قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ

در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه حیات را آفرید. بر اساس آخرین یافته های علم زیست شناسی پایه و اساس حیات از حما مسنون آغاز شد، توده نرم سیاه چسبنده بر روی سفال داغ و پخته ،ماکرو مولکول های آلی زنجیره ای حامل کد های ژنتیکی . زیبا ترین و پر مفهوم ترین کلمه از مشهودات حیات و این نقطه آغاز تکامل حیات است. هدف این سایت آشنائی بیشتر با قرآن مجید و نگاه به آن با دید و عینک علوم طبیعی و فیزیک است و شفاف کردن موضوعات خلقت کیهان در شش روز ، زمین در دو روز و مفهوم هفت آسمان و خلقت آن در دو روز و اقوات در چهار روز از دیدگاه قرآن و مقایسه آنها با آخرین نظریه های علمی است. موضوع مرگ و حیات، قیامت از دید علم فیزیک و قرآن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مقالاتی در این زمینه تقدیم باز دید کنند گان سایت می گردد به علاوه بر اساس کیف بدأ الخلق شما را با بند پایان و حشرات ایران و عجایب خلقت آن اشنا می کنیم و سایت حشرات ایران تنها سایت حشره شناسی با متنوع ترین انواع گونه های راسته بند پایان در خاور میانه با حدود 20000 عکس دست اول و تصویر برداری شده توسط اینجانب که همه آیاتی از خداوند متعال در حیات زمین هستند. آدرس سایت حشرات ایران .insectsofiran.com

CopyRight © سید محمد تقوی اهرمی.

برای آشنائی با رزومه اینجانب اینجا کلیک کنید.

اینستاگرام     hammanmasnun@

s.m.taghaviahrami94[@]gmail.com

طارق سیستم حفاظتی تک سلولی های اولیه حیات است

 


طارق دوره  آسمان  تیره و تاریک پس از خلقت نطفه است و نقش حفاظتی اولین نطفه حیات را بر عهده داشته است.
کلمات در قرآن هر کدام معنی خاص خود را دارند و خداوند با این کلمات اعجاز قرآن را بیان می کند. رویداد های بسیار مهم در سرنوشت  خلقت انسان و آفرینش کیهان نکات مهمی هستند که خداوند به عظمت آنها سوگند یاد می کند و اهمیت علمی  آن را برای ما تذکر می دهد و می فرماید در آیات تفکر و تعقل کنید و مفهوم واقعی آن را بیرون آورید. تفکر و تعقل در آیات  متشابه قرآن یک اصل است که به آن کمتر توجه شده است. کلمات را باید با علم روز مقایسه کرد و حقایق را از آن بیرون آورد. نکات علمی و ظریفی در قرآن وجود دارند که توجه به آنها  می تواند به سوالات علمی محققین زمین شناسی و زیست شناسی که در حال حاضر یک معضل است پاسخ دهد. کلمه طارق یکی از این نمونه ها است .


والسماء والطارق

قسم به آسمان و ظلمت حفاظت کننده آن. وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ- تو چه دانی طارق چیست. النَّجْمُ الثَّاقِبُ-نور ستاره نفوذ کننده  در آن- توصیف تاریکی است که  نور ستاره  به راحتی  در آن نفوذ میکند و دل ظلمات را میشکافد. إن كُلَّ نَفسٍ لمّا علَیها حافظٌ- هیچ نفسی نیست مگر برای آن حفاظی قرارداده یم این آیه نقش حفاظتی طارق را گوشزد می کند. تمامی نفس ها یا هویت های حیات که به نفس واحده که سر منشاء حیات در زمین اولیه است ختم شد نیاز به این حافظ داشته است. ویروس اولیه بیرون آمده از دل سنگ رس نطفه امشاج نبتلیه و از توده حما سنون، باکتری های سه گانه همه هویت های مهم در سرنوشت انسان در حال شدن بودند که خداوند به آنها انس می گوید. خلق(فتحه خ ولام) و خلق(ضمه خ و کسره لام) و فرق این دو، هنگامی که من این مقاله را نوشتم به راز این دو کلمه نرسیده بودم و به لطف خداوند متوجه شدم و نوشتاری منتشر کردم 

فَلیَنظُر الإنسانُ مِمَّ خُلِقَ- خلق من ماء دافق- یَخرُجُ مِن بَینِ الصُّلبِ وَ التَّرائِبِ-إنَّه عَلی رَجعِهِ لَقادر-

پس انسان بنگرد از چه خلقیاتی خلق شده ( توجه فرمائید نمی فرماید خلق با فتحه خ و لام بلکه می فرماید خلق ضمه خ و کسره لام . در آبی دفع شونده که از بین صلب جسم سخت و ترائب جسم  نرم بیرون رفته است و خداوند قادر است آن را برگرداند. خداوند به طارق قسم یاد می کند تا موضوع مهمی از تاریخچه پیدایش حیات را بیان کند تا این  رویداد مهم در سرنوشت آغازین خلقتی انسان را تذکر دهد. بسیاری از مفسرین در کلمه طارق توقف کرده اند و ارتباط این قسم را با خلقت انسان ذکر نمی کنند و آیات بعدی را نادیده انگاشته اند. (من معنی در هم  میدهد و در برخی آیات به معنی در آمده است با مقایسه با علم زیست شناسی پیدایش زمین نقش ماء دافق بحث گسترده ای ایجاد کرده و "در" با علم روز هم خوانی عجیبی دارد).

