- توضیحات
- بازدید: 3845
مقدمه نوشتار
ترجمه این آیه بسیار مهم در باره تاویل نادرست آیات متشابه دچار سرنوشت دیگرآیات متشابه و تاویل های ذهنی نقل از صدر اسلام شده است گویا ما فقط نقل کننده نظر گذشتگان هستیم و خودمان قدرت تجزیه و تحلیل کلمات و آیات را نداریم و منبع اکثر آیات متشابه همان نظر گذشتگان است در حالی که به کمک سایر آیات می توان ترجمه و تفسیر مطابق قرآن و علم ارائه داد. مقاله ای امروز از مایکل لو پیج یک روزنامه نگار علمی که به عنوان گزارشگر ارشد برای New Scientist خدمت می کند. او به طور گسترده در مورد موضوعات مربوط به تکامل، مهندسی ژنتیک، ویرایش ژن CRISPR و زیست پزشکی می نویسد. ایشان دقیقا همان مطلبی که من در چند نوشتار در باره نطفه علقه که همان نفس واحده است و تمامی جانداران از آن منشاء شدند را به شیوه علمی بیان کرده که لوکا (نفس واحده، نفسی که سر نشاء تمام نفوس زنده شد علقه) سر منشاء تمامی جانداران است که انشاءالله ترجمه آن ارائه خواهم داد. وقتی قرآن در 1400 سال قبل به طور واضح علقه را شرح داده ولی مفسرین محترم همان نظر گذشتگان دور را منتشر می کنند و علقه را در رحم زن و نطفه را آب مرد تفسیر و حاضر نیستند یک بازنگری در نظرات کهن کنند و کمی هم سری به علم زیست شناسی و تکامل اولیه حیات که در قرآن بسیار واضح و روشن بیان فرموده بزنند و قرآن را از مهجوریت علمی که درست کرده اند نجات دهند. اشاره آیه 55 سوره اعراف دقیقا به این نوع تاویل ها و تصورات ذهنی است که صورت گرفته و خداوند به ما خطاب می کند نه به کافران، کافران که به قرآن اعتقاد ندارند که تاویل آیات را در دنیا انجام بدهند و در قیامت مورد مواخذه خداوند قرارگیرند و بعد هم دنبال شفیعی در قیامت بگردند که در دنیا در ذهنیات خود درست کرده بودند که شفیع ها ما را از دست خداوند نجات می دهند.خیر این ما هستیم که تاویل هائی به مردم ارائه می دهیم که واقعیت قرآنی ندارد و امروزه علم آن ها را منسوخ اعلام کرده است هنوز هم سماء الدنیا را آسمان زیرین نظریه بطلمیوس می دانیم با وجود اینکه در قرآن در چند آیه دیگر این موضوع را شرح داده است. برای اینکه نظر گذشتگان را به کرسی بنشانند هل ینظرون را گویند در اصل هل ینتظرون بوده به معنی انتظار داشتن یعنی خدا حرف ت را در هل ینظرون فراموش کرده بگذارد. وَقَالَ ٱلرَّسُولُ يَٰا رَبِّ إِنَّ قَوۡمِي ٱتَّخَذُواْ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ مَهۡجُورࣰا-پیامیر گرامی گفت خدایا قوم من یعنی مسلمانان) قرآن را مهجور قرارداده اند.
