انه علی رجعه لقادر به آب جهنده و علم شیمی بر میگردد

مقدمه نوشتار

ماء دافق فقط یک بار در قرآن نام برده شده و راز بقاء موجودات زنده کنونی و در زمین اولیه است و بدون بیرون جهیدن ماء دافق حیات برگشت پذیر است به عبارتی آبی که خارج شده از نظر علم شیمی بر می گردد علی رجعه می شود. انه علی رجعه لقادر. وقتی مفسرین به این آیه می رسند و می بینند که ماء دافق را آب مرد گرفته اند و این آیه می فرماید آب بیرون جهیده را قادر هستم برگردانیم. با معضل بزرگی روبرو می شوند ولی لغویدن قدیم گفته اند پس باید آیه نقص داشته باشد و نظر گذشتگان را که نمی شود عوض کرد. بنابراین در آیه جستجو می کنند ایراد را در آورند و دست در آیه می برند و دلیل اندر دلیل می تراشند که نه این آیه به  آب مرد بر نمی گردد و به انسان بر می گردد. ولی من می خواهم بگویم خداوند درست فرموده این آیه به همان آب بیرون رونده بر می گردد ولی ما نه باید  با تخیلات ذهنی خودمان را به آیه قرآن به چسبانیم. خداوند متعال راز های علمی که برای دانشمندان فوق العاده جاذب است را در تمثیلی بیان می فرماید برای اینکه دانشمندان امروزی که علم در شکوفایی خود است و علم غیب مشهودات حیات روز به روز آشکار می شود را به حقانیت خداوند متعال برساند.

علوم طبیعی با کشفیات خود به راز های حیات دست می یابد و راه را برای توجه دانشمندان به اصلی ترین رمز حیات که هنوز مورد توجه دانشمندان قرار نگرفته هموار می کند. مثالی بزنم . دانشمندان با تلاش مستمر و با علاقه می خواهند رمز چگونگی خلقت حیات را کشف کنند.  در این مورد نظریه های مختلفی بیان و با گذشت زمان در آن تحولاتی ایجاد شده است. راه رسیدن به واقعیت علمی چگونگی روند حیات هموار شده است.

دانشمندان پس از مطرح شدن نظریات فراوان به دو نظریه اصلی رسیدند اول حیات از فضا به زمین آمده و دیگری حیات در کف اقیانوس و کناره آتشفشان که گداخته ها بیرون می آیند شروع به ایجاد شدند. پیدایش زمین از نظر علم زمین شناسی و قرآن-این دو نظریه مدتی نظر دانشمندان را جلب کرد و دو گروه شدند یکی در شهاب سنگ ها به دنبال ترکیبات آلی پایه حیات بودند و گروه دیگر دنبال باکتری های غیر هوازی کف اقیانوس ها. با پیدایش و بسط علم ژنتیک و کشف مولکول پایه ژن نظرها به عملکرد و چکونگی روند پیدایش این دو مولکول حیات یعنی RNA , DNA جلب شد. حیات وابسته به ژن است و اول باید ژن موجود زنده خلق شود و سپس ژن اطلاعات موجود زنده را به نسل بعد منتقل کند. بنابراین کلمه نطفه به معنی تبادل ژنتیک وارد بحث علم زیست شناسی شد. همان کلمه ای که خداوند در 1400 سال قبل برای اولین بار مطرح فرمود که انسان از نطفه خلق شده است. گذشتگان که این مفهوم را نمی توانستند درک کنند نطفه را آب مرد تصور کردند و این تفسیر نطفه سرنوشت تمامی آیات خلقت انسان را را درهم ریخت و ما در عصر شکوفایی علم مانند گذشتگان ما در 1400 سال قبل فکر می کنیم. گویا هیچ تغییرات و تحولاتی در علم به وجود نیامده است.