باید ارتباط تنگاتنگی بین طارق و خلق من ماء دافق  وجود داشته باشد. پس انسان بنگرد که از چه آفریده شده ، در آبی بیرون رونده که  از بین  جسم سخت و جسم نرم حادث شده است. آیه بعدی را ملاحظه فرمایید. ما به برگرشت آن قادریم  إنَّه عَلی رَجعِهِ لَقادر. آیا خداوند متعال می فرماید ما آبی که نطفه مرد است و خارج شده را قادر هستیم بر گردانیم یا حیات را در ابتدای خلقت انسان آفریدیم  قادر هستیم آن را برگردانیم. حیات در آب کم و آب بیرون رونده ایجاد شد. عامل حیات در سنگ رس به چه چیزی مهمی ارتباط داشته است و بحث علمی بسیار جالبی است. به همین ماء دافق که با برگشت آن حیات امکان نمی یافت.

يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ. چرا در آیات الهی تفکر نمی کنیم این یک موضوع است که  نشان میدهد که تصورات ذهنی گذشتگان درباره این آیات نمی تواند واقعیت موضوع را بیان کند و دوم می فرماید خلق من ماء دافق، ما خلق کرده ایم، نمی فرماید ما خلق می کنیم که استمرار داشته باشد. خداوند خلقت انسان را از طین که خاک رس است آفرید.

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلاَلَةٍ مِن طِينٍ-ما انسان را از مشتقات (یا رسوب ) ایجاد شده در طین آفریدیم-

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُون-انسان از توده نرم و سیاه و در سفال سخت و خشک و حرارت دیده آفریدیم. بنابراین صلب و ترائب همین صلصال و حما مسنون است. علاقمندان می توانند به مقاله حمامسنون و صلصال در قرآن بنیان و اساس حیات در زمین است مراجعه فرمایند. امروزه دانشمندان زیست شناسی به این واقعیت قرآنی که منشاء خلقت انسان در زمین اولیه سفال و توده نرم سیاه است رسیده اند و این موضوع یکی از کلید های مهم معمای خلقت انسان است که خداوند در 1400 سال پیش بیان کرده.

گذشتگان برای فهم این موضوع به تصورات ذهنی روی آورده بودند و این تصورات ذهنی را بر باور خود نشاندیم و سعی نمی کنیم این نوع آیات زیبا و علمی قرآن را بررسی و با علم روز زیست شناسی تطبیق دهیم. خداوند در سوره نجم آیه 27 صراحتا  تصورات ذهنی که بر علم  یک موضوع استوار نیست را نفی کرده و درعبارتی زیبا فرموده  

وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا-آنها علم اینکه ملائکه چیست را ندارند و برپایه تخیلات ذهنی خود مطالبی را بیان میکنند در حالی که تصورات ذهنی برای رسیدن به واقعیت علمی راه به جائی نمی برد.


إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنثَى- وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئً.

حال به موضوع طارق و نقش آن در پیدایش حیات اشاره ای داشته باشیم. در آیات 9 الی 12 سوره فصلت زمان آغاز پیدایش حیات را شرح می دهد.

آغاز پیدایش حیات از دید قرآن


قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ آورید.
وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ.
ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ


بگو به خداوندی که زمین را در دو مرحله  آفرید کفر میورزید و برای او شریک میتراشید. خداوند زمین در دو مرحله خلق کرد و در پایان مرحله دوم و
برروی آن- من فوقها- پوسته جامد را قرار داد و برکت را در آن قرار داد (برکت ایجاد سنگ رس است که حیات گذشته و حال انسان به آن بستگی دارد) و غذای بیولوژیکی را در آن طی چهار مرحله برنامه ریزی کرد برای رفع نیاز طالبین آن (نطفه اولیه حیات)

اقوات غذای موجودات زنده است و غذا بایستی دارای پروتئین، اسید آمینه، قندها و غیره باشد. اول بایستی مواد آلی باشد و دوم نیاز موجودات زنده را برطرف کند توجه فرمایید غذای موجودات زنده باید تکثیر پذیر باشد و خود موجود زنده باشد و تکثیر پذیری یکی از صفات موجود زنده است. این رویداد دقیقا پس از پیدایش پوسته جامد بر روی زمین اتفاق افتاده است به مقاله چگونگی پیدایش حیات از دید علم و قرآن مراجعه فرمایید.