مطالعه بیشتر: هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ نقد ترجمه و تفسیر رایج
Write comment (1 Comment)- توضیحات
- بازدید: 152
مقدمه نوشتار
انشاء سامان دادن یا پرورندان در روند قدر (برنامه ریزی، قدر با فتحه ق و تشدید دال) تا خلق بعدی است به جز انشاها اول مره که قبل از آن خلقی وجود نداشته است همه انشاها بلافاصله بعد از خلق شروع تا خلق مرحله بعد. جعل در پروسه انشاء است. متاسفانه در برخی تفاسیر ایجاد و خلق کردن معنی می کنند که درست نیست. اگر معنی های کلمات را در قرآن جستجو کنیم و نه در نظرات گذشتگان سریع تر و مطابق نظر قرآن به معنی صحیح دسترسی پیدا می کینم. بدیع السماوات و الارض یعنی ایجاد کیهان از هیچ و خلق کردن باید چیزی ایجاد شده باشد تا خلق صورت پذیرد. خلق هر پدیده فقط یک بار صورت می گیرد. ذرات بنیادی باید قبل از انبساط کیهان( فطر) ایجاد شوند تا زمینه خلق کیهان فراهم شود. بدیع السماوات والارض خداوند ایجاد کیهان از هیچ ، بدیع پیدایش کیهان از تجلی نور ناب خداوند و انشاء تا فطر انبساط کیهان- فطرکم اول مره- یک انشاء است برای فراهم کردن زمینه خلق حیات در زمین اولیه، در آیه فطرکم اول مره، می فرماید شما را برای نخستین بار برای خلق شدن از انبساط کیهان باز کردم تا در زمین خلق شوید. باید یک دوره انشاء بسیار طولانی طی شود تا تمامی اتم ها و مولکول ها در زمین فراهم تا خلقت انسان آغاز شود.الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ -خداوند است که تمامی ملزومات لازم برای خلقت انسان را به نحو شایسته خلق کرد و خلقت انسان را در سنگ رس آغاز فرمود. بعد از خلق کیهان انشاء انسان که از فطرکم اول مره آغاز شده بود ادامه داشت تا بداء خلق الانسان من طین. این دروه انشاء طولانی بعد از انشائکم اول مره است. چند آیه را بررسی کنیم تا معنی انشاء و خلق روشن شود. انشاء در درون خود خلق و جعل فراوان دارد ولی خود کلمه معنی ایجاد و خلق نمی دهد.
ارتباط انشائکم اول مره و فطرکم اول مره
در آیه 49 تا51 میفرماید- قَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا-و آن ها( کافران ولی سوالی برای همه است) گفتند هنگامی که بدن ما پوسید و استخوان های ما خاک شد آیا به صورت خلق جدیدی بر انگیخته می شویم. قُلْ كُونُوا حِجَارَةً أَوْ حَدِيدًا- أَوْ خَلْقًا مِّمَّا يَكْبُرُ فِي صُدُورِكُمْ-بگو سنگ باشید یا آهن یا هر آنچه که تصور می کنید سخت تر باشد - فَسَيَقُولُونَ مَن يُعِيدُنَا- می گویند چه کسی مارا باز آفرینی می کند- قُلِ الَّذِي فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ ۚ فَسَيُنْغِضُونَ إِلَيْكَ رُءُوسَهُمْ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هُوَ قُلْ عَسَىٰ أَن يَكُونَ قَرِيبًا- بگو کسی که برای نخستین بار شما را از درون انبساط کیهان باز کرد تا خلق کند-مفاد این آیه این را می رساند که سنگ،انسان، آهن و هر چیزی که از جنس ماده است و از آهن سخت تر است در اثر برچیده شدن کیهان یعنی به جایی که نخستین بار قبل از انبساط کیهان رخ داد باز می گردند. کسی که شما را که به صورت ذرات بنیادی بودید از درون محدوده احدیت برای خلق شدن باز کرد، همان کس شما را در قیامت باز آفرینی می کند. آن ها سر می جنبانند و می گویند چه وقت است. بگو چه بسا نزدیک باشد. و در سوره الرحمن می فرماید وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ-برای ما مثلی آورد و خلقت خود را فراموش کردو گفت چه کسی این استخوان ها (مرده هائی که استخوان های آن ها پوسیده) را زنده می کند. قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ-بگو آن کسی که شما را برای نخستین بار انشاء کرد واو به تمامی خلق ها دانا است. فطرکم اول مره آغاز انشاء انسان است از ذرات بنیادی و در قیامت هم همین ذرات بنیادی با اطلاعات نزد خدا در کتاب الله، مرده ها به روش علمی تله پورتیشن کوانتومی زنده می شوند چرا به روش علمی زیرا قوانین طبیعی که همه ملائکه و امر خدایند در هر دو دنیا و آخرت از یک قانون و روش به نام سنت الله تبعیت می کنند. در این دو آیه انشاء و فطرکم آغاز خلقت انسان و حیات در زمین استنباط می شود.