 دانشمندان در سنتز مولکول های ژن متوجه شدند که برای تشکیل این مولکول ها آب دریا و اقیانوس مانع بزرگ پیدایش ژن است. در محیط باید آب نباشد. تصور بفرمایید مولکول زنجیره ای ژن از ده ها هزار ملکول هم خانواده تشکیل شده اند که به هم پیوند شیمیایی داده اند. دو اسید آمینه ساده را در نظر بگیرید می خواهند به هم وصل شوند . محیط این واکنش باید شرایط لازم را داشته باشد. اول حرارت لازم داریم دوم کاتالیزاتور باید وجود داشته باشد و سوم محیط واکنش نباید آب وجود داشته باشد. دو اسید آمینه یکی عامل H از گروه آمین می گذارد و دیگری عامل OH از گروه اسید. این دو اتم بار دار فورا می شوند آب و این آب باید سریع محیط واکنش را ترک کند و گرنه واکنش برگشت پذیر می شود به تصویر زیر نگاه کنید. واکنش شیمیایی حیات در حال تعادل است اگر اب در قسمت سمت راست از محیط خارج نشود تعادل به سمت چپ بر میگردد یعنی حیات ایجاد نمی شود. آب سمت چپ ماء دافق است و آب سمت راست ماء مهین است. دو مولکول اسیذ آمینه با از دست دادن آب به یکدیگر وصل می شوند .این را می گویند مولکول مونو مر.

پس باید در جایی به وقوع پیوندد که آب بتواند به سرعت از محیط واکنش خارج شود. کلمه ماء مهین یعنی ما شما را در آب کم آفریدیم. این یک کلمه، دنیایی از مفهوم علمی در خود دارد. یعنی حیات در دریا و اقیانوس به وجود نیامد بلکه در آب کم. حال ما ماء مهین را هم آب مرد گرفته ایم و سدی ساختیم در برابر علمی بودن این جمله طلایی قرآن. آیا این رفتار عذاب قیامت ندارد.

یعنی تفسیری با دست خودمان می نویسیم و می گوییم از جانب خدا است. فَوَيْلٌ لِلَّذينَ يَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَيْديهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَليلاً فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَيْديهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَکْسِبُونَ- وای بر کسانی که با دستهایشان چیزی را می نویسند سپس می گویند این از جانب خداست تا آن را به بهای اندکی بفروشند. این بها اندک چیست. غرور علمی که من همه چیز می دانم و باید همه نظر من عالم را قبول کنند و از آن تبعیت کنند. تا دیر نشده خود را از عذاب قیامت رها کنیم زمان مناسبی نیست. کرونای سکولار در انتظار ما است.

تصویر فوق واکنش اصلی حیات است که در سنگ رس اتفاق افتاد و آب سمت راست در سنگ رس داغ بیرون رفت و رسوب حما مسنون بر جای گذاشت. البته این مولکول باید باندازه ای طویل گردد و با سایر اجزاء سازنده RNA تشکیل مولکول زنجیره این پلی مر بدهد و سپس که کامل شد رسوب می کند.

ماء دافق راز بقاء حیات است

پروتئین ها در بدن موجودات زنده اساس و پایه ساختار مادی بدن را تشکیل می دهند. از حدود صد نوع اسید آمینه شناخته شده تنها 20 نوع آن در ساختار موجودات زنده اعم از گیاهی و جانوری به کار رفته و همه این بیست نوع از نوع ایزومر آلفا است. یک مولکول ساده اسید آمینه یک طرف عامل اسیدی -COOHدارد و طرف دیگر عامل آمین NH2. برای وصل شدن دو اسید آمینه باید یک عامل H گروه آمین از خود بیرون کند و یک عامل هیدروکسیل از گروه اسید و این دو می شوند آب و اگر این آب در محیط باقی بماند تعادل می رود به سوی مولکول ساده یعنی مونومر ها و دیمر مولکول دو تایی تشکیل نمی شود و ادامه تشکیل پروتئین با مشکل مواجه می شود. وقتی دهها هزار آسید آمینه به این طریق با هم پیوند بر قرار کنند می شود پروتئین. ولی مولکول های تشکیل دهنده پروتئین ها متنوع هستند و از این 20 اسید آمینه پر می شوند. بر حسب قرار گرفتن در جا های مختلف کدینگ و یا هویت یا نفس پدیده خلقتی ایجاد می شود.

روزانه در بدن مثلا انسان و در سلول ها که کارخانه تولید و باز سازی ژنوم انسان هستند، آنزیم ها،نوکلئوتیدها، چربی ها، پیوند چهار باز آلی به اسید فسفریک و سایر تخریب و باز سازی می شوند. سلول های بدن مرتبا خود را نوسازی می کنند. میلیارد ها واکنش سنتز رخ می دهد و در همه آنها مولکول های آب از تشکیل همه این واکنش ها ی زنجیره ای بیرون رونده هستند و تعداد زیادی آنزیم ها به آب خارج شده می چسبند و آب را بیرون از سلول می برند و در رگ های برگشتی یا سیاه رگ ها می ریزند و نمی گذارند آب مانع ایجاد مولکول های زنجیره ای شوند.