براساس بررسی های علم زمین شناسی و زیست شناسی برای حفاظت از تک سلولی های حیات که مسلما در یکی از این چهار دوره اقوات صورت گرفته باید اولین نطفه حیات در برابر اشعه ماوراء نور خورشید حفاظت شود و اکسیژن در آن محیط وجود نداشته باشد. دانشمندان به این دلیل حدس احتمال می دهند که حیات باید در اعماق اقیانوس ها تشکیل شده باشد. قرآن این معما را در آیه بعد حل کرده و می فرماید . ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ -پس از خلقت اقوات به سامان دادن آسمان زمین میپردازد در حال که دودی وتیره و تار بود. براساس نظریه های پیدایش حیات و زمان وقوع  این رویداد به جدول زمانی پیدایش زمین از ارنست مایر و دی کر سان دو دانشمند زیست شناسی و تکامل زمین نگاهی داشته باشیم .

جدول زمان بندی زمین شناسی ارائه شده توسط ارنست مایر که با تغییرات جزئی مورد تائید زمین شناسان قرار گرفته است نقل از مقاله تکامل نوشته ایشان

زمان پیدایش زمین از نظر علم

زمین 4.6 میلیارد سال پیش از توده ابر خورشیدی جدا شد و طی دو دوره تکامل اتمی و تکامل شیمیایی شکل گرفت و در آن پوسته جامد قرار گرفت. یک میلیارد سال گذشت تا اولین تک سلولی حیات که یک باکتری غیر هوازی بدون هسته بود پا به عرصه وجود گذاشت. دانشمندان این تک سلولی را نطفه که اخیرا با کشف RNA آن را پیش نطفه نامیدند، زیرا فاقد غشاء هسته ای بودند و فقط ماکرو مولکول های ژن اولیه-RNA- که ویژگی های ماکرو مولکول های DNA را دارا نبوده است در محیط  قرار داشته و غشاء سلولی که آن را از محیط اطراف جدا سازد تکامل یافته نبوده است. نطفه ای است خاص که علائم حیات را داشته و می توانسته تکثیر یابد. قرآن مجید این نطفه را نطفه امشاج نبتلیه می نامد که به مفهوم مبتلا کننده . دانشمندان درباره  چگونگی تشکیل غشاء هسته ای که این نطفه را از محیط اطراف جدا می کرده اطلاعی ندارند. این نطفه دارای خاصیت تکثیر پذیری بوده و قادر بوده تنها پروتئین های مورد نیاز خود را سازماندهی کند. بنابراین باید محیط حفاظت شده باشد. جو زمین شروع به تشکیل شدن می کند. ابتدای شروع بارش در زمین پس از سرد شدن پوسته جامد زیر نقطه جوش آب بوده است .اینکه این تک سلولی قبل از بارش در زمین اولیه بوده یا در آب های اولیه زمین ایجاد شده اتفاق نظری وجود ندارد. قرآن اشاره به این غشاء سلولی دارد و آن را قرار مکین می نامد.

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِینٍ ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَکِینٍ .انسان را از مشتقات یا رسوب در رس خلق کردیم و سپس آن را در جایگاه استواری قرار دادیم

أَلَمْ نَخْلُقكُّم مِّن مَّاء مَّهِينٍ فَجَعَلْنَاهُ فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ إِلَى قَدَرٍ مَّعْلُومٍ- فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ –آیا شما را از آب کم و ناچیز نیافریدیم و آنرا در قرارگاه محکم و استوار قرار ندادیم تا زمان مقدر شده بر اساس تقدیر  و برنامه ریزی الهی) و بر تقدیر و برنامه ریزی خود فائق آمدیم و چه برنامه ریزی توانائی انجام دادیم .


آسمان زمین یک پارچه و تیره و مملو از غبار آتشفشان ها و ابرهای تیره و جو اشباع از بخار آب، آمونیاک، متان، هیدروژن بوده است. دوره تکامل تک سلولی اولیه پانصد میلیون سال و پس از آن باکتری های فتوسنتز غیر هوازی  حاکیت زمین را در اختیار خود داشته اند که آن هم پانصد میلیون سال طول کشیده است تا 2.5 میلیارد سال پیش سپس جای خود را به باکتری های فتوسنتز سیانو باکتریها میدهند که تا 2 میلیارد سال پیش در زمین حاکم بوده اند. جو زمین همچنان در این سه دوره پانصد ساله تیره و تاریک است و فاقد اکسیژن و مملو از هیدروژن. این سه دوره سه دوره ظلمات حیات در زمین بوده است و قرآن آن را ظلمات  ثلاثه نامیده است.


خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍۢ وَٰحِدَةٍۢ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلْأَنْعَٰمِ ثَمَٰنِيَةَ أَزْوَٰجٍۢ ۚ يَخْلُقُكُمْ فِى بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمْ خَلْقًۭا مِّنۢ بَعْدِ خَلْقٍۢ فِى ظُلُمَٰتٍۢ ثَلَٰثٍۢ ۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ ٱلْمُلْكُ ۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ
شما را از نفس واحده (تک سلولی اولیه که همان نطفه است ) و سپس از آن زوج ها را قرار دادم و برای شما هشت جفت چهارپایان خلق کردم و همه شما را (شما انسان و چهارپایان را) از شکم مادرانتان (نیای گذشته شما) خلقی پس از خلق دیگر در ظلمات سه گانه ایجاد کردم (بیرون آوردم یا خلق کردم). این آیه با توجه به آوردن فعل ماضی ارتباطی با رحم زن ندارد. بعلاوه در رحم خلقا من بعد خلق وجود ندارد. خلق فقط یک بار صورت می گیرد دوره تحولات در نطفه دوره رشد آن است نه خلق

مراحل آن. علاوه بر آن ظلمات ثلاثه در رحم معنی و مفهوم خاصی ندارد. این سه دوره در آسمان زمین که هنوز یکپارچه و تاریک است صورت گرفته و این ظلمات دوره حافظ باکتری های سه گانه است که خداوند به طارق از آن یاد کرده است. بعد از این سه دوره طی پانصد میلیون سال سیانو باکتری ها به تولید اکسیژن می پردازند و جو زمین آرام میشود و هفت طبقه جو زمین خلق می شود و شرایط برای تکامل تک سلولی های هسته دار که سنگ بنای پر سلولی ها و جانوران روی خشکی است نهاده می شود.

مولکول های آلی زنجیره ای DNA تکامل می یابد و اطلاعات در آن نهادینه می شود و در درون هسته جای می گیرد. اگر آیه زیر را بررسی و بر روی آن  تفکر کنیم نکات مهمی دستگیرمان می شود که تائید کننده آیه فوق است.

وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ 12. سورة الدخان-

خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که هیچ نمی دانستید، گوش و چشم و قلب شما شکل نگرفته بود. بعد از آن برای شما این ارگان ها را قرار دادیم. جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ  بعد از بیرون آمدن از شکم مادران و در پروسه تکاملی حیات قرارداده می شود. اگر این آیه به رحم ارتباط داشته باشد طفلی که بیرون می آید علم دارد، گریه می کند و می تواند احساسات خود را با گریه ابراز کند و علم آن ناچیز است و در حال تکامل بعلاوه  گوش و چشم و قلب طفل کامل است. پس این آیه ارتباطی با رحم ندارد. دوران خلقت و تکامل در زمین را یاد  آور می شود و آیه بعد 12 سوره فصلت چنین می فرماید.


 ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ –دوره قبل از پیدایش هفت جو زمین است. 


فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ –پس خداوند متعال آن آسمان دودی زمین را به هفت اسمان در دو دوره برنامه ریزی کرد (دوره بازی جو و دوره اسیدی یا دوره هیدروژن دار و دوره اکسیژن دار) و در هر آسمان قوانین خاص آن را وحی کرد و آسمان زمین را به زینت ستارگان آراست (آسمان شفاف شد و برای ناظر زمینی ستارگان قابل مشاهده گردید و آن هفت آسمان (جو زمین ) را محفوظ قرارداد و این برنامه ریزی خداوند دانا و عزیز است. این چهار آیه سوره فصلت یک مجموعه بهم  پیوسته آیات است. از خلقت زمین شروع می شود، اقوات در چهار دوره برنامه ریزی می شوند و سپس به آسمان زمین می پردازد و آن آسمان را در دو دوره به هفت طبقه تقسیم می کند  و در هر طبقه  قوانین خاص خود را در آن قرار می دهد. این سرگذشت پیدایش زمین است.

چرا عده ای ندانسته و برای توجیه نظرات گذشتگان و عدم آگاهی از تحولات زمین و علم آن دو دوره ایجاد زمین و چهار دوره ایجاد  اقوات و دو دوره ایجاد هفت آسمان جو زمین را با  شش دوره خلقت زمین قاطی و آیات قرآن را فدای تصورات ذهنی خود می کنند که گناهی نابخشودنی است. اقوات در چهار دوره برنامه ریزی می شود و نه خلق. انشاءالله علماء شیعه  پیش  قدم  و بانی خیر شوند و تصورات ذهنی کهن را  در باره این چهار آیه کنار بگذارند و حقیقت قرآنی را بیان کنند . هفت جو زمین شکل می گیرد و هوا شفاف میشود و آرام اکسیژن مورد لزوم موجودات زنده فراهم می شود و از تاریخ زمین 3.1 میلیارد سال گذشته است.

Eukaryot ها اولین تک سلولی های هسته دار و غشاء سلولی کامل وDNA تکامل یافته پا به عرصه وجود می گذارند و تکامل پر سلولی ها از این جا آغاز می شود که به تعبیر قرآن مجید علقه نامیده می شود- أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَى- ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى - فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى - آیا انسان نطفه تقدیری نبود که مقدر می شود. آیا انسان نطفه تحت برنامه ریزی و نرم افزاری الهی (تقدیر الهی) نبود که مقدر می شود (به بار می نشیند ). سپس علقه را از نطفه خلق کرد و آن را سامان داد و سپس در آن زوجیت نر و مادینگی قرار داد. به مقاله زوجین ذکر و الانثی در قرآن واقعیتی که مسخ شده است.-سید محمد تقوی اهرمی مرداد 1396 ویرایش جدید اسفند 1397 ویرایش و اصلاحیه جدید خرداد 1399 و دی 1401-ویرایش جدیداسفند 1402

 

 

 

 

ماهیت ملائکه در قرآن و تصورات ذهنی

 


الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلاً أُولِي أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»‏ فاطر1-سپاس مخصوص خدای منبسط یا باز کننده کیهان است که هنگام انبساط کیهان ملائکه را در آن به صورت نیرو های دو گانه و سه گانه و چهارگانه قرار داد و خواست خداوند بر افزایش این نیرو ها است خداوند بر هر چیزی قادر است. 