بنابراین انشاء سامان دادن بعد از ایجاد یا خلق مشخصی است. تربیت و پرورش لغت مناسب برای انشاء نیست. چرا کلمه فطرکم اول مره و انشائکم اول مره را خداوند مثال می زند. هیچ کدام از این دو کلمه خلق کردن درآن نیست و ابتدا خلق می شود و بعد مرحله سامان دادن است خلق فسوی خداوند خلق می کند و سپس به سامان دادن آن طبق برنامه ریزی مدون می پردازد. الذی اعطی کل شی خلقه ثم هدی -این یک سنت الهی است برنامه لایتغیر برنامه ریزی مدون- و خلق كل شي فقدره تقديرا-خداوند جهان مادی را خلق کرد و سپس برنامه ریزی کرد بر اساس برنامه تدوین شده هدایت می کند-کل شیی می تواند هر چیز یا تمامی ماده معنی دهد مانند آیه، الله خالق کل شیی- أَوَلَمْ يَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ-مگر انسان نمی داند ما او را از نطفه (نخستین نطفه بیرون آمده از سنگ رس نطفه امشاج نبتلیه)خلق کردیم و این چنین دشمنی می ورزد- خداوند کیهان را قبل از انبساط از ذرات بنیادی چنان سامان داد تا درزمین حیات را خلق کند. کان عرشه علی الماء برنامه خداوند در خلق کیهان در شش دوره ایجاد آب و حیات بود.لازمه خلق حیات در زمین اولیه فراهم بودن عناصر شیمیائی لازم برای ساخت نخستین نطفه حیات از برنامه ریزی اقوات غذای تک سلولی های نخستین در چهار دوره قدر فیها اقواتها فی اربعه ایام. در آیات فوق نفرموده آیا بنی آدم نمی داند که از نطفه آفریده شده تا نطفه را آب مرد بدانیم وبه رحم زن وصلش کنیم واین همه آیات که اشاره می کنند به خلق نخستین نطفه حیات درسنگ رس را نادیده می گیریم و زمان سه ونیم میلیارد سال نطفه را از سنگ رس به داخل رحم می بریم.
انشاء در پروسه خلقت انسان
از ابتدای خلقت انسان از توده نرم و سیاه حما مسنون که در رسوب شیمیائی ساخت مولکول RNA در سنگ رس تشکیل و با یک کن فیکون حیات دار شد یعنی امر حیات مستقل از مولکول شیمیائی در آن قرار داده شد نخستین انشاء حیات در زمین آغاز می شود با آیه حیات معنی انشاء را پی می گیریم. الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ- ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ سجده آیات 5تا 7- خداوند است که همه ملزومات لازم برای خلق انسان به نحو شایسته خلق کرد و خلقت انسان را در سنگ رس آغاز نمود و نسل بیرون آمده در سنگ رس را در ماء مهین(آب کم )قرار داد تا واکنش پلی مریزه انجام شود و مولکول RNA ایجاد و با قرار دادن امر حیات جان دارکرد (و نطفه امشاج نبتلیه تک سلولی اولیه که پایه ژنوم جانداران را در خود داشت خلق شد)و سپس آن را در پروسه سوا یا سویته که همان انشاء سامان دادن است قرار داد تا طی دوران طولانی دو نیم میلیارد سال به علقه که همان نفس واحده است خلق شود و امر ( روح من امر ربی) خود را در علقه تک سلولی تکامل یافته با ژنوم کامل قرار دهد. دنیای RNA جدید ترین نظریه پیدایش حیات
مراحل تکامل انسان در قرآن
آیات 6 تا 8 سوره انفطار خطاب به انسان می فرماید-یاأَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ- الَّذي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ في أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ – ای انسان تو را چه شده که در برابر خدای کریم این همه مغرور شده ای خدا است که تو را خلق کرد و سپس سامان داد و سپس اعضای تو را موزون ساخت و در نهایت تو را به شکلی که خواست خودش بود صورت دهی کرد. خداوند در چهار مرحله انسان را خلق و به تکامل رساند. در آیه 5 سوره سجده اشاره به سه دوره مهم تکامل انسان می پردازد خلقکم و سپس سواکم که سامان دادن نطفه امشاج نبتلیه است تا عدلکم -جعل لکم السمع و الابصار و الافعده که قرار دادن اعضاء است. سواکم انشاء نطفه امشاج است تا علقه که در چند مرحله خلق و انشاء را در درون خود دارد. در هر خلق تا خلق بعد انشاء یا سواکم قرار دارد . انشاء معنی خلق و ایجاد کردن نمی دهد ولی در درون پروسه خود خلق و جعل دارد، پس لازمه هر خلق تا خلق بعد انشاء است به چند آیه زیر نگاه کنیم. کلید واژه این مطلب وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ است.