پروتئین ها مرتبا و بر اساس برنامه تدوین شده خداوند در نرم افزار ژنوم انسان تحت فرماندهی روح که امر خداوند است باز سازی می شوند. اینکه خداوند می فرماید من در وجود شما از رگ گردن هم به شما نزدیک ترم همان امر خدا است. امر خدا در تمام پدیده های جهان خلقت وجود دارد ولی در موجود زنده اعم از گیاهی و جانوری امر خداوند روح است که به ژنوم موجود زنده وصل است و ژنوم را ساماندهی میکند. چند میلیارد سلول در بدن انسان است کوچکترین تغییرات در ژنوم انسان که اطلاعات است و هر اطلاعات با تغییر ساختار ژنوم انسان روبرو می شود در حافظه موقت قرار می گیرد و در خواب اطلاعات به درد نخور ادیت و به حافظه دائم سپرده میشوند. مثلا فیلم های ویدیوی بی شماری که چشم فیلم بر داری کرده و در حافظه موقت ضبط شده چه حجم بسیار زیاد از حافظه را پر میکند همه در خواب باز سازی و دور ریخته میشوند و آخرین تغییرات باعث تغییر و ضبط در ژنوم و انتقال به کتاب مبین صورت می گیرد.

به مقاله الله يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا مراجعه فرمایید. این نوع پلیمریزاسیون که مولکول های زنجیره ای پروتئین ها را درست میکند از نوع پلیمریزاسیون تراکمی است که آب از ملکول بیرون رونده است. انواع پلیمریزاسیون در طبیعت و صنعت وجود دارند ولی نوعی که در بدن موجودات زنده رخ می دهد و عامل اصلی آن هم آب بیرون رونده از مولکول است و در حیات موجودات زنده نقش حیاتی دارد نوع پلیمریزاسیون تراکمی است. PH محیط واکنش درون سلولی خنثی است و آنزیم ها تبادل مولکول ها را برعهده دارند . هزاران هزار ملائکه ماموریت دارند این کار را انجام دهند. این موضوع را از کجا می گویم از سجده ملائکه به نطفه تکامل یافته علقه. همین که ساختار ژنتیکی تک سلولی تکامل یافته که ساختار مادی بشر است آماده پذیرش روح میشود و جنسیت نر و ماده یعنی عامل ژنتیکی در تک سلولی تکامل یافته استقرار می یابد ملائکه با سجده خود تسلیم ساختار بشر میشوند و در آن قرار می گیرند و به آنجا ماموریت مشغول می شوند. با جن و ملائکه به عنوان مامورینی که به دستور خداوند به علقه سجده می کنند یعنی تسلیم وجود انسان در حال شدن می شوند.

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ- فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ. خداوند می فرماید من خالق بشری هستم در سنگ رس و از توده حما مسنون وقتی آن را سامان دادم یعنی ابتدا نطفه امشاج یا پیش نطفه بود و بعد طی دو و نیم میلیارد سال به سه نوع باکتری تبدیل شد و سپس از آن ها علقه تکامل یافته حلق شد و روح خودم را در علقه و دقیقا هنگامی که ژنوم کامل که جنسیت نر و مادینگی دریافت کرد به او سجده کنید و این ملائکه همان مامورینی هستند که در سلول های یوکاریوت ها یه کار ساختاری در آن ماموریت دارند. آیه فوق را با این آیه که به شکل دیگری بیان شده و می خواهد به مردم متفکر و متعقل منظور را بیان کن مقایسه کنیم -

الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلاَلَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشْكُرُونَ-سجده 7- خداوند است که تمامی شرایط لازم برای ایجاد نطفه را خلق می کند (همان مراحل انسان در حال شدن است که چیز قابل ذکری نبود یعنی هنوز نمی شد روی آن بر انسان بودن تکیه کرد) و خلقت انسان را در سنگ رس آغاز کرد (چهار دوره برنامه ریزی اقواتها) سپس نسل بیرون آمده از سنگ رس را یا نسل بعد از آن را از رسوب یا چکیده در آب کم قرار داد و سپس آن را تکمیل کرد (به نطفه کامل تبدیل کرد) و روح خود را در آن قرار داد (در علقه پایه نطفه کامل DNA و غشاء کامل هسته ای و هسته سلول و توارٍث یا جنسیت نر و مادینگی گذاشته شد. بعد از تک سلولی هسته دار هوازی که همان یوکاریوت باشد تکامل ادامه می یابد و در پروسه حیات اعضای بدن چشم و گوش و قلب در آن قرار داده می شود. به آیات زیر هم توجه فرمایید. دو آیه فوق نکات مشترک و قابل تفکر در خود دارند. خداوند به ملائکه می فرماید من خالق بشری (ساختار اولیه انسان ) در سنگ رس و از توده نرم حما مسنون هستم. فاذا پس هر وقت آن را( نطفه بیرون آمده از سنگ رس ) را پرداختم و سامان دادم و روح خودم را در آن نفخه کردم به آن سجده کنید.

الَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَى- ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى- فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى- أَلَيْسَ ذَلِكَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن يُحْيِيَ الْمَوْتَى-قیامت 37 آیا او نطفه تقدیری نبود که مقدر می شود سپس علقه بود که خلق و تکمیل می شود و در آن نطفه جنسیت نر و مادینگی یا توارث و یا ژن کامل قرار داده می شود، آیا چنین خالقی قادر نیست که مردگان را زنده کند. بنابراین ابتدا نطفه امشاج یا پروکاریوت خلق می شود و در پروسه تکامل و پس از حدود دو و نیم میلیارد سال بعد که هفت آسمان زمین تشکیل و جو اکسیژن دار میشوند و شرایط برای جانوران پر سلولی مهیا می شود و سپس علقه خلق می شود و خداوند امر خود را به صورت روح در آن قرار میدهد. فجعل منه زوجین ذکر و الانثی یعنی کروموزم جنسیتی را در علقه نهادم این مفهوم را میدهد که ژنوم کامل انسان در علقه قرار داده شد.

خلقت انسان در جسم سخت و توده نرم  

انسان دو بار خلق نمی شود، یک بار در سنگ رس داغ در زمین اولیه سه و نیم میلیارد سال قبل و دیگری هم اکنون در رحم زن و از آب مرد. با خود فکر نمی کنیم این چه معنی دارد که خلق اندر خلق در گرفته و خداوند کلمه خلق را اشتباه به کار برده، همه چیز دارد مرتبا خلق می شوند. و در هر خلقی هم روح خداوند در رحم  قرار می گیرد . خداوند را بیکار گرفته ایم که در هر ثانیه میلیون ها روح را بفرستد در رحم ها؟ یا عقل ما ناقص است یا کار خداوند-وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ-خداوند را آن طور که باید نشناخته اند. پس معنی خلق فسوی، خلق فهدی چیست؟ یعنی هم خلق و هم فسوی و فهدی همه در رحم صورت می گیرد. یعنی این آیات با عظمت مخصوص ما انسان است و نه جانوران دیگر. خلق فقط یک بار است یک نفس تنها یک بار خلق می شود.

أَوَلَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ- قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ. خداوند در این دو آیه متوالی 19 و 20 سوره عنکبوت می فرماید. آیا نمی نگرید که خداوند چگونه خلقت را آغاز می کند و سپس آن را بازآفرینی می کند بگو(پس) در زمین گردش کنید و بنگرید خداوند چگونه خلقت را آغاز کرد و چگونه نشاء آخری را از آن بیرون می آورد خداوند بر هر کاری توانا است. ابتدا خلق می کند و نشاء آخری را بیرون می آورد. بین خلق اول و نشاء آخری که آدم است زمان بر است . مضارع در گذشته یعنی کاری صورت می گیرد و پایان آن در آینده آن اتفاق می افتد. در ایه اول می فرماید نگاه کنید که خداوند چگونه خلقت را آغاز می کند و آن را باز آفرینی میکند. راهش هم در آیه دوم نشان می دهد و خطاب به حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید بگو چگونه باید نگاه کنند و راز آن را بیرون آورند. راه آن درزمین گردش کنید و تفحص کنید ،فسیل ها را بیرون بیاورید و تاریخچه آن را تفحص کنید و تحقیق کنید بعد خواهید دید خداوند چگونه خلقت را آفرید و اکنون هم بازآفرینی برنامه ریزی شده نرم افزاری نتیجه خلقت را به بینید.