اعراب پیش از اسلام کافر نبودند و اعتقاد به خداوند یکتا داشتند و کعبه را خانه خدا می دانستند. آباء و اجداد حضرت رسول اکرم (ص) همه موحد بودند. جامعه دچار شرک و بت پرستی شده بود. بت ها را در کعبه جای داده بودند و هر قبیله ای برای خود سمبلی داشتند و آنها را در صفات شریک خدای یکتا قرار داده  بودند. جامعه ضمن اعتقاد به خداوند بر پایه تصورات ذهنی باقی مانده از گذشتگان مشرک شده بود و عقاید شرک آلود بر جامعه مستولی بود و مجسمه های لات وعزی را واسطه تقرب به خدا میدانستند و برای آنها از نام الله و عزیر استفاده می کردند و آنها را دختران خدا می پنداشتند و ملائکه را فرشته به شمائل زن تصور می کردند با بال دو گانه. کلمه فرشته و فرشتگان هم از همان تصورات ذهنی غلط اقوام قبل از اسلام در فرهنگ عامیانه مردم رسوخ کرده بود متاسفانه امروزه هم در کشور ما در ترجمه قرآن ملائکه را فرشته ترجمه میکنند. آیات 15 الی 22 سوره زخرف به این مورد اشاره کرده است. خداوند متعال برای زدودن تخیلات ذهنی غلط  درباره ملائکه و استفاده از تصورات ذهنی برای توجیه یک مطلب در قرآن بدون استناد به علم آن در آیات زیر تذکر لازم را به ما میدهد

 در آیات 152 الی 157 سوره صافات و 27 سوره نجم در عبارتی بسیار جذاب و علمی به عنوان مثالی برای تصورات ذهنی غلط به انسان تذکر می دهد. ابتدا آیات 19 الی 23 سوره نجم را ملاحظه نماییم.


أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى- وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى- أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنثَى- تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى- إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى.

به آن دو لات و عزی بنگرید و دیگری منات- برای شما پسر و برای خدا  دختر در نظر گرفته اید. چه تقسیم بندی ناجوری. اینها اسامی است که پدران شما و شما نامگذاری کرده اید. ما برای این اسم ها دلیل و برهانی نازل نکرده ایم و از تخیلات ذهنی گذشتگان به شما رسیده و شما از تصورات ذهنی خود تبعیت می کنید، در حالی که خداوند برای شما هدایت آورده (شما را به واقعیت هدایت میکند).

أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّى مگر انسان هر چه را در تصورات ذهنی خود بپروراند صاحبش میشود. انسان با تصورات ذهنی به حقیقت آن موضوع نمی رسد. همان تصورات ذهنی کهن در باره صلب و ترائب که و بال گردن آیات متشابه قرار گرفته است.


وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَى. چه بسا اسبابی (ملائکه) در آسمان ها وجود دارند که شفاعتی نمی توانند بکنند یا شفاعتشان به کاری نیاید.(در حیطه کاری آنها شفاعت قرار داده نشده). مگر پس از آنکه اراده خداوند بر رضایت و خشنودی قرار گیرد به کسی اذن دهد. ماهیت کاری ملک در مدیریت آسمان شفاعت نیست.هر ملکی یک ماموریت خاصی برعهده دارد. جاذبه زمین یک امر و قانون خداوند است و یک ملک مامور دارد.

إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنثَى. کسانی که به آخرت ایمان ندارند ملائکه را با اسامی که تداعی زن بودن در آن مستتر است خطاب میکنند (مانند فرشته خواندن ملائکه متاسفانه گویی در مفهوم این آیه هیچکدام از ما تا کنون تفکر نکرده ایم علی الرغم اشاره خداوند است که ملائکه را فرشته نامگذاری نکنید)-

وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا-و شما علم آن را ندارید و از تصورات ذهنی خود تبعیت میکنید - وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا-تصورات ذهنی برای رسیدن به واقعیت علمی یک موضوع راه به جائی نخواهید برد و سودی برای کشف واقعیت برای شما ندارد. حال آیه اول سوره فاطر را بررسی و با علم روز مقایسه می کنیم تا مفهوم والا و علمی ملائکه را در یابیم و به عظمت اعجاز قرآن ایمان بیاوریم. اینکه برخی می گویند در قرآن تعریفی از ملائکه نشده این آیه را مرور کنند.


الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلاً أُولِي أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»‏ فاطر1
سپاس مخصوص خداوند باز کننده کائنات است (انبساط کیهان اولیه). او کسی است که زمانی که جهان مادی را باز کرد ملائکه ها در آن قرار داد به عنوان پیام آوران خداوند یا مجری دستورات خداوند در جهان مادی. آنها دارای قدرت های دوگانه، سه گانه و چهارگانه هستند. این قدرت ها را هنگامی که اراده کند و بخواهد افزایش میدهد. بدرستی که خداوند در کل جهان مادی قدرت برتر را دارد .

چرا کلمه ملائکه ها را بکار بردم برای اینکه ترجمه فارسی به فرشته به استناد این آیات غلط است. ملائکه جمع است، از مفهوم این کلمه در قرآن چنین استنباط میشود که یک گروه از ملائکه مسئولیت یک موضوع خاصی را برعهده دارند. جبرئیل، میکائیل و اسرافیل از ملائکه نیستند ملائکه تحت فرمانروائی آنهایند. خداوند ملائکه را از آنها جدا میداند.

مَن کَانَ عَدُوّا لِّلّهِ وَ مَلآئِکَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِیلَ وَمِیکَالَ فَإِنَّ اللّهَ عَدُوٌّ لِّلْکَافِرِینَ -هرکس با خداوند و کارگذاران او، ملائکه،رسولان، جبرئیل و میکال دشمن باشند خداوند هم با آنها دشمن است. 


بدیع السموات والارض واذا قضی امرا یقول له کن فیکون.ابداع کردن یعنی از هیچ ایجاد کردن. خداوند ابداع کننده کیهان از هیچ است. هنگامی که اراده اش بر ایجاد آن قرار گیرد می گوید باش و می شود .فطرهن معنی باز کردن یا شکافتن و گسترش دادن را میدهد. علامه طباطبائی در تفسیر المیزان در مورد فاطر السموات و الارض اشاره میکند." گویا خدای متعال عدم را پاره کرد و از درون آن کائنات را خلق (باز) کرد فاطر همان معنی را میدهد که بدیع و مبدع دارد ". دقت شود فاطر بعد از بدیع قرار دارد فاطر باز کردن چیزی که از قبل وجود دارد کیهان ابتدا از هیچ ابداع میشود و سپس فطرهن صورت میگیرد.

خداوند کلمه السموات والارض را بسیار بکار برده که بر حسب توجه به متن آیه و سیاق آن، دارای دو معنی است اول کائنات و دوم مجموعه زمین و هفت آسمان که جو زمین است. بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُون او پديد آورنده آسمان ها و زمين (کیهان) است و چون به كارى اراده فرمايد فقط می گويد  باش پس می‏ شود بنابراین سموات والارض که ابداع میشود معنی کیهان میدهد. ابداع پدید آمدن از هیچ است بعد از ابداع کیهان انبساط آن صورت میگیرد.

درست لحظاتی پس از بازشدن کیهان ذرات بنیادی امکان وجود می یابند. قبل ازآن به دلیل فشرده بودن محدوده پلانک و داغ بودن (ده بتوان سی درجه کلوین ) ماده خلق نشده بود. قوانین چهارگانه فیزیک هم وجود نداشت به محض باز شدن کیهان قوانین فیزیک هم در ان جاری می شوند. در لحظه انبساط کیهان خداوند ملائکه که اسباب ساختار و مدیریت جهان مادی هستند را در آن جاعل میکند، قرارمیدهد. جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلاً . پیام و امر خداوند در ابتدای کیهان قرار داده میشوند و سپس خلق السموات والارض در شش دوره انجام میشود.

این نظریه قرآن کاملا با آخرین نظریه علم فیزیک و اخترشناسی مطابقت دارد. قوانین فیزیک و ماده با باز شدن یا انبساط  کیهان خلق شدند. چهارقوانین اصلی طبیعت که به قوانین چهارگانه معروف هستند چهار نیرو یا قدرت هستند که جهان مادی بر اساس آنها پا برجا است. الکترومغناطیس دو نیرو، ما زمان داریم مکان داریم حرارت و فضا داریم گرانش، نیروی هسته ای قوی و ضعیف داریم که همه اسباب مدیریت جهان هستند. ماده تاریک و انرژی تاریک داریم که هنوز ماهیت آنها  برای انسان روشن نشده يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ همین معنی را میدهد.

همه اینها پیام و دستور الهی است که در کیهان نهادینه میشوند. کلمات قدرت نیر، انرژی، قوانین طبیعت کلماتی هستند که در دو دهه اخیر وارد فرهنگ علمی بشر شده است خداوند در تمثیلی بال را به عنوان قدرت در نظر گرفته است. پرندگان با قدرت بال های خود پرواز میکنند. قوانین چهارگانه فیزیک امر خداوند هستند. تمامی امر و پیام الهی توسط ملائکه که  طیف گسترده ای هستند صورت میپذیرد.

جبرئیل مسئول رساندن وحی است و برای رساندن  وحی از ملائکه استفاده میکند هر کدام مامور امری خاص هستند که خداوند به آنها واگذار کرده است به مقاله فیزیک و شیوه نزول وحی در قرآن مراجعه فرمایید.