قُلْ هُوَ الَّذِی أَنشَأَکُمْ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلاً مَّا تَشْکُرُونَ- بگو خداوند است که شما را انشاء کرد و سپس اعضاء در آن قرار داد- قل هو الذی انشاءکم برابر است الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ- ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ- و در آیه زیر دوره عدلکم هم یک انشاء است- وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ- از نفس واحده که علقه است تا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ هم انشاکم است. آیه 12 تا 14 سوره مومنون خلق و انشاء نطفه امشاج تا ظهور آدم را خلق و انشاء نامیده است. قرار مکین رحم زن نیست غشاء هسته ای محافظ نطفه است
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ- ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ- ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ- در واقع ما انسان را در رسوب ته نشین شده در سنگ رس خلق کردیم و سپس آن نطفه را در پوشش استواری قرار دادیم(غشاء تکامل یافته سلولی علقه) و آن نطفه را به علقه خلق کردیم و و علقه (تک سلولی را) به پر سلولی خلق کردیم و در پرسلولی استخوان و روی آن را ماهیچه پوشاندیم سپس آنشاء آخرین را به عنوان آخرین خلق انشاء کردیم. این آیه هیچ ارتباطی با جنین و رحم ندارد و سرگذشت تکامل چهار دوره خلقکم، فسواکم، عدلکم و صورکم است. سید محمد تقوی اهرمی 7/11/1403
Write comment (0 Comments)- توضیحات
- بازدید: 1348
مقدمه نوشتار
آیه 179 سوره اعراف یکی از آیات متشابه است که مفسرین در معنی و مفهوم آن در مانده اند. قبل از اینکه بخواهیم آیه ای را ترجمه و یا تاویل و تفسیر نمائیم باید ابتدا معنی کلمات در آن را با استناد با سایر آیات متشابه که این کلمات در آن تکرار شده را بررسی و سپس ترجمه و تفسیر نمائیم .کلمات خلق، خُلِقَ، قدر، ذراء، فطر،قضاهن را همه جا خلق کردن معنی می کنند در صورتیکه در هر کلمه یک راز علمی و رخداد یک پدیده ای نهفته است که در ارتباط خلقت حیات و قیامت است. ابتدا دو کلمه ذراء و جن وانس را باید بررسی کنیم تا دچار شبهه نشویم که چرا خداوند در یک آیه می فرماید (51 ذاریات) وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ -جن و انس را نیافریدم جز اینکه مرا عبادت کنند. ودر آیه 179 اعراف این طور ترجمه می شود- براى جهنم بسيارى از جن و انس را بيافريديم. یعنی از ابتدا جن و انس را خدا آفریده تا هیزم جهنم باشند ادامه می دهیم.
معنی و مفهوم ذراء
ذراء قرار دادن ریز ذرات معنی می دهد و به معنی خلق کردن نیست، از چند آیه مثالی ذکر کنم. آیه13 سوره نحل می فرماید- وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ -علاوه بر آن در حیات زمین برای شما با ریز ذرات رنگ های متنوع ومختلفی را قرار دادیم که در آن برای گروهی که متذکر می شوند نشانه ای از (قدرت خداوند)است.مولکول های شیمیائی در سطوح خود از طیف مختلف نور سفید که از هفت طیف رنگ درست شده اند همه را جذب و یکی را دفع می کنند که ما آن طیف را رنگی می بینیم و فوتون و الکترون ها در این پدیده نقش دارند. یک گیاه درپروسه تکامل خلق شده است و در باز آفرینی خلق ریز ذرات تنوع حیات را با رنگ ها رقم می زنند. بنابراین ذراء با ریز ذرات رخدادی را به وجود آوردن معنی می دهد. دو آیه دیگر را بررسی می کنیم . 