آن زمان که دانشمندان ما در نظر گذشتگان و در کتابخانه ها به تفحص مشغول بودند. شخصی خداشناس دستور خداوند را یعنی دقیقا این آیه را با گردش در زمین و جمع آوری فسیل ها و تفکر در چگونگی خلقت آن ها به کار گرفت و پایه علم تکامل را بنا کرد و آن داروین رحمه الله علیه بود و کاری را شروع کرد اما نواقص بسیار دارد ولی کننده کار بود و ما هنوز این آیه را درک نکرده ایم. یعیده را بازگشت به قیامت گرفته ایم و رشد جنین را خلق جنین و آیات متشابه را با وجود تاکید خداوند که ظاهر این آیات را کار نداشته باشید آیات متشابه تفسیر ندارد و تاویل دارد و تاویل آن را هم فقط خدا می داند و راسخون فی العلم. همه ما شدیم راسخون فی العلم و دست به تفسیر آیات زدیم و فاجعه در معانی آیات علمی خلقت انسان ایجاد کردیم و آیات متشابه قرآن را از علوم طبیعی دور کردیم. نمونه آیات اول سوره طارق.

وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ- وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ- النَّجْمُ الثَّاقِبُ- إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ- فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ- خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ- يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ- إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ- سوگند به آسمان و به آنچه در شب آید-، و تو چه دانی که آنچه در شب آید چیست؟ ستاره ای است درخشنده- هیچ نفسی نیست مگر آنکه بر او حفاظت کننده ایی قرار داده شده- پس انسان بنگرد که خلقیات او چگونه خلق شد از آبی بیرون جهنده که از بین جسم سخت و نرم خارج می شود و ما بر  برگرداندن آن قادریم.

کمتر کسی متوجه ضمیر کلمه خلق شده که با ضمه خ است یعنی  اخلاقیات یا معنویات انسان چگونه خلق شد. پس آدمی بنگرد که معنویات و اخلاقیات او چگونه ایجاد شد.  این ترجمه بهترین ترجمه است که تا اندازه ای به حقا یق نزدیکتر است ولی ترجمه ظاهر آیه است. چه بحث ها و چه تفسیر ها و چه کشفیات عجیب و غریب که البته همه در یک مفهوم رخ می دهد .آب مرد است که محل خروج ان سوژه بحث های بسیار شده، یکی ستون فقرات را بالا و پایین می کند و دیگری محل دیگری را کشف می کند و همه اتفاق نظر دارند که ماء دافق آب مرد است و نطفه است و مخالفین هم شادمان که سوژه خوبی برای دست انداختن قرآن به دست آورده اند و برخی هم از روی کینه و عداوت دیرینه با خدا و قرآن آن را دلیل رد وحی و رویای رسولانه میدانند و هر دو موافق و مخالف بیراهه می روند. مطلب هیچ ارتباطی با آب مرد و سینه زن و محل خروج نطفه مرد ندارد.

واقعیت مائ دافق و صلب وترائب 

خداوند هر پدیده را فقط یک بار خلق می کند. ولقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون. این آیه خلقت انسان است، کلمه لقد تاکید است بر واقعیت خلقت انسان. در حقیقت ما انسان را در صلصال و از حما مسنون آفریدیم. صلصال کالفخار سنگ رس گداخته که تازه سرد شده جسمی است سخت و توده سیاه هم رسوب آب در رفته و نرم است. این مفهوم علمی این دو کلمه است. دانشمندان به صلصال لایه های سنگ رس محل رخ داد اولیه حیات رسیده اند رسوب سیاه هم در شهاب سنگ ها پیدا کرده اند و اسم آن را هم توده سیاه گذاشته اند. همان کلمات قرآن. صلب توصیف سنگ رس سخت است و ترائب وصف نرمی حما مسنون. آبی هم که بیرون رونده است در بالا شرح دادم . حال طارق چیست و چه ارتباطی با فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ دارد. جالب ترین و علمی ترین رخ داد پیدایش حیات در این دو سری آیات است اولی صلصال و دومی صلب نهفته است که دانشمندان علوم طبیعی و زیست شناسی باید در برابر حقانیت قرآن سر تعظیم فرود آورند. افسوس پرده تحجر و تعصب این آیات را در مهجوریت علمی قرار داده است. خلق ساختار مادی انسان از مولکول های زنجیره ای RNA در پروسه پلی مریزاسیون و در لایه سنگ رس داغ و رسوب ته نشین شده حما مسنون در آن شروع شد و هم زمان خلقیات انسان نیز پایه ایجاد آن گذاشته شده. اولی خلق با فتحه خ و دومی خلق با ضمه خ.

