رس شروع به ایجاد ترکیبات آلی ابتدائی می کنند و ترکیبات شیمیائی لازم را که نسل بعد از آن است متکی به سلاله من مائ مهین قرارداده می شود.

سلاله من ماء مهین دارای مفهوم علمی شیمیایی مهمی است که شرایط زمین اولیه برای ترکیبات آلی پایه حیات را روشن میسازد. آب چکیده ندارد بلکه اجزاء دارد که عبارتند از H,OH و منظور از سلاله  آب مهین از اجزاء تفکیک شده آب که در محیط کم آب بوده اند، آب  مهین یعنی آب کم  و این موضوع را میرساند که در زمان بدا خلق الانسان من طین آب فراوان و جاری وجود نداشته یعنی در برکه و یا در دریا نبوده است بلکه در درون پوسته جامد زمین این واکنش ها صورت گرفته است. ماء مهین نه آب مرد است و نه ماء دافق ، پروسه کاملا  جدا گانه است که مقاله علمی دیگری را میطلبد. ما اکنون داریم این آیات را از نظر زمانی  بررسی می کنیم. همه این آیات مقدمات  خلق نطفه در صلصال را برای ما بیان می کند. چهار دوره اقوات بر روی پوسته جامد زمین که در حال سرد شدن بوده ایجاد شده که منجر به نطفه اولیه حیات میگردد به این دو آیه توجه فرمایید.


وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ- فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ
الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلاَلَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ- ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشْكُرُونَ


این دو آیه نقطه مشترکی دارند قسمت اول آیه ها تا فاذا سویته و ثم سویته بیانگر این است که  قسمت اول هر دو آیه به زمان مشترکی ارتباط دارند. قبل از سویته  حما مسنون و صلصال است که در زمین اولیه صورت گرفته

بنابراین ثم جعل نسله من سلاله من ماء مهین هم به همان زمان بر می گردد نه به زمان ما  که بگوئیم نسل یعنی نسل بعد از آدم و ماء مهین هم آب مرد.


پروسه خلق الانسان من طین بعد از شروع اقوات در چهار دوره که به خلق الانسان من صلصال ختم می شوند، صورت می گیرد .انسان در چهار دوره اقوات دارد سرنوشت خود را رقم میزند تا به صلصال برسد. نکته جالب توجه  تداخل چهار دوره اقوات با دوره ایجاد نطفه. در دوره اول و دوم اسید ها آمینه از 20 نوع خوراکی آن، قندها مولکول ها پایه چربی ها و در دوره سوم  پروتئین ها و ماکرومولکول های زنجیره ای و در دوره چهارم نطفه.

این ترکیبات ایجاد شده مولکول های آلی خوراکی هستند که در محیط و در حما مسنون وجود دارند تا در آب حل شوند و باکتری ها بتوانند از آن تغذیه و به رشد خود ادامه دهند. نکته ظریف اینجا است باکتری ها سوخت و ساز ندارند با تاژک های خود باید اسید آمینه و پروتئین آماده را از محیط اطراف به داخل غشاء ناقص سلولی خود به برند و RNA که همان نطفه است با برنامه ریزی حیات به مصرف برساند. بنابراین چهار دوره اقوات هم غذای بعدی سواء للسائلین است و هم مولکول های پایه حیات.

این چهار دوره را علم زیست شناسی هم دقیقا چهار دوره تعیین و تعریف کرده که در مقاله- مفهوم واقعی منی ،مائ مهین ،حما مسنون ،صلصال ،نطفه و صلب و ترائب در قرآن مفصلا شرح داده ام.


بنابراین خلق حیات از نطفه ریشه در خلق در تراب دارد. مطابق اظهارات گفته شده در بالا- فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ وهمچنین خلق الانسان من طین همه مفهوم عمومی که انسان از خاک خلق شده از ماده بی جان به جاندار تبدیل شده. اول از تراب وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ وسپس به نطفه ختم میشود. این آیات دقیقا بهم پیوسته هستند و هر کدام مطلب خاصی از آن دوره را بیان میکنند. موضوع سلاله من طین و سلاله من ماء مهین مطالب کاملا علمی است که باید با  دیدگاه علم شیمی و زیست شناسی بررسی گردد و یقینا برای علم بسیار ارزنده و جدید است و دیدگاه نو و تازه را پیش پای علم می گذارد. درباره این دو مطلب در حال تدوین نوشتاری هستم که انشاءالله تقدیم حضور خوانندگان عزیز قرار خواهد گرفت. به امید روزی که پرده ابهام تصورات ذهنی غلط از روی مفاهیم عالیه آیات متشابه قرآن که با علوم تجربی قابل فهم هستند برداشته شود .سید محمد تقوی اهرمی دی ماه 1397 ویرایش جدید خرداد 1399-ویرایش جدید اسفند 1402