هویت ملائکه از نوع روح است و روح هم امر خداوند است و امر خداوند نیرو و از جنس نور است. خداوند جبرئیل را هنگامی که وحی به حضرت رسول اکرم(ص) نازل میکند شدید القوی مینامد. نیروی قوی و فشرده آیه 30 سوره بقره خداوند در تمثیلی زیبا علم ملائکه را روشن کرده است.

هر کدام از ملائکه اسباب و علل یک امر خاصی هستند و جز آن امر، علم چیز دیگری را ندارند. به آیه 30 سوره بقره توجه فرمایید-،

وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ - و (خدا) همه (معانى) نامها را به آدم آموخت‏ سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود اگر راست مى‏گوييد از اسامى اينها به من خبر دهيد- ملائکه جواب دادند-

قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ- گفتند منزهى تو ما را جز آنچه (خود) به ما آموخته ‏اى هيچ  علمی  نيست  تو داناى  حكيم هستی –ملائکه فقط به کاری که میکنند و خداوند در هویت آنها گذاشته آگاه هستند. نیروی هسته ای ضعیف یک سبب یا ملائکه است.


بنابراین ذهنیت خود را درباره برخی کلمات خداوند مانند ملائکه، نطفه، ماء مهین، قرار مکین، صلب و ترائب و بسیاری از آیات متشابه اصلاح کنیم و رابطه علم با آنها را را فدای تصورات ذهنی گذشتگان و خود نکنیم و بین آنها  و علمشان فاصله نی اندازیم و با علم آن پیوند دهیم  و سپس تفسیر کنیم. این دستور خداوند است. ابزار کار دانشمندان. اول دیدن  دوم اندیشیدن و سوم تدبیر کردن است. در تدبیر علم کمک میکند. خداوند در قرآن در 1400 سال پیش بر روی کلمات اولم یروا، افلا تعقلون و افلا یتدبرون تاکید فراوان کرده که ما دستور خداوند را اجرا نمی کنیم.


تفکر در آیات خداوند و خالی کردن تصورات ذهنی باعث کشف حقایق قرآن میشود. موضوعات علمی که با علوم طبیعی سر وکار دارند را با علم روز مقایسه کنیم همانطور که خداوند میفرماید- وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ - آنها علم موضوع را ندارند و از تصورت ذهنی خود تبعیت میکنند - وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا- و تبعیت از تصورات ذهنی برای کشف حقایق سودی نمی رساند- سید محمد تقوی اهرمی مرداد 1396ویرایش جدید تیر ماه 1399

 

فرشته نامیدن ملائکه خلاف قرآن است

 

مقدمه نوشتار


ما در بسیاری از تفاسیر ملائکه را فرشته معنی می کنیم  و فرشته هم زن را در اذهان  تجسم میکند با دو بال و این موضوع از باور گذشتگان در تصورات ذهنی ما نشسته و وارد فرهنگ لغت ما شده. خداوند این موضوع را برای ما در مثالی شرح میدهد و به ما تذکر معنی داری میدهد. آیات 152 الی 157 سوره صافات و 27 سوره نجم می فرماید.


أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِكَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ- أَلَا إِنَّهُم مِّنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ- وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ- أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِينَ- مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ- أَفَلَا تَذَكَّرُونَ- أَمْ لَكُمْ سُلْطَانٌ مُّبِينٌ-


آنها شاهد بودند که ما ملائکه را زن آفریدیم-آنها با دروغ پردازی خود قطعا خواهند گفت که خدا فرزند دارد و یا برای خود دختران را بر پسران برگزیده- شما را چه شده آیا سر پند گرفتن ندارید و یا دلیلی روشن دارید.


إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنثَى- وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا


کسانی که به آخرت ایمان ندارند- فرشتگان را زن نامگذاری کرده اند. لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنثَى نامی برای ملائکه در نظر گرفته اند که مفهوم زن را در اذهان تداعی میکند- اینها علم موضوع را ندارند و از تصورات ذهنی خود تبعیت میکنند. در حقیقت تصورات ذهنی برای رسیدن به حقیقت هیچ سودی ندارد (یا راه به جائی نمی برد). وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا


بنابراین تصورات ذهنی یا خیالات که مبتنی بر علم نباشد وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ برای رسیدن به واقعیات گزینه درستی نیست.

خداوند خالق کل شیی (جهان مادی) و قادر متعال است و بر همه کل شیئ احاطه  دارد و علم  او جهان مادی را در بر می گیرد. کل شیئ معنی جهان مادی را میدهد و علم او به تمامی  جهان سیطره  دارد .او خالق علم است و قوانین طبیعت امر اویند.


ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ

إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا-خدای شما الله است که غیر ازاو خدائی نیست و علم او بر جهان مادی سیطره دارد.