  
زمانی که پوسته جامد زمین در حال سرد شدن بود و سنگ رس از حالت مذاب به گداخته تبدیل شده بود و حالت کریستال داشت و درجه حرارت حدود 150 تا 200 درجه رسیده بود. بخار آب همراه با ترکیبات آلی پایه حیات به درون لایه رس نفوذ میکند و جوی در زمین نبود، بارانی هم نبود. فعالیت مستمر آتشفشان ها و برخورد خرده سیارات و فوران بخار آب از دهانه آتشفشان ها و بخار اب اشباع مانند حمام سونا که مملو از غبار آتشفشان باشد را تصور کنید. باعث تاریکی شده بود و این مفهوم طارق است. تاریکی برای حفاظت از تک سلولی اولیه حیات که لازمه ایجاد حیات بوده و تمامی نفس اولیه حیات نطفه امشاج،نطفه باکتری ها و نطفه تکامل یافته علقه همه در تاریکی های سه گانه اولیه زمین بودندبه مقاله ظلمات ثلاثه در قرآن مراجعه فرمایید. واکنش اصلی حیات که در بالا اشاره شد در سراسر زمین انجام می شد . آنزیمی در کار نبود. قدر اقواتها در چهار مرحله مولکول های ساده اوله غذا بودند همه بصورت مونومر در برکه ها که رسوب سیاه را در سنگ رس شستند و به درون آب داغ حل کردند و در خود نگه داشتند تا حرارت به زیر نقطه جوش آب رسید و باران های سیل اسا باریدن گرفت و پوسته جامد شروع به سرد شدن وبرکه و دریاچه ها مملو از مولکول های ساده اسید های آمینه ،قندها، هیدرات های کربن، اسید فسفریک، چهار باز آلی .ویروس اولیه حیات که از دل سنگ رس بیرون آمد یک رشته ساده ژن RNAداشت و می توانست دو کار مهم انجام دهد. اولی سنتز پروتئین و دوم تکثیر پذیری. خداوند برایشان غذای آماده خلق کرد همان غذایی که که ما می خوریم و در معده ما پروتیئن ها و مولکول های زنجیره ای شکسته و تکی می شوند و وارد خون و به سوی سلول های یوکاریوت ها تا آن ها این غذای ساده را طبق برنامه جذی کنند. در زمین اولیه همان چیزی که خداوند برای انسان معده درست کرد تا کار زمین اولیه را انجام دهند .در زمین اولیه فراهم شد.

تصویر فوق چگونگی تشکیل تک رشته ژن اوله RNA از غذای اقواتها تکی (مرحله اول )و روند تکامل آن تا تک سلولی علقه با ژن DNA(مرحله 5) در تفاسیر اقواتها را غذای کلیه جانوران ترجمه می کنند که درست نیست. مرحله یک غذای ساده و در مرحله دوم پیوستن مولکول های ساده به زنجیره ای بزرگتر و در مرحله سوم  تک رشته RNA و در دو مرحله بعد تشکیل ژن کامل DNA که نیاز به مقاله جداگانه دارد

تصاویر زمین در مراحل مختلف وسط مرحله مذاب و سمت چپ پیدایش پوسته جامد و سرد تر می شود زمان تشکیل صلصال است عکس ها با تشکر از ناسا است

علوم طبیعی تاویل کلمات آیات متشابه را نشان میدهد. باور کنید و خود را تسلیم آیات قرآن کنید و نظر گذشتگان را ول کنید. قرآن در قیامت شما را نجات میدهد و نه نظر گذشتگان. حال ترجمه آیات فوق می شود.

سوگند به آسمان تاریک زمین (اولیه) و توچه دانی طارق چیست تاریکی است که نور ستاره ثاقب در آن نفوذ میکند. استعاره است برای تاریکی طارق برای هر نفسی ما حفاظ قرار دادیم. این نفس انسان نیست ولی انسان هم  جزیی از آن نفس است و حفاظت میشود.لایه ازن هم حفاظت برای انسان و جانوران است و پس انسان بنگرد در چه آفریده شده در آبی بیرون رونده که از بین جسم سخت صلب (صلصال) و ترائب (جسم نرم) بیرون می جهد. این آب بیرون رونده و ریخته شده را خداوند قادر است برگرداند. منظور آب مرد نیست که بیرون آمد خداوند آن را جمع کند و دوباره بفرستد جای اول. هنگام مرگ این آب بیرون رونده دیگر آنزیمی نیست آن را به بیرون ببرد و تعادل شیمیایی به سمت چپ بر می گردد و مرگ فرا میرسد آب بیرون رفته بر می گردند به داخل مولکول ها و مولکول های زنجیره ای به مولکولهای ساده تبدیل و از بین می روند. علی رجعه لقادر حیات بر میگردد. سید محمد تقوی اهرمی مرداد1399-ویرایش جدید شهریور 1402

• قبلی
• بعدی