23 و 24 سوره ملک می فرماید- قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۖ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ- قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ بگو خداوند است که شما را (بعد از خلق در سنگ رس) انشاء کرد و (سپس) برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد و کمتر کسی از خداوند برای چنین رخداد در خلقت سپاس گذار است بگو خداوند است که شما را از ریز ذرات در زمین قرار داد. ساختار مادی شما از اتم ها و مولکول های شیمیائی ساخته شده است. ذرائکم بعد از پایان خلق نطفه امشاج و انشاء آن و قرار دادن اعضاء بدن است و خلق کردن بشمار نمی آید. قرآن خلقت انسان را در چهار مرحله تقسیم بندی کرده است خلقکم، سواکم عدلکم و صورکم. انشاء در این آیه دوره دوم بعد از خلق یا سواکم و سپس اعضاء قرار دادن عدلکم. .انسان خلق شده و ساختار مادی او به صورت ریز ذرات قرار داده شده مطابق آیه "و مالی لا اعبد الذی فطرنی و الیه ترجعون" چرا خدائی که من را از انبساط کیهان باز کرد تا خلق کند نپرستم. فطرکم اول مره به معنی باز کردن از انبساط کیهان برای خلق کردن است و مفهوم آن ما از ذرات بنیادی شروع به خلق شدن کردیم. به همان جا بر می گردیم یعنی مجددا رخداد بیگ بانگ اما با روند عکس صورت می گیرد و تمامی اتم های جهان مادی به ذرات بنیادی تبدیل می شوند و برگشت به محدوده احدیت که همان قبل از انبساط کیهان یا سینگولاریته را قرآن جهنم سقر می نامد و برای آن هفت باب (مرحله) در نظر گرفته و تاریخچه کوتاه آن را شجره زقوم نام گذشته است. بنابراین ما از ذرات بنیادی بدون علامت و پاک نشات گرفتیم و هر ذره در جهان مادی دارای مختصات ویژه شد ، یعنی حامل اطلاعات وسیع است. اشاره قرآن به ذرائکم یعنی شما از ذرات ریز اتم ها ومولکول ها تشکیل شده اید. اطلاعات ما هنگام مردن و در زندگی مرتبا به مرکز داده های بزرگ آفرینش -کتاب مبین- منتقل و ذرات ما وارد جهنم سقر می شوند. چرا خداوند فرموده همه شما قبل ازقیامت وارد جهنم سقر می شوید. بریده هائی از نوشتار محدوده پلانک آغاز ابداع جهان مادی و مراحل آن تا انبساط کیهان
را اشاره می کنم تا موضوع ذرات بنیادی و جهنم سقر روشن شود. کلمات عجیبی در قرآن است که تا کنون مفسرین محترم نتوانسته اند دلایل منطقی در باره آن ارائه دهند. در مقاله طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ و راز علمی نهفته در آن به یکی از این کلمات اشاره کردم. کلمات ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ- ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ -آنگاه میان آتش اندازید، پس در زنجيرى كه درازى آن هفتاد گز است وى را در بند كشيد.
یا خداوند متعال که در تمام سوره ها با کلمه بسم الله الرحمن الرحیم تاکید بر رحیم و رحمان بودن خود می کند آنقدر انتقام جو است که کافر گناهکار را در آتش می اندازد و از این هم بسنده نمی کند و او را با زنجیر به بند می کشد و در آتش سوزان هم دست از سرش بر نمی دارد. در بسیاری از آیات به انسان ها توصیه می فرماید. قصاص دستور حکمی است که باید اجراء شود ولی بخشش بهتر از آن است ولی نوبت خودش که می رسد سخت انتقام جو است. این با صفات خداوند در تناقص است. پس باید تاویل دیگری داشته باشد. چرا طول زنجیر را بیان فرموده سلسله چه مفهومی می تواند داشته باشد آیا خداوند کلمات را حساب شده و برای کشف یک رمز علمی بیان می فرماید یا منظور همن ظاهر آیات است. آیات متشابه ظاهر آن نظر قرآن نیست و تاویل دارد. آیه دیگر را هم مثال می زنیم- انطَلِقُوا إِلَى ظِلٍّ ذِي ثَلَاثِ شُعَبٍ-بروید به سوی ظل(حمایت) سه شعبه خاص(ذی شعب مفهوم خاصی دارد). نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً، اعداد هفت، هشت، نوزده. این کلمات و اعداد همه مراحل تحولات سقر است. چه تاویلی می توانند این کلمات داشته باشند. آیات 66 تا 72 سوره مریم هم بررسی کنیم.