یعلم مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء .او علم گذشته و حال شما را دارد (سابقه تاریخی خلق حیات و شما را دارد) و هیچکس نمی تواند به علم او احاطه داشته باشد مگر خواست  او باشد. در اینجا خداوند متعال دو مطلب را بیان میکند اول اینکه موضوعی که میخواهی تفسیر و یا تاویل کنی باید علم آن را داشته باشی که گرفتار تخیلات ذهنی نشوی وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ آنها علم اینکه ملائکه چیست را ندارند. خداوند مثال میزند و ما را متوجه آن میکند که از تصورات ذهنی خود پیروی نکنید. کسانی که تصورات ذهنی را بدون ارتباط دادن به  علم آن بکار میگیرند راهی برای دستیابی به حقیقت موضوع را سد میکنند و برایشان سودی ندارد. این یک مثل زیبا است و ما که با قرآن سروکار داریم چرا خلاف  قرآن در ترجمه ها ملائکه را فرشته نام میبریم و اصل معنی آن ملک یا سبب و ملائکه اسباب فرمان ذات باریتعالی هستند را بکار نمی گیریم.


علم امروزی واقعیت دارد. علم زیست شناسی و زمین شناسی از روی مدارک و شواهد (فسیل ها، تعیین عمر آنها  و وابستگی ژنتیکی موجودات زنده) به نکات مهمی از تاریخچه حیات دست یافته است. اگر چه هنوز سوالات زیادی وجود دارد ولی علم ابزاری برای سنجش شده است. ما باید آیات قرآن را در مورد خلقت انسان، موضوع آسمان ها، هفت آسمان و غیره در کلمات متشابه  با آخرین یافته های علمی مقایسه کنیم بنگریم آیا همخوانی دارد یا خیر. البته باید همخوانی داشته باشد چرا که علم براساس نظر قرآن از خداوند جدا  نیست

امروزه مثلا در علم زیست شناسی و پیدایش حیات با کلمات کلیدی برخورد میکنیم و دانشمندان روی این کلمات پژوهش خود را متمرکز کرده اند. خداوند در قرآن دقیقا به این کلمات کلیدی پاسخ میدهد. مانند حیات از ماده بی جان به جاندار پدید آمد، آغاز پیدایش حیات از نطفه بوده است، تکامل موجودات زنده در آب صورت گرفت، حیات در کره زمین صورت گرفته یا  از خارج  از زمین به زمین منتقل شده و بسیاری از این نوع مفاهیم. البته برای پی بردن به واقعیت خلقت انسان و مقایسه آیات قرآنی بایستی به علم زیست شناسی و پیدایش و تحولات زمین آگاهی داشت. چرا در بحث خلقت انسان با شبهات بسیاری روبرو هستیم  و این همه شبهات از کجا سرچشمه گرفت.


مشکل اساسی در ما است که برای مطالعه قرآن با  تصورات ذهنی بر باور ما نشسته وارد مطالعه قرآن میشویم و هر آنچه که با باور و  تصورات ما می خواند از آن بیرون می آوریم. کلمات را مطابق میل خودمان معنی می کنیم تا بر تصورات ذهنی گذشتگان تطبیق پیدا کند. کسی که نظریه منسوخ شده بطلمیوسی را بر باور خود نشانده  قرآن را فدای تصورات ذهنی خود میکند و تاویلی مطابق نظر خود از قرآن بیرون میکشد. منظور من آیات متشابه در قرآن است که با علوم طبیعی سر و کار دارند و بیشترین شبهات که باعث تزلزل در ایمان جوانان میشود از همین ها منشاء میگیرد. معاندین و مخالفین ومنحرفین به استناد همین تصورات ذهنی خود و نظر گذشتگان، قرآن را به باد انتقاد میگیرند. بطور مثال اگر آیات مربوط به  وحی را در قرآن مطالعه کرده بودند و شخصا در آن تفکر و تعقل می کردند و به  نظر گذشتگان توجهی نمیکردند دچار این وسوسه شیطانی  نمی شدند  که  بطور مثال وحی خداوند را رویا و خواب بپندارند و منحرف شوند. البته در ایمان آنها نقصان وجود دارد. وحی رویا نیست در بیداری به وقوع پیوسته به مقاله فیزیک و شیوه نزول وحی در قرآن مراجعه فرمایید.ل


آیات را بدون پیش داوری مطالعه کنیم و از معانی کلمات در قرآن بهره ببریم و در آنها تفکر و تعقل کنیم و از آیات خداوند در طبیعت هم  که به استناد قرآن دیگر آیات خداوند هستند  و بنام سبع المثانی یا قرآن ثانی یاد شده هم استفاده کنیم. بعلاوه اساس کار را باید  بر دستور خداوند قرار دهیم که فرموده است

قل سیروا فی الارض فانظروا کیف بداء الخلق –از روی آثاری که بر زمین وجود دارد چگونگی شروع خلقت حیات را بیرون آورید. مسلما منظور این آیه تجسسات و ادله زمین شناسان است که باید مورد توجه قرار گیرد نه تجسس در نظر گذشتگان. سید محمد تقوی اهرمی تیر ماه 1396 ویرایش جدید تیر ماه 1399