وَيَقُولُ الْإِنسَانُ أَئِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا- أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا- فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا- ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِيًّا- ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِيًّا- وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا- ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا-انسان گوید اینکه ما مردیم زنده می شویم- آيا انسان به ياد نمى آورد كه ما او را از قبل از هیچ آفریده بودیم ( در دوره احدیت و از ذرات بنیادی انشاء نخستین انسان از درون محدوده قبل از انبساط کیهان، فطرنی) -پس به پروردگارت سوگند كه آن ها را با شياطين (دراینجا شیاطین کسانی هستند که با وسوسه های تخیلی افراد را گمراه کرده اند) محشور خواهيم ساخت سپس آنان را گروه گروه گردا گرد جهنم حاضر خواهيم كرد- سپس از هر گروهی کسانی که در برابر رحمانیت خداوند ناتوان ترین هستند را بیرون می آوریم (عتیا سرکش نیست ناتوان و فرتوت معنی می دهد) و ما بهتر می دانیم که چه کسانی مستحق ماندن در جهنم هستند-و هیچ کس از شما نیست مگر اینکه به جهنم وارد می شوند و این حکمی قطعی نزد خداوند است- آنگاه كسانى را كه پرهيزگار بوده اند می رهانيم و ستمگران را در جهنم رها مى كنيم. این آیات اشاره دارد که همه باید از جهنم عبور کنند و کسانیکه مستحق حسابرسی هستند و مومنین را از آن جا بیرون می آوریم البته ذرات آن ها . بنابراین در قرآن با ذرات ریز که ساختار جهان مادی و انسان را تشکیل می دهند و اطلاعات آنها اهمیت می دهد. هنگام مرگ آخرین اطلاعات او گرفته می شود و به کتاب مبین منتقل می شود -قیامت از دیدگاه علم کوانتوم و قرآن- بنابراین ولقد ذرانا لجهنم در واقع ما ریز ذرات بسیاری از جن و انس را برای جهنم قرار داده ایم. با توجه به آیه 71 سوره مریم که می فرماید- وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا- هیچ کس از شما نیست مگر اینکه وارد جهنم می شود و این حکم قطعی خداوند است. همه ذرات انسان ها از جمله کثیرا من الجن و الانس برای جهنم قرار داده شده اند. بسیاری از انسان ها جزء این کثیرا قرار گرفته اند و در جهنم وارد و در آن محو می شوند و ذرات دیگر انسان ها مومن و گمراه و گناهکار از جهنم به قیامت منتقل و فوتون آنها دراشرقت الارض بنور ربها با اطلاعات در کتاب الله برای زنده شدن مورد استفاده قرار می گیرند. کلمه جن و انس وقتی با هم می آیند معنی انسان می دهد. انسان موجود دو بعدی است از ماده و انرژی تشکیل شده است و جن در وجود انسان و با انسان عجین است که در آیه 28 سوره انعام به صراحت بیان فرموده ولی ما با توجه به تبعیت از تصورات ذهنی دست در ترجمه آیه می بریم و حق مطلب را به جان می آوریم. جن به تنهائی معنی های متعددی دارد ولی جن وانس باهم یعنی انسان
وَيَوْمَ يِحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الإِنسِ وَقَالَ أَوْلِيَآؤُهُم مِّنَ الإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِيَ أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَليمٌ- یوم یحشرهم جمیعا به کافران که در آیات قبل شرح داده بر می گردد، بیاد آر روزی که همه را جمع خواهیم کرد (یک نمونه از کافران را مورد خطاب قرار می دهد) ای گروه جن خود را در انس تکثیر می کردید. در حیات دنیا چرا؟ این خطاب در روزی است که خداوند آن ها را در قیامت جمع کرده است، جن را خطاب قرار می دهد که ماهیت وجودی شما جن در درون انس و با انس بودید. این قسمت آیه که بسیار مهم و پر مفهوم است را مترجمین همه غلط تفسیر می کنند. استکثر خود را تکثیر کردن معنی می دهد. حال ترجمه این آیه را که اکنون انجام می شود و همه از روی هم کپی برداری می کنند ملاحظه کنیم و بعد به بحث برای روشن شدن مفهوم بپردازیم.
و (ياد كن) روزى را كه همه آنان را گرد می آورد (و می فرمايد) اى گروه جنيان از آدميان [پيروان] فراوان يافتيد. دو اشکال در ترجمه وجود دارد، اول روزی را که همه آنان را گرد می آورد. اینطور بنظر می رسد که این قسمت با قسمت بعد در ارتباط است. در صورتی که به آیات قبل بر می گردد که درباره کافران بیان شده و مستقل از قسمت دوم است. دوم استکثرتم من الانس را کاملا متفاوت با آیه ترجمه می کنند. مطابق نظر دلخواه مترجمین و بر اساس نظرات کهن. ما باید ابتدا قد استکثرتم را درست بفهمیم که اساس ماهیت جن بر آن استوار است و سپس به معنی کل آیه. آیه ای از قرآن که از این کلمه استفاده شده را مثال میزنیم. آیه 188 سوره اعراف
قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ- بگو( خطاب به حضرت رسول اکرم ص) من مالک سود و زیان خود نیستم، مگر آنچه خدا بخواهد و اگر، علم غیب می دانستم بر خیر خود بسی می افزودم لاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ (خیر را در خودم تکثیر می کردم) و هیچ شری به من نمی رسید من کسی جز بیم دهنده و مژده دهنده ای برای مؤمنان نیستم- بنابراین جن و انس مجموعه انسان است و از هم تفکیک نا پذیرند. بنابراین مفهوم آیه 179 با روشن شدن کلمات ذراء و جن و انس چنین معنی می دهد.
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ-در واقع ما ریز ذرات انسان های بسیاری را برای جهنم قرار داده ایم و این ها کسانی هستند دل دارند ولی حقایق را درک نمی کنند و( قلوب دل ها است که هوای نفسانی است یا خواسته نفسانی )و چشم دارند و حقایق را نمی بینند ( تمامی پدیده های طبیعت آیات خداوند هستند ولی بدون توجه از آن می گذرند)گوش دارند و ولی حقایق ، پند و اندرز ها را نمی شنوند مانند چهار پایان هستند که تکامل نیافته اند و از رده ادامه تکامل به انسان شدن متوقف شده اند. بلکه از آنها هم گمراه ترند. انعام گمراه نیستند ولی چنین انسان هائی گمراه هستند و آنها گروه غفلت کنندگان هستند. تا اینجا بهاین نتیجه می رسیم که آیه میفرماید بسیاری از انسان ها از راه راه راست منحرف می شوند و ذرات ساختار مادی آن ها برای جهنم قرار داده ایم با توجه به آیه 71 سوره مریم این ها کسانی هستند که در جهنم محو می شوند. سید محمد تقوی اهرمی 25/10/1403
- توضیحات
- بازدید: 289
مقدمه
نفس بر خلاف تصورات ذهنی حاکم در صدر اسلام که امروزه در بسیاری از تفاسیر به عنوان منابع مورد استفاده قرار می گیرد دارای معنی و مفهوم خاصی است که در یک آیه مطرح می شود. معنی اصلی آن ذات یا هویت شیی است هر شیی مادی دارای یک هویت منحصر به فرد است، تمامی معنی ها از همان هویت شیی مشتق می شوند. اما ما به مفهوم نفس در یک آیه توجه نمی کنیم که منظورقرآن از این نفس چیست. کل نفس که درسیستم حفاظتی برنامه ریزی خداوند قرارگرفته کدام پدیده حیات است. به طورمثال نفس واحده هویتی است یگانه و منشاء تمامی هویت های جاندار است که با رجوع به آیات متشابه دیگر خلقت انسان می توانیم کشف کنیم که این نفس واحده چیست. نفس واحده همان علقه است که قرآن آن را نخستین بشر یا نخستین ساختار مادی جاندار که سویته شده از نطفه امشاج نبتلیه است و با گرفتن روح یا امر خداوند وتحول در ژنوم درپروسه زمان بر در دو دوره عدلکم و صورکم به آدم نخستین انسان هوشمند به تکامل می رسد. بنابران باید نگاه کنیم نفس در کدام آیه و در چه زمانی مطرح می شود واشاره قرآن به چه پدیده در حیات است. نفس درقرآن دارای مفاهیم متعددی است و در محدوده خلقت و تکامل حیات و سایر موارد مطرح می شود. در این نوشتار می خواهم با دید دیگر و علمی کلمه نفس درچند آیه متشابه و مشهوررا بررسی ودیدگاه خودم را بیان کنم.
مطالعه بیشتر: إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْها حافِظ و صحنه ای دیگری از تکامل جانداران
Write comment (3 